• تقویم روزنامه فرهیختگان ۱۳۹۹-۱۱-۰۵ - ۱۱:۰۹
  • نظرات روزنامه فرهیختگان۰
  • 0
  • 0
رضا توکلی در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:

ما سلبریتی نیستیم

بازیگر سینما و تلویزیون به تصور غلطی که عده محدودی از سلبریتی‌ها نسبت به کلیت جامعه هنرپیشه‌ها ایجاد کرده‌اند، اشاره کرد و گفت: «در خیابان به هنرمندان می‌گویند، سلبریتی‌ها مالیات خود را پرداخت کنید. لازم است این تفکیک برای مردم جا بیفتد. سلبریتی‌هایی هستند که ثروتمند هستند ولی تعداد این افراد به یک درصد هم نمی‌رسد.

ما سلبریتی نیستیم

  به گزارش «فرهیختگان»، رضا توکلی، هنرپیشه تئاتر، سینما و تلویزیون ایران درباره حضور هنرمندان در تبلیغات بازرگانی گفت: «اگر چنین چیزهایی از هنرمندان می‌بینیم، برای این است که چاره‌ای ندارند. هنرمندان خوبی داریم که وجود آنها وقف مردم شده است. ولیکن هنوز از نظر معیشتی مشکل دارند. از سوی دیگر بسیاری از هنرپیشه‌ها هستند که بدون پشتوانه و سابقه‌ای و با داشتن چند نمونه‌کار طنز آیتمی، الان تبلیغات می‌گیرند و 5 میلیارد تومان دریافت می‌کنند.»

توکلی در ادامه با اشاره به اینکه درآمدهای سرشار و امکانات ویژه تنها در اختیار عده کمی از بازیگران است گفت: «کنتراست عجیبی بین هنرمندان اتفاق افتاده است و سطح زندگی‌ها تفاوت دارد. یک هنرپیشه در ایران، در 40 سالگی بازنشسته می‌شود ولی کسانی هم کار می‌کنند که آنها را نمی‌شناسیم. الان آقای پورعرب را برای بازی در یکی دو سکانس دعوت می‌کنند. نه‌فقط ایشان که بسیاری از هنرمندان این چنین هستند اما هنرپیشه تازه از راه رسیده، آلبالو و گیلاس می‌چیند! چه کسانی پشت این افراد هستند؟ علنی و عملی دیدم چه کسانی پشت پرده هستند و اندازه و ظرفیت این افراد چیست.»

این هنرپیشه در ادامه با تشریح بیشتر درخصوص وضعی که موجب حضور هنرمندان پیشکسوت در تبلیغات بازرگانی می‌شود، گفت: «هنرمندان قدیمی کارهای مناسبتی در تلویزیون و سینما داشتند. الان رابطه و بده‌بستان است. به نظر من یک‌سری زد و بند اتفاق می‌افتد و از احوال آنها مشخص است. وقتی هنرمندی را اسم می‌برید که اصالت فرهنگی دارد و به لحاظ معلومات و اطلاعات فرهنگی غنی است، مطمئنا مورد علاقه مردم هم هست. حتی اگر در شرایط بد اقتصادی باشد باید ظاهر خود را برای مردم حفظ کند. عده محدودی به این افراد لقب سلبریتی داده‌اند. همه مردم می‌دانند این افراد چه کسانی هستند و چه حمایتی می‌شوند و از سوی چه کسانی آمده‌اند. مردم هم کاری نمی‌توانند انجام دهند و مجبور هستند کارهای این افراد را تماشا کنند. عده محدودی از بازیگران که سلبریتی هستند حمایت می‌شوند و توجه‌ای به عده دیگر نمی‌شود که باید زندگی آنها نیز بگذرد و مشکل مالی نداشته باشند و وقتی این بازیگر کار تبلیغی انجام می‌دهد همگی به او خرده می‌گیرند. بانک‌ها و کارخانه‌ها را تعطیل کردند. استثمار از این شیوه علنی‌تر نمی‌شود. تولید ما تعطیل شده و همانند تولید فیلم انحصاری شده است. یک‌سری افراد در این 8 سال چه اقداماتی انجام دادند؟ برای هنرمندان در این دولت چه کاری انجام شد؟»

