«فرهیختگان» گزارش می‌دهد
هرقدر نمای بیرون کنگره آمریکا بزرگ و پرهیبت ساخته شده، جهت مخابره و تصویرسازی باشکوه از آمریکا برای مردم و جهانیان، در معماری فضای داخلی کنگره آمریکا فاصله‌ها اندک است.
  • ۱۳۹۹-۱۱-۰۹ - ۱۶:۳۰
  • 00
«فرهیختگان» گزارش می‌دهد
از معماری کنگره تا مجلس
از معماری کنگره تا  مجلس

  به گزارش «فرهیختگان»، در این مدت اخیر و وقوع اتفاقات سیاسی بی‌سابقه در آمریکا توجه رسانه‌ای و تصویری به کنگره آمریکا در رسانه‌ها زیاد بود. جدا از تحلیل‌های سیاسی این وقایع، تفاوت معماری مجلس آمریکا و بقیه ملل با مجلس ایران برای نگارنده محل توجه بود. معماری بازنمود فرهنگ هر کشوری است، مگر آنکه معماری کشوری در فرآیندی استعماری، اصالت و ارتباطش با فرهنگ و ارزش‌های آن کشور قطع شده باشد که حتی می‌تواند مخرب فرهنگی اخلاقی باشد. هرقدر نمای بیرون کنگره آمریکا بزرگ و پرهیبت ساخته شده، جهت مخابره و تصویرسازی باشکوه از آمریکا برای مردم و جهانیان، در معماری فضای داخلی کنگره آمریکا فاصله‌ها اندک است. در معماری و طراحی فضای داخلی کنگره فاصله‌ها چه افقی و عمودی اندک است، لذا رابطه‌ها نزدیک است. این فاصله اندک و فضای محدود نیاز به داد زدن را کمتر و آرام صحبت کردن و گفت‌وگو راحت با سایرین را تقویت می‌کند و فاصله عمودی اندک، موضعی برابر با دیگران را تقویت می‌کند.

در معماری و طراحی فضای داخلی مجلس ایران فاصله‌ها بسیار است؛ چه فاصله عمودی چه افقی، لذا افراد از هم دور‌ند.

این دوری از مخاطب نیاز به فریاد زدن به‌جای صحبت کردن و ایراد خطابه با صرف انرژی و هیجان بسیار به‌جای گفت‌وگو و صحبت آرام و بیان استدلال را ایجاد می‌کند.

فضا به‌گونه‌ای است افراد به‌جای استدلال، مرعوب کردن مخاطبان دور خود را در هیجان و فریاد شدید‌تر می‌بینند. بی‌اختیار یاد فریاد‌های صالحی رئیس سازمان هسته‌ای که به‌جای استدلال، قسم فریاد می‌زد! می‌افتم و هفته‌ای نیست که نطق با فریاد و پرهیجان احساسی و توصیفی خالی از تحلیل و استدلال نشنویم. در مجلس بزرگ و دور از هم، همه یکدیگر را کوچک می‌بینند! ابعاد بزرگ سقف و فضای مجلس آدم‌ها را کوچک و حقیر نشان می‌دهد. عکاسان باید دوربین داشته باشند! جایی که برای سرنوشت انسان‌ها تصمیم می‌گیرند انسان باید مهم باشد، نه محیط مصنوع.

معماری مجلس تقویت‌کننده تلاش برای دیده شدن، فریاد، تنش و‌ هیجان و تک‌صدایی است. نه مشارکت و هم‌فکری و گفت‌وگو و استدلال.

فاصله عمودی هم بسیار است. جایگاه هیات ریسه واضحا بسیار بالاتر، برتر، با نگاه از موضع بالا به پایین به سایرین است و به‌هیچ‌وجه تداعی‌کننده برابری در موقعیت نیست. القا‌کننده و تقویت‌کننده حس قدرت برتر نسبت به سایر نمایندگان، ریاست، اختیار و حق بیشتر، نابرابری و استبداد و غرور بر نفس و فکر است و هیات رئیسه را در معرض خطر غرور و برتربینی و داشتن موضعی بالادست و نظر درست‌تر و‌محق‌تر و رئیس بودن بر سایرین قرار می‌دهد. از آن موضع سایر نمایندگان غیرعادی کوچک‌تر دیده می‌شوند و نه در ابعاد طبیعی. جایگاه القا گر رابط انسانی و برابر نیست و رابطه نابرابر خلق می‌کند. مواردی از مدیریت آمرانه و بیان تحکمی و بالا و پایین و سوءاستفاده از قدرت ریاست به‌جای مدیریت را در طول سال‌ها شاهد بوده‌ایم.

جایگاه هیات رئیسه مجلس مانند کاخ‌های سعدآباد، نیاوران و... تقویت موضع برتری و بالانشینی، حق و لیاقت و اختیار و سهم بیشتر از سایرین و اشرافیت ذهنی و عملی است. نتیجه هر دو تقویت غرور است که در حدیث نبوی مستی غرور از شراب بدتر است، لذا برای کار طبیعی عقل و تصمیم به‌شدت مضر و مخل است. درحالی‌که سیره پیامبر اسلام صلوات‌الله گردنشینی با اصحاب بود و جلسه بالا و پایین نداشت و فرد تازه وارد بر آن جمع بزرگ مجلس را تشخیص نمی‌داد و همگان موضع برابر داشتند و ایشان در راه رفتن نه پیشاپیش که در پشت سر سایرین راه می‌رفتند و براساس نهی خداوند متعال در قرآن از راه رفتن مغرورانه بر زمین پرهیز داشتند و توصیه می‌کردند که حالت راه رفتن هم متواضعانه باید باشد و منش و رفتار ایشان کاملا سرکوب‌کننده غرور و مهارکننده نفس بود. تزریق این اندیشه و‌ منش و منطق در معماری قطعا به طراحی‌های محیط‌های خاصی منتج می‌شود که غرور را سرکوب و برابری و توحید را یادآور می‌شود.

