حسام آبنوس، فعال حوزه کتاب: حدود هشت روز از آغاز این رویداد گذشته است و علی رمضانی، سخنگوی سیوپنجمین نمایشگاه کتاب تهران در نشست خبری سهشنبه خود در جمع خبرنگاران از میزان فروش 6روز ابتدایی نمایشگاه کتاب با خبرنگاران سخن گفت. او در این نشست اعلام کرد: «در نمایشگاه کتاب در 6روز ۲۸۳ میلیارد تومان کتاب فروخته شد که از این میزان ۲۰۱ میلیارد تومان در بخش حضوری و ۸۲ میلیارد آن در بخش مجازی ثبت شده است. در بخش حضوری ۱۳۲میلیارد تومان از مبادی رسمی فروخته شد و ۶۹ میلیارد تومان فروش هم از مبادی غیررسمی نظیر پرداخت به شکل کارتبهکارت انجام شده است. در بخش مجازی نمایشگاه کتاب هم ناشران موفق به فروش ۵۶ میلیارد تومانی کتاب شدهاند که از این رقم سهم کتابفروشان ۲۶ میلیارد تومان است.»
این اعداد و ارقام ظاهر بزرگی دارند، حتی ستاد خبری نمایشگاه کتاب در خبر خود از تیتر «نمایشگاه کتاب به فروش دوبرابری رسید» استفاده و این دوبرابر شدن را در مقایسه با مدت مشابه سال قبل عنوان کرده است. رمضانی همچنین یادآوری شد: «نمایشگاه کتاب در سال گذشته در 6روز نخست از برپایی خود ۱۴۴ میلیارد تومان فروش داشت و امسال به فروش نزدیک به دوبرابری رسیده که این میزان، با احتساب متوسط درصد افزایش قیمت و برابر با رشد ۹۷ درصدی است.»
نمیخواهم اینجا از اظهارنظرهای ناشران درباره نمایشگاه کمک بگیرم- که برخی از فروش امسالشان راضی و برخی ناراضیاند- اما میخواهم با کمک ماشینحساب درباره این اعداد و ارقام به یک نتیجه برسم. قبل از این کار لازم است عددی دیگر را هم اینجا بیاورم که رمضانی، سخنگو و قائممقام رئیس سیوپنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران در نشست خبری پیش از برگزاری نمایشگاه کتاب اعلام کرد. او در آن نشست از حضور قطعی 2619 ناشر در نمایشگاه خبر داد و اضافه کرد: «250 ناشر هم در مراحل مختلف پیش از ثبتنام قرار دارند.»
حالا برویم سراغ ماشینحساب؛ فروش کل بخش حضوری نمایشگاه کتاب طی 6روز اول 201 میلیارد تومان اعلام شده است. (82 میلیارد فروش بخش مجازی محاسبات جدایی میطلبد و نیازمند تعداد ناشران و کتابفروشان مجازی است که هنوز اعلام نشدهاند.) با احتساب هر جلد کتاب بهطور میانگین 200 هزار تومان و تقسیم کردن آن بر فروش کل به عدد یکمیلیون و پنج هزار کتاب میرسیم. بهعبارتی این میزان فروش حاصل فروش این تعداد کتاب است. پس در 6روز با احتساب میانگین هر جلد 200 هزار تومان، حدود یکمیلیون جلد کتاب به فروش رفته است. اگر این تعداد کتاب را بدوناحتساب ناشرانی که در مراحل پیش از ثبتنام بودند، تقسیم بر تعداد ناشرانی کنیم (2619 ناشر) که تا روز 16 اردیبهشت قطعی داشتند، به حدود 384 نسخه سهم هر ناشر میرسیم. این را هم در نظر بگیریم که در این آمار اعلام نشده ناشران هر بخش چه میزان از فروش را به خود اختصاص دادهاند و طبق روالی همیشگی بیشترین فروش مربوط به بخش ناشران دانشگاهی و کمکآموزشی بوده. ما در این یادداشت درصدد رسیدن به میزان فروش ناشران هر بخش نیستیم، بلکه میخواهیم با توجه به همان 384 نسخه در 6روز ابتدایی به نتیجه برسیم.
384 نسخه کتاب در 6روز، یعنی ناشران با تمام هزینههایی که برای شرکت در نمایشگاه کردهاند (اعم از غرفهسازی، اجاره آن، باربری، غرفهداران و...)، روزانه بهطور میانگین کمتر از 65 جلد کتاب فروش داشتهاند. در این بین سهم برخی ناشران یقینا کمتر است، زیرا ناشران بزرگ و پرکار درصد فروش بیشتری دارند و ناشران کوچک بهمراتب سهمشان کمتر است. هرچند معنایش این نیست که ناشران بزرگ از فروششان راضیاند، بلکه به همان میزان که فروش بیشتری ممکن است داشته باشند، هزینههایشان در غرفهسازی و باربری و نیروی انسانی هم بیشتر است. بگذریم که سهم بیشتر فروش ادوار مختلف نمایشگاه کتاب تهران به بخشهای کمک آموزشی و دانشگاهی اختصاص پیدا میکند. درواقع با این اعداد و ارقامی که اعلام شده و درظاهر هم بزرگ است نمیتوان به جمعبندی رسید، بلکه باید حساب و کتاب کرد که ناشران در این وضعیت که هزینههای تولید کتاب تا مسائل جانبی نشر بالا رفته، با این اعداد و ارقام سال خوبی را شروع نخواهند کرد. این عدد اگر درکنار آمار احتمالی بازدیدکنندگان قرار بگیرد، میتواند گویای این باشد که بازدیدکنندگان چقدر برای گردش و چقدر برای خرید کتاب به نمایشگاه مراجعه کردهاند؟ممکن است این عدد و اعداد دیگری که بعد از این اعلام میشود ظاهر بزرگی داشته باشند، ولی یادآور آن ضربالمثل معروفند که میگوید: «سالی که نکوست از بهارش پیداست!»