وی در ادامه افزود: «قدیمی‌های ما کجا هستند؟ هنرمندان تحصیلکرده ما کجا هستند؟ دل مردم می‌سوزد وقتی از سوی فلان مسئول، بازیگر به فلان سریال معرفی می‌شود. تهیه‌کننده و کارگردان در این شرایط چه کار کنند؟ آنها می‌خواهند فیلم خود را بسازند. به دلیل اینکه هنرمندان و بازیگران سازماندهی درستی ندارند و هر کسی می‌آید و می‌رود، در نتیجه بسیاری از هنرمندان ما به سمت تبلیغات می‌روند. بسیاری از بازیگران که فوق‌العاده هستند یکباره بازنشسته می‌شوند و کارها به سمتی می‌رود که از این افراد استفاده نمی‌شود. اخیرا رابرت دنیرو فیلمی بازی کرده که «جنگ با پدربزرگ» نام دارد. به دوستان گفتم اگر رابرت دنیرو در ایران بود نهایتا می‌توانست نقش پدرشوهر کسی را بازی کند، به او 4 سکانس می‌دادند که بگویند هست. این واقعیت است. در هند هم اولویت مردم سینماست، چون تزریق روابط فرهنگی را از طریق هنر هفتم می‌توانند داشته باشند. چرا سینمای ما بی‌دروپیکر شده است؟ عملکرد وزیر فرهنگ و ارشاد را بررسی کنید که چه اقداماتی انجام داد؟ 4 مجوز فیلم دادن کاری دارد؟ 8-7 سخنرانی کردن عملکرد محسوب می‌شود؟ باید ببینید چه کسانی تحصیل کرده‌اند، چه کسانی سینه‌سوخته این عرصه هستند و چه کسانی تفکر و خلاقیت دارند؟ باید این افراد را در میدان بیاورید. وظیفه وزیر این است.»

توکلی در ادامه به تصور غلطی که عده محدودی از سلبریتی‌ها نسبت به کلیت جامعه هنرپیشه‌ها ایجاد کرده‌اند، اشاره کرد و ادامه داد: «در خیابان به هنرمندان می‌گویند، سلبریتی‌ها مالیات خود را پرداخت کنید. حتی صفر کشکولی می‌گفت که چنین چیزی به او گفته‌اند. لازم است این تفکیک برای مردم جا بیفتد. سلبریتی‌هایی هستند که ثروتمند هستند ولی تعداد این افراد به یک درصد هم نمی‌رسد که در یک تشکیلات رابطه‌محور، از یک جاهایی از سیستم دولتی حمایت می‌شوند.»

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰

یادداشتهای روزنامه فرهیختگانیادداشت

مصطفی قاسمیان، خبرنگار:

یک درامدی خوب و تماشاگرپسند

اهل ملت عشق باش؛

عشق و دیگر هیچ...

آقای کارگردان! چه داری می‌کنی با خودت؟!

آنتی ‌کانسپچوآل آرت ترک و کُرک و پَر ریخته حسن فتحی

مریم فضائلی، خبرنگار:

چشم‌هایمان گناه داشتند!

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

رویاهای شخصی‌ات را نفروش!

سریال پرطرفدار «حشاشین» چه می‌گوید؛

علیه شیعه یا علیه اخوان؟

راضیه مهرابی‌کوشکی، عضو هیات‌‌علمی پژوهشکده مطالعات فناوری:

فیلم «اوپنهایمر» به مثابه یک متن سیاستی

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

از شما بعید بود آقای جیرانی

ایمان‌ عظیمی، خبرنگار:

دیکته نانوشته غلط ندارد

درباره هزینه‌ای که می‌شد صرف «هفت سر اژدها» نشود؛

چرخ را از نو اختراع نکنیم

فرزاد حسنی بعد از سال‌ها، به قاب تلویزیون آمد؛

بازگشت امیدوارکننده

در نقد بهره کشی «علی ضیا» از شهرت؛

از موج ابتذال پیاده شو

محمد زعیم‌زاده، سردبیر فرهیختگان:

در عصر پساواقعیت به احمد خطر حرجی نیست اما...

سیامک خاجی، دبیر گروه ورزش:

برای خداحافظی زود بود آقای جملات قصار!

محمدرضا ولی‌زاده، فرهیختگان آنلاین:

عجایب آماری دیدم در این دشت!

محمدامین نوروزی، مستندساز:

از این طرف که منم راه کاروان باز است...

فاطمه دیندار، خبرنگار:

برای درخشش سیمرغ‌های بلورین

محمد زعیم‌زاده، سردبیر؛

کدام سینما؟کدام نقد؟

حامد عسکری، شاعر و نویسنده:

فیلم دیدن با چشم‌های تار...

چهل و دومین جشنواره فیلم فجر؛

چند نقد بر فیلم سینمایی «آپاراتچی»

«صبحانه با زرافه‌ها»؛

یک وس اندرسون ایرانی تمام‌عیار

ویژه‌نامه جشنواره فیلم فجر؛

«صبحانه با زرافه‌ها»؛ معنازدایی از جهان

«صبحانه با زرافه‌‌ها»؛

تهش هیچی نیست، پس لذت ببر!

درباره فیلم جدید سروش صحت؛

قرار صبحانه با خودمان

هومن جعفری، خبرنگار:

مردی که سازش نمی‌کرد

در روزگار بی‌مایگی حضور قاف غنیمتی است؛

برای «قاف» و عمو اکبر

تولد قاف به میزبانی اکبر نبوی با همکاری «فرهیختگان»؛

«قاف» نمی‌خواهد متکلم‌ وحده باشد

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ؛

هنوزم نقش بازی می کنی آقای فرخ نژاد؟

نگاهی به اشعار منسوب به حضرت زهرا(س)

سوگوار غم‌های بعد از رفتن پدر

محمدصالح سلطانی، خبرنگار:

کنسرت‌نمایش «کلنل»؛ قصه‌ تنهایی

گرم و سرد روزگار بر من تاثیری ندارد؛

امضای خون بر برف