سارا طاهری، خبرنگار گروه دانشگاه: «تولید بافت آلوگرافت انسانی» و «افتتاح مجتمع فولاد مکران» دو خبر جدید است که در حوزه فناوری و نوآوری دانشگاه آزاد باید منتظر شنیدنشان باشیم. اتفاقاتی که مجید مشکینی، معاون تحقیقات، فناوری و نوآوری دانشگاه در گفتوگو با «فرهیختگان» از آن خبر داد. تجربیات وی در حوزه علم و فناوری باعث شده مسیر بهتری برای تحقق اهداف دانشگاه در این حوزه طراحی شود. او حالا بیشتر از دوسال است که در این معاونت حضور دارد و در همین مدت بسیاری از اقدامات جدید را پایهریزی کرده و تلاش دارد پروژههای ناتمام را نیز به اتمام برساند. یکی از این پروژهها فولاد مکران است که دانشگاه سالها پیش روی آن سرمایهگذاری کرده بود اما افتتاح آن هر بار به دلایلی بهتأخیر میافتاد، اما اکنون قرار است تا بازه زمانی خرداد یا تیر سال آینده، بهعنوان نخستین و بزرگترین پروژه دانشگاه به بهرهبرداری برسد. دومین پروژه نیز تولید بافت آلوگرافت انسانی است تا کشورمان بهعنوان نخستین کشور اسلامی به این موفقیت دست پیدا کند. قرار است نسخهای از این کارخانه در کشورهای اندونزی، چین یا هند احداث شود. گفتوگوی ما با معاون تحقیقات، فناوری و نوآوری دانشگاه در سه بخش خلاصه شد؛ بحث شبکهای شدن دانشگاه، عصر امید ارومیه و جزئیات تولید بافت آلوگرافت انسانی و پروژه مجتمع فولاد مکران که خواندن آن خالی از لطف نیست.
مدتی است دانشگاه آزاد رویکرد جدیدی را در پیش گرفته و بهسمت شبکهای شدن حرکت میکند. لطفاً در ارتباط با این رویکرد جدید و شبکهای شدن دانشگاه توضیح دهید که مشخصاً چه تغییراتی قرار است رخ دهد؟
خصوصیت شبکهای شدن «یدالله معالجماعه» بوده [دست خدا با جماعت است.] هرجا آدمها دور همدیگر جمع و کمک حال ما میشوند، سینرژی [همافزایی] ایجاد میشود. من توانی دارم و شما هم توانی دارید؛ اگر توان ما روی همدیگر جمع شود، اثر جمعی ایجاد خواهد شد. اگر توان ما A باشد، سینرژی آن 2A نخواهد بود، بلکه چندین برابر میشود. هدف این است همافزایی ایجاد شود و اثر جمعی فعالیتهای ما افزایش یابد. بهواسطه جایگاهمان در دانشگاه آزاد، همه مراجعهها بهسمت ماست. در حال حاضر یکی از مزایای این رویکرد آن است که در رویدادهای دانشگاه آزاد، افراد مختلف؛ چه آنهایی که میخواهند سرمایه بپذیرند و چه کسانی که سرمایهگذاری کنند، بهواسطه جایگاه ما با یکدیگر آشنا میشوند. آنها بیرون از اینجا همدیگر را نمیشناسند، بهاینترتیب ما بهعنوان واسطه عمل و فضایی برای ارتباط مستقیم بین سرمایهگذاران و متقاضیان سرمایه ایجاد میکنیم.
برای پیشبرد پروژههای خوب دانشگاه که طی سالهای گذشته در رویدادهای مختلف ارائه و تأیید شدهاند، به بیش از دو تا سههزار میلیارد تومان سرمایه نیاز داریم. براساس آخرین جدول برنامهریزیها، حدود سههزار میلیارد تومان سرمایه برای اجرایی کردن این پروژهها اعتبار لازم داریم که در حال حاضر بهصورت نقد موجود نیست. در جریان برگزاری رویداد عصر امید در واحد ارومیه یکی از اعضای هیئتعلمی دانشگاه آزاد پیشنهاد کرد به هر مقدار سرمایهای که نیاز داریم، آماده همکاری است. با این اقدام، بدون اینکه او را از قبل بشناسیم، فرصت آشنایی با این استاد و قابلیتهایش فراهم شد. تصمیم گرفتیم از این پس پروژههایی را که نیاز به سرمایه دارند با همکاری او و از طریق شبکهای که در اختیار دارد، به سرمایهگذاران معرفی کنیم. به این ترتیب، پروژهها و سرمایهپذیران از یکسو و سرمایهگذاران از سوی دیگر به یکدیگر متصل خواهند شد. اینجا هم واسطه و هم شریک میشویم؛ این یک اثر شبکهای است.
