• تقویم روزنامه فرهیختگان ۱۳۹۹-۰۵-۰۸ - ۰۸:۱۰
  • نظرات روزنامه فرهیختگان۰
  • 0
  • 0
حجت قاسم‌زاده‌اصل، کارگردان سینما در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:

کریم‌پور اولین نفری نیست که با پول وارد سینما شده؛ آخرین نفر هم نخواهد بود

در این سینما کارگردانی داریم که تا اواخر دهه‌ 80 بوتیک داشته، کارگردانی داریم آژانس حمل‌بار داشته و... . بدون هیچ‌سابقه‌ای در دنیای سینما و تلویزیون یک‌باره وارد شدند و هنوز هم هستند.

کریم‌پور اولین نفری نیست که با پول وارد سینما شده؛ آخرین نفر هم نخواهد بود

  به گزارش «فرهیختگان»، متن مصاحبه حجت قاسم‌زاده‌اصل، کارگردان سینما با «فرهیختگان» در واکنش به صدور پروانه ساخت فیلم سینمایی برای یک شاخ اینستاگرامی (محمدامین کریم‌پور)  به شرح ذیل است:

طوری گفته می‌شود و آنچنان شگفت زده به‌نظر می‌آییم که انگار اولین‌بار است چنین اتفاقی افتاده است. در این سینما کارگردانی داریم که تا اواخر دهه‌ 80 بوتیک داشته، کارگردانی داریم آژانس حمل‌بار داشته و... . بدون هیچ‌سابقه‌ای در دنیای سینما و تلویزیون یک‌باره وارد شدند و هنوز هم هستند. نکته اینجاست که معمولا پشت ورود چنین افرادی همیشه کسانی بوده‌اند که ژست «فرزند سینما» بودن و «دغدغه‌ صنفی» داشتن می‌گیرند.قضیه آقای محمدامین کریم‌پور همه‌ ما را داخل وضعیت تناقض‌آمیز قرار داده است. از طرفی می‌گوییم همه باید بتوانند فیلم بسازند و اینکه شورایی بیاید به عده‌ای پروانه‌ساخت بدهد و به بقیه ندهد، درست نیست و معنی ندارد، از طرف دیگر می‌بینیم که به‌اصطلاح یک شاخ اینستاگرامی آمده و مجوز کارگردانی گرفته و عده‌ای اعتراض می‌کنند که چرا به او چنین مجوزی داده شده است. این یک پارادوکس اخلاقی است که داخل آن گیر افتاده‌ایم. از یک‌سو منتقد فیلترینگی مثل پروانه‌‌ساخت هستیم و آن را یک نوع ممیزی می‌دانیم و از سوی دیگر گمان می‌کنیم شخصی که چنین مجوزی را گرفته، این حقش نیست. نه فیلم نساختن آقای کریم‌پور باعث اعتلای سینمای ایران می‌شود، نه فیلم ساختنش‌ باعث ابتذال و قهقرای این سینما خواهد شد. این تناقض سازمان سینمایی در برخورد با قضایاست که اینچنین بحرانی ایجاد می‌کند. ما دیده‌ایم که در سال‌های پیشین خیلی از همکاران سینمایی‌مان به‌خاطر فعالیت‌هایی بسیار کمتر از اینها که این آقا در اینستاگرام انجام داده، ممنوع‌الکار شده‌اند. اصلا منظورم این نیست که این کارها بد یا خوب است، یا آقای کریم‌پور کار نکند، شخصا مشکلی ندارم هرکسی هرطوری که راحت است و آسیب به جامعه نمی‌زند مدل زیستی‌اش را انتخاب کند، (چه چیزی بهتر از آزادی کردار و افکار آدم‌ها) فقط برای چرایی وجود چنین تناقضاتی جوابی ندارم، بلکه بیشتر سوال دارم.

