به گزارش «فرهیختگان»، مدیران تیم نساجی بعد از جدایی محمود فکری قصد داشتند صمد مرفاوی را بهعنوان سرمربی انتخاب کنند ولی او هم ترجیح داد بهعنوان دستیار به استقلال برود. از بین دستیاران فکری فقط وحید فاضلی جاهطلب بود و ترجیح داد بهجای دستیاری در استقلال خود را بهچالش بکشد و نشستن روی نیمکت یک تیم لیگ برتری را تجربه کند. این مربی هرچند از نگاه بسیاری افراد ناشناخته است، سابقهای طولانی دارد و مدتهاست در لیگهای مختلف مربیگری میکند. گفتوگوی «فرهیختگان» با وحید فاضلی را در ادامه میخوانید.
برای بازی با آلومینیوم آمادهاید؟
ما مدتهاست تمرینات را شروع کردهایم. برایمان فرقی ندارد در هفته اول بهمصاف چه حریفی برویم، چون بازی هفته اول مقابل هر حریفی مهم و حساس است. تیم ما باید از همان هفته اول با قدرت وارد مسابقات شود. با وجود احترامی که برای همه حریفانمان قائلم بازی با تیم آلومینیوم درست مثل همه بازیهاست و برای کسب امتیاز بهمیدان میرویم.
فکر میکنید چه نتیجهای در هفته اول رقم میخورد؟
همه تیمها با احتیاط بازی میکنند، چراکه شناخت کمتری از یکدیگر دارند ولی تیم ما کاملا آماده است. شرایط تیم نساجی خوب است و همکاران توانایی به این جمع اضافه شدند. امیدوارم با شناخت خوبی که از تیم نساجی و بازیکنانش دارم با کمک همکارانم نتایج خوبی رقم بزنیم، ازطرفی اردوی خوبی در جزیره کیش برگزار کردیم و علاوهبر تمرینات آمادهسازی چند بازی تدارکاتی داشتیم. فکر میکنم روند مطلوبی درپیش گرفتیم و میتوانیم رفتهرفته نساجی را به جایگاهی در خور شأن این تیم برسانیم.
تغییرات زیادی بین بازیکنان داشتید، فکر نمیکنید این تغییرات کار را برای تیمتان سخت کند؟
تیم ما تغییرات زیادی داشت و نفرات خوبی از جمع ما جداشدند ولی برای آنها جانشینانی آوردیم. بازیکنانی پرتلاش که بهسرعت خود را با تیم هماهنگ کردند. همه میدانند تیمی که تغییرات زیادی داشته است برای هماهنگی به زمان نیاز دارد و از این رو نباید عجله کرد. بااینحال شناخت خوبی از تیم دارم و فکر نمیکنم برای رسیدن به هماهنگی مطلوب کار سختی در پیش داشته باشیم.
چه شد که تصمیم گرفتید جانشین فکری شوید؟
مدیران تیم نساجی بهمن اطمینان کردند و من هم پذیرفتم سرمربی این تیم شوم. از همکاران فصل قبلم در تیم نساجی بهخاطر خاطرات خوبی که با هم داشتیم سپاسگزارم ولی من ترجیح دادم اینبار درسمتی متفاوت خود را ارزیابی کنم. فکر میکنم توانایی این را دارم که بعد از سالها مربیگری اینبار درقالب سرمربی تیمی لیگ برتری را هدایت کنم.
مسابقات یک هفته عقب افتاد و بهنظر میرسد این هفته قطعا شروع میشود، گویا این تغییر بهنفعتان بود؟
من دوست دارم سر موعد شروع شود، چون ما شرایط ایدهآلی داشتیم و بهشدت مخالف تعویق بودیم. البته باتاخیر 6روزه مشکلی نداشتم ولی با بیشتر شدنش مخالف بودم. ما تمرینات را بهموقع شروع کردیم و روا نبود بهخاطر اینکه برخی تیمشان آماده نبود یا دیر شروع کردند، صبر کنیم. دوست دارم زودتر بازیها شروع شوند. بازیکنان را درشرایط تمرین نگه داشتن واقعا سخت است. فصل گذشته فرسایشی و فاصله بین دو لیگ کم بود و بازیکنان فرصت استراحت نداشتند. از اینرو اگر پیشفصل از این طولانیتر میشد بازیکنان دچار مشکل میشدند و چه از نظر روحی و روانی و چه از نظر میزان مصدومیت آسیب میدیدند. حفظ بازیکن در شرایط تمرین سخت است.
گویا در همین ابتدای کار برای نشستن روی نیمکت نیز با ممنوعیتهایی روبهرو شدید؟
من مشکلی برای روی نیمکت نشستن ندارم، چون مدرک دکتری مربیگری دارم. از اینرو اگر هم قرار بود بهدلیل نداشتن مدرک مربیگری مانع نشستن من روی نیمکت شوند، مشکلی نداشتم. مدرک من B است و 15 سال پیش مدرک D گرفتم. این نشان میدهد که فرصت کافی برای دریافت مدرک داشتهام ولی زمان حضور در کلاس را نداشتم. درواقع میخواهم بگویم بیتفاوت نبودم، بلکه بهدلیل مشغلهکاری و حضور در تمرینات نتوانستم در کلاس A شرکت کنم. زمانی کلاس Aبرگزار شد که من درگیر تیمم بوده و نتوانستم در آن شرکت کنم، ازطرفی اطلاعرسانی کمیته آموزش درست نبود و باید برای اطلاع از برنامههایشان هر روز به آنها سر بزنیم. متاسفانه مربیانی که مشغول کار هستند، این فرصت را ندارند که هر روز به کمیته آموزش سر بزنند و این مشغلهکاری باعث میشود از خیلی برنامهها جا بمانند. شخصا کلاس B را هم تحتفشار شرکت کردم، چون در کوران مسابقات بودم. خیلی از دوستان در این کلاس حضور داشتند.
شاید مربیانی چون شما کلاس مربیگری را برای خودتان لازم نمیبینید و برای همین پیگیر نیستید؟
بهنظر من کمیته آموزش باید در برگزاری کلاسها نگاه ویژهای داشته باشد و مربیانی را که درسطوح بالا کار میکنند، شناسایی کنند. من 7 سال است در لیگ دسته اول کار میکنم در لیگ برتر هم مربیگری کردم ولی اگر به کمیته آموزش سر نزنم، هیچمسئولی نمیگوید قرار است فلان کلاس برگزار شود، آقایی که مشغول کار در همین حوزه هستی در کلاسها شرکت کن. بااینحال اینطور نیست که نخواهم در کلاسها شرکت کنم. البته در این مدت سعی شده کیفیت کلاسها را بهتر کنند. میخواهند در آنها دانش ما را بالا ببرند، درحالیکه تجربه هم لازم است. درواقع کفه ترازو تجربه سنگینتر از این کلاسهای تئوری است، اینکه مربی وارد چالش ارتباط با بازیکن شود، مورد بسیار مهمی است. هر مربی نمیداند باید با بازیکن چطور برخورد کند. چطور تمرین و طراحی تمرین کند. حتی نمیداند چطور و چه زمانی باید برنامهریزی بلندمدت و کوتاهمدت داشته باشد. حقیقت این است که خلأ کلاسهای مربیگری ما آموزش برنامهریزی است؛ چیزی که اصلا وجود ندارد.
شاید موضوع این است که خیلیها امثال شما را مربی آکادمیک میدانند و از اینرو شرکت در این کلاسها را اجباری کردهاند؟
من فقط آکادمیک نبودم. درست است که در تیم ملی و لیگ برتر بازی نکردم ولی در لیگ 1 و 2 بازی کردم. از اینرو چالش بازیکن را تجربه کردهام. این بازیکن بودن بهشدت به مربی کمک میکند. خیلیها بههمین دلیل بهمن میگویند مورینیو، درحالیکه من اصلا از مورینیو خوشم نمیآید. بیشتر دوست دارم یورگن کلوپ باشم، چراکه او هم در لیگ یک آلمان بازی کرده است. از نگاه من به مربیانی که مشغول کار هستند اجحاف میشود و من واقعا یکی از شاکیها هستم. من 15 سال پیش D گرفتم و خیلی از بچههایی که در کلاس ما بودند 8 سال پیش A را گرفتند ولی من هنوز نتوانستم مدرک A را بگیرم.
* نویسنده: نیلوفر مژدهی، روزنامهنگار