اخیراً مشاهده کردهام افرادی به رویداد عصر امید آمدهاند که از تواناییها و ظرفیتهای دانشگاه آزاد اطلاعی ندارند. آنها تنها در زمینه تخصصی خود فعالیت میکنند و آگاهی کمی از دیگر فرصتها دارند. آخرین موردی که با آن مواجه شدم، خانم و آقایی بودند که در حوزه بذر فعالیت میکردند. زمانی که ظرفیتهای دانشگاه و دیگر امکانات بازار را برای آنها توضیح دادم، برایشان بسیار جالب بود، زیرا تنها به بازار محلی خود، در استان فارس فکر میکردند.
گفتم اگر بخواهید بازار خود را گسترش دهید، در مرحله اول میتوانید به استانهای همجوار بیندیشید، سپس کل کشور را در نظر بگیرید. چرا بازار خود را تنها به کشور خود محدود کردهاید؟ چرا به کشورهای همسایه، حتی همسایههای دورتر، فکر نمیکنید؟ چرا به رقابت با بازارهای جهانی نمیاندیشید؟ این صحبتها برای آنها بسیار جذاب بود. با وجود اینکه سهسال است در این حوزه فعالیت میکنند و سال گذشته حدود ۶ میلیارد تومان سود داشتهاند، هرگز به تسریع توسعه کسبوکارشان به این شکل فکر نکرده بودند.
این رویکرد شبکهای و اتصال اعضا باعث شد ایدهای جدید در ذهن آنها شکل بگیرد. وقتی پرسیدم برای این توسعه چه نیازهایی دارید؟ پاسخ دادند زمین میخواهد، آزمایشگاه میخواهد و همچنین وجه نیاز دارد. تا پیش از این، در موقعیتی شبکهای قرار نگرفته بودند و صرفاً بهعنوان یک عنصر تنها فعالیت میکردند. نهایتاً اگر سرمایهگذار پیدا کند یا درصورت تأیید پروژه، از صندوق پژوهش و فناوری دانشگاه یا صندوق شکوفایی و نوآوری وام دریافت کند. اگر همه کار توسعه را بخواهد تنها با وام انجام دهد، باز هم امکانپذیر نیست، زیرا حجم کار بسیار بزرگ میشود. نهادهای حمایتی مانند صندوقها ممکن است نتوانند از عهده تمام نیازها برآیند و حمایت لازم را ارائه دهند، بنابراین رویکرد ما این است که نیازها را به بخشهای کوچکتر تقسیم کنیم. برای مثال اگر فضا نیاز باشد، نیازی نیست خود فرد بهتنهایی آن را تأمین کند، ما میتوانیم با او شریک شویم و فضا را فراهم کنیم. اگر تجهیزات نیاز باشد، مشکلی نیست؛ تجهیزاتی را که در سیستم «ساها» موجودند جمعآوری و برای تأمین یک آزمایشگاه مناسب استفاده میکنیم. ممکن است که بگوییم نیازهای شما را فلان آزمایشگاه هم میتواند تأمین کند.
زمانی که یک فرد یا گروه وارد شبکه میشود، میتواند از امکانات و اجزای شبکه کمک بگیرد، همچنین شبکه نیز از فعالیتها و دستاوردهای او منتفع میشود. این یک سود دوطرفه، تعامل دوطرفه و ارتباط دوطرفه است که در برخی موارد حتی میتواند به همافزایی چندجانبه منجر شود. مفهوم شبکه دقیقاً همین است؛ استفاده بهینه از کوچکترین امکانات برای دستیابی به بیشترین بهرهوری. فقط اگر وارد شبکه شوند میتوانند متصل شوند. برای درک بهتر این موضوع، میتوان شبکه برق را مثال زد. اگر سیم برق خانهام را به شبکه سراسری متصل کنم، میتوانم از برق شبکه بهره ببرم و در عین حال، شبکه نیز از من بهرهمند میشود، زیرا برق تولیدی خود را میفروشد و درآمدزایی میکند. شبکه نیز بهدنبال بازار مشتری است و من بهدنبال رفع نیاز خودمم.