آنچه می‌بینیم نتیجه برخورد کج‌ومعوج سازمان سینمایی با قضایاست. چندسال پیش فردی آمد و با پولی که مادرش داده بود فیلمی ساخت و رفت و البته دیگر در سینما باقی نماند و اثری از او نیست، برای او هم یکی از جا‌افتاده‌ترین سینماگران ایران تهیه‌کننده کارش شد. اگر تهیه‌کننده‌ها را دروازه‌ ورودی این سینما بدانیم عامل معیوب شدن بسیاری از ساختار‌های سینمایی ما بعضی از تهیه‌کننده‌هایمان هستند. خیلی از این تهیه‌کننده‌های مطرح الان را که سال‌ها پیش وارد سینما شده‌اند و مورد وثوق ساختارهای موجود هم هستند، در نظر بگیریم، اینها الان سد راه هرنوع تحولی در سینما شده‌اند، جوانانی که می‌خواهند کار اول‌شان را بسازند را هل می‌دهند به‌سمت ساخت فیلم‌های کمدی. «ژانرکشی» را همین تهیه‌کنندگان قدیمی انجام دادند، نه کارگردانانی که مجبور به ساخت فیلم‌هایی شدند که هیچ‌چیزی به تاریخ سینمای ایران اضافه نکرد، اما تاریخ ابتذال را چاق‌تر و پروارتر کرد. چه خوش‌مان بیاید، چه بدمان بیاید الان پول حرف اول و آخر را می‌زند، شرایط اصلا عادلانه نیست. آدم‌هایی داریم که تا قبل از سال 90 هیچ‌حضوری در هیچ‌جای هنر این کشور نداشتند، اما الان سالی یکی، دو فیلم یا سریال می‌سازند. وقتی ساختا‌رها غلط هستند همه‌چیز را از چشم سازمان سینمایی نبینیم و نخواهیم حلقه‌ ممیزی تنگ‌تر شود.

آقای «محسن شمس»، پژوهشگر سینمای ایران، کاری سترگ انجام داده تحت‌عنوان «مطالعات محتوایی سینمای ایران»، طبق تحقیقات ایشان، از سال 1359 تا سال 1398 تعداد 819 نفر فیلم سینمایی ساخته‌اند. 354 نفر از این تعداد فقط یک فیلم ساخته‌اند، 145 نفر دو فیلم و 69 نفر سه فیلم و به فیلم چهارم نرسیده‌اند! با دیدن و آگاهی از این آمار از دیدن موردی مثل محمدامین کریم‌پور جا نمی‌خوریم. از این موارد درهمین سال‌های اخیر زیاد داشتیم. فقط درمورد کریم‌پور چون یک چهره اینستاگرامی است، توجهات بیشتری به‌سمتش جلب شد (که اتفاقا بیشتر به‌نفعش هست تا به‌ضررش) این موارد امنیت شغلی عوامل سینما را از بین می‌برد و قاعده‌ «هر که پول دارد، می‌تواند فیلم بسازد» را حاکم خواهد کرد. الان افراد زیادی دربین جوان‌ها داریم که فیلم کوتاه ساختند و حتی به جشنواره‌ها رفته‌اند و جایزه هم گرفتند، اما فیلم بلند نمی‌توانند بسازند، چون سرمایه برایشان فراهم نمی‌شود. همین پارسال و امسال دومورد را شاهد بودیم که تهیه‌کنندگان به‌نام سینمای ایران پول‌های کلان گرفتند و اجازه دادند کسانی فیلمساز شوند. مورد کریم‌پور می‌شود سومی. من نه محمدامین کریم‌پور را می‌شناسم و نه با شنیدن خبر اینکه او کارگردان می‌شود، جاخوردم. از این دست افراد طی این سال‌ها زیاد بودند و صرفا همین یکی بود که جلب توجه کرد. ایشان یک حرفی هم زد که «هنرمندها حرف مفت زیاد می‌زنند» و بیشتر باعث شد رویش حساسیت باشد، ولی به‌هرحال او اولین نفر نیست. او پول دارد و می‌خواهد فیلمش را بسازد و مطمئن باشید که می‌سازد. مگر افراد دیگر نساختند؟ فقط این مورد نشان می‌دهد که وجود نهادی به‌نام شورای پروانه‌ساخت کارکرد و لزومی ندارد و این شورا نتوانسته از شأن کارگردان بودن در سینمای ایران صیانت کند. این می‌تواند تلنگر خوبی باشد که تایید صلاحیت فنی و توانایی تکنیکال متقاضیان کارگردانی در سینما باید به «کانون کارگردانان سینمای ایران» واگذار شود. اعضای شورا می‌گویند که این آقا فیلمنامه خوبی نوشته است. ما آن را نخوانده‌ایم و نمی‌توانیم قضاوت کنیم و از طرفی این جمله هم خیلی بزرگ‌منشانه است که صبر کنیم تا فیلمش را بسازد و ببینیم چه از آب در می‌آید. مشکل عمده‌تر برخورد دوگانه‌ سازمان سینمایی با قضایاست؛ مثلا همین که چطور به‌دلیل مواردی کوچک‌تر از این، همکاران ما ممنوع‌الکار شده‌اند، اما حالا ارشاد این‌طور سفت و سخت پشت مجوزش درمورد کریم‌پور می‌ایستد. امیدوارم فیلمی که وی قرار است بسازد، فیلم خوبی از آب در بیاید و به تاریخ سینمای ایران چیزکی اضافه کند.