معماری و طراحی حساس‌ترین مکان‌های قدرت و تصمیم کشور باید برابری و عقلانیت را تقویت کند و ضدغرور باشد تا عقل و نفس مسئولان به سکرات غرور مبتلا نشود. بی‌شک بسیاری از غفلت‌ها، بی‌توجهی‌ها، قصورها و اعمال‌ مسئولان بالانشین ناشی از غرور و فساد عقلانیت است. علت تاکیدات امام خمینی(ره) بر پرهیز از کاخ‌نشینی مسئولان را می‌توان بر تاثیرات آن بر قلب و ذهن کارگزاران نظام دانست که ایجاد خوی کاخ‌نشینی را منشأ ظلم و فساد می‌دانستند.

تجلی برابری و رابط انسانی و اهمیت آدم‌ها در معماری باید نمود داشته باشد. کمااینکه ستون‌های غول‌آسای کاخ‌های قبل اسلام تحقیر‌کننده بود، (که در معماری وزارتخانه‌های رضاخان بازتولید شد، از جمله ساختمان شهربانی و وزارت خارجه) و معماری مساجد صدراسلام تداعی سادگی، برابری و انسانیت بود.

لطافت و رحمانیت، توحید، خشیت الهی و فروتنی و برابری و پرهیز از تجمل و تفاخر مبانی معماری اسلامی ایرانی است که در گزینش و ارتباط اشکال هندسی (عمدتا منحنی و دایره به‌جای خط و مثلث) و طراحی فضاهای بیرونی و داخلی مساجد ایرانی هویداست. ‌

همچنین در بینش اسلامی و توحیدی و انسانی امام خمینی(ره) در ابتدای انقلاب برای ساخت مصلای تهران، ساخت مصلای ساده یادآور مساجد صدراسلام خواسته شده که در عمل رعایت نشد. کمااینکه امام از آراستن و تجمل حسینه جماران جلوگیری و سادگی آن را حفظ کردند و حضار بی‌فاصله از هم و سینه‌به‌سینه درنهایت برادری و نزدیکی انسانی و کمترین فاصله بدون تشریفات و تجملات با شخص امام قرار می‌گرفتند؛ مساله‌ای که هنوز در دیدارهای عمومی و خصوصی رهبر انقلاب نیز ادامه دارد.

فضای بیرونی و داخلی مجلس برخلاف معماری ایرانی-اسلامی با محوریت دایره و طاق (قبل از اسلام) و گنبد (بعد از اسلام) مثلث‌محور است که یادآور المان معماری مسیحی و کلیسایی و حتی! فراماسونی است و یادآور هرم و چشم جهان‌بینی است! که به ریشه‌های فراماسونری بنیانگذاری آمریکا نزدیک‌تر است! و لیاقت کنگره آمریکا بود نه ایران! و نیز محوریت مثلث و تقاطع خطوط به‌جای دایره و انحنا فضا را پر زدوخورد و در تنش و خشونت‌زا می‌کند.

به‌هرحال معماری اسلامی تجلی اندیشه و تقویت ارزش‌های انسانی اسلامی است با عناصری چون روشنایی، نور، انحنا و دایره و حرکت و سلوک به بالا، آخرت‌نگری و بهشت مقصدی و غایتمندی امور و سادگی و برابری و این مکان‌ها در روحیات مردم، در مدارس و دانشگاه‌ها و مشورت و تصمیم  برای مسئولان و عقل و‌ نفس آنها بسیار موثر است. اگر مکان‌های تربیتی باید غفلت‌زدا طراحی شوند، محیط‌های قدرت و مسئولیت و تصمیم هم باید ضدغرور طراحی شوند.

اما متاسفانه برآیند توسعه شهری و مهندسی و معماری سکولار و تهی از اندیشه اسلامی تکثیر دارالغرورهاست.

نه‌تنها در محیط‌های قدرت و تصمیم که عرصه‌های عمومی زندگی و اجتماعی جامعه کنونی درحال بلعیده شدن توسط دارالغرور‌ها است. در دارالغرور‌ها، عقل و نفس فاسد و مختل می‌شوند.

از ملزومات و تحقق بسط عدالت و برپایی جامعه انسانی و اخلاقی، طراحی محیط‌های انسانی است که انسان‌ها را به برابری و برادری و گفت‌وگو دعوت کند، نه نابرابری، برتری‌جویی، تفاخر. لذا جهت صیانت از نفس و عقل کودکان، خانواده‌ها و مسئولان، محیط تربیت، زندگی و کار آنها، حکومت اسلامی وظیفه دارد معماری را قانونگذاری و نظارت و پالایش کند. همه محیط‌های مصنوع دارای کارکرد و تاثیرات روانی و فرهنگی و نفسانی هستند و محیط و مکان خنثی و بدون اتمسفر نداریم. محیط‌های شهری ایرانی به‌ویژه تهران و کلانشهرها توسط مگامال‌ها، برج‌ها، کاخ‌ها (دارالغرورها) درحال بلعیده شدن است و مردم محیط شده توسط این مکان‌ها درحال غرق شدن در اتمسفر القایی آنها و فرهنگ تفاخر، تجمل، تکثر و فاصله و نابرابری و تحقیر منتج از این محیط‌های مصنوع هستند. این مساله چقدر مساله حوزه، دانشگاه، دولت و مجلس ماست؟

* نویسنده: مجتبی جهانتیغ، روزنامه‌نگار

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