حال تصور کنید این شبکه تنها دوطرفه نبوده و هزارطرفه باشد، شبکهای مانند «دیجیکالا» را در نظر بگیرید. اگر من بخواهم به طور مثال یک رکوردر خریداری کنم، ممکن است دهها تأمینکننده یا فروشنده مختلف برای این محصول وجود داشته باشند. من بهترین گزینه را که از نظر کیفیت و قیمت مناسبتر است انتخاب میکنم. این تعامل چندجانبه دقیقاً همان مزیتی است که در شبکه رخ میدهد، بنابراین اگر بتوانیم امکانات و ظرفیتهای انسانی، مالی و فیزیکی را در قالب یک شبکه بهطور مؤثر به یکدیگر متصل کنیم، عملاً میتوانیم بستر لازم برای بهرهوری حداکثری را در دانشگاه فراهم آوریم و از این طریق به اهداف خود دستیابیم.
چه زمانی این اتفاق میافتد؟ نفع آن را هم هیئتعلمی، هم کارمند، هم فناور و هم نوآور میبرد و هم آزمایشگاهی که تا دیروز تجهیزاتش خاک میخورد، بدوناستفاده بود و عملاً سرمایهای معطل مانده بود. با بهرهبرداری از این تجهیزات، هم واحد مربوطه درآمد کسب میکند و هم افرادی که در سطح دانشگاه فعالند از آن بهرهمند میشوند. ما در دانشگاه بهدنبال شبکهسازی و افزایش بهرهوری و خروجی کارهایمانیم.
تنها به دانشگاه آزاد محدود نمیشویم. شبکه ما بخشی از جامعه است که در آن دانشجویان و پروژههای نوآورانه میتوانند ارزشافزوده ایجاد کنند. در این فرایند، ما وارد شبکههای دیگر میشویم یا آنها را به شبکه خود اضافه میکنیم. در هر صورت، این پیوندها میتواند کارایی بهتری برای دانشگاه و سایر مؤسسات و واحدها ایجاد کند.
بهتازگی در دانشگاه آزاد، چهار شبکه تخصصی ایجاد شده است. شبکههایی مانند امنیت غذایی و صنایع خلاق. حال این پرسش مطرح میشود که چرا این شبکهسازی در دانشگاه آزاد شکل گرفت و آیا بهجز این چهار شبکه، برنامههای دیگری در معاونت برای توسعه شبکهها وجود دارد؟
در پاسخ باید گفت ما هیچ محدودیتی در ایجاد شبکههای جدید نداریم. هر موضوعی که شناسایی شود و قابلیت ایجاد شبکه را داشته باشد، حتماً مورد پیگیری قرار خواهد گرفت، بهعنوان مثال در حوزه انرژی، درباره فراسودمندها، سلامت و امنیت غذایی میتوان صحبت کرد. سلامت و امنیت غذایی فقط شامل غذا نیست، بلکه داروها را هم دربرمیگیرد. شبکههای متنوعی میتوان ایجاد کرد. از دیدگاه من، زیستبوم نوآوری بهعنوان یک شبکه بزرگ دیده میشود که شامل تمام فناوریها و نوآوریهای موجود در کشور و جهان است. در دانشگاه آزاد، این زیستبوم به زیرشبکههای تخصصی تقسیم میشود؛ مانند انرژی، غذا، فراسودمندها، گیاهان دارویی، فناوری اطلاعات، هوش مصنوعی، حملونقل، نفت و گاز، پتروشیمی و... . هریک از این شبکهها میتوانند زیرشاخههای خاص خود را داشته باشند که بر حوزههای مشخصتر تمرکز دارند. برای مثال در حوزه نفت و گاز، بخشهایی مانند نفتکشها، اکتشاف، استخراج، صنایع بالادستی و پاییندستی وجود دارند. هریک از این بخشها میتوانند بهصورت تخصصیتر یا عامتر، شبکههایی را ایجاد کنند. هرچه این ساختارها به جزئیات بیشتری بپردازند، تخصصیتر میشوند و هرچه کلیتر باشند، عامتر خواهند بود. هرچه پایینتر میرویم تخصصیتر میشود و هرچه بالاتر میرویم عامتر میشود. این شبکهها میتوانند به توسعه و بهرهوری بیشتر کمک کنند. به نظر من، در مباحث شبکهای شدن هیچ محدودیتی وجود ندارد. آن چهار شبکه شاید در مرحله شروع قرار دارند. از دیدگاه من، این فرایند انتها ندارد.