اخبار مرتبط:

 
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰

یادداشتهای روزنامه فرهیختگانیادداشت

مصطفی قاسمیان، خبرنگار:

یک درامدی خوب و تماشاگرپسند

اهل ملت عشق باش؛

عشق و دیگر هیچ...

آقای کارگردان! چه داری می‌کنی با خودت؟!

آنتی ‌کانسپچوآل آرت ترک و کُرک و پَر ریخته حسن فتحی

مریم فضائلی، خبرنگار:

چشم‌هایمان گناه داشتند!

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

رویاهای شخصی‌ات را نفروش!

سریال پرطرفدار «حشاشین» چه می‌گوید؛

علیه شیعه یا علیه اخوان؟

راضیه مهرابی‌کوشکی، عضو هیات‌‌علمی پژوهشکده مطالعات فناوری:

فیلم «اوپنهایمر» به مثابه یک متن سیاستی

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

از شما بعید بود آقای جیرانی

ایمان‌ عظیمی، خبرنگار:

دیکته نانوشته غلط ندارد

درباره هزینه‌ای که می‌شد صرف «هفت سر اژدها» نشود؛

چرخ را از نو اختراع نکنیم

فرزاد حسنی بعد از سال‌ها، به قاب تلویزیون آمد؛

بازگشت امیدوارکننده

در نقد بهره کشی «علی ضیا» از شهرت؛

از موج ابتذال پیاده شو

محمد زعیم‌زاده، سردبیر فرهیختگان:

در عصر پساواقعیت به احمد خطر حرجی نیست اما...

سیامک خاجی، دبیر گروه ورزش:

برای خداحافظی زود بود آقای جملات قصار!

محمدرضا ولی‌زاده، فرهیختگان آنلاین:

عجایب آماری دیدم در این دشت!

محمدامین نوروزی، مستندساز:

از این طرف که منم راه کاروان باز است...

فاطمه دیندار، خبرنگار:

برای درخشش سیمرغ‌های بلورین

محمد زعیم‌زاده، سردبیر؛

کدام سینما؟کدام نقد؟

حامد عسکری، شاعر و نویسنده:

فیلم دیدن با چشم‌های تار...

چهل و دومین جشنواره فیلم فجر؛

چند نقد بر فیلم سینمایی «آپاراتچی»

«صبحانه با زرافه‌ها»؛

یک وس اندرسون ایرانی تمام‌عیار

ویژه‌نامه جشنواره فیلم فجر؛

«صبحانه با زرافه‌ها»؛ معنازدایی از جهان

«صبحانه با زرافه‌‌ها»؛

تهش هیچی نیست، پس لذت ببر!

درباره فیلم جدید سروش صحت؛

قرار صبحانه با خودمان

هومن جعفری، خبرنگار:

مردی که سازش نمی‌کرد

در روزگار بی‌مایگی حضور قاف غنیمتی است؛

برای «قاف» و عمو اکبر

تولد قاف به میزبانی اکبر نبوی با همکاری «فرهیختگان»؛

«قاف» نمی‌خواهد متکلم‌ وحده باشد

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ؛

هنوزم نقش بازی می کنی آقای فرخ نژاد؟

نگاهی به اشعار منسوب به حضرت زهرا(س)

سوگوار غم‌های بعد از رفتن پدر

محمدصالح سلطانی، خبرنگار:

کنسرت‌نمایش «کلنل»؛ قصه‌ تنهایی

گرم و سرد روزگار بر من تاثیری ندارد؛

امضای خون بر برف