به گزارش «فرهیختگان»، انجام فعالیتهای پژوهشی و درآمدزایی ازطریق آن همیشه یکی از راهکارهای دانشگاهها برای تامین منابع مالی مورد نیازشان بوده است؛ راهکاری که متاسفانه در فضای آکادمیک کشور آنطور که باید شکل نگرفته و دانشگاههای مادر کشور که ازطریق بودجه نفت ارتزاق میکنند، چندان تمایلی برای قوی کردن این بازوی درآمدی ندارند. البته در طرف دیگر ماجرا هم نبود انگیزه لازم در مراکز صنعتی کشور برای رفتن بهسراغ مراکز علمی وجود دارد. بهعبارت دیگر، صنایع داخلی تا پیش از تشدید تحریمها ترجیح میدادند نیازهای خود در حوزههای مختلف را ازطریق واردات تامین کنند و همین مساله باعث شد تا بهاصطلاح هنوز اعتماد لازم میان صنایع و مراکز دانشگاهی برای پیشبرد پروژههای مختلف شکل نگیرد. عدم وجود ارتباط کافی میان این دو نهاد اصلی جامعه باعث شد تا بالاخره در قانون بودجه سال 97 یک درصد از بودجههای پژوهشی دستگاهها به امر پژوهش اختصاص پیدا کرد، تا جاییکه در تبصره 9 لایحه بودجه آن سال آمده بود: «شرکتهای سودده، بانکها و موسسات انتفاعی وابسته به دولت مندرج در پیوست شماره 3 این قانون، مکلفند در اجرای تکالیف قانونی مربوط، حداقل 40 درصد از هزینه امور پژوهشی خود مندرج در آن پیوست را در مقاطع سهماهه به میزان 25 درصد، به حساب خاصی نزد خزانهداری کل کشور واریز کنند.» موضوعی که باعث شد امیدها برای افزایش انجام پروژههای بروندانشگاهی توسط مراکز آکادمیک افزایش پیدا کند. در اصل این تبصره همانند مسیری است که بهوسیله آن سازمانها و نهادهای مختلف دولتی باید برای انجام پروژههای مختلف بهسراغ دانشگاهها بروند تا نهتنها روند انجام این پروژهها توسط متخصصان داخلی انجام شده و از واردات صرفا قطعات موردنیاز جلوگیری شود، بلکه دانشگاهها نیز بتوانند بخشی ولو اندک از نیاز مالی خود را ازطریق اتکا به ظرفیت اساتید و دانشجویان تحصیلات تکمیلی تامین کنند.
دانشگاهها در کدام حوزه درآمد بیشتری داشتند؟
قطعا گزارش تفریغ بودجه بهعنوان منبع اصلی برآورد اختصاص یک درصد بودجه پژوهشی به جامعه آکادمیک کشور تلقی میشود. در گزارش تفریغ بودجه سال 98 هم آمده که خزانهداری کل کشور مبالغی را برای دانشگاهها، موسسات آموزشی و پژوهشی واریز کرده تا براساس آن پروژههای محولشده به این مراکز انجام شوند. نکته قابلتامل در این گزارش آن است که عموم این مبالغ به دانشگاههای مادر داده شده و سهم دانشگاههای پایتخت بیشتر از دیگر استانها بوده است. همچنین اگر از پروژههایی که عنوان محرمانه برای آنها درنظر گرفته شده، صرفنظر کنیم، باید گفت بیشتر پروژههای بروندانشگاهی در حوزههای برق، گاز، نفت و پتروشیمی بوده و بهندرت میتوان پروژههایی را در حوزه بانکداری و بنادر پیدا کرد. در اصل بیشتر فعالیتهای پژوهشی دانشگاهی در حوزههای مرتبط با انرژی معطوف شده است؛ مسالهای که شاید بتوان دلیل اصلی آن را وضع تحریمهای سختگیرانه طی سالهای اخیر و طبیعتا نیاز این صنایع به تامین قطعات موردنیاز و رسیدن به فناوریهای روز دانست، چراکه تحریمها رفع نیازهای این صنایع را ازطریق واردات و همکاری با شرکتهای خارجی را با اخلال همراه کرده و حالا تنها این دانشگاههای داخل کشور هستند که میتوانند نیاز این صنایع را در حیطههای مختلف برطرف کنند. البته باید به این مساله هم اشاره کنیم که پروژههای محرمانه زیادی درطول سال گذشته توسط مراکز دانشگاهی انجام شده؛ تا جاییکه در سال 98، بیش از 60 پروژه محرمانه به دانشگاهها واگذار شده و بیشترین آنها هم سهم دانشگاه تهران بوده است. دانشگاه صنعتی امیرکبیر، صنعتیشریف و فردوسی مشهد جزء دانشگاههایی هستند که بیشترین سهم را در اجرای چنین پروژههایی داشتهاند، البته در این میان برخی دانشگاههای دیگر مانند گیلان، مازندران، صنعتی سهند، صنعتی شیراز و... هم تاحدی در انجام این پروژهها ورود داشتهاند، اما در نگاه کلی باید گفت بیشتر آنها توسط پایتختنشینان انجام شده است.
درآمد بیش از 18 میلیارد تومانی دانشگاهها از فعالیت پژوهشی در حوزه انرژی
مراکز آکادمیک کشور صرفنظر از فعالیتهایی که توسط پژوهشگاه مواد و انرژی در حوزه محرمانه انجام گرفته، در سال گذشته توانستند 4 میلیارد و 747 میلیون تومان ازطریق پروژههای محرمانه کسب درآمد کنند. همچنین سازمان بنادر و دریانوردی نیز یک میلیارد و 481 میلیون و 800 هزار تومان بودجه پژوهشی را برای پیشبرد فعالیتهای خود در اختیار دانشگاههای مختلف کشور گذاشته است. نکته قابلتامل اینکه سهم بانکهای کشور از فعالیتهای پژوهشی در دانشگاهها صرفا 393 میلیون و 600 هزار تومان بوده، اما همانطور که پیشتر عنوان شده، بودجه پژوهشی مربوط به شرکتهای مرتبط با حوزه گاز، تولید برق، آب و فاضلاب و نفت دست برتر را در تحقیقات دانشگاهی داشتهاند، بهطوری که بالغبر 18 میلیارد تومان از طرحهای واگذارشده به دانشگاهها مربوط به این حوزه بوده است. براساس جدول شماره 4 گزارش تفریغ بودجه توسط پژوهشگاهها، موسسات آموزشی و دانشگاهها، در سال گذشته در کل 29 میلیارد و 179 میلیون و 900 هزار تومان درآمد پژوهشی کسب شده که از این میان 16 درصد سهم پروژههای محرمانه، 5 درصد سهم سازمان بنادر و دریانوردی، یک درصد سهم بانکها و 61 درصد هم سهم حوزههای انرژی بوده است. البته باید این مهم را نیز درنظر گرفت که از کل درآمد پژوهشی، جهاد دانشگاهی و پژوهشگاهها و سازمانهای پژوهشی سهم 20 درصدی از درآمد کل را داشتهاند؛ سازمانهایی که در تمام حوزههای انرژی، محرمانه، سازمان بنادر و توسعه دریانوردی فعالیت پژوهشی انجام دادند.
دست برتر دانشگاههای صنعتی در فعالیتهای پژوهشی
بهرغم اینکه طرحهای پژوهشی بروندانشگاهی نسبتا زیادی طی سال گذشته به دانشگاههای کشور ازسوی سازمانها و صنایع مختلف سپرده شده، اما میزان درآمدزایی برای فضای آکادمیک کشور آنطور که باید، قابلتوجه نبوده است. دانشگاه تهران بهعنوان قدیمیترین دانشگاه کشور تنها 2 میلیارد و 30 میلیون و 200 هزار تومان بودجه از این طریق کسب کرده است. درکنار این دانشگاه، سهم برخی دانشگاهها بیشتر هم بوده، چراکه دانشگاه صنعتی امیرکبیر دو میلیارد و 872 میلیون و 500 هزار تومان، تربیتمدرس 2 میلیارد و 546 میلیون و 300 هزار تومان بودجه بهوسیله انجام فعالیتهای پژوهشی بروندانشگاهی بهدست آوردهاند. درمقابل اما سهم دانشگاههای دیگر بهمراتب کمتر بوده است؛ بهطوریکه دانشگاه فردوسی مشهد 572 میلیون و 900 هزار تومان، علموصنعت ایران یک میلیارد و 218 میلیون و 200 هزار تومان، باهنر کرمان 435 میلیون و 500 هزار تومان، چمران اهواز 373 میلیون و 500 هزار تومان، خواجه نصیرالدین طوسی 777 میلیون و 600 هزار تومان، خوارزمی 388 میلیون و 500 هزار تومان و صنعتی شریف یک میلیارد و 270 میلیون و 200 هزار تومان بوده است، اما نکته قابلتامل اینکه برخی دانشگاهها مانند مالکاشتر 263 میلیون و 300 هزار تومان، علامه طباطبایی 150 میلیون و 800 هزار تومان، ارومیه 146 میلیون ریال، صنعتی سهند 135 میلیون تومان، تبریز 202 میلیون و 300 هزار تومان و صنعتی همدان نیز 275 میلیون تومان بوده است. در اصل عموم صنایع و سازمانها ترجیح دادهاند طرحهای پژوهشی خود را به دانشگاههای صنعتی کشور واگذار کنند، از طرف دیگر این مساله نشان میدهد طرحهای پژوهشی غیرصنعتی در مراکز دانشگاهی کشور هنوز آنطور که باید، مورد توجه قرار نگرفته و عموم طرحها نیز برای رسیدن به محصول نهایی بوده است. بهعبارت دیگر، فعالیتهای پژوهشی در حوزههای علومانسانی و نظری درمقایسه با طرحهای صنعتی از اهمیت کمتری برخوردار بوده و بهنظر میرسد دستگاههای متولی تمایل چندانی برای انجام پژوهش در این زمینه ندارند.
اختلاف عجیب قراردادهای پژوهشی با مبالغ پرداختی به دانشگاهها
شاید در وهله اول میزان درآمد دانشگاهها از فعالیتهای پژوهشی در حوزههای مختلف رقم تاحدی قابلقبول بهنظر بیاید، اما مساله اینجاست که آنچه بهعنوان درآمد به حساب دانشگاهها واریز میشود، با رقمی که در قراردادهای منعقدشده مراکز آموزشی و موسسات پژوهشی با صاحبان طرحهای پژوهشی به امضا رسیده، فاصله معناداری دارد. در اصل تنها بخش کوچکی از رقم قراردادها درنهایت تخصیص پیدا میکند؛ مسالهای که درصورت تغییر در آن قطعا وضعیت درآمدی دانشگاهها هم تفاوت قابلتوجهی خواهد داشت. بهطور مثال دانشگاه تهران 6 میلیارد و 726 میلیون و 600 هزار تومان قرارداد برای انجام طرحهای پژوهشی امضا کرده بود، اما درنهایت کمتر از 2 میلیارد و 500 میلیون تومان آن محقق شد. یا دانشگاهی مانند صنعتی امیرکبیر که 13 میلیارد و 951 میلیون و 600 هزار تومان قرارداد طرح پژوهشی داشت، درنهایت توانست 2 میلیارد و 872 میلیون و 500 هزار تومان از این طریق درآمدزایی داشته باشد. تفاوت معنادار رقمهای ذکرشده در قراردادهای پژوهشی با دانشگاهها با آنچه درنهایت به حساب دانشگاهها واریز میشود، بهحدی است که درصورت تحقق کامل رقم قراردادها هرکدام از دانشگاهها میتوانستند به اندازه کل درآمد فضای آکادمیک کشور صرفا ازطریق طرحهای بروندانشگاهی برای خود درآمدزایی داشته باشند. اما نکته قابلتامل اینجاست که دانشگاهی مانند صنعتی سهند تمام رقم قرارداد خود را به درآمد تبدیل کرده بود؛ مسالهای که شاید در کمتر دانشگاهی بتوان نظیر آن را دید، البته نظیر این مقوله را در دانشگاههای بزرگ که عموما هم در تهران مستقر هستند، کمتر میتوان دید. دانشگاهی مانند صنعتیشریف نیز از 2 میلیارد و 702 میلیون و 100 هزار تومان، درنهایت یک میلیارد و 270 میلیون و 200 هزار تومان درآمدزایی داشته است. در جدول زیر به تفاوت رقم درجشده در قراردادها و میزان درآمد دانشگاهها از طرحهای پژوهشی اشاره شده است.
کمتوجهی دانشگاهها به سهم 60 درصدی پرداختی به دانشجویان تحصیلات تکمیلی
اگر بخواهیم نگاهی دقیقتر به سهم دانشجویان تحصیلات تکمیلی داشته باشیم، باید جدول شماره 5 تبصره 9 گزارش تفریغ بودجه سال گذشته را مشاهده کنیم. بر اساس این جدول، عموم دانشگاهها حاضر نشدهاند حق واقعی دانشجویان تحصیلات تکمیلی را در فعالیتهای پژوهشی پرداخت کنند، چراکه 38 دانشگاهی که در این جدول آمده، تنها دانشگاه علامه طباطبایی 150 میلیون و 800 هزار تومان بابت اجرای طرحها و پروژهها و پایاننامهها دریافت کرده که از این میزان حداقل سهم قابلپرداخت به دانشجویان و پژوهشگران پسادکتری، دانشآموختگان پژوهشگر و نیروهای کارورز 90 میلیون و 500 هزار تومان بوده و تمام این سهم پرداخت شده؛ یعنی تنها 60 درصد از بودجه طرح به دانشجویان رسیده است. دانشگاه شاهرود نیز 59 درصد از 125 میلیون و 700 هزار تومان دریافتی بابت طرحها را که 75 میلیون و 400 هزار تومان میشد، پرداخت کرده است. جالب اینجاست که دانشگاهی مانند سمنان که تنها 12 میلیون تومان دریافت کرده و از آن میزان تنها باید 60 درصد مبلغ را که 7 میلیون و 200 هزار تومان میشد، به دانشجویان پرداخت میکرد، اما درعمل 8 میلیون تومان پرداختی داشته است. دانشگاه صنعتی سهند هم از 135 میلیون تومان دریافتی 81 میلیون تومان حق دانشجویی خود را پرداخت کرده است. درحقیقت با نگاهی به میزان پرداختی دانشگاههایی که اسامی آنها در جدول شماره 5 گزارش تفریغ بودجه آمده، میتوان نتیجه گرفت دانشگاهها از حیث قانونی باید 60 درصد از کل بودجهای را که بابت انجام طرحهای پژوهشی دریافت میکنند، به قشر دانشجو اختصاص دهند؛ مسالهای که متاسفانه درعمل تنها توسط بخش اندکی از دانشگاههای کشور رعایت میشود و شاید از این تعداد، دانشگاههایی که بیشتر از حداقل سهم پرداختی به دانشجویان میپردازند به اندازه انگشتان یک دست هم نرسد. دانشگاه شهید مدنی آذربایجان و دانشگاه مازندران هم درکنار دیگر دانشگاههای نامبرده تنها مراکز علمی بودند که سهم کامل اختصاصیافته به دانشجویان خود را پرداخت کردهاند، بهطوریکه دانشگاه سهند 81میلیون تومان و دانشگاه مازندران درمجموع از سه طرح خود 214 میلیون تومان پرداختی به دانشجویان خود داشته است. دانشگاه صنعتیشریف هم تنها 181میلیون و 900 هزار تومان یعنی 23 درصد آن را واریز کرده است.
در این میان مابقی دانشگاههای مهم کشور مانند تهران نیز از یک میلیارد و 211 میلیون و 900 هزار تومان که باید بهعنوان حداقل سهم قابلپرداخت به دانشجویان تحصیلات تکمیلی پرداخت میکرد، تنها 224 میلیون تومان را پرداخت کرده، یعنی تنها 18 درصد مبلغ به دست دانشجویان رسیده است. دانشگاه صنعتی همدان نیز از 275 میلیون تومان کل بودجه دریافتیاش فقط 165 میلیون تومان به دانشجویان اختصاص داده که 60 درصد کل بودجهاش میشود، اما تنها 60 میلیون ریال یعنی 36 درصد آن را به دست دانشجویان رسانده است. شاید یکی از عجیبترین دانشگاهها، اراک باشد؛ دانشگاهی که کلا 44 میلیون و 600 هزار تومان بابت اجرای طرحها دریافت کرده که سهم پرداختی به دانشجویان حدود 26 میلیون و 700 هزار تومان میشد، اما تمام 44 میلیون و 600 هزار تومان به دانشجویان پرداخت شده است.
شاید در این میان برخی دانشگاهها تمام یا حتی بیشتر از حداقل سهم پرداختی را برای دانشجویان خود در طرحهای بروندانشگاهی لحاظ کرده باشند، اما مساله اصلی اینکه دانشگاههای برتر و بزرگ کشور که عمده طرحهای بروندانشگاهی فضای آکادمیک کشور را نیز به خود اختصاص دادهاند، کمتر توجهی به این مساله دارند و نهتنها حاضر نیستند 60 درصدی را که باید به این دانشجویان پرداخت شود، بپردازند؛ بلکه در اکثر موارد هیچ حقی برای دانشجویان قائل نشدهاند.
* نویسنده: زهرا رمضانی، روزنامهنگار