در زمینه ارائه تسهیلات یا تدوین قوانین، بعد از طرح بحث شبکهای شدن، در معاونت شما تغییری ایجاد میشود؟
مطمئناً با تغییر ساختار و ارتقای آن، به همان نسبت و میزان مقررات و تنظیمات مربوطه نیز باید تغییر کنند. همانطور که نمیتوان چرخهای یک ماشین سواری را برای کامیون استفاده کرد، توسعه ساختارها نیز باید متناسب و متوازن باشد.
اولویتهای معاونت تحقیقات با توجه به بحث شبکهای شدن دچار تغییر میشوند؟
اولویتها را دو عامل مشخص میکند؛ نیازهای جامعه و نیازهای دانشگاه. این دو معمولاً همپوشانی قابلتوجهی با یکدیگر دارند، برای مثال اگر جامعه در آینده نزدیک یا میانمدت (10 تا 20 سال آینده) به رشتههای مهندسی نیاز داشته باشد، وظیفه دانشگاه این است که به این نیاز پاسخ دهد. درکنار این موضوع، فناوری و نوآوری نیز باید براساس این نیازها تنظیم شوند. در دانشگاه میتوان این اولویتها را به بخشهایی تقسیم کرد که نیازها، آنها را مشخص میکنند، مثلاً زمانهایی که کشور با تهدیدهایی روبهرو میشود، این تهدیدها میتوانند اولویتها را تغییر دهند. به یاد داریم زمانی تحریم بنزین مطرح شد و به همین دلیل، تولید بنزین به اولویت اول کشور در مباحث هیدروکربنی تبدیل شد. چنین نیازهایی- که ناشی از تهدیدهای بالقوهاند- تعیینکننده اولویتها خواهند بود. در دانشگاه آزاد، بالاترین اولویتها در چندسال اخیر، سلامت و امنیت غذایی بودهاند. امنیت غذایی و فراسودمندها بهدلیل اهمیتشان برای امنیت کشور، در جایگاه نخست قرار دارند و بهعنوان اولویت اصلی مطرح شدهاند. البته اولویت نخست امنیتی هم میتوانند باشند.
در معاونت نیز همین اولویت را پیگیری میکنید؟
در دانشگاه این اتفاق رخ داده است، زیرا چند عامل اصلی آن را موجب شدهاند؛ نخست، وجود امکانات بلااستفاده در این حوزه، ازجمله زمینهای کشاورزی و اعضای هیئتعلمی که بهدلیل کاهش تعداد دانشجویان، به اندازه کافی مشغول به کار نیستند و از آزادی عمل بیشتری برخوردارند. بهطور خاص، دانشگاه حدود چهارهزار هکتار زمین کشاورزی و باغ در اختیار دارد. جامعه هم بهدلیل داشتن بازار مناسب، ظرفیت قابلتوجهی دارد که در صورت تولید محصول میتواند آن را جذب کند.
