محمدحسین بنکدار، کارگردان رادیو مضمون:
یکی از آفت‌هایی که داریم و باعث می‌شود مباحث‌مان درست شنیده نشود، این است که معمولا روایتی را که چندان هم قابل‌دفاع نیست و خدشه‌پذیر است بارها تکرار و تبدیل می‌کنیم به یک روایت رسمی.
  • ۱۴۰۱-۰۲-۱۱ - ۱۱:۵۷
  • 20
محمدحسین بنکدار، کارگردان رادیو مضمون:
رادیو مضمون سراغ کلیشه‌ها نرفته است
رادیو مضمون سراغ کلیشه‌ها نرفته است

عاطفه جعفری خبرنگار گروه فرهنگ: سراغ محمدحسین بنکدارتهرانی، کارگردان رادیو مضمون رفتیم تا برایمان از فرآیند تولید و طراحی این پادکست و دلایل انتخاب موضوع فلسطین برای این قسمت از رادیو مضمون بگوید. او درمورد انتخاب کلمه گجستگان گفت: «گجستگان در لغت به‌معنای ملعون و نامبارک است گجسته متضاد خجسته است و اینکه چرا این عنوان را انتخاب کردیم، فقط هم به صهیونیست‌ها مربوط نبود، چون قرار است این کار ادامه پیدا کند و قصه پادکست‌های ما از سرزمین فلسطین خارج می‌شود اما انتخاب این عنوان از این جهت مهم بود که حتی در عنوان کردنش هم کلمه سختی باشد، چون مساله‌ای هم که اینها در دنیای اسلام به‌وجود آوردند، مساله سخت، پیچیده و دشواری است. عنوان کردن گجستگان و غیرمعمول بودنش هم برایم مساله بود، چون موضوعی است که به‌راحتی نمی‌توان از کنار آن گذشت یا در موردش صحبت کرد و درنهایت نتیجه آن، لایه‌های پیچیده‌ای داشته و نیاز به دقت فراوانی دارد.»
بنکدار با اشاره به دو بخش بودن این پادکست تصریح کرد: «در بخش اول به سابقه تاریخی آنچه پیش آمده تا شکل‌گیری اسرائیل به‌معنای امروزی می‌پردازیم. این بخش 15 تا 18 دقیقه است و با صدای سیاوش فلاح‌پور آماده شده است. در بخش دوم سراغ ادبیات مقاومت رفته‌ایم و همان‌طور که می‌دانید نسبت ادبیات فارسی به ادبیات عرب نسبت یک به اقیانوس است و چیزی است که در جامعه ما کمتر به آن توجه شده است و بخشی از این بی‌توجهی به‌ خاطر ستیزی است که با زبان عربی دارند و از آن غفلت می‌کنند و بخشی دیگر هم این است که آشنایی ندارند و کسی را هم ندارند که این آشنایی را برقرار کند. ما تلاش کردیم، نشان دهیم که خیلی از چهره‌های عاشقانه که می‌شنوید، یا قبلا درموردش خوانده‌اید در بستر ادبیات مقاومت شکل گرفته‌اند. مسائلی که برای محمود درویش و نزار قبانی و دیگران اتفاق افتاده، عزیزان‌شان را از دست داده‌اند و باعث شده این شعرهای عاشقانه را بگویند.»
بنکدار در بخش دیگری از صحبت‌هایش گفت: «همان‌طور که عرض کردم این کار دو بخش دارد؛ بخش اول توضیحات و روایت ما و بخش دوم پرداختن به ادبیات عرب که با صدای شاعر است و ترجمه فارسی‌اش را کنارش گذاشته‌ایم و اگر ترانه یا تصنیفی از آن کار وجود داشته باشد، ما از آن استفاده کرده‌ایم و بهره برده‌ایم.»
کارگردان رادیو مضمون در پاسخ به این سوال که این پادکست به چه مسائلی در مورد فلسطین نپرداخته است، گفت: «یکی از آفت‌هایی که داریم و باعث می‌شود مباحث‌مان درست شنیده نشود، این است که معمولا روایتی را که چندان هم قابل‌دفاع نیست و خدشه‌پذیر است بارها تکرار و تبدیل می‌کنیم به یک روایت رسمی. از مشخصات این روایت‌ها این است که آدم‌ها و گروه‌ها در آن نقش‌های ثابتی دارند، یعنی اگر زمانی یک گروهی به‌نحوی عمل کرده است که ما نپسندیدیم آنها در زمان‌های دیگر هم حضور دارند، همان نقش‌ها را بازی می‌کنند و کاملا هم نقش‌هایشان سیاه‌وسفید است و امکان ندارد کار درستی از کسی که مطلوب ما نیست، سرزده باشد. این مساله در ابتدا چون خیلی ساده است، مورد فهم همه قرار می‌گیرد. مثل همان کسی که از او می‌پرسند کمونیست یعنی چه؟ می‌گوید کمون یعنی «خدا» و نیست هم که یعنی نیست پس کمونیست یعنی «خدا نیست»! و همین مورد قبول عوام قرار می‌گیرد. اما واقعیت این است که جامعه با گروه‌هایی پیش می‌رود که به این سادگی مساله را نمی‌پذیرند، حتی اگر بپذیرند هم همان‌طور که به‌سادگی این موضوع را قبول کردند، وقتی یک روایت متفاوتی را بشنوند که کمونیست این نیست، می‌گویند فکرش را نمی‌کردیم. ممکن است در لحظه بتوانیم بهره‌مندی‌ای از این موضوع داشته باشیم اما فاصله که می‌گیرد متوجه می‌شویم که ما آن زمین را از دست دادیم و آن بازی روایت دقیق را باختیم. تلاش ما در این پادکست این بود که اینها در کار گفته نشود و ما از اول نگوییم اینهایی که از ابتدا در این سرزمین بودند و ما به آنها بومیان منطقه می‌گفتیم آدم‌های مظلومی بودند و بگوییم آنهایی که آمدند، اینجا آدم‌های ظالمی بودند یا اینکه بگوییم انگلیسی‌ها اینجا را به‌راحتی در گلوی ساکنان بعدی گذاشتند. ما این کار را نکردیم و تلاش کردیم برابر آنچه که مثل یک روزشمار پیش می‌رود، جلو برویم و زوایای مختلف آدم‌ها را همان‌طور که دارند تغییر می‌کنند و عقایدشان عوض می‌شود، همان‌طور روایت کنیم و در مورد آدم‌ها ذهن‌خوانی نکنیم و آنها را صفر و صدی نشان ندهیم.»
بنکدار در بخش دیگری از صحبت‌هایش توضیح داد: «بین یهود و صهیونیست تفاوت قائل شدیم و بین صهیونیست اولیه و صهیونیستی که بعدا شکل گرفته هم تفاوت گذاشتیم. بین بن گورین و هرتزل که در جوانی هرتزل زبان عبری هم نمی‌داند و یک آدم متمکن اروپایی است با کسی که بعدها وارد آن سرزمین شده و آن کارها را انجام می‌دهد، تفاوت قائل شدیم و اجازه دادیم تطور طبیعی در شکل‌گیری خواسته‌های افراد در مسیر زندگی در روایت ما رعایت شود. ضمن اینکه توجه داشتیم که این توازن به هم نخورد و تغییرات اجتماعی را هم این‌طور نشان ندادیم که بگوییم کسی از روز اول هدفی داشته و نقشه‌ای کشیده است و به نقشه و هدفش رسیده، همان‌طور که در زندگی طبیعی هم این اتفاق نمی‌افتد.»
این کارگردان در مورد هدف طراحی و تولید چنین مضمونی در پادکست گفت: «در این کار تلاش شده که مسیر غصب و تصرف فلسطین با یک فضاسازی مناسب و با یک روایت کاملا یکپارچه و همه‌جانبه با استمداد از صداهای شاهد کار را پیش ببریم. درمورد صداهای شاهد باید بگویم مثلا اگر نکته‌ای از بن گورین می‌گوییم و صدای او را به‌عنوان صدای شاهد در کار استفاده کنیم و چنانکه این را نخواهیم پخش کنیم به‌عنوان زیرصدا استفاده کردیم یا از صداهای زمینه و از لحن گوینده و همین‌طور فرازونشیب‌هایی که در روایت استفاده می‌شود، استفاده کردیم تا یک مطلبی را بگوییم و درنهایت در ذهن شنونده و مخاطب بنشانیم که این کار را شماها در اروپا و در روسیه بر سر یهودی‌ها آوردید و خودتان هم باید تاوانش را بدهید و در دنیای اسلام این اتفاقات نیفتاده که فلسطینی‌ها بخواهند تاوانش را بدهند.»
بنکدار درمورد اینکه چرا مدیوم پادکست را برای این کار انتخاب کرده‌اند، تاکید کرد: «پادکست از چند منظر قابل‌اهمیت است، اولین موضوع گروه مخاطبان پادکست است. مخاطبان معمولا جوانان و بقیه نخبگان هستند و فرصتی که پادکست فراهم می‌کند، یک فرصت استثنایی است. ساعت‌های متمادی می‌توانید در ذهن مخاطبی که دارد کارش را انجام می‌دهد، بمانید، مانند فیلم هم نیست که بخواهند با فاصله گوش بدهند، بلکه در گوش جان مخاطب می‌نشیند. برآوردها می‌گوید در ایران بین 1/5 تا دومیلیون نفر به‌صورت متمرکز پادکست می‌شنوند و در مورد برخی بخش‌ها به چندمیلیون هم می‌رسد. مساله اصلی این است که رایگان است و به‌راحتی در اختیار همه قرار می‌گیرد و پیچیدگی برای دیدن ندارد و اینکه در لحظه که کار را منتشر می‌کنید برای همه در همه‌جای دنیا قابل‌دسترسی است. من به‌عنوان مثال می‌گویم ما چند پادکست دیگر هم داریم، پادکست «روزها در راه» یک نوع تاریخ‌نامه است که توسط یک روشنفکر شاهنامه‌پژوه به اسم شاهرخ مسکوب نوشته شده است. یکی دیگر به اسم «هان» که تا به امروز هشت‌ فصلش پیش‌رفته است و دومیلیون بار شنیده شده و امروز جزء 20 پر مخاطب فارسی است و دیگری پادکست زنان.»
او در مورد اهمیت تولید پادکست در این دوره گفت: «من با برخی دوستان خودمان که در این گروه هستند و با هم کار می‌کنیم، صحبت می‌کردیم که فرصتی داریم که هیچ‌کدام از علمای گذشته نداشتند. وقتی کار را پخش می‌کنیم در همان ساعت اول که کارها را می‌گذاریم نزدیک به دو یا سه‌هزار نفر کار را می‌شنوند و هر کار حداقل 10 هزار بار شنیده می‌شود. ما حداقل در پادکست هان 50 هزار دنبال‌کننده داریم و واقعا کجا چنینی فرصتی بوده است، به ما آمار به تفکیک می‌دهد که گروه سنی‌شان چطور است. ضریب نفوذ بالایی دارد و نکته بعدی این است که به نسبت سایر مدیوم‌ها با توجه به ضریب نفوذی که دارد تولیدش قیمت کمی دارد و به کسانی که در حوزه فرهنگی فعالیت می‌کنند توصیه می‌کنم در این حوزه کار کنند و بیایید قبل از اینکه اینجا هم فیلتر شود در این حوزه فعالیت کنید. ما معمولا در امور فرهنگی کار نمی‌کنیم تا دیگران بیاید کار را بگیرند و بعد با بهترین راهی که بلدیم، یعنی فیلتر کردن سراغ این کار می‌رویم. من توصیه می‌کنم تا دیر نشده در این حوزه فعالیت و سرمایه‌گذاری کنید.»

قسمت‌های رادیو مضمون را از اینجا بشنوید

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