سیدمهدی طالبی، دبیرگروه جهانشهر: سرگئی شویگو، وزیر دفاع روسیه در سیزدهمین سال مسئولیتش از وزیری دفاع کنار رفت و در مقام دبیری شورای امنیت ملی روسیه جایگزین نیکولای پاتروشف شد که قرار است از این پس در مقام دستیاری رئیسجمهور فعالیت کند. تغییر عمده دیگر انتصاب آندری بلوسف یک مدیر اقتصاددان بهعنوان وزیر دفاع بود. این تغییرات برای مدیریت هزینههای سنگین جنگ اوکراین صورت گرفتهاند اما محافظهکارانه و از موضع ضعف تلقی نمیشوند؛ چه اینکه تحلیلگران معتقدند پوتین درحال آماده شدن برای جنگی طولانی است که میتواند ناتو را نیز درگیر کند. مسکو در سالهای جنگ با مدیریت اقتصاد خود مانع از بروز وضعیت اقتصاد جنگی و وضع محدودیتهای اجتماعی شد اما تداوم جنگ بالاخره روسیه را به آستانه چنین وضعیتی رسانده است. کرملین تلاش دارد از عبور از چنین آستانهای جلوگیری کند یا درصورت گذشتن صحنه آتی را تحتمدیریت خود درآورد.
سمتوسوی تغییرات
تغییراتی که پوتین در مهرههای سیاسی روسیه ایجاد کرده سوالاتی بسیاری را برانگیختهاند. پیش از این تغییرات برخی افراد با توجه به دستگیری یکی از معاونان وزیر دفاع معتقدند تداوم فعالیت شویگو در مقام وزارت دفاع در دولت بعدی پوتین در خطر قرار گرفته اما هیچ کس بهشکل واضح از اصل و عمق تغییرات باخبر نبود. در ادامه برخی موارد مهم درخصوص این تغییرات مورد بررسی قرار گرفتهاند.
1. اقتصاد جنگی
28 ماه از آغاز جنگ میگذرد. روسها در خاک 603 هزار کیلومترمربعی اوکراین درگیر جنگند. وسعت این کشور تقریبا برابر با افغانستان و 1.5 برابر عراق است که آمریکا مدتی در آنها درگیر جنگ بود. امروز بهلحاظ جمعیتی هر سه کشور برابرند. از نظر نظامی اما اوکراین بهدلیل ارث بردن از شوروی صنعت نظامی قدرتمندی داشت. امروزه با نابودی کارخانهها و امکانات، اوکراین به واردکننده تسلیحات تبدیل شده اما کمکهای خارجی این کشور را در جایگاه چهارمین واردکننده بزرگ سلاح در جهان نشانده است؛ اتفاقی که برای افغانستان و عراق دربرابر آمریکا هیچگاه امکان وقوع نداشت.
اوکراین امروزه برای پرداخت حقوق کارکنان، تامین تسلیحات، مهمات و حتی نیرو وابسته به غرب بوده و تاکنون صدها میلیارد دلار کمک دریافت کرده است. روسیه در جنگی بسیار سختتر از افغانستان و عراق وارد شده و در سوی دیگر توانمندیهای مالی کمتری نسبت به آمریکا دارد. بر همین اساس اقتصاد برای اداره جنگ برای روسیه اهمیت بسیار بیشتری دارد. باید در نظر داشت هیچ کشوری آمریکا را بهدلیل جنگ تحریم نکرده است اما تعداد تحریمها علیه روسیه از 10 هزار مورد فراتر میرود.
گزارشی که خبرگزاری روسی اسپوتنیک تهیه کرده نشان میدهد تحریمها علیه روسیه سهبرابر تحریمها علیه ایران است. تهران تا سال 2022 که جنگ آغاز شد، تحریمشدهترین کشور جهان بود. ایران امروز از 5011 تحریم علیه شرکتها، افراد و وسایل حملونقل رنج میبرد اما در دو سال گذشته 15821 تحریم علیه روسیه وضع شده است. آمریکا از زمان آغاز جنگ 3500، سوئیس 2377، کانادا 2087، انگلیس 1949، اتحادیه اروپا 1837، نیوزیلند 1620 استرالیا 1254 و ژاپن 981 مورد تحریم ضدروسیه وضع کردهاند. کرهجنوبی و سنگاپور که بیشتر از دیگر کشورها خویشتندار بودهاند به ترتیب 15 و 5 مورد تحریم ضد این کشور اعمال کردهاند. روسیه با اقتصاد بهمراتب کوچکتر خود نسبت به آمریکا باید جنگ سخت اوکراین را با وجود تحریمهای فراگیر اداره کند که شامل هزینههای سنگین تسلیحاتی میشود. تداوم جنگ همچنین به معنای نیاز به تولید بیشتر با در نظر گرفتن افق تشدید تنشهای آتی بهویژه احتمال فراگیر شدن جنگ در شرق اروپاست. ابعاد جنگ حتی در شاخه نظامی از حیطه تخصص و توانمندیهای نظامی فراتر رفته است. گسترش بیش از پیش جنگ در عرصه اقتصادی به نابودی و تضعیف دیگر عرصهها خواهد انجامید. برای جلوگیری از تصادم بخش بزرگشده نظامی با دیگر بخشهای اقتصاد و جامعه، باید فردی که به اقتصاد آشنایی دارد رشد ابعاد دستگاه نظامی را مدیریت کند. گفته میشود رئیسجمهور روسیه قصد دارد محیط اقتصاد جنگ اوکراین را دوبرابر و سهم بسیار بیشتری از اقتصاد روسیه را برای جنگ گسیل کند. مسکو میداند جنگ طولانیشده و نمیتوان کج دار و مریز با اختصاص هزینههای اندک صرفا نبردها را مدیریت کرد. برای کرملین این موضوع که جنگ تداومیافته نیز اهمیت دارد. یک راه مناسب برای پدیدار شدن افق پایان جنگ، تشدید فشارهای نظامی است تا دشمن عقبنشینی کرده و نبردها پایان یابد. با وجود این یک احتمال دیگر نیز وجود دارد با تشدید فشارهای نظامی جنگ نهتنها پایان نیابد، بلکه جبهه گستردهتری در شمال اروپا گشوده شود.
کارشناسان موسسه مطالعات جنگ (ISW) معتقدند پوتین با تغییراتی که بهوجود آورده علاوهبر آماده شدن برای جنگیطولانی در اوکراین درحال آمادهسازی برای رویارویی با ناتو در آینده است. به گفته این کارشناسان انتصاب پوتین نشان میدهد روسیه قصد دارد مجتمعهای نظامی- صنعتی خود را در یک مسابقه تسلیحاتی- تکنولوژیکی علیه اوکراین و غرب تقویت کند که مستلزم تزریق بودجه بیشتری به این صنایع است.
روی بعدی ماجرا مدیریت اوضاع داخلی روسیه است. هزینههای دفاعی در روسیه تا حدود 7 درصد تولید ناخالص داخلی افزایش یافته است. بهطور معمول این مبلغ دوبرابر پیش از جنگ است. این وضعیت باعثشده علیرغم تلاشهایی که برای کنترل اقتصاد روسیه طی سهسال گذشته صورتگرفته، امروزه بهطور فزایندهای احساس میشود که اقتصاد روسیه در شرایط جنگی قرار گرفته است. ناظران میگویند روسیه درحال نزدیک شدن به وضعیتی مانند اتحاد جماهیر شوروی در اواسط دهه ۱۹۸۰ است؛ زمانی که مسکو بهدلیل مشکلات بازار نفت، جنگ افغانستان و فشارهای تحریمی غرب در وضعیت دشواری قرار داشت. بلوسوف قرار است ضمن گسترش ابعاد صنایع دفاعی نگاه کلانی نیز به وضعیت اقتصادی روسیه داشته باشد و از جنگی شدن اقتصاد این کشور جلوگیری کند. وظیفه او تسهیل ادغام اقتصاد دفاعی در اقتصاد کشور است. سابقه تلاش در این راستا اما به پیش از بلوسوف میرسد. روسها طی سهسال جنگ اقتصاد دفاعی را بهنوعی در اقتصاد کشور گره زدهاند تا گسترش تولید تسلیحات به کاهش بیکاری و تقویت خرید در کشور منجر شود. این سیاست اما به اندازه کافی رشد نیافته و باید بیشتر توسعه یابد.
2. آینده شویگو
جایگاه شویگو بهعنوان فردی معتمد پوتین بهطور ویژهای حین جنگ تقویت شد. انتقال او به شورای امنیت سوالاتی را درباره تنزل یا ترفیع رتبه وی ایجاد کرده است. گزارش رویترز در اینخصوص سمت جدید شویگو را «از نظر فنی» بالاتر از وزارت دفاع معرفی کرده است. با وجود این تحلیلگران بر این باورند شورای امنیت ملی روسیه نفوذ محدودی دارد، زیرا بهشکل مستقیم بر ارتش یا یک آژانس امنیتی نظارت نمیکند. دیمیتری پسکوف، سخنگوی کرملین اما میگوید شویگو همچنین بهعنوان معاون پوتین در کمیته صنعتی نظامی که با تامین نیازهای ارتش و صادرات تسلیحات و تجهیزات جنگی روسیه مرتبط است، به خدمت خواهد پرداخت که این مساله نشان میدهد تاثیر شویگو بر جنگ و بخشهای نظامی حفظ خواهد شد.
3. وضعیت پاتروشفها
نیکولا پاتروشف یکی از قدرتمندترین شخصیتهای روسیه بهحساب میآید. او پس از برکناری از دبیری شورای امنیت بهعنوان دستیار رئیسجمهور منصوب شده که بهنظر میرسد یک تنزل رتبه باشد اما قرار گرفتنش درکنار پوتین نشان میدهد طرد نشده است. پسر او، دیمیتری پاتروشف نیز از سمت وزیر کشاورزی به معاونت نخستوزیر ارتقا یافته است. ارتقای فرزند پاتروشف و عدمبازنشستگی و طرد خود وی نشان میدهد اوضاع برای پاتروشفها چندان بد نیست اما از سطح اول سیاست روسیه دور شدهاند. مسئولیتهای معاون نخستوزیری و دستیاری رئیسجمهور دربرابر مسئولیت دبیری شورای امنیت دستکم یک یا چند رده پایینتر تلقی میشوند. این تحول از آنجا اهمیت دارد که گفته میشود پاتروشف درحال آماده کردن فرزندش دیمیتری برای جایگزینی پوتین بود.
4. هدایت جنگ
در جهان وزارت دفاع عمدتا بر تامین مالی، صنعت، تدارکات و ارتباطات خارجی نیروهای نظامی نظارت داشته و مدیریت امور نظامی و ارتباط مستقیم با نظامیان برعهده ستادکل ارتش است. درطول جنگ اوکراین اما شویگو نقش بزرگی در اداره جنگ داشته و بهنوعی فرمانده اصلی آن به حساب میآمد. با انتقال او از وزارت دفاع به مسئولیتی دیگر هدایت راهبردی جنگ بیشتر توسط حلقه سیاسی در کرملین و شورای امنیت ملی انجام شده و مدیریت میدانی نبردها توسط ستاد ارتش صورت خواهد گرفت. سخنگوی کرملین در ضمن خبر ابقای والری گراسیموف، رئیس ستادکل ارتش روسیه تاکید کرده بود: «انتصاب بلوسوف مختصات فعلی را از نظر مسائل دفاعی به هیچوجه تغییر نخواهد داد.»
5. پیشرویها در شرق
روسیه از هفته گذشته حمله به شرق و شمال شرق را آغاز کرده است. این تهاجم نشان میدهد مسکو تنها به تصرف پنج استان اوکراین که تاکنون در دو مرحله آنها را به خاک خود ملحق کرده است، راضی نیست. بهنظر میرسد روسیه نمیخواهد تنها نواره باریکی در جنوب اوکراین را از خاک این کشور منتزع کند و میکوشد این موضوع را به نیمه جنوبی و شرقی اوکراین تسری دهد. در این صورت بخشهای شمالی و غرب اوکراین تحتکنترل کییف باقی خواهد ماند. درصورت تکمیل این روند، اوکراین توان خود برای ادامه جنگ با روسیه را از دست میدهد و ناتو باید خود مستقیما برخی مسئولیتها برای مواجهه با مسکو را برعهده بگیرد. شاید روسها برای نشان دادن آمادگی خود برای سناریوهای جنگ فراگیر با ناتو تغییرات جدید را اعمال کردهاند تا غرب دستاوردهای کنونی روسیه را بپذیرد و از تشدید تنشها در آینده خودداری کند.