در حال حاضر از حدود 65 مجوز مرتبط با سرای نوآوری و فناوری که صادر شده، ۲۵ مورد در همین حوزه فعالیت دارند؛ یعنی تقریباً ۵۰ درصد. البته چند سرای دیگر هم وجود دارند که غیرفعالند یا مجوز دارند و هنوز فعالیت خود را آغاز نکردهاند. علاوه بر اینها، بیشترین تعداد هیئتعاملیها در دانشگاه آزاد که مجوزهایش هم صادر شده، مربوط به امور کشاورزی، غذا و فراسودمندهاست. این مورد در سایر حوزههای صنعتی کمتر مشاهده میشود، ولی در کشاورزی بهوفور دیده میشود. دلیل این امر، تنوع بالای حوزه کشاورزی و بازار گسترده آن است که بههمراه تواناییهای موجود در دانشگاه آزاد، شرایط مناسبی را فراهم میآورد. همچنین راهاندازی پروژههای کشاورزی و غذایی به هزینه کمتری نیاز دارد، بهعنوان نمونه هزینههای مربوط به فعالیت در حوزه غذا و فراسودمندها، بهمراتب کمتر از هزینه تأسیس یک کارخانه صنعتی یا پلنت فولاد است. به همین دلیل، این پروژهها سریعتر قابلراهاندازیاند. در حال حاضر از لحاظ تعداد و نقاط کانونی، بیشترین مجوزهای صادرشده برای هیئتعاملیهای دانشگاه آزاد در همین حوزه کشاورزی و غذا بوده است.
رویداد عصر امید ارومیه را از نظر غذا و فراسودمندها چطور دیدید؟
اگرچه با تعداد زیادی از افراد حاضر در این رویداد صحبت نکردهام، اما عمق این رویداد نسبت به موارد قبلی بیشتر بوده است. فرصت مناسبی بود تا با افراد و شرکتهای حاضر به تفاهم، قرارداد، مشارکت یا حمایتی دست یابیم. براساس مشاهداتم از این رویداد، بهجز یک مورد، بقیه حدود 6 مورد قابلیت همکاری، حمایت و مشارکت با دانشگاه را دارند. این همکاریها نهتنها میتواند برای افراد و شرکتها، بلکه برای دانشگاه و کشور نیز سودمند باشد.
بهغیر از بحث شبکهسازی، خبر جدیدی از معاونت دارید؟
امیدوار بودم تا پایان سال، دو مجموعهای که دانشگاه از قبل روی آنها سرمایهگذاری کرده است، افتتاح شوند. البته این کار به دلایلی - که بخشی از آنها در اختیار ما نبود - تاکنون انجام نشده، اما فکر میکنم انشاءالله تا خرداد یا تیر سال آینده، این دو مجموعه خوب به بهرهبرداری برسند که به نظر من برای دانشگاه بسیار ارزشمند و مایه افتخار خواهد بود.
چه مجموعههاییاند؟
یکی از این مجموعهها بحث فولاد مکران است که بهزودی راهاندازی خواهد شد. اهمیت پروژه در این است؛ فولاد مکران نخستین پروژهای بود که دانشگاه روی آن سرمایهگذاری کرد. علیرغم اینکه قرار بود سه یا چهارسال پیش افتتاح شود، به دلایل مختلف بهتأخیر افتاد، اما اکنون بهعنوان نخستین و بزرگترین پروژه دانشگاه به بهرهبرداری میرسد. با افتتاح این پروژه، منابع مالی حاصل از آن، بخشی از نیازهای دانشگاه را تأمین خواهد کرد. همچنین مجوزی از دکتر طهرانچی گرفتهایم تا بخش قابلتوجهی از این منابع دوباره در مجموعههای دانشبنیان دانشگاه سرمایهگذاری شود. این منابع که ابتدا دچار کمبود بود، بهتدریج از محل درآمدهای پروژههای دانشبنیان نخست تأمین میشود و ما را قادر میسازد تا چندین پروژه دیگر را نیز با استفاده از این سرمایهگذاریها و خلق ثروت ارتقا دهیم. این امر هم تعداد پروژههای دانشبنیان دانشگاه را افزایش میدهد و هم سرعت اجرای آنها را بیشتر میکند.
این پروژه در انتهای کار «مجتمع» میشود؛ البته هنوز بهطور کامل مجتمع نشده است. در حال حاضر فاز اول آن کارخانهای فولاد با ظرفیت یکمیلیون و ۶۰۰ هزار تن در منطقه چابهار در دست اجراست. اخیراً با دوستان صحبت کردهام تا با خنکتر شدن هوا در جنوب کشور، بتوانیم در دیماه یک تور بازدید از این پروژه ترتیب دهیم. از رؤسایواحدهایی که در سال ۹۵ نخستین چراغ سرمایهگذاری را روشن کردند، بههمراه واحدهایی که هماکنون درحال سرمایهگذاریاند، دعوت میشود پروژههای خود را بهصورت عملی مشاهده کنند. تا چندماه دیگر، انشاءالله نتایج این سرمایهگذاریها و ریسکی که پذیرفتهاند بهبار مینشیند. امیدوارم یادم بماند تا در خدمت شما هم باشیم، حضور شما و کار روی بخش رسانهای این موضوع نیز ضرورت دارد. اگر این اتفاق بیفتد، بهزعم من سایر حرکتهای دانشبنیان ما با سرعت بسیار بیشتری پیش خواهد رفت. ضمن اینکه هرچه جلوتر میرویم و شبکه گسترش بیشتری مییابد، تعداد فرصتهایی که باید به آنها ورود کنیم بهصورت تصاعدی افزایش مییابد و به منابع مالی بیشتری نیز نیاز خواهد بود.
این زیستبوم رو به بلوغ است؛ از سال ۹۸ با حضور آقای دکتر طهرانچی آغاز به کار کرده و بهتدریج درحال بزرگتر، بالغتر، کاملتر، جامعتر و هدفمندتر شدن است.
دومین پروژه چیست؟
دومین پروژه، تولید بافت آلوگرافت انسانی است؛ هماکنون حدود ۵۰ درصد نیاز کشور از طریق واردات با ارز تأمین میشود. اگر این پروژه دانشبنیان بهثمر برسد، ضمن اینکه میتواند جایگاه کشور را ارتقا دهد، بهعنوان نخستین کشور اسلامی به این موفقیت دست خواهیم یافت. چون همانطور که مستحضرید، برای استفاده از بافتهای اهدایی نیاز است از بافت مسلمانان برای مسلمانان استفاده کنیم و بافت غیرمسلمانان تنها برای خودشان قابلاستفاده است. درنتیجه اگر این کار عملی شود، میتوانیم علاوهبر تأمین نیاز داخلی، این فناوری را به کشورهای اسلامی دیگر نیز صادر کنیم. هماکنون درنظر داریم نسخهای از این کارخانه را در کشورهای اندونزی، چین یا هند احداث کنیم و همچنین امکان استفاده از بافتهای غیرمسلمانان را برای غیرمسلمانان فراهم کنیم. این پروژه، افزون بر رفع نیاز داخلی میتواند جایگاه و نفوذ خوبی را برای دانشگاه و کشور بهارمغان آورد. عملاً از ظرفیتهای انسانی، امکانات فیزیکی و منابع مالی موجود بهدرستی استفاده میکنیم. اگر کشور بخواهد قوی شود و رفاه را برای مردم خود فراهم کند، چارهای ندارد جز اینکه بهسمت تولید حرکت کند. تولید نیز زمانی میتواند موفق باشد و با محصولات سایر کشورها رقابت کند که از درصد دانش برتری بهرهمند باشد. تمامی این موارد بهسمت دانشبنیانها هدایت میشود.
زمانی که بتوانیم نهال امید را- که رهبر انقلاب نیز بهطور مکرر در سخنرانیهایشان به آن اشاره میکنند- در دل جوانانی که امروز دیدم و با دو نفر از آنان صحبت کردم، بکاریم و راهنماییشان کنیم، قطعاً جوانان ما یک سروگردن از جوانان کشورهای دیگر بالاتر خواهند بود. من پنج سال و نیم خارج از کشور زندگی کردهام و با اطمینان کامل عرض میکنم، نه بهخاطر اینکه ایرانیام، بلکه بهدلیل واقعیتی که تجربه کردهام و نیازی به اغراق در آن نمیبینم، اگر بتوانیم این زیستبوم را تقویت کنیم و زیستبوم علم و فناوری کشور را ارتقا دهیم، یقیناً بهدنبال آن، شاهد رفاه، خلق ثروت و جایگاه برتر جمهوری اسلامی و مردم ایران خواهیم بود.