فرهیختگان: 70 جلد کتابی که بعد از تسخیر لانه جاسوسی به دست دانشجوها رسید، تنها اطلاعاتی نبود که از جاسوسی آمریکاییها در ایران منتشر شده بود. بعدها چند نفر از افسران سیا هم اطلاعاتی ذیل این سندها منتشر کردند. نکته مهم اما این بود همچنان سندهایی وجود داشتند که به فراخور زمان منتشر نشدند و متقابلاً آمریکاییها هم از آنها حرفی نزدند. واقعیت این است که به خاطر ادبیات اسناد و ویژگی آنها، کمتر کسی برای مطالعه سراغ آنها میرفت. در این مدت اما خلأ وجود یک روایت دقیق و البته جذاب و روایی از اسناد لانه جاسوسی که مخاطب عادی هم آن را درک کند، احساس میشد. کتاب «ایستگاه خیابان روزولت» در این چهارچوب، گامی مهم برای ارائه روایت دقیق و خوانا از اسناد لانه جاسوسی برداشته است. امری که رهبر انقلاب در متن تقریظ خود در مورد این کتاب نیز به آن اشاره کردند و نوشتند: «این گزارشی متقن و پرفایده از یک حادثه مهم در تاریخ انقلاب یعنی تسخیر لانه جاسوسی در سال 58 است. این کتاب پرکننده یکی از خلأهای رسانهای و تبلیغاتی ماست.»
از نیفتادن در دام تله روایی تا تبدیل اسناد کدگذاریشده به روایتهایی قابلفهم
در اتفاقات و وقایع تاریخی معاصر که عموماً بعد از انقلاب روی دادهاند، روایتهای مشهوری وجود دارند که نگاهی به اسناد آن و بررسی جزئیاتش نشان میدهد روایت چندان دقیق نبوده و با واقعیت ماجرا تفاوتهایی دارد، اتفاقی که کار نویسنده را برای روایت تاریخی از ماجرا سخت میکند. موضوعی که محمد محبوبی، نویسنده کتاب ایستگاه خیابان روزولت در صحبتهای خود در مراسم رونمایی رهبر انقلاب از تقریظ بر کتاب به آن اشاره میکند. مسئله دیگر این است که عموماً اسناد و اطلاعاتی که درمورد لانه جاسوسی وجود دارند، کدگذاری شدهاند، ادبیات خاصی دارند و همهفهم نیستند، کار سخت نویسنده تبدیل این اسناد به متن روایی و جهت دادن به آن برای رساندن مطلب به مخاطب است، موضوعی که نویسنده به آن اشاره و تأکید کرد که در رجوع به اسناد، موردتوجه قرار میگیرد. محمد محبوبی اشاره کرد برای نوشتن این کتاب در مدتزمان یک سال و چند ماه بیشتر، 45 منبع انگلیسی و 40 منبع فارسی را موردبررسی قرار داده است. نویسنده در ادامه نیز به این موضوع اشاره کرد که برای نیفتادن در دام تلههای روایی، عموماً همه روایتهای دوطرف درمورد رویدادها و اتفاقات بررسی شده تا اطلاعات دقیقی از رویدادها ارائه کند. محبوبی در ادامه به این موضوع اشاره کرد که روایتهایی که با آنها مواجه میشد، لزوماً واقعی نیستند و مهندسیشدهاند و گفت: «در کتاب خاطرات آقای هوارد هات اولین کفیل سیا در ایران بعد از پیروزی انقلاب، وقتی گزارش اقداماتشان را در ایران میخوانید، گزارش مهندسیشده برمبنای اسناد منتشرشده دانشجویان خط امام است، یعنی اطلاعات بیشتری به شما نمیدهد و تنها یک قرائت آمریکایی از اسناد ارائه میکند.»
ایستگاه خیابان روزولت گامی در راستای استراتژی بازدارندگی فعال
تأکید بر این گزاره که ما در جنگ روایتها نقص داریم، بارها موردتوجه رهبر انقلاب قرار گرفته است، خصوصاً زمانی که پای ارائه روایتی از وقایع انقلاب در میان باشد. رهبر انقلاب این بار نیز در تقریظی که بر کتاب ایستگاه خیابان روزولت نوشتهاند، به این موضوع اشاره کردهاند: «این کتاب پرکننده یکی از خلأهای رسانهای و تبلیغاتی ماست. ما به جنگ روایتها در پیکارهای جهانی، توجه لازم را نکردیم و دشمنان و بدخواهان ما از غفلت ما بهره برده و بسیاری از وقایع را وارونه نشان دادند.» حسین محمدی، معاون دفتر رهبر انقلاب در بخشی از صحبتهای خود در مراسم رونمایی تقریظ رهبر انقلاب به این موضوع اشاره کرد که «استراتژی ما بازدارندگی فعال است؛ چراکه نه میخواهیم به سمت تسلیم برویم و نه به سمت جنگ.» وی به این موضوع اشاره کرد که اولین مؤلفه استراتژی بازدارندگی فعال، این است که بتواند سرمایه اجتماعی را حفظ و تقویت کند. معاون دفتر رهبر انقلاب گفت انتشار این کتاب گام مؤثری در راستای تحقق این امر است. محمدی در میانه جلسه روایتی هم از ماجرای پیام امام بعد از تسخیر سفارت ارائه داد و افزود: «امام این پیغام را دادند و گفتند به اینها بگویید خوب جایی را گرفتهاید، محکم نگه دارید. درواقع ما تصمیم یک برنامه سهروزه را داشتیم که اسناد را جمعآوری کنیم، بیرون ببریم و به راه دادن شاه به آمریکا اعتراض کنیم و بگوییم اموال باید برگردند... امام این برنامه را به انقلاب دوم تبدیل کرد.»
باید تلاشها برای ارائه تصویر سیاه از ایران را به هم بریزیم
عباس سلیمینمین، پژوهشگر تاریخ در این مراسم به روایت غلط برخی مقامات آمریکایی و صهیونیستی وقت اشاره و ماجرای خروج مستشاران آمریکایی و صهیونیستی را به نقل از دو نفر روایت کرد و گفت: «وقتی روایت رئیس شعبه منطقهای موساد در تهران را میخوانید، او میگوید تمام نیروهای اسرائیلی در جایی جمع شدیم، بعد از انقلاب در ایران مانده بودیم و با دولت موقت تماس گرفتیم و گفتیم که میخواهیم در ایران بمانیم اما گفتند باید بروید، ما شرایط خروج شما از ایران را فراهم خواهیم کرد. در فرودگاه دیدیم همه آمده بودند. دیدیم همهمهای ایجاد شد. متوجه شدیم آقای بهشتی آمده برای اینکه نظارت کند که کسی تعرضی به مستشاران آمریکایی و صهیونیستها نکند. این روایت در صحنه است. چند دهه بعد رونن برگمن (در کتاب «نبرد مخفی علیه ایران») نوشت اگر مردم ایران میفهمیدند ما اسرائیلی هستیم، ما را تکهتکه میکردند و به خلبان گفتیم که مبادا بگویید ما کجایی هستیم و یک تصویر کاملاً متفاوت از ایران ارائه میدهد.» سلیمینمین به این موضوع اشاره کرد که تلاش آنها برای ارائه تصویری غیرواقعی و تیره از ایران است. سلیمینمین البته نقدی هم به فضای دانشگاهی وارد کرد و گفت در فضای آکادمیک نیز این تصویر وجود دارد. سلیمینمین در این جلسه گریزی به سندی زد که امیرانتظام در جلسه دادگاه خود به آن اشاره میکند و گفت: «امیرانتظام سندی را از مشاجره ابراهیم یزدی با کاردار سفارت آمریکا در بحث دخالت آمریکا در فتنهانگیزیها و مسلح کردن اشرار در کردستان ایران منتشر میکند. این تنها سندی است که امیرانتظام آن را تأیید میکند. جزئیات این سند به این موضوع اشاره دارد که ابراهیم یزدی به کاردار سفارت آمریکا تشر میزند که شما آنها را مسلح میکنید. بر این اساس آنچه گفته میشود مناقشه بین ایران و آمریکا از تسخیر سفارت رقم خورده، ادعای باطلی است.»