«فرهیختگان» گزارش می‌دهد
آیا مردم باور می‌کنند که اصلاح‌طلبان از دولت جدا شده‌اند و نقشی در ناکارآمدی‌های آن ندارند؟ پاسخ اولیه در انتخابات مجلس داده شده، باید منتظر انتخابات ریاست‌جمهوری در خردادماه آینده بود.
  • ۱۳۹۹-۰۷-۱۲ - ۰۰:۵۵
  • 00
«فرهیختگان» گزارش می‌دهد
طلاق مصلحتی اصلاح‌طلبان از دولت به عشق انتخابات ۱۴۰۰
طلاق مصلحتی اصلاح‌طلبان از دولت به عشق انتخابات ۱۴۰۰

به گزارش «فرهیختگان»، درگیری سیاسی میان اصلاح‌طلبان و دولت دوباره به یکی از بحث‌های سیاسی رسانه‌ها بدل شده و تک‌وپاتک‌های آنها از گفت‌وگوهای حاشیه جلسات هیات دولت تا شبکه‌های اجتماعی را دربرگرفته است. محمود واعظی، رئیس‌دفتر رئیس‌جمهور چهارشنبه گذشته در حاشیه جلسه هیات دولت در جمع خبرنگاران به انتقادات برخی اصلاح‌طلبان از دولت واکنش نشان داد و گفت: «در میان اصلاح‌طلبان یک نظر خاص وجود ندارد و دیدگاه‌ها متفاوت است. از اصلاح‌طلبان وزیر و استاندار در دولت وجود دارد و اگر آنها منتقد هستند، به رفقای خودشان هم انتقاد باید بکنند. ولی حداقل مراعات حال رفقای خود را بکنند.» در پاسخ به این اظهارنظر، جمعی از اصلاح‌طلبان این بار مستقیما رئیس دفتر رئیس‌جمهور را مورد انتقاد قرار دادند و از اقدامات و تصمیمات وی چه در عرصه امور اجرایی و چه مسائل سیاسی گلایه کردند. برای مثال جواد امام از اعضای بنیاد باران در توئیتی خطاب به واعظی نوشت: «جنابعالی کاری بوده که علیه اصلاح‌طلبان خصوصا در دوره مسئولیت دفتر رئیس‌جمهور نکرده باشید؟ متاسفانه اصلاح‌طلبان امروز هزینه حضور افرادی چون شما را در دولت مورد حمایت‌شان پرداخت می‌کنند. به جای پاسخگو بودن طلبکار هم شده‌اید؟» این رفت‌وبرگشت‌ها در رسانه‌های داخلی و خارجی بازتاب زیادی داشت و حتی به تیتر اول برخی تبدیل شد. این البته اولین باری نیست که واعظی و اصلاح‌طلبان وارد یک جدال لفظی می‌شوند، چراکه پیش از این نیز چندین بار این جدال به رسانه‌ها کشیده شده بود و حتی در یکی دو مقطع در سطحی گسترده‌تر به حذف چند وزیر از دولت انجامید.

ائتلاف با اصلاح‌طلبان، آری یا خیر؟

برای نمونه در پاییز و زمستان سال 97 و دقیقا زمانی که چالش‌های دولت درحال جدی شدن و فراگیری بود، این درگیری که بیشتر رنگ و بوی سیاسی داشت حسابی در رسانه‌ها خبرساز شد چنانکه واعظی برخی اصلاح‌طلبان را تندرو خواند و رسما از آنها برائت جست. آن روزها سعید حجاریان از فعالان اصلاح‌طلب با انتقادهای تند و تیز از حسن روحانی گفته بود: «رئیس‌جمهور به وعده‌های خود عمل نکرد و نه از اصلاح‌طلبان که او از خودش عبور کرده است.» بلافاصله پس از این اظهارنظر، محمود واعظی، رئیس دفتر روحانی وارد میدان شد و گفت: «اینکه ما در سال ۹۶ با گروهی (اصلاح‌طلبان) نشسته باشیم و با هم چیزی را به‌عنوان ائتلاف امضا کرده باشیم خیر، نه در سال ۹۲ این کار را کرده‌ایم و نه در سال ۹۶.» این اظهارنظر آن روز آتش درگیری‌ها را زیاد کرد و باعث واکنش جمعی از اصلاح‌طلبان شد. برای مثال آن روز محمدعلی ابطحی، رئیس دفتر وقت محمد خاتمی در دولت اصلاحات در واکنش به حرف‌های واعظی در توئیتر نوشت: «به نمک‌نشناسی کاری ندارم، ولی قربان دهنت آقای واعظی. اصلا همه رأی مال خود آقای روحانی بوده، همه افتخارات دولت و رئیسش هم مال خودتان، قبول؟» آن ایام این کشمکش‌ها ادامه داشت تا آنجایی که واعظی پا را فراتر هم گذاشت و جمعی از اصلاح‌طلبان که منتقد او بودند را تندرو خواند و گفت: «موضوع درباره انتقادهای افراد تندروی اصلاح‌طلب به دولت بود که من گفتم که ما هم اصولگرای تندرو داریم که به ما انتقاد می‌کنند و هم اصلاح‌طلبان تندرو داریم که به ما انتقاد دارند و ما هیچ‌گاه با این جماعت ائتلاف نکردیم و الان هم همین را می‌گویم، بنابراین نه با اصولگرای تند و نه با اصلاح‌طلب تند هیچ ائتلافی نداشتیم.» او البته از اصل ماجرا کوتاه نیامد و تاکید کرد که «ائتلاف در ادبیات سیاسی به این معنی است که ما بنشینیم قول و قرار بگذاریم که دولت را چطوری تشکیل بدهیم، چند نفر از این طرف و چند نفر از آن طرف در دولت باشند. چه‌مقدار سهم وزیر و چه‌مقدار سهم استاندار دارند، پس ما چنین ائتلافی با هیچ گروهی ازجمله اصلاح‌طلبان نداشتیم.» این اظهارنظر همان ایام باعث شد اصلاح‌طلبان که به تدریج درحال جدا کردن حساب خود از دولت بودند، در این مسیر با شدت بیشتری حرکت کنند، هرچند اعضای مهمی از دولت متعلق به احزاب اصلاح‌طلب بودند و طبعا نمی‌توانستند به کلی این رشته را پاره کنند و به مردم بگویند که جزئی از دولت نیستند.

ریشه ماجرا کجاست؟

اگر کمی با دقت نگاه کنیم خواهیم دید که درگیری اصلاح‌طلبان با دولت حسن روحانی حداقل دو بخش مهم دارد، بخش اول درگیری که جزئی و گذرا بود و بر سر تقسیم پست‌ها و سمت‌ها صورت گرفت و دقیقا از فردای پیروزی در انتخابات 96 آغاز شد و در طول تابستان به اوج خود رسید و البته برای چند ماهی تداوم هم داشت و بخش دوم پس از آن زمانی که ناکارآمدی روحانی به صورت محسوسی به چشم آمد آغاز شد و تا همین امروز هم ادامه دارد.

اتاق اجاره‌ای را چه کسی منفجر کرد؟

برای توضیح اینکه ریشه ماجرا از کجاست و چرا درگیری میان دولت و اصلاح‌طلبان به این شکل تداوم دارد باید از چندسال قبل‌تر شروع کنیم، نه از انتخابات 96. در جریان انتخابات سال 92، یک ائتلاف تاکتیکی میان اصلاح‌طلبان و حسن روحانی شکل گرفت، میان گروهی که سبدی از رای مردمی را داشت ولی گزینه رای‌آور در میدان رقابت نداشت با کسی که توانسته بود در میدان رقابت حضور یابد ولی فاقد بدنه رای لازم برای پیروزی بود. در آن سال روحانی از یک‌سو گمان می‌کرد با استفاده از رای اصلاح‌طلبان می‌تواند وارد قدرت شود و همان ایده گشایش در سیاست خارجی مشکلات را رفع و رجوع کند و به یک شخصیت ماندگار در صحنه سیاسی کشور بدل شود و از سوی دیگر اصلاح‌طلبان که چند سالی بود به علت اقدامات‌شان در سال 88 از قدرت دور شده بودند، فرصت را غنیمت می‌دیدند تا دولت روحانی را اتاق اجاره‌ای فرض کنند و مدتی بعد به مدد این کمک قابل توجه بتوانند دوباره در دایره فعالان سیاسی نرمال در کشور فعالیت کنند و امکان حضور در قدرت را بیابند. خب این ائتلاف در آن سال نتیجه داد و بعد از آن هم در انتخابات سال 94 و 96 تکرار شد و هم قدرت در تیم روحانی ایجاد و تثبیت شد و هم اصلاح‌طلبان توانستند به این شکل از رکود خارج شوند. نیمه اول این همکاری یا بهتر بگوییم ائتلاف، تا انتخابات 96 بود و برای هر دو سود‌های قابل توجهی هم در پی داشت، نیمه دوم اما شرایط متفاوت از قبل شد و این ائتلاف عاقبت به خیر نشد.

بخش اول آن درگیری که در سطور بالا ذکر شد، یک درگیری نسبتا کوتاه‌مدت بود، هرچند این چالش خود به‌عنوان یک نقطه شروع مهم برای چالش میان دو سر ائتلاف قابل شناسایی است.

انتخابات 96، رقیب تحمیلی و پاتک روحانی

اصلاح‌طلبان که با همان استراتژی قبلی نسبت با روحانی در تعامل بودند، تلاش کردند در کنار روحانی یک نامزد آزمایشی را وارد رقابت کنند تا هم حامی رئیس دولت یازدهم در جریان برگزاری مناظرات باشد، هم در عرصه عمومی شناخته شده و به اصطلاح برای 1400 از 96 در نمک خوابانده شده باشد. پس از تلاش‌ها و فشارهای سنگین سیاسی و رسانه‌ای، چند روز مانده به انتخابات ریاست‌جمهوری دوازدهم، اصلاح‌طلبانی چون موسوی‌لاری و حسین کمالی با حضور در جلسه‌ای، حسن روحانی را مجاب کردند که کاندیداتوری اسحاق جهانگیری را بپذیرد و قبول کند او به‌عنوان کاندیدای پوششی وارد میدان شود. این اتفاق هرچند در جریان رقابت برای دولت و اصلاح‌طلبان نتیجه بخش بود، اما فردای انتخابات برای همکاری آنها به یک تهدید تبدیل شد. حسن روحانی و تیم اعتدال و توسعه که یاران قدیمی او به حساب می‌آمدند از این حضور به‌شدت احساس نگرانی کردند و پس از پیروزی به سرعت، نقطه تمرکز قدرت در دولت را در دفتر رئیس‌جمهور و با محوریت سیدمحمود واعظی قرار دادند، به این صورت که معاون اول از تصمیم‌گیری‌های اصلی کنار گذاشته شد و حتی چینش کابینه با هماهنگی رئیس دولت و رئیس دفترش انجام گرفت. این وضعیت که به هیچ عنوان برای اصلاح‌طلبان قابل پیش‌بینی نبود، آنها را شوکه و صدای اعتراض‌شان را بلند کرد. ابتدا شایعه کنار گذاشتن اسحاق جهانگیری داغ شد و بعد با شدت گرفتن انتقادها کار به جایی رسید که جهانگیری شخصا در گفت‌وگو با سالنامه شرق تمام اخبار 6 ماه گذشته را تایید کرد و گفت که در چینش کابینه نقشی نداشته است و بعدا در همایشی از محدود شدن خود سخن گفت و ابراز کرد که حتی منشی دفترش را هم نمی‌تواند عوض کند.

این درگیری که حدود یک سال پابرجا بود و به‌عنوان مهم‌ترین چالش درونی دولت به حساب می‌آمد، آنقدر پیش رفت که پای کلیت دو حزب کارگزاران و اعتدال – توسعه را هم به میدان بازکرد و آنها مشغول صدور بیانیه‌های سیاسی- رسانه‌ای علیه یکدیگر شدند.

از یک‌سو کارگزارانی‌ها واعظی و نوبخت را تصمیم‌گیر اصلی و موجب ناکارآمدی دولت می‌دانستند و می‌گفتند: «دولت فاقد استراتژی اقتصادی است و کابینه روحانی مجمع بروکرات‌های بی‌انگیزه است» و از سوی دیگر اعتدال و توسعه‌ای‌ها به ساز ناکوک جهانگیری و دیگر وزرا و مدیران اصلاح‌طلب دولت اعتراض داشتند و حتی در پاسخ به بیانیه کارگزارانی‌ها نوشتند که این جماعت کارخانه تخریب علیه دولت به راه انداخته‌اند.

این وضعیت هرچند برای چندین ماه تداوم داشت ولی هیچ‌گاه به صورتی جدی بروز نکرد چراکه اصلاح‌طلبان و دولت سود ماندن با یکدیگر را همچنان بیشتر از مضرات ائتلاف می‌دانستند.

فرمان عبور از روحانی چه زمانی صادر شد

چالش اصلی اما به فاصله 6 ماه بعد از انتخابات سال 96 بروز کرد. در زمستان 96 که برخی اعتراضات بروز کرد و زمینه اغتشاش را فراهم نمود، همه فهمیدند که عملکرد روحانی چه زمینه‌ای را در کشور ایجاد کرده و ممکن است چه تبعاتی در پی داشته باشد. اگر خاطرتان باشد در نورز 97 که دولت در خواب عیدانه به سر می‌برد نرخ ارز ناگهان جهش کرد و بعد وقتی در اردیبهشت‌ماه آمریکا از توافق خارج شد، سیر نزول دولت هم شدت گرفت. با عیان شدن ناتوانی‌های دولت در اداره مناسب کشور، اصلاح‌طلبان هم که سرنوشت خود را به حسن روحانی گره زده بودند، به تدریج تصمیم گرفتند که سفره خود را جدا کنند تا شاید ناکارآمدی دولت بیشتر از اینها به پای آنها نوشته نشود و بدنه آنها ریزش نکند، به‌خصوص اینکه فراکسیون امید در مجلس هم ناکارمدی جدی از خود نشان داده بود و زمینه این ریزش بیشتر از هر زمان دیگری فراهم بود.

در تابستان 97 انتقادات اصلاح‌طلبان از دولت اوج گرفت برای مثال علی شکوری‌راد در اظهارنظری با حمله به حزب اعتدال و توسعه که دبیرکلی آن را محمدباقر نوبخت برعهده گرفته بود، گفت: «من در انتخابات 92 حزب اعتدال و توسعه را نمی‌شناختم که چه کسانی هستند. بعد از برگزاری انتخابات و اینکه آقای روحانی رئیس‌جمهور شد، مشاهده کردیم که یک حزب به ایشان وصل است. بعد هم آن حزب خود را پیروز انتخابات تلقی کرد و انتخابات به نفع آن حزب مصادره شد.»

در همین شرایط ناگهان رئیس دولت اصلاحات لب به انتقاد از دولت گشود و به اصطلاح فرمان عبور از حسن روحانی را صادر کرد و همین هم زمینه‌ساز تعمیق چالش‌ها و درگیری‌ها میان دولت و اصلاح‌طلبان بود. در چنین شرایطی درگیری سیاسی – اجرایی فراگیر‌تر از همیشه از درون تا بیرون کابینه را فراگرفت، از یک‌سو چالش جهانگیری- واعظی به دیگران هم سرایت کرد و کم‌کم دوقطبی‌هایی چون ربیعی- قاضی‌زاده را هم پدید آورد و باعث شد افرادی چون ربیعی از دولت خارج شوند و از سوی دیگر اصلاح‌طلبان در بیرون از دولت با وجود اینکه بخش عمده‌ای از دولت را در اختیار داشتند و هنوز وزرا و استاندارهایشان درون دولت بودند، مسیر جدایی در پیش گرفتند و به انتقادات گسترده‌ای از روحانی و کابینه او پرداختند. برای نمونه در شهریور 97 و در جلسه استیضاح وزیر اقتصاد، الیاس حضرتی از فعالان اصلاح‌طلب در نطقی تندوتیز دولت را مورد خطاب قرار داد و به عملکرد آن اعتراض شدیدی کرد.

این وضعیت البته با تشدید ناکارآمدی و اقدامات عجیب‌وغریب دولت چون ماجرای افزایش ناگهانی نرخ سوخت در کشور در آبان‌ماه گذشته تداوم یافت و به تدریج این انتقادها هفتگی و روزانه شد و حالا اصلاح‌طلبان که خود هم نقش موثری در پیروزی و تشکیل دولت داشتند و هم بخش مهمی از دولت را همچنان دراختیار دارند، منتقد عملکرد روحانی شده‌اند و امیدوارند که بتوانند این بار از مسیر جدایی از روحانی بدنه ریزش یافته خود را جمع‌وجور کرده و خود را بازسازی کنند، امری که البته به این سادگی‌ها نیست و اساسا امروز یک سوال مهم این است که آیا مردم باور می‌کنند که اصلاح‌طلبان از دولت جدا شده‌اند و نقشی در ناکارآمدی‌های آن ندارند؟ پاسخ اولیه در انتخابات مجلس داده شده، باید منتظر انتخابات ریاست‌جمهوری در خردادماه آینده بود.

 

خبر مرتبط:

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