فرهیختگان: بیستوهشتمین نشست از سلسلهنشستهای «دانشگاه؛ خانه گفتوگو» با موضوع «هماندیشی پیرامون خیزش جدید علمی» هفته گذشته با حضور جمعی از اعضای هیئتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی بهصورت حضوری و مجازی برگزار شد و اساتید دانشگاه به ارائه دیدگاههای خود در این زمینه پرداختند. «فرهیختگان» بخشهایی از این نشست را در ادامه منتشر میکند.
فضای پرسشگری باید باز شود
محمد شریفانی، مسئول نهاد نمایندگی مقاممعظمرهبری دانشگاه آزاد: به دنبال فرمایش مقاممعظمرهبری پیرامون خیزش جدید علمی و دستور ریاست محترم دانشگاه جلسهای با اساتید دانشگاه داشتیم و حاصل آن گفتوگوها 16 نکته شد که در اختیار دوستان قرار خواهم داد.
پس از جلسه، از هوش مصنوعی در این موضوع سوال کردیم که بیش از 40-30 نکته را بیان کرد. راه خیزش علمی جدید آشنایی با این دنیای جدید است. چند مورد را بخوانم: ترویج فرهنگ پرسشگری و کنجکاوی، تسهیل همکاریهای بینرشتهای، توسعه فناوری علمی، حمایت از شرکتهای دانشبنیان، ترویج فرهنگ کارآفرینی، ارتباط موثر با جامعه، ترویج علم در رسانهها، برگزاری رویدادهای علمی مردمی، حمایت از رسانههای علمی، توجه به چالشهای جهانی، مقابله با تغییرات اقلیمی، توسعه فناوریهای پزشکی، حل مسائل اجتماعی. درنهایت میگوید برای ایجاد یک خیزش علمی پایدار نیازمند سیاستگذارانی هستیم که به اهمیت علم و فناوری آگاه باشند و از آن حمایت کنند. دانشگاهها بهعنوان موتور محرک نوآوری عمل کنند. صنعت به دنبال همکاری با دانشگاه و مراکز تحقیقاتی باشد و جامعه به علم و فناوری اعتماد داشته باشد و از آن حمایت کند.
خیلی خلاصه باب دیگری را باز میکنم. شما داستان عنوان بصری را شنیدید. پیرمردی 94 ساله بود که 2 سال شاگردی مالک بنانس پیشوای مذهب مالکی را کرده بود. این فرد نزد امام صادق(ع) رفت و گفت میخواهم از شما چیزی بیاموزم. امام نیز به او فرمودند، هم من تحت نظر حکومت هستم و هم اوقاتی برای ذکر و... دارم. مزاحم من نشو. او به کنار قبر پیامبر رفت، دو رکعت نماز خواند. به پیامبر متوسل شد و از ایشان خواست تا کاری کند دل امام صادق نسبت به او نرم شود. میخواهم بگویم این روند شاگردی و استادی مورد غفلت قرار گرفته و کسی توجه چندانی به آن نمیکند. دوباره خود را به حضرت صادق رساند. حضرت به او فرمودند: «فَقَالَ یا أَبَا عَبْدِ الله لَیسَ الْعِلْمُ بِالتَّعَلُّمِ» همه درس به خواندن نیست؛ «إِنَّمَا هوَ نُورٌ یقَعُ فِی قَلْبِ مَنْ یرِیدُ الله تَبَارَک وَ تَعَالَى آن یبْدِیه» حقیقت علم نور است که خداوند این نور را در قلب کسانی که میخواهند هدایت شوند قرار میدهد. بعد به او فرمودند: «َإِنْ أَرَدْتَ الْعِلْمَ فَاطْلُبْ أَوَّلًا مِنْ نَفْسِک حَقِیقَةَ الْعُبُودِیةِ وَ اطْلُبِ الْعِلْمَ بِاسْتِعْمَالِه وَ اسْتَفْهمِ الله یفَهمْک» اگر میخواهی به علم و به حرف جدیدی برسی، برو بندگی خدا کن. حقیقت بندگی را درک کن. هم ملاصدرای شیرازی و هم بانوی امین اصفهانی کتابهایی تحت عنوان الهامات قلبیه دارند. شهید طهرانیمقدم در جایی گفته بود کشف جدیدی که کردم از راه توسل به امام رضا(ع) بود. بزرگان ما که در مسائل علمی به مشکل برخورد میکردند به خدای متعال متوسل میشوند. اخلاق و معنویت جایش در دانشگاه خالی است. شاید اگر این باب باز شود، خیزش جدیدی یا فهم جدیدی اتفاق بیفتد.
امام به سه مسئله اشاره دارد که عبارت است از: اول بنده شو «فَاطْلُبْ أَوَّلًا مِنْ نَفْسِک حَقِیقَةَ الْعُبُودِیةِ» روی خودت کار کن؛ بحث تربیت و تهذیب. دوم «اطْلُبِ الْعِلْمَ بِاسْتِعْمَالِه» علم را به کار بینداز. هم هوش مصنوعی و هم اساتید گفتند دانشگاه و جامعه به کاردان ماهر احتیاج دارند نه به دکتر و مهندس کمتجربه. هر علمی که در میدان کار از علم نظر به علم عمل کشیده شود، این علم موثر است. سومین نکته «اسْتَفْهمِ الله» از خدا طلب فهم کن. «یفَهمْک الله» خدا خیلی چیزها را به تو میفهماند. این حدیث طولانی را بسیاری از بزرگان بهعنوان دستورالعمل اخلاقی به شاگردان خود توصیه میکردند. آخر حدیث حضرت بصری را به 9 مورد نصیحت میکنند و توصیه میکند این حدیث برای کسانی است که میخواهند در مسیر خدا قرار بگیرند: «لِمُرِیدِی الطَّرِیقِ إِلَی الله» از آن 9 نصیحت، سه نصیحت در حوزه ریاضت، سه مورد دیگر در حوزه حلم و سه مورد آخر در بحث علم است. در حوزه ریاضت به این موضوع اشاره دارند هر چیزی که دلت میخواهد نخور؛ جلوی شکمت را بگیر! بزرگان اینجور میگفتند که بعضا جلوی فهم آدم گرفته میشود، به خاطر چیزهایی است که میخورد. دوم تا گرسنه شدی نخور و سوم نان حلال بخور. چند آیه در قرآن داریم که «مِنَ الطَّیبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا» تا نان پاک نخوری به عمل صالح نمیرسی. بعد حضرت میفرمایند حرام خواری چقدر بر فکر تاثیر میگذارد. تربیت نفس و توصیه به این نکته که از دعا و نصیحت فاصله نگیر در حوزه حلم مطرح میشود. آن سه نکتهای که در حوزه علم است: « فَاسْأَلِ الْعُلَمَاءَ مَا جَهلْتَ» باب پرسشگری را باز کن و سوال کن. فضای پرسشگری باید باز شود؛ سوال نمیکنیم که افراد را در تله بیندازیم سوال میکنیم تا متوجه شویم. دوم از خود رای دست بردار. «إِیاک آن تَعْمَلَ بِرَأْیک» به قول امروزیها اگر به نظریهای رسیدهای از خودت حرفی نزن. به قول امام از فتوا دادن پرهیز کن. فرمودند همانطور که از گرگ فرار میکنی از فتوا نیز فرار کن. این خلاصه فرمایش امام صادق(ع) بهعنوان بصری بود.
خیزش جدید علمی باید از وجود استاد آغاز شود
معصومه رشاد عضو هیئتعلمی دانشگاه آزاد واحد رودهن:
در موضوع خیزش جدید علمی کشور، مخاطبان هم دانشپژوهان و دانشجویان هستند و هم اساتید و صاحبان فن و مسئولان. یک مفهوم بسیار انتزاعی در قالب موارد خاص. وقتی به خیزش علمی اشاره میکنیم از رتبه دانشگاهی، رتبه اساتید، از درک معلومات و حسنیات یک استاد دانشگاه صحبت میکنیم که بر سر کلاس حضور دارد. خیزش جدید علمی ابتدا از وجود خود استاد باید آغاز شود. زمانی که ساختارهای معناسازی و ساختارهای بیناذهانی مشترک را از این خیزش جدید علمی در مجامع علمی سراغ میگیریم حتما باید به روز و نو باشیم. هوش مصنوعی یک بحث جدید است ولی اساتید کمتر به این بحث توجه و کمتر این خیزش را ایجاد میکنند که آن را فراگیرند و از آن استفاده کنند. چرا؟ چون استاد دانشگاه علاوهبر مسائل تدریس، دغدغههای دیگری نیز دارد. یکسری دغدغههای مالی برای اساتید وجود دارد یا برخی دیگر دغدغهها و مسئولیت اجرایی دارند. این خیزش را از وجود خود استاد شروع کنیم. معنا گرفتن ساختارهای بیناذهانی را از اساتید شروع کنیم و در کنار اساتید دانشگاه دانشپژوهان و مسئولان کشور باید این خیزش جدید علمی را معنا کنند. باید زیرساختهای ساختارهای هویتی تکوینی و تعاملی را مشخص کنیم و ببینیم آیا بحث خیزش علمی به معنا خاص است یا عام؟ اگر در بحث خاص است چه بعدهایی دارد؟ مراکز علمی که وابسته به آنها هستیم این خیزش را برای ما چگونه معنا میکنند؟ دورههای آموزشی، دورههای ضمنخدمت، دورههای ضیافت، آیا این دورهها معناهای ساختارهای بیناذهانی بین اساتید ایجاد میکند؟ این خیزش را تبدیل به گفتمان کنیم. اگر خیزش بوده، این خیزش جدید چه معنایی دارد؟ و اگر در گذشته بوده معنای جدید آن چیست؟ ابتدا از اساتید شروع کنیم و بعد در سطح مسئولان اجرایی کشور این خیزش باید معنی شود. امروز وظیفه ما اساتید خطیر شده و ما مورد سوال قرار میگیریم. دانشجویان ما در فضای مجازی و بهروزند. اگر به روز نباشیم مطمئنا جایگاه علمی و رستهای که مقاممعظمرهبری و مراجع علمی آن را عنوان میکنند، نخواهیم داشت.
باید تعریف مشخصی از خیزش داشته باشیم
بوذرجمهری عضو هیئتعلمی دانشگاه آزاد: باید آسیبشناسی کنیم، وقتی رهبری صحبتی را دارند در جهت آن حرکت میکنیم یا ضد آن حرکت میکنیم؟ درخصوص ارزیابی آیا اشتباه نمیکنیم که تعداد مقاله، تعداد مجله، تعداد دانشجویان و تعداد مراکز آموزشی را ملاک قرار میدهیم؟ چه کسی گفته اینها ملاکند؟ وقتی مجله تاسیس میشود هدف آن چیست؟ چرا میخواهد سردبیر شود؟ استادی ظرف 4 سال قریب به 15 مقاله نوشته بود. سوال شد که چگونه توانسته؟ فهمیدیم چون معاون پژوهشی بوده، سر گردنه نشسته و هرکسی که بودجهای چیزی میخواهد...! با این موارد که نمیتوانیم از خیزش علمی بگوییم. وقتی ما حس میکنیم نیاز به مقاله داریم برای ارتقایمان میرویم مجله درست میکنیم. اینکه خیزش نیست. ما باید تاثیرات مقالات و مجلات در مسائل جامعه را دنبال کنیم. ممکن است این مسئله به صنعت یا به فرهنگ مربوط شود. درواقع سازمانها و مراکز باید طرح مسئله کنند اما نمیکنند. در بحث خیزش باید تعریف داشته باشیم، ارزیابیهایمان اصولی باشد. مسائل کشور مطرح شود و به ازای این مسائل دانشجویان و دانشگاه طراحی کنند و نسبت به آن نظام آموزشی ایجاد کنند.
دانشگاهی که دانشجویش تشنه نباشد در توسعه نقشی ندارد
حسن بنیانیان، مشاور و دستیار امور فرهنگی رئیس دانشگاه آزاد: اول باید بابت وجود رهبرمان شکر کنیم، وجود چنین رهبری که مهمترین تاکیداتشان در مسئله علم است. این هم از برکت اسلام است که نشان میدهد ایشان مردمش را آگاه میخواهند و از شهوت دور و به دنیای انسانیت وارد کنند. اما چون ما به این مسائل عادت کردیم کمتر روی این موضوع تمرکز میکنیم. از اساتید میخواهیم این موضوع را مقاله کنند. مانند کسانی که در کنار دریا هستند قدر دریا را نمیدانند، درواقع درگیر نعمتهایی هستیم که کمتر به آنها توجه میکنیم. فهرست طولانی از عواملی که میتوان به خیزش علمی کمک کند را میتوان روی کاغذ آورد. برخی از شما چون با این مسئله درگیر نبودید، بهراحتی از کنار آن عبور میکنید. اقتصادمان برونزاست و بیش از 120 سال است که درآمدهای نفتی داریم. نفت برایمان نعمتهای زیادی داشته اما کمتر کسی به آسیبهای نفت توجه داشته است. راجع به آفتهای نفت در فرهنگ، اقتصاد، سیاست و مدیریتمان کار علمی زیادی نکردیم. این باب را باز کردم تا شما آن را تبدیل به رساله دکتری کنید. تصور کنید یک بچه 12 ساله که پدر بسیار ثروتمندی دارد و پدر تصادف میکند و برای این پسر قیمی میگذارند. این قیم برای اینکه خیال خود را راحت کند از همان 12 سالگی به بچه القا میکند که پدرت ارث زیادی برای تو گذاشته و تو دیگر مشکل کار نداری. این جملات در این سن با این بچه چه میکند؟ نفت در اقتصاد ما چنین نقشی ایفا میکند. هویدا، نخستوزیر وقت، سال 53 آمد در مجلس و کیفی در دستش گرفت و گفت ما آنقدر پول داریم که نمیدانیم چه کار کنیم. بعدها نیز در نظام جمهوری اسلامی ایران بارها دیدیم که بزرگانمان برای اینکه امیدواری به مردم بدهند فهرست طولانی از معادن نفت، گاز و اطلاعاتی درباره منابع مطرح میکنند. لایه اول اینکار ایجاد امیدواری است اما سلسله پیامدهایی هم دارد. این نفت و گاز تا به علم و خدمت و توسعه تبدیل شود مسیر طولانی از نیروی انسانی پرکار و منظم را طلب میکند. یکی از آثار درآمدهای نفتی بیتوجهی تمام مدیران اجرایی به نقش نیروی انسانی در سازمان خودشان بود. وقتی نیروی انسانی در سازمان اعم از بخش دولتی و خصوصی مورد توجه مدیران نبود، به سه متغیر علم، مهارت و فرهنگ آن هیچ توجهای نمیشود. اگر هم مدیری به آن توجه کند میخواهد با تجربههای شخصی مشکلات را حل کند نه اینکه به این بلوغ برسد که با توجه به اینکه مثلا روانشناسