عاطفه جعفری - کیانا تصدیقمقدم، گروه فرهنگ: 30 بهمن ۱۴۰۰ با حکم رئیس رسانه ملی، سعید مقیسه بهعنوان رئیس سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی (ساترا) منصوب شد. در این حکم، تنظیمگری و نظارت بر آثاری که در فضای مجازی منتشر میشوند بهعنوان اصلیترین مأموریت این سازمان مطرح شد. بر اساس این مأموریت، تولیدکنندگان آثار برای شبکههای نمایش خانگی، در قدم اول باید طرح اولیه خود را به ساترا ارائه دهند تا مدیران این سازمان ایده را بررسی و آن را با مقررات و ضوابط کشور تطبیق دهند و در صورت لزوم تغییرات را لحاظ کنند. اقدام دومی که این سازمان انجام میدهد در پساتولید است، یعنی بعد از تولید اثر وظیفه دارند محتوا را بررسی کنند که با اصلاحات و مقررات مطرحشده همخوانی داشته باشد. البته این جنس تنظیمگری، چالشهایی را بین این سازمان و فعالان شبکههای نمایش خانگی ایجاد کرد و هنوز هم ادامه دارد؛ چالشهایی که گاهی صدای مخاطبان را هم درآورده است.
بهغیراز این موضوع وزارت ارشاد در دولت سیزدهم هم نسبت به برخی تنظیمگریها که به ساترا سپرده شده بود، اعتراض داشت و بهدنبال برگشت آن به این وزارتخانه بود. مسئولان وزارت ارشاد میگویند طبق ماده 1 قانون مطبوعات مصوب ۱۳۸۸ مجلس شورای اسلامی، نظارت بر انتشار صدا و تصاویر رسانه به وزارت ارشاد سپرده شده. از سوی دیگر مدیران پلتفرمها معتقدند ساترا به دلیل اینکه زیرمجموعه صداوسیماست و این سازمان بهنوعی رقیب پلتفرمها بهحساب میآید، فاقد صلاحیت نظارت بر شبکههای نمایش خانگی است. این چالشها بهانهای شد تا بعد از گذشت سه سال از انتصاب سعید مقیسه بهعنوان رئیس ساترا گفتوگویی با او داشته باشیم و درباره نوع تنظیمگری ساترا و همه حاشیههایی که به وجود آمده، صحبت کنیم. مقیسه در این گفتوگو به مسائل دیگری چون تعامل این سازمان با وزارت ارشاد، تعدد مجوزهای صادرشده برای راهاندازی پلتفرمهای جدید و راهاندازی صفحه اختصاصی ساترا در تلوبیون پرداخت که در ادامه مشروح این گفتوگو را از نظر میگذرانید.
سؤال اول را با تنظیمگری ساترا شروع کنیم، شاید برای خیلیها این واژه تنظیمگری ناآشنا و ناملموس باشد. ساترا برای اینکه به تنظیمگری مشروعیت ببخشد چه کاری انجام میدهد؟
تنظیمگری ابعاد گوناگونی دارد و تفاوت آن با «ممیزی» قابلتوجه است، زیرا تنظیمگری عملی فراتر از بحث ممیزی است. بهطور خلاصه، تنظیمگری باید بهگونهای باشد که به نفع یک صنعت عمل و ذینفعان را تشویق کند مقررات و ضوابط را رعایت کنند؛ به این معنا که منافع آنها در رعایت ضوابط است. باید بازار به نحوی تنظیم شود که افراد در مسیر درست گام بردارند؛ بهگونهای که تنظیمگری بهدرستی انجام شود و حرکت در این مسیر، با سرعت و منفعت بیشتری همراه باشد. این هدفی است که هر تنظیمگری باید آن را دنبال کند. ابعاد تنظیمگری سازمان تنظیم مقررات رسانههای صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی که بهاختصار ساترا نامیده میشود، شامل هشت بخش است:
1- تنظیمگری محتوایی: این نوع تنظیمگری شامل نظارت پیشینی و پسینی بر محتوای سکوهاست. نظارت پسینی بهمعنای رصد و پایش جامع محتواها و اقدامات اصلاحی بعد از انتشار محسوب میشود. تنظیمگری محتوایی در حوزه نظارت پسینی به این معناست که ابتدا به رصد محتوایی بپردازیم تا از وضعیت آگاه شویم و متخلفان را مطلع کنیم و تذکر دهیم تا محتوا را اصلاح کنند. یکی از راهکارهای نظارت پسینی، استفاده از مشارکت جامعه در حوزه رصد و پایش است که از طریق سامانه ساپرا اتفاق میافتد و همکاران ما تمام گزارشهای مردمی سامانه ساپرا را بررسی میکنند و در مواردی که تشخیص مردم درست باشد، شاهد اعمال قانونیم.
بخش بعدی تنظیمگری محتوایی، نظارت پیشینی است. نظارت ساترا در نظارت پیشینی از طریق صدور مجوز تولید و انتشار اتفاق میافتد. ما شورایی داریم که در آن طرحها و فیلمنامهها بررسی و مجوز دریافت میکنند که به شورای تولید معروف است و در مصوبه شورایعالی انقلابفرهنگی هم به این شورا بهصراحت اشاره شده است. پس از آن، شورای انتشار وارد عمل میشود. در این شورا، تولیدکنندگان اثر، کارهای خود را پس از تولید ارائه میدهند و محتوا با طرح و فیلمنامه تطبیق داده میشود. البته همیشه انطباق کامل وجود ندارد و ممکن است نقاط ضعفی تشخیص داده شود. گاهی، تولیدکنندگان دقیقاً همان چیزی را که قرار بوده بسازند، بدون نیاز به بررسی دوباره در شورا میسازند. اما در برخی موارد، نیاز به توضیحاتی وجود دارد که تولیدکنندگان اثر در شورا ارائه کرده و مجوز انتشار دریافت میکنند. از شورای انتشار هم در مصوبه شورایعالی انقلابفرهنگی بهصراحت نامبردهشده است.
بنابراین ما در تنظیمگری محتوایی، رصد و پایش جامعی داریم. در این راستا یک رصدخانه بزرگ برای بررسی محتواهای منتشرشده در سکوهای دارای مجوز و فضای مجازی ایجاد کردهایم، همچنین از روشهای گوناگون برای سالمسازی فضای مجازی بهره میگیریم. به طور خلاصه تنظیمگری محتوایی شامل سه بخش است: نخست، رصد جامع محتوا؛ دوم، شورای تولید که به بررسی و صدور مجوز برای طرحها و فیلمنامهها میپردازد و سوم، شورای انتشار که مجوز تطبیق بین طرح اولیه و محصول نهایی را صادر میکند.
2- تنظیمگری حقوقی: این تنظیمگری شامل تدوین مقررات و حفظ حقوق این صنعت در قوانین و مقررات کشور است. این قوانین و مقررات، چه آنچه در مجلس شورای اسلامی تصویب و تأیید میشود و چه آنچه در شوراهای عالی مانند شورایعالی فضای مجازی، شورایعالی انقلابفرهنگی و شورایعالی امنیت بررسی و تصویب میشود، توسط ساترا پیگیری میشود و ساترا خود را موظف به اجرای دقیق قانون میداند؛ اما برخی قوانین و آیین نامهها توسط ساترا برای تصویب پیشنهاد میشود. در این خصوص مقرراتی که تنظیم میکنیم، قبل از اینکه ابلاغ یا تصویب شوند، در سایت ساترا برای عموم و در درگاه اختصاصی که بین ما و رسانههای دارای مجوز وجود دارد، قرار میگیرند و نظرات آنها نیز اخذ میشود.
علاوه بر این، مجمعی به نام «رصتا» داریم که در ادامه درباره آن توضیحات بیشتری ارائه خواهم داد. نماینده مجمع رصتا که نماینده همین سکوهای دارای مجوز است، در جلسات دعوت میشود و سه نوع بازخورد بررسی میشود: ۱) بازخورد مردمی، ۲) بازخورد عمومی سکوها و ۳) بازخورد ویژه نماینده سکو. پس از بررسی و بازنگری، این نظرات به شورایعالی فضای مجازی و به نمایندگی از شورایعالی فضای مجازی به مرکز ملی فضای مجازی ارسال میشود و در کمیسیون تنظیم مقررات بررسی میشود. اگر با قوانین بالادستی تطابق داشت، در کمیسیون عالی تنظیم مقررات شورایعالی فضای مجازی تصویب و ابلاغ خواهد شد و اگر ایرادی داشت به ساترا اعلام میشود تا ایرادها برطرف شود و پس از اصلاحات مدنظر تأیید و ابلاغ میشود، یکی از کارهای تنظیمگری حقوقی این است که مقرراتی تدوین کند که ۱) نفع مردم، ۲) نفع فعالین صنعت و ۳) نفع حاکمیت، هر سه در آن رعایت شده باشد.
3- تنظیمگری اجتماعی: یکی دیگر از ابعاد فعالیتهای ما در این راستا این است که تلاش کنیم از طریق فرهنگسازی و سایر فرایندهای تنظیمگری اجتماعی، قوانین و مقررات و فرایندهایی که وضع میشود، توسط ذینفعان به صورت داوطلبانه اجرا شود. به عبارت دیگر، آنچه ما ابلاغ میکنیم باید از سوی ذینفعان و سکوها پذیرفته شود تا به شکل مطلوب اجرا شود، حتی اگر جایی خلأ قانونی داریم تلاش میکنیم با اقناع عمومی ذینفعان را با خود همراه کنیم تا خودشان با درک اهمیت مسائل کمک کنند که شاهد وضعیت مطلوبی در حوزه محصولات و اقدامات و فعالیتهای رسانههای صوت و تصویر فراگیر باشیم. در این زمینه یک شورای سواد فضای مجازی داریم و همچنین یک مجمع تحلیلگران که هرکدام مأموریتهای خاص خود را دارند.
شورای سواد فضای مجازی پیگیر اجرای سند الزامات ارتقای سواد فضای مجازی مصوب کمیسیون عالی ارتقای محتوای شورایعالی فضای مجازی است و مجمع تحلیلگران در حوزه شبکهسازی حوزه نقدوتحلیل و تلاش برای ارتقای سطح محصولات رسانههای صوت و تصویر فراگیر و شبکه نمایش خانگی برنامههای مختلفی را در یک سال گذشته اجرا کرده است. علاوه بر این موارد با هدف پیگیری حقوق مادی و معنوی مخاطب سامانهای به نام ساپرا داریم؛ ساپرا سامانهای است که از طریق آن از حقوق مردم دفاع میشود. همه سکوها موظفند شرایطی را در سکوی خود ایجاد کنند که اگر کاربر اعتراضی دارد یا شکایتی دارد یا گزارشی میخواهد اعلام کند، بتواند بهراحتی به آن دسترسی داشته باشد و انجام شود. اگر سکوها توجه نکردند باید سامانهای وجود داشته باشد که مردم از طریق آن، شکایات خود را به ساترا اعلام کنند. اسم این سامانه، سامانه پایش مردمی است که بهاختصار ساپرا نامیده میشود و از طریق سایت ساترا هم قابلدسترس است. تعدادی از مردم آنجا گزارش میدهند و این گزارشها بهنحو جداگانهای بررسی میشود و مطالبهگری از سکوها انجام میشود. بهغیر از این، در تنظیمگری اجتماعی هر هفته یکی از سکوها را دعوت میکنیم.
برنامهای داریم به نام «صمیمانه» که تا الان حدود بیشتر از 40 برنامه برگزار شده و تعدادی از این برنامهها از طریق تلوبیون و کانالهای ساترا در پیامرسانهای بله، ایتا و روبیکا پخش شده و تعداد دیگری هم در انتظار پخش است. در این برنامهها، سکوها خود را معرفی و مشکلاتشان را بررسی میکنند. کارنامههای اقتصادی خود را بیان و در مورد ابعاد مختلف کارنامه حقوقی، فناوری و اقتصادیشان صحبت میکنند. همه این سکوها هر هفته میهمان تلویزیونی ما هستند و یک برنامهای برای آنها در این زمینه تولید میشود. این نیز جزء تنظیمگری اجتماعی است.
4- تنظیمگری سکومحور: نوع دیگری از تنظیمگری که داریم سکومحور است. از آنجا که نحوه انتشار محتوا بیشتر مبتنی بر سکوهای فضای مجازی است، خود سکوها را یک هویت مستقل تلقی میکنیم. مجوز برای آنها صادر میشود و مجمع رصتا برای آنها ایجاد شده است. برخلاف کانونها و مجامع صنفی رایج فعلی، در این مجمع، یعنی رسانههای صوت و تصویر ایران، تمام ذینفعان بدون ملاحظه حضور دارند. در مجامع صنفی، ذینفعان باید درخواست عضویت کنند و هیئتمؤسس یا هیئتمدیره میتواند درخواست آنها را بپذیرد یا رد کند. حق عضویت تعیین میشود و اگر پرداخت نشود، عضویت آنها ملغی میشود.
در مجمع رصتا هیچکدام از اینها وجود ندارد. هرکسی که مجوز میگیرد، بدون پذیرش عضو مجمع است. ما این حق را از خود سلب کردهایم که به کسی مجوز سکو بدهیم، اما او را عضو مجمع ندانیم یا حق دخالت او را در شیوه تنظیمگری سلب کنیم؛ بنابراین این مجمع حداکثری است و تعداد اعضای آن دقیقاً برابر تعداد سکوهایی است که مجوز دارند. سپس این افراد انتخاباتی برگزار میکنند و سالانه تعدادی را بهعنوان اعضای شورای راهبری خود انتخاب میکنند. ما در ساترا 15 شورای تصمیمگیری داریم که به ابعاد مختلف از جمله همین موارد که خدمتتان عرض کردم، مربوط میشوند. در هرکدام از شوراهای تصمیمگیری ما، شورای راهبری مجمع رصتا نمایندهای معرفی میکند که حضور داشته باشد. این نماینده هم از برنامههای آتی ما مطلع میشود و هم نکات مربوط به صنعت را در تصمیمگیریها اعلام میکند.
5- تنظیمگری فناورانه: یکی دیگر از ابعاد تنظیمگری ساترا، تنظیمگری فناورانه است، یعنی با استفاده از فناوری جلوی بسیاری از تخلفات را میگیریم، در برخی موارد با استفاده از فناوری به کاربر کمک میکنیم که به محتوای متناسب با سن فرزندانش دست پیدا کند و از طرف دیگر به سکوهایی که قوانین را رعایت میکنند تسهیلاتی فناورانه اختصاص میدهیم. بهعنوان نمونهای از تنظیمگریهای فناورانه، میتوان به «اعمال ردهبندی سنی» اشاره کرد. ما در سکوها ابلاغ کردهایم که تمام آثار باید ردهبندی سنی خود را اعلام کنند، مطابق استانداردی که ارائه شده و بهصورت همنوا و همگون باید بین همه سکوها باشد؛ اما کافی نیست.
در سال اول حضور من بهعنوان رئیس ساترا، این امر اختیاری بود، ولی اکنون الزاماً باید اعمال شود. نهتنها باید اعلام کنند، بلکه اگر خانوادهای برای فرزندش یک پروفایل درست و اعلام کرد که این فرزند 6 ساله است یا حتی زیر 6 ساله، وقتی فرزند با پروفایل خود وارد این سکو میشود، دیگر این فرد نمیتواند به محتوایی که برای سن او مناسب نیست دسترسی پیدا کند. به این میگوییم تنظیمگریهای فناورانه. اگر یک سکو یا محتوایی مجوز ندارد، باید امکان دسترسی به آن در گیرندههای فضای مجازی حذف شود. این طرح هنوز اجرایی نشده، اما جزء برنامههای ماست. هدف از اجرای این طرح آن است که اساساً امکان دسترسی به سایتهای مجرمانه را نداشته باشد و این امر از نظر فناوری غیرممکن باشد. از دیگر اقدامات در حوزه تنظیمگری فناورانه، بررسی پایداری سرویسها و ارزیابی فعالبودن سکوهاست. به مخاطبان اطلاع داده میشود سکویی که قصد پرداخت برای اشتراک آن را دارند، تا چه اندازه پایداری دارد. همچنین اگر در پلتفرم کیفیت فیلمی مشخص شده، آن کیفیت باید دقیقاً مطابق آنچه اعلام شده است، ارائه شود. برای مثال اگر اعلام میشود کیفیت فیلم HD است، باید بهواقع HD باشد. در تلویزیون نیز از پخش محتوایی با کیفیت پایینتر از یک سطح مشخص جلوگیری میشود؛ اما در فضای مجازی، به سکوها اجازه داده شده که محتوای با کیفیت پایینتر را پخش کنند، بهشرط آنکه به کاربر این موضوع را اطلاع دهند و خلاف آن را عنوان نکنند. سکویی مجاز نیست ادعا کند محتوای با کیفیتی ارائه میدهد، درحالیکه فیلم از نظر تصویر یا صدا نامناسب باشد؛ بنابراین تطابق گفتهها با واقعیت الزامی است.
۶- تنظیمگری بینالمللی: یکی از ابعاد دیگر تنظیمگری ساترا تنظیمگری بینالمللی است. حقوق مردم و فعالان صنعت در معاهدات بینالمللی باید حفظ شود و استفاده از محتوای خارجی باید تحت اصول و ضوابط مشخصی صورت گیرد. افزون بر آن، تفاهمنامههایی نیز با تنظیمگران دیگر کشورها برقرار شده است، همچنین از سکوهایی حمایت میشود که به طور اختصاصی برای کشورهای دیگر، مانند ایران-پاکستان، ایران-ترکیه و ایران-هند فعالیت میکنند. به این ترتیب، افرادی که مایل بهدنبالکردن محتوای یک کشور خاصند، میتوانند به سکوهای اختصاصی آن کشور مراجعه کنند؛ این نیز بخشی از تنظیمگری بینالمللی به شمار میآید.
۷- تنظیمگری پژوهشمحور: برای این منظور، پژوهشکدهای در دانشگاه صداوسیما تأسیس شده که علاوه بر ساترا، معاونت فضای مجازی صداوسیما، دانشگاه صداوسیما و مرکز تحقیقات سازمان در آن عضویت دارند. طرحهای پژوهشی مرتبط با تنظیمگری که در دانشگاهها موجود است از این طریق حمایت میشود؛ پایاننامههای دانشجویان، بهویژه دانشجویان دانشگاه صداوسیما و استادان دانشگاهی که قصد همکاری دارند، مورد حمایت قرار میگیرند، همچنین دعوت و درخواست از این افراد در راستای آیندهپژوهی و آیندهنگاری در تنظیمگری انجام میشود.
۸- تنظیمگری اقتصادی: این نوع تنظیمگری بخشی از وظایف ساتراست. ساترا موظف است از منظر اقتصادی، قوانین، مقررات، حمایتها و محدودیتهایی برای این صنعت وضع کند؛ ازجمله در زمینه اقتصاد مردم، بهویژه در مورد تعرفههایی که برای خرید اشتراک یا محتوا پرداخت میکنند و نیز در اقتصاد سکوها، با توجه به مدل تعاملات آنها با تأمینکنندگان پهنای باند یا با مخاطبان. این موارد ابعاد تنظیمگری اقتصادی را شامل میشود که در این راستا ساترا حمایتهای مادی و محتوایی از سکوها را مدنظر داشته و اعمال کرده است.
در زمینه تنظیمگری صدور مجوز در فضای مجازی، به ویژه در حوزههایی چون موسیقی و کتاب، چه تحولی در حال وقوع است؟ امسال مصاحبهای با وزیر ارشاد سابق و معاون حقوقی ایشان داشتیم. آنها بهصراحت بیان کردهاند که صدور مجوز در برخی حوزهها به وزارت ارشاد مربوط میشود، ما در حال تعامل با ساتراییم تا بتوانیم برخی از مجوزها را دوباره به وزارت ارشاد برگردانیم. این موضوع در گذشته هم حاشیههایی را بهوجود آورده است. این صدور مجوزها در چه بخشهایی با وزارت ارشاد است و ساترا در این بین چه کاری انجام میدهد؟ به طور ویژه حوزه موسیقی و کتاب در بستر مجازی مدنظر است. میخواهم از این پرسش به تعامل ساترا با وزارت ارشاد برسم. این تعامل چگونه انجام میشود؟
هر قانونی که وجود دارد، باید مورد اجرا قرار گیرد. اگر زمانی قانون گفت که مجوزها باید توسط ارشاد صادر شوند، وزارت ارشاد این کار را انجام میدهد و اگر گفت که ساترا باید این کار را انجام دهد، ساترا اقدام میکند. ما باید به رسانهها و مأموران اجرای قانون کمک کنیم تا قانون به درستی پیادهسازی شود. تغییرات قانونی در آینده نیاز به فرایند دارد؛ مجلس و شوراهای عالی در این زمینه دخالت دارند. قانون فعلی هم مشخص و واضح است. مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی که توسط رئیس جمهور شهید ابلاغ شده، مشخص است و متن کامل مصوبه ابلاغشده توسط رئیسجمهور شهید را در اختیار روزنامه «فرهیختگان» قرار میدهیم که آن را در اختیار مخاطبان خود بگذارید. در این مصوبه مواردی که به عهده وزارت ارشاد است، مشخص شده است، ولی مواردی مانند VODها، محتواهای کاربرمحور و ناشرمحور، به ویژه سریالها و برنامههای تلویزیونی، به ساترا مربوط میشود که یکی از معاونتهای صداوسیماست. ساترا، مخفف «سازمان تنظیم و مقررات صوت و تصویر فراگیر فضای مجازی» است. هر جا که قانون به وظایف سازمان صداوسیما اشاره کرده، این وظایف بین معاونتهای آن تقسیم شده است. در جایی قانون گفته است که صداوسیما باید در زمینههایی فرهنگسازی کند، صداوسیما برای انجام این فرهنگسازی، ساختار مناسب را ایجاد کرده است. بر اساس اساسنامه صداوسیما و قانون اداره صداوسیما مصوب مجلس شورای اسلامی، وظایفی که به رئیس صداوسیما از سوی مقاممعظمرهبری ابلاغ میشود، باید با ایجاد ساختار مناسب و تصویب در شورای سرپرستی سازمان اجرایی شود و به همین دلیل ساترا مطابق با قانون و طی فرایندهای قانونی ایجاد شده است. در خصوص تعامل وزارت ارشاد با ساترا، باید بگویم که تفکیک ماموریتهای این دو نهاد در قوانین مشخص شده است. بر اساس مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی، وزارت ارشاد به طور مشخص به کارهایی که امتداد ماموریتهای سنتی خود در فضای مجازی است، میپردازد. علاوه بر این در شورای تولید و انتشار، طبق قانون مصوب شورای عالی، دو نماینده از وزارت ارشاد حضور دارند که به طور رسمی دعوت شدهاند. وزارت ارشاد در شورای تبلیغات هنوز نمایندگان خود را معرفی نکرده است، اما در شورای تولید و انتشار چهار نفر را معرفی کرده که برای جلسات دعوت میشوند. بنابراین، اگر مردم میخواهند بدانند تعامل در حوزه صدور مجوزهای سریالها و برنامههای شبکه نمایش خانگی چگونه شکل میگیرد، این تعامل از طریق حضور نمایندگان ارشاد در این شوراها انجام میشود.
ابتدا در صحبتهایتان به نکاتی درباره آثاری که قرار است در پلتفرمها نمایش داده شود، اشاره کردید؛ اینکه وقتی طرحی ارائه میشود، مجوزی برای تولید میگیرد و پس از تطبیق با معیارها، برای نمایش نیز مجوز دیگری دریافت میکند. در یک سال گذشته، برخی فیلمها و برنامهها در پلتفرمها به نمایش درآمده که طبق اظهارات رسمی ساترا، بدون مجوز بودهاند. سؤال من این است که چگونه این آثار بدون مجوز روی پلتفرمها قرار میگیرند؟ چه سازوکاری وجود دارد؟
در سازمان صداوسیما، کل زنجیره تولید و پخش فیلم تحت نظر صداوسیماست؛ به این معنا که گروه تولید زیر نظر مدیر شبکه، طرح را ارائه میدهد، مجوز فیلمنامه را میگیرد و در مرحله تولید نیز بر آن نظارت میشود. در نهایت، محصول تولیدشده به واحد پخش تحویل داده میشود که آن هم یکی از واحدهای خود صداوسیماست. اگر محتوای اثر به هر دلیلی نامناسب یا ناسازگار با ضوابط و طرح باشد، پخش نمیشود. بنابراین، چنین تخلفی در صداوسیما اتفاق نمیافتد مگر بهصورت اشتباه و خلاف رویه. اگر هم رخ دهد، تخلف محسوب میشود؛ اما در ساترا، ما فقط تنظیمگریم و واحد پخش به حساب نمیآییم. واحد پخش «وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات» (ICT) است و بستر پخش را فراهم میکند. وزارت ارتباطات اجازه داده که بخش خصوصی خودش محتوا را بارگذاری کند. به عبارت دیگر، سکوها و وزارت ارتباطات در نقش پخشکننده عمل میکنند و ما در ساترا نقشی در بستن سکوهای متخلف نداریم. بستر پخش متعلق به وزارت ارتباطات است، بارگذاری توسط سکوها انجام میشود و مسئولیت برخورد با تخلفات نیز بر عهده ضابط قضایی است. وظیفه تنظیمگر در ساترا کشف تخلفات، رصد و تطبیق آنها و اعلام آنها به ضابط قضایی است. اگر ضابط قضایی به هر دلیلی امکان برخورد نداشته باشد، این موضوع از حوزه اختیارات ساترا خارج میشود. بسیاری از این تخلفات پس از آنکه مردم آثار را دیده و متحمل آسیبهای اجتماعی شدهاند، رفع میشوند؛ درحالیکه ساترا قبل از اینکه مردم اعتراض کنند، تلاش کرده است تا جلوی پخش محتوای آسیبرسان را بگیرد و اگر مردم در این حوزه کوتاهی احساس میکنند، باید بدانند ضابط قضایی به موقع اقدام نکرده است. در شبکههای صداوسیما از همان ابتدا اجازه انتشار چنین محتوایی داده نمیشود؛ اما در شبکههای نمایش خانگی وضعیت متفاوت است و ساترا تنظیمگر است و بستر پخش دست ساترا نیست. میتوان این مثال را به راهنمایی و رانندگی تشبیه کرد که ضوابط مشخصی دارد؛ اما حتی در این شرایط، باز هم تخلفات رخ میدهند. در فضای مجازی نیز همین وضعیت برقرار است؛ با این تفاوت که تبعات اجتماعی تخلفات فراگیر است و متضرر اصلی مردماند. از این رو انتظار میرود که ما اختیارات بازدارندگی بیشتری داشته باشیم، حتی بیشتر از جرایم رانندگی. قوانین بازدارنده در کشور ما هنوز به حدی نرسیدهاند که کسی جرئت عبور از خطوط قرمز محتوایی را نکند. برای مثال، در تصادفات رانندگی سالانه تعداد زیادی از هموطنانمان به دلیل تخلفاتی مانند سبقتممنوع جان خود را از دست میدهند. در این موارد، بازدارندگی به گونهای نیست که جرئت انجام این تخلف را از رانندگان بگیرد. مشابه این مسئله در حوزه تخلفات فرهنگی نیز وجود دارد؛ بههرحال ما میپذیریم که باید نظارت دقیقتری صورت گیرد؛ اما دلیل اینکه محتوای بدون مجوز همچنان پخش میشود، این است که اختیار بارگذاری محتوا در فضای مجازی بهطور کامل از سکوها و مردم سلب نشده است. در سینما این مسئله به این شکل رخ نمیدهد، چراکه صاحب محتوا و صاحب مکان پخش دو فرد یا نهاد مستقل از هم هستند. بنابراین موضوع نظارت بر محتوای پخششده از سینماهای کشور و نظارت بر محتوای شبکه نمایش خانگی دو موضوع کاملا متفاوت از یکدیگر است و تفاوت اساسی با یکدیگر دارند.
یکی از مسائلی که همواره پیرامون ساترا مطرح بوده، بهویژه از زمانی که نمایش خانگی و تعداد سکوها افزایش یافت و سریالها و برنامههای بیشتری تولید شد، این است که چرا ساترا باید زیرمجموعه صداوسیما باشد؟ چرا رئیس ساترا توسط رئیس صداوسیما انتخاب میشود و تنظیمگری در این حوزه به معاونتی از صداوسیما واگذار شده است؟
اتفاقاً اگر قرار باشد تنظیمگری بهطور موثر در صنعت صوت و تصویر فراگیر انجام شود و در راستای هدایت و توسعه پایدار این صنعت گام بردارد، نهادی که این وظیفه را بر عهده میگیرد، باید هم تخصص لازم را داشته باشد، هم اعتبار و هم قدرت حمایت از این حوزه را. تنظیمگری باید به نهادی سپرده شود که معتبر باشد و مقبولیت لازم را در جامعه داشته باشد. در کشور ما معتبرترین نهاد برای رسانههای فراگیر، رسانه ملی یا همان صداوسیماست. این نهاد با توجه به سابقه، اعتبار، توان اجرایی و حضور گستردهاش در فضای محتوایی و حجم تولید محتوای فراوان، مناسبترین نهاد برای تنظیمگری این حوزه بهشمار میآید. این تصور که سپردن تنظیمگری به صداوسیما تعارض منافع ایجاد میکند، برداشتی اشتباه است. در تمامی نهادهای کشور تنظیمگری به نهادی سپرده شده که در آن حوزه تخصص دارد، مانند وزارت بهداشت، وزارت ارتباطات، بانک مرکزی و وزارت ارشاد. اتفاقاً حضور مستقیم صداوسیما در این زمینه موجب شده است که بخش خصوصی توسعه پیدا کند، نه اینکه کنار گذاشته شود. به عنوان مثال، صداوسیما هر سال نمایشگاه رصتا را برگزار میکند. در حوزه صدور مجوزها هم ساترا در اکثر ماههای سال طبق اعلام مرکز ملی مطالعات، پایش و بهبود محیط کسبوکار وزارت اقتصاد جزء دستگاههای برتر کشور شناخته شده است. حالا شما خودتان اگر بروید و عملکرد سایر دستگاههای فرهنگی را در حوزه صدور مجوز بر اساس آمار اعلامشده توسط مرکز ملی مطالعات، پایش و بهبود محیط کسبوکار وزارت اقتصاد مطالعه کنید، روشن میشود که عملکرد ساترا در مقایسه با سایر دستگاههای فرهنگی چگونه بوده است. این موارد نشاندهنده حمایت از بخش خصوصی است و بحث تعارض منافع در اینجا مبنای علمی ندارد و یک ادعای انحرافی محسوب میشود.
در اخبار که جستوجو میکردیم، به 480 پلتفرم دارای مجوز رسیدیم. اما ظاهراً انحصار در دست سه پلتفرم است.
مخالفم! ببینید، شما وقتی میگویید پلتفرم برتر باید مشخص کنید: برتر از نظر تعداد، میزان مخاطب، میزان مصرف، مدت زمان استفاده یا پایداری فنی، تعداد سرویس، پخش زنده. از چه نظر برتر؟
از لحاظ تعداد مخاطب.
چه کسی این را گفته است که فلان سکو بیشتر از سکوهای دیگر مخاطب دارد؟ از قضا در حال حاضر مخاطبی که میخواهد سریال دوبله تماشا کند میداند که عملکرد فلان سکو بهتر از سکوهای دیگر است و دیگر این طور نیست که به سکویی که ممکن است شما تصور کنید مشهورتر است مراجعه کند. وقتی فرد میخواهد در حوزه کودکان آثار مناسبی را مشاهده کند میداند که عملکرد فلان سکویی که ساترا به صورت تخصصی در این حوزه مجوز داده، قویتر از عملکرد سایر سکوهاست. بنابراین ممکن است قبلا شاهد یک انحصار در حوزه سکوها بودیم؛ اما در این دو سالونیم گذشته ساترا موفق شده کمک کند که در هر حوزهای سکویی که موفقتر عمل میکند، توسط مردم شناخته شود. شما چگونه تشخیص دادید که تعداد مخاطبان یک پلتفرم بیش از دیگری است؟ برای مثال، یکی از این پلتفرمها اپلیکیشن دارد، یعنی نرمافزار موبایلی و ما در انواع پلتفرمهای دانلود اپلیکیشن برای اندروید یا IOS، میزان دانلود اپلیکیشن این پلتفرم را بررسی کردیم و دیدیم تعدادش بیشتر از آن یکی است که اصلاً اپلیکیشن ندارد. تعداد مخاطبان آن دیگری را چگونه شمردید؟ از کجا فهمیدید تعداد مراجعه به یک پلتفرم بیش از تعداد مراجعه به پلتفرم دیگر است؟
یعنی شما بر اساس آماری که خودتان دارید، میگویید اینطور نیست که لزوماً تعداد مخاطب این سه پلتفرم بیشتر باشد؟
عرض من این است که در حال حاضر ساترا شرایطی را ایجاد کرده که هر فردی متناسب با ذائقه خود بتواند سکوی مورد نیاز خود را پیدا کند و از آن استفاده کند. هرکدام از این سکوهایی که از ساترا مجوز دارند، آن بخشی که فعالند و هم در حوزه فرهنگ و هم در حوزه اقتصاد محتوا موفق عمل کردهاند، معنایش این است که قطعا مخاطبی دارند که آن مخاطب برای استفاده از این سکوها هزینه میکند. پس باید به سلیقه و ذائقه مخاطب احترام بگذاریم. ساترا در این دو سالونیم این کار را انجام داده و هم مردم و هم سکوها از شرایط فعلی راضیاند. علاوه بر این من از شما سؤال میکنم، شما که میگویید انحصار در دست سه پلتفرم است، چگونه شمردهاید؟ مگر آمار دارید؟ آیا کسی در این زمینه آماری به شما داده؟ آیا وزارت ارتباطات آماری در این خصوص ارائه کرده است؟
23 مجوز صادرشده در امسال را بررسی کردیم و متوجه شدیم برخی از این پلتفرمها اپلیکیشنی ندارند. جدول آماری هم تهیه کردیم. برای ما جالب است بدانیم پشت صحنه این پلتفرمها چه کسانیاند؛ برخی از آنها دو یا سه بانک پشتیبان دارند.
پس شاید منظور شما این باشد که تولیدکنندگان سریال و برنامههای ایرانی چند تا هستند؟ این حرف قابل احصا است. لااقل این مورد، برخلاف آن مورد قبلی، مبتنی بر آمار است و قابل احصا. اولاً، چند سریال و چند پلتفرم داریم؟ تعداد آنها سه تا هم نیست. حداقل 10 پلتفرم امسال سریال داشتهاند. اگر سالهای قبل را بررسی کنیم، شاید تعدادشان به 20 برسد که تولید محتوای اختصاصی، چه فیلم، چه سریال، چه برنامه تلویزیونی، چه مسابقه دارند. البته به این تعداد اضافه هم خواهد شد. مجوزهایی که گرفتهاند و در حال تولیدند، بالاخره تولید فوری نیست و یک سال، دو سال یا چندین ماه طول میکشد تا به نتیجه برسد. خب، آنها اضافه میشوند و زیستبوم تغییر میکند؛ اما بله، فعلاً چند سکوی سرشناس داریم که تولیدات داخلی فیلم و سریال بیشتری دارند. سرمایهشان به آنها این اجازه را داده است و منعی هم از لحاظ قانونی ندارد. نه ما مقابلهای داریم، نه این کار خلاف قانون است و نه ما ناراحتیم. این راه برای بقیه هم باز است. گفتیم که حق ندارید بازار را انحصاری کنید. دیگران هم میتوانند در این زمینه فعالیت کنند، ما کمکشان هم میکنیم تا این فرصت برای همه برقرار باشد. همه سکوها، نهادها یا بخشهای خصوصی که میخواهند در این عرصه فعالیت کنند، راه برایشان باز است. هم مجوز داده میشود و هم نگفتیم که مجوز یک محتوا را فقط به پلتفرم میدهیم، مثل سالهای گذشته که فقط با پلتفرمها صحبت میشد. الان طرح را هرکسی که ارائه بدهد، مجوز داده میشود. فیلمنامه را به فیلمنامهنویس، تولید را به تهیهکننده و انتشار را به پلتفرم مجوز میدهیم. پس همه عوامل تولید میتوانند تولید محتوا کنند. حالا ممکن است به نفعشان باشد که پس از تولید، در یک سکوی پرمخاطبتر منتشر کنند. یا معمولاً در چندین پلتفرم منتشر میکنند. ما هم در پلتفرم تلوبیون این شرایط را فراهم کردیم و گفتیم حتی اگر کسی سکویی ندارد، میتواند در تلوبیون کارش را منتشر کند. یا خودش میتواند سکو بزند. بسته به رویه اقتصادی یا طرح کسبوکاری که برای خودش ایجاد کرده، میتواند فعالیت کند. راه برای همهشان باز است. مشاورههای اقتصادی و حقوقی هم به آنها داده میشود تا مبتنی بر اهداف و سرمایهشان بتوانند این راه را ادامه بدهند.
نکتهای در خصوص لغو مجوز وجود دارد. این هفت پلتفرمی که ساترا اخیراً اعلام کرده، فکر میکنم دو تا از آنها اپلیکیشن و سایت داشتند ولی هیچ چیزی مبنی بر اینکه لغو مجوز شدهاند، در سایت یا اپلیکیشنشان وجود نداشت. مخاطب چگونه باید متوجه شود که این اپلیکیشن دیگر مجوز ندارد؟
این هفت پلتفرمی که لغو مجوز شدهاند، اصلاً جایی نبودهاند که شما مراجعه کنید و آنها را ببینید.
فکر میکنم یکی دو تا از آنها را میشد، دید.
یکی از دلایل لغو مجوز، عدم فعالیت پلتفرمهاست. نمیشود مجوز گرفت، سپس آن را رزرو کرد، دیگران را از فعالیت در این زمینه محروم کرد و خود کاری نکرد. دلیل لغو هم همین است. در حقیقت، آنها نمیتوانند امکانی را انحصاری برای خودشان بگیرند و آن را کنار بگذارند و استفاده نکنند.
چه مدت زمانی از گرفتن مجوز تا فعالیت وجود دارد؟
در حال حاضر ما تا وقتی پلتفرم فعال نباشد، اصلاً مجوز نمیدهیم اما در مدیریتهای قبلی گاهی هنوز سکویی ایجاد نشده بود، به شخصی مجوز داده شده بود که برخی از این لغو مجوزها به همین دلیل است. یعنی در حال حاضر پلتفرم یا باید قبلاً فعال بوده باشد و حالا برایش الزام شده باشد که مجوز بگیرد، یا بخواهد تازه شروع به کار کند که در این صورت شش ماه مهلت دارد. مجوز نوع یک، مجوز محیط آزمون یا «سندباکس» است که با روشهای سادهتری داده میشود تا آن کسبوکار نوپا در فضای مجازی بیاید و امتحان کند و ببیند اصلاً میخواهد در این محیط بماند یا خیر. باید در یک مدت آزمایشی کار کند. مردم هم بدانند که یک سیستم پایدار نیست و ممکن است شش ماه بعد مجوزش لغو شود. خودش جایگاهش را پیدا کند، اگر مطمئن شد که مردم او را پسندیدهاند، خودش هم دید که در این بازار میتواند کار کند، بعد از شش ماه باید برای گرفتن مجوز نوع دو اقدام کند وگرنه مجوز نوع یک، یک فرصت ششماهه است که در همان زمان هم لازم است سایتی ابتدایی داشته باشد. پس هرکس مجوز نوع دو دارد، سایت فعال و دارای استانداردهای لازم دارد که به آن مجوز داده شده است. ممکن است بعد از مدتی، به دلیل مشکل نرمافزاری، ورشکستگی، تغییر کسبوکار یا هر دلیل دیگری از فعالیت باز بماند. در صورت توقف فعالیت، شش ماه فرصت داده میشود تا دوباره خود را بازیابی کند و به فعالیت بازگردد. در این مدت هم باید اطلاعرسانی کند و به مردم بگوید من به مدت شش ماه به دلیلی فعال نیستم. اگر اشتراکی فروختهام، حاضرم آن را برگردانم. حقوق شما را رعایت میکنم اما اگر ششماه صبر کنید، من دوباره برمیگردم.
درباره صفحه اختصاصی ساترا در تلوبیون، سؤالم این است که چه پلتفرمهایی میتوانند در تلوبیون حضور داشته باشند؟ چون در نشست خبری، در پاسخ به سؤالم گفتید آثاری که تأیید ساترا را دارند، میتوانیم در آن بستر ببینیم. حال پرسش اینجاست که ۱) کدام پلتفرمها میتوانند در تلوبیون حضور یابند؟ و ۲) تعداد مخاطبان سریالهای تولید مشترک در پلتفرم تلوبیون برای چه کسی محسوب میشود؟ صداوسیما یا نمایش خانگی؟
صفحه ساترا در تلوبیون چهار بخش دارد: ۱) بخشی برای کسانی است که تولید محتوا کردهاند؛ اما سکویی برای انتشار محتوایشان ندارند؛ یعنی اثرشان را جای دیگری منتشر نکردهاند و برای اولین بار آن را در تلوبیون منتشر میکنند. معمولاً قراردادی بین آنها و تلوبیون بسته میشود که محاسبه مالکیت اثر بهصورت ۸۰-۲۰ است؛ یعنی 80 درصد عواید برای تولیدکننده محتوا و 20 درصد برای کسانی است که بارگذاری، نگهداری و تأمین سرور را انجام میدهند. درواقع، 20 درصد هزینه خودشان است و بقیه آن برای بارگذارنده محتواست. ۲) بخش دوم برای کسانی است که محتوایشان را در سکوی خودشان منتشر کرده و کاربرانشان از آن استفاده کردهاند و حالا میخواهند در محیط دیگری که ممکن است کاربرانش متفاوت باشند، محتوایشان را دوباره به فروش بگذارند و فرصت مجددی برای بازنشر داشته باشند.
۳) موضوعمحور بودن محتوا؛ یعنی ترکیبی از دو مورد قبلی و دیگر محتوای سازمان صداوسیما و دیگران، بر اساس موضوع. مثلاً اگر موضوع مبارزه با اعتیاد یا سواد رسانهای مهم باشد، همه تولیدات نهادهای مختلف (مثلاً پلیس فتا، صداوسیما و…) را در یکجا جمع میکنیم تا یک مرجع برای یک موضوع خاص ایجاد شود. یا مثلاً در موضوع اربعین، سکوها، صداوسیما، سازمان تبلیغات اسلامی و… حضور دارند و میخواهند یک مرجع برای همه محتواهای اربعینی ایجاد کنند. پس موضوعمحور است و با نیت درآمدزایی ایجاد نشده است.
۴) محتواهایی که ما بهصورت «فریرایت» یا مالکیت آزاد قرار دادهایم. صداوسیما اعلام کرده است برای اینکه مردم یا سکوها تولید محتوا کنند، به محتواهایی نیاز دارند که از آنها استفاده کنند و آثار جدید خلق کنند، آثاری که متعلق به خودشان باشد؛ مثل کسی که پوستر طراحی میکند و فایل لایهباز آن را در اختیار همه قرار میدهد و میگوید میتوانید از آن استفاده کنید، به نام خودتان منتشر کنید و عوایدش هم مال خودتان باشد. من این فایل را گذاشتهام تا این موضوع رشد کند. مثلاً پیامهای بهداشتی تولید میکنند و فایل لایهباز آن را میدهند تا به نام خودتان منتشر و از آن کسب درآمد کنید. مالکیت آن دیگر در اختیار من نیست و در اختیار عموم است. بخش چهارم نیز همین محتواهاست که صداوسیما و برخی از سکوها قرار دادهاند. البته هنوز به رشد کافی نرسیده و تعداد معدودی محتوا در آن قرار دارد. قرار است از این به بعد، اگر مردم بخواهند محتوای فاخری درباره موضوعی خاص، مثلاً مظلومیت مردم غزه و لبنان یا دفاع از محور مقاومت تولید کنند، آن را در آنجا قرار دهند تا هرکس بتواند از آن استفاده کند. ما هم بستر انتشار و دسترسی مخاطب را فراهم میکنیم تا به تولیدکنندگان و انتشاردهندگان کمک شود. آنچه موضوع صحبت شما بود، بخش اول و دوم است.
از چه زمانی این صفحات در تلوبیون ایجاد شده است؟
تقریباً یک سال. از نمایشگاه رصتا سال گذشته که تفاهمنامه آن امضا شد، آمادهسازی بستر فنی آن مدتی طول کشید و چند ماهی است که رونمایی و فعال شده است. در همان نمایشگاه رسماً افتتاح شد. قبلاً هم برقرار بود اما افتتاح رسمی آن در نمایشگاه رصتا صورت گرفت. درصدها را هم گفتم. معمولاً 80 درصد عواید برای صاحب محتوا و 20 درصد برای تلوبیون است. کاربری که از تلوبیون استفاده میکند، پهنای باند مصرف میکند و این 20 درصد، سهم تلوبیون است. 20 درصد هم هزینه کسانی است که بارگذاری میکنند یا صرف سختافزار میشود.
در تنظیم قرارداد اقتصادی، درآمدزایی سکو هم مدنظر قرار میگیرد؟ این سؤال را از این جهت میپرسم که مدتی پیش، حجم تبلیغات بین سریالها بهقدری زیاد شده بود که باعث اعتراض مخاطبان شد. مخاطب نمیتوانست تبلیغ را رد کند و مجبور به تماشای آن بود. میخواهم بدانم آیا بر میزان تبلیغات هم نظارت دارید؟
اولویت ما این است که پلتفرمها، شرایط اقتصادی کاربر را بهصورت کاملاً شفاف و پیشینی به او اطلاع دهند و با رضایت و آگاهانه، مبلغی را از او دریافت کنند. نباید مخاطب را گول زد. نباید به او گفت هزینهای برای اشتراک نمیدهی و بعداً کاربر متوجه شود که هزینه اشتراک را میپردازد. کاربر از پلتفرم ایرانی انتظار نیمبها بودن دارد؛ اما پلتفرم تمامبها دریافت میکند. این موضوع را باید شفاف اعلام کنند و کاربر آگاهانه بپذیرد که آیا به نفعش است اشتراک بگیرد یا هزینه محتوای تکی را بپردازد یا اینکه از محل پهنای باند اینترنتش کاسته شود و هزینه مشاهده فیلم را بدهد. برخی پلتفرمها سرویسی دارند که در صورت پرداخت مبلغ بیشتر، میتوان محتوا را بدون تبلیغ تماشا کرد. آنچه برای ما مهم است، این است که قرارداد بین سکو و کاربر، کاملاً شفاف و آگاهانه باشد. فرصت رقابت هم وجود دارد و اگر مردم از مدل فروش پلتفرمی ناراضی باشند، میتوانند از پلتفرم دیگری استفاده کنند.