گفت‌وگوی «فرهیختگان» با علیرضا کوهکن درباره بررسی احتمال وقوع درگیری‌های اجتماعی در آمریکا پس از برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری
دونالد ترامپ تا به‌امروز بارها و به اشکال مختلف این پیام را به هوادارانش داده که درصورت شکست، به‌طور حتم در انتخابات تقلب شده است. به‌طور حتم اگر او بازنده انتخابات شود، با توجه به هواداران افراطی‌اش، خشونت بی‌مثالی در آمریکا رقم خواهد خورد.
  • ۱۳۹۹-۰۷-۲۷ - ۰۸:۲۳
  • 00
گفت‌وگوی «فرهیختگان» با علیرضا کوهکن درباره بررسی احتمال وقوع درگیری‌های اجتماعی در آمریکا پس از برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری
هر دو حزب امکان اردوکشی خیابانی را دارند
هر دو حزب امکان اردوکشی خیابانی را دارند

به گزارش «فرهیختگان»، انتخابات ریاست‌جمهوری سال 2020، بسیاری از کلیشه‌های سابق را یا شکسته یا به مرز فروپاشی رسانده است. در هر دوره انتخابات ریاست‌جمهوری، تقریبا 15درصد مردم تا روز انتخابات برای انتخاب نامزد نهایی، مردد بودند اما دراین دوره، فضای دوقطبی جامعه آمریکا بر آنها نیز اثر گذاشته و بیش از نیمی از این افراد، به انتخاب نهایی‌شان رسیده‌اند. پیش‌بینی‌ها در آمریکا از مشارکت بالا در انتخابات خبر می‌دهند. «مایکل مک دونالد» از دانشگاه فلوریدا که پروژه‌ای درباره رای‌گیری را در دست بررسی دارد، پیش‌بینی کرده میزان حضور مردم در انتخابات آمریکا به حدود ۱۵۰میلیون نفر خواهد رسید. با توجه به جمعیت 230میلیون نفری واجد رای وجود دارد. مشارکت 150میلیون نفر یعنی بیش از 65درصد مردم در این انتخابات رای خواهند داد. رقمی که سابقه آن به انتخابات ریاست‌جمهوری 1908 برمی‌گردد. برخلاف تصور، افزایش میزان مشارکت در آمریکا نگرانی‌هایی را در این کشور به‌دنبال داشته چراکه این افزایش به‌دلیل تعمیق شکاف‌ها در جامعه آمریکایی به وجود آمده است. تقریبا تمام رسانه‌های آمریکایی معتقد هستند با هر نتیجه‌ای در انتخابات، این کشور درگیر خشونت خواهد شد. حتی ارزیابی‌های «پروژه یکپارچگی انتقال» که یک گروه جدید ائتلافی و دوحزبی متشکل از مقامات سابق حکومت، مقامات نظامی، فعالان سیاسی و دانشگاهیان است نشان می‌دهد در هر سناریویی به غیر از پیروزی چشمگیر و قابل‌ملاحظه بایدن، امکان وقوع خشونت‌های خیابانی و بحران سیاسی در آمریکا وجود خواهد داشت. دونالد ترامپ تا به‌امروز بارها و به اشکال مختلف این پیام را به هوادارانش داده که درصورت شکست، به‌طور حتم در انتخابات تقلب شده است. به‌طور حتم اگر او بازنده انتخابات شود، با توجه به هواداران افراطی‌اش، خشونت بی‌مثالی در آمریکا رقم خواهد خورد. درباره وضعیت انتخابات آمریکا با علیرضا کوهکن، عضو هیات‌علمی دانشگاه علامه‌طباطبایی گفت‌و‌گو کرده‌ایم. متن این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

به نظر می‌رسد صحنه سیاسی آمریکا درحال حرکت به‌سمت صف‌آرایی‌های خیابانی خطرناک است. شما این مساله را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

انتخابات سال جاری در ایالات متحده شاید یکی از پرتشنج‌ترین انتخابات‌ها در تاریخ 200 و چندساله انتخابات آمریکا باشد. در این میان نکاتی وجود دارد. درحالی که نتیجه انتخابات به‌خاطر وجود شکاف عمیق اجتماعی موجود در آمریکا از اهمیت بالایی برخوردار است اما فاصله دو رقیب قابل‌توجه نیست. هر دو نامزد اصلی طرفدارانی دارند که خیلی جدی و متعصبانه از آنها در انتخابات حمایت می‌کنند و انتظار دارند کاندیدای موردنظرشان در انتخابات پیروز شود. در وضعیت فعلی هر نتیجه‌ای غیر از پیروزی نامزد موردنظر این طرفداران، برای آنها ناخوشایند است تا جایی که می‌تواند منجر به یک فعالیت اجتماعی در مخالفت با نتیجه انتخابات شود. به همین دلیل تقریبا بیشتر متخصصان پیگیر مسائل آمریکا در دنیا دراین‌باره صحبت می‌کنند که احتمالا بعد از انتخابات شاهد ناآرامی‌های اجتماعی در آمریکا باشیم. در انتخابات 4سال قبل نیز بعد از پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات، خیابان‌های این کشور تا مدت‌ها شاهد راهپیمایی در مخالفت با این انتخاب بودیم. به هر حال سیستم سیاسی کهنه و مدل انتخاباتی خاص و تقریبا تاریخ مصرف‌گذشته‌ای که در آمریکا وجود دارد به‌شدت نحوه انتخاب رئیس‌جمهور را با چالش مواجه کرده است.

بین جمهوری‌خواهان ظرفیت‌های اردوکشی خیابانی درکدام گروه‌ها بیشتر است؟

در میان طرفداران حزب جمهوری‌خواه، گروه‌های متعددی هستند که قابلیت اعتراض و شورش اجتماعی را دارند. شاید پررنگ‌ترین‌شان گروه‌های نزدیک به نژادپرستان سفید باشند. افرادی با سطح تحصیلاتی ماقبل دانشگاه و عموما طبقه متوسط به پایین که نگاه‌های متعصبانه و نژادپرستانه بسیار زیادی دارند. به‌جز این گروه‌ها طرفداران حمل سلاح و نیز بعضی نگاه‌های جدید در حوزه مسیحیت که با بعضی افکار موجود در جامعه آمریکا مثل سقط‌جنین و دیدگاه‌های همجنس‌گرایانه به‌شدت مخالف هستند، ازجمله گروه‌های رادیکال طرفدار ترامپ هستند. این گروه‌ها سابقه سر دادن شعارهای تند، رفتارهای تحریک‌آمیز و حتی قتل‌های خیابانی داشته‌اند و مجددا نیز می‌توانند این اقدامات را انجام دهند. اما بین همه گروه‌ها خطرناک‌تر از همه گروه‌های نزدیک به نژادپرستی هستند که بعضی از آنها حتی از دهه 1840-1830 سابقه فعالیت دارند. یکی از مشهورترین گروه‌های این دسته کوکلوس‌کلان‌ها هستند که درصورت بروز درگیری می‌توانند در این زمینه موثر باشند.

اگر نتیجه انتخابات به‌نفع دموکرات‌ها نشد، کدام گروه‌ها ظرفیت‌ اردوکشی خیابانی را دارند و از میان این گروه‌ها کدام طیف افراطی‌تر هستند؟

دموکرات‌ها هم گروه‌هایی را دارند که توانایی اردوکشی و حضور خیابانی موثر دارند. میان دموکرات‌ها چند طیف هستند که فعالیت اجتماعی‌شان و حضور خیابانی‌شان بیشتر از دیگران است. یکی از این گروه‌ها دسته‌های مخالف نژادپرستی هستند که بیشتر اقلیت‌های رنگین‌پوست مثل سیاهان و اسپانیایی‌تباران در آن فعال هستند. جنبش‌های زنانه یا فمینیستی نیز میان دموکرات‌ها قدرت دارند و در گذشته نیز حضوری جدی داشته‌اند. گروهای ضدجنگ نیز اعضای‌شان از هر دو حزب تشکیل می‌شود اما میان دموکرات‌ها حضور پررنگ‌تری دارند. گروه‌هایی که به سوسیالیست‌ها نزدیک می‌شوند مانند آنچه در جنبش 99درصدی و اشغال وال‌استریت مشاهده شدند نیز به‌لحاظ رای‌دهی به دموکرات‌ها نزدیک هستند. این گروه‌های نزدیک به چپگرایان بیشتر میان دموکرات‌ها فعال هستند اما از میان افراد بی‌حزب و همچنین جمهوری‌خواهان نیز طرفدارانی دارند. جوانان تحصیلکرده‌ای که کالج می‌روند بدنه بعضی از اعتراضات اجتماعی دموکرات‌ها را تشکیل می‌دهند که عموما اعتراضات پرشوری هم هستند. بین این گروه‌ها در طرف دموکرات‌ها بیشترین ظرفیت اعتراض را همین اقلیت‌های نژادی و مذهبی دارند. به‌خصوص که جامعه آمریکا به‌خاطر اتفاقات چندماه اخیر به‌شدت دچار تشنج شده است. شکاف‌های اجتماعی و زخم‌های کهنه‌ای که از قبل در جامعه آمریکا وجود داشته مانند نژادپرستی سازمان‌یافته و نهفته در ساختار اجتماعی و سیاسی باعث شعله‌ور شدن این اعتراضات شده و ظرفیت بالای اقلیت‌های نژادی را در آمریکا به رخ دیگران کشیده‌اند.

به‌نظر می‌رسد جمهوری‌خواهان در سایه کنار رفتن به‌نوعی عقلای حزب به‌طور کامل دراختیار ترامپ قرار گرفته است. آیا حزب درصورت تشدید اوضاع دارای نقاط عقلانی برای جلوگیری از بحران و حرکت به‌سمت تحرکات فیزیکی هستند؟

حزب جمهوری‌خواه در یک دوره تحول سنی قرار دارد و بیشتر افراد مطرح در این حزب جزء جوان‌ها محسوب می‌شوند. البته پیش از این نیز شاهد چنددستگی و جنبش‌های جدید درون حزب جمهوری‌خواه بوده‌ایم. دلیل به وجود آمدن این جنبش‌ها این بود که بعضی سالخوردگان و افراد مهم جمهوری‌خواه بازنشسته شده یا درحال بازنشستگی هستند یا حتی از دنیا رفته‌اند. برای همین در حزب جمهوری‌خواه به‌نسبت گذشته شاهد یک طیف جوان‌تر هستیم. جامعه آمریکا به‌لحاظ تغییرات اجتماعی که تجربه کرده است به‌خصوص بعد از دهه 90 و به‌طور مشخص از زمان بحران مالی سال 2008 به بعد که وضعیت طبقه متوسط به‌شدت افت کرد، آمادگی زیادی برای صداهای تغییر دارد .

باراک اوباما رئیس‌جمهور سابق آمریکا در سال 2008 با توجه به همین شرایط با شعار تغییر وارد انتخابات شد. در سال 2016 یکی از مهم‌ترین دلایل موفقیت ترامپ و توجه بخشی از جامعه آمریکا به او این بود که ترامپ خودش را یک ضدسیستم معرفی کرده و صحبت از تغییرات بنیادین و گسترده در سیاست‌های سیستم می‌کرد. این اتفاق باعث شد مشخص شود کسانی که صحبت‌های رادیکال می‌کنند و رفتار رادیکال از خود نشان می‌دهند امکان بالاآمدن و رشد سریع در حزب جمهوری‌خواه را دارند. البته دموکرات‌ها نیز کم‌وبیش چنین وضعیتی دارند با این تفاوت که این پدیده با مقداری تاخیر در این حزب اتفاق خواهد افتاد.

درحال حاضر که جو بایدن نماینده دموکرات‌ها برای انتخابات 2020 است اگر در انتخابات رای بیاورد تبدیل به پیرترین رئیس‌جمهور آمریکا خواهد شد. این مساله نشان می‌دهد حزب دموکرات به بن‌بست رسیده است و چاره‌ای برای اینکه این افراد کنار بروند و افراد جدیدی جای اینها را بگیرند وجود ندارد. سنت پختگی که طی 30-20 سال گذشته بین حاکمان آمریکایی و در سطوح ارشد سیاستمداران وجود داشت درحال تغییر است. سطح اختلافات هم به‌گونه‌ای شده که شاید آن آرامش سنتی زیاد جواب ندهد. نمونه‌اش در همین مناظرات انتخاباتی قابل مشاهده بود که دو طرف درحال گرفتن سبقت از یکدیگر برای استفاده از الفاظ زشت و رکیک بودند و سعی می‌کردند سخنان هم را قطع کرده و بی‌نظمی ایجاد کنند. تلاش نامزدهای اصلی انتخابات برای نشان دادن رفتارهای پرخاشگرایانه‌تر در سنت اجتماعی آمریکایی‌ها از گذشته بوده اما الان به‌لحاظ شرایط اجتماعی اتفاقا پتانسیل جذب رای بیشتری دارد. به همین دلیل نشان دادن چنین رفتارهایی مورد درخواست بیشتر افراد جامعه آمریکاست و سیاستمداران نیز برای تبلیغ و نشان دادن شایستگی خود دست به رفتارهای پرخاشگرایانه می‌زنند.

دموکرات‌ها درصورت تشدید اوضاع اراده‌ای برای عدم ورود به درگیری‌های خیابانی و فیزیکی خواهند داشت؟ آیا شواهدی مبنی‌بر انگیزه‌های رادیکال میان حزب دموکرات وجود دارد؟

به‌نظر می‌رسد درصورتی که انتخابات وارد بحران شود، دموکرات‌ها قصد کوتاه آمدن ندارند. درست برخلاف سال 2000 که اعتراضاتی را صورت دادند اما دوام نداشت. این دفعه چند تن از چهره‌های مشهور دموکرات اعلام کرده‌اند قصد کوتاه آمدن ندارند و دربرابر ترامپ خواهند ایستاد. از طرف دیگر ترامپ کسی نیست که به‌راحتی تسلیم شود. درصورت نزدیک بودن آرا بعید است ترامپ به‌راحتی تسلیم شده و قدرت را واگذار کند. ساختار سیاسی و انتخاباتی آمریکا بسیار پیچیده و قدیمی است و امکان دستکاری، تقلب و حتی جدا از اینها امکان اینکه کسی واقعا در انتخابات پیروز شده ولی به‌لحاظ قانونی رئیس‌جمهور نشود وجود دارد. این مساله وجود دارد مانند سال 2000 یا 2016 نامزدی آرای مردمی بیشتری به‌دست آورد اما آرای الکترالش از رقیب کمتر شود.

سیستم انتخاباتی آمریکا حتی این قابلیت را دارد که کسی درصورت دستیابی به اکثریت آرای الکترال نتواند به ریاست‌جمهوری دست یابد. به همین دلیل اگر واقعا نیت جدی ازسوی فردی مثل ترامپ برای ماندن در قدرت وجود داشته باشد آمریکا با یک چالش جدی مواجه می‌شود. بنده تصورم این است که اگر فاصله آرا در انتخابات نزدیک باشد و اختلافات نیز پابرجا بمانند نه جمهوری‌خواهان و نه دموکرات‌ها قصدی برای کوتاه آمدن ندارند و چالشی جدی ممکن است آمریکا را فرا بگیرد. در اینجاست که نقش قدرت‌های پشت‌پرده اهمیت می‌یابد که چقدر می‌توانند شرایط را کنترل کرده و قصد دارند جامعه را به‌کدام سمت هدایت کنند.

نپذیرفتن نتایج انتخابات و درگیری‌های خیابانی چه تبعاتی می‌تواند برای آمریکا داشته باشد؟

اگر جامعه آمریکا واقعا بخواهد به‌سمت ناآرامی اجتماعی پیش برود و نظم در آن به‌هم بخورد قطعا در کاهش قدرت نرم آمریکا و تصویر آمریکا در دنیا بسیار موثر خواهد بود. به‌سبب نوع چینش قدرت و اینکه قدرت در آمریکا بسیار متکثر است حداقل در شرایط فعلی احتمال اینکه این اعتراضات به تغییر بنیادی منجر شود بسیار بعید است اما می‌توان انتظار داشت در ماه‌های آتی شاهد یک‌رشته اعتراضات دامنه‌دار اجتماعی و سیاسی باشیم. اگر کاندیدایی نخواهد نتیجه انتخابات را بپذیرد و در قدرت نیز حضور نداشته باشد شاید نتواند اقدامات زیادی ترتیب دهد اما اگر ترامپ انتخابات را ببازد و نخواهد آن را قبول کند آنجاست که نقش ساختارهای واقعی قدرت، مانند ارتش و سازمان‌های اطلاعاتی مشخص می‌شود. اگر فاصله قابل‌توجه باشد، بنده فکر نمی‌کنم آن ساختارها اصلا تمایلی به‌شدت یافتن درگیری‌ها داشته باشند و در این صورت از رئیس‌جمهور دفاع نکرده و احتمالا ترامپ مجبور است قدرت را ترک کند اما اگر فاصله کم باشد واقعا نمی‌شود گفت این ساختار به‌کدام سمت می‌رود. اگرچه بنده فکر می‌کنم ساختارهای اصلی قدرت در آمریکا همه تمام تلاش‌شان را می‌کنند که از بحران جلوگیری کنند.

یک تفاوت آمریکا با دیگر نقاط دنیا که چنین شرایطی را تجربه کرده‌اند، این است که در اکثر کشورهایی که دچار آشوب شده‌اند ایالات متحده یا دیگر قدرت‌های خارجی اعمال نفوذ کرده‌اند تا شرایط را به‌نفع منافع خود مدیریت کنند. اما در آمریکا این‌گونه نیست و به‌دلیل قدرت این کشور احتمال اینکه بقیه کشورها بتوانند دخالت موثری در انتخابات آمریکا و حوادث پس از آن داشته باشند، کم است. اگر قدرتی جهانی توانایی و شرایط دخالت و تحریم داخلی در آمریکا را دارا می‌بود به‌دلیل وضعیت اجتماعی آمریکا امکان مدیریت این کشور وجود نداشت.

انتخابات آمریکا آیا برای کشورهای دیگر فرصت است؟

شرایط انتخابات آمریکا دو فرصت خوب دارد. نخست آنکه ما از زبان کاندیداها، واقعیات جامعه آمریکا را به‌لحاظ سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و امنیتی می‌شنویم زیرا در انتخابات برای اینکه رای مردم را جذب کنند مجبورند از واقعیات صحبت کنند. این شرایط یک فرصت خیلی خوب برای فهم آن چیزی است که در داخل جامعه آمریکا اتفاق می‌افتد. مسائلی که زیر پوست جامعه آمریکاست، همین چیزی‌هایی است که کاندیداهای ریاست‌جمهوری بیان می‌کنند. خیلی سال‌ها تلاش شده با استفاده از امکانات مختلف، تصویر دیگری از آمریکا ساخته شود اما واقعیت جامعه آمریکا همین چیزی است که همه در مناظرات و درگیری‌های انتخاباتی درحال مشاهده آن هستند. این جامعه اصولا پرخاشگری و خشونت را دوست دارد و به همین دلیل سنبل‌های سیاسی آمریکایی به این سمت حرکت می‌کنند. به‌هرحال انتخابات فرصت خوبی برای شناخت واقعیات آمریکاست. باید به این مساله هم توجه کرد که در انتخابات آمریکا درباره مسائل ایران نیز بحث می‌شود. یکی از جاهایی که به‌صورت واقعی حتی با دانش کم می‌توان فهمید که سیاستمداران احزاب مختلف آمریکا تفکر متفاوتی راجع به ایران و منافع مردم ایران ندارند، همین انتخابات آمریکاست. اگر روی صحبت‌ها، شعارها و برنامه‌هایی که برای آینده اعلام می‌شود، دقتی بشود تقریبا دو کاندیدا تفاوت چندانی در رویکردشان نسبت به ایران ندارند و شاید این درس خوبی برای ما باشد که سیاست خودمان را امیدوارانه و به‌صورت نادرست متکی به یک کاندیدا یا یک جریان خاص و وابسته به انتخابات آمریکا نکنیم.

* نویسنده: محمد تقی‌زاده‌بجند، روزنامه‌نگار

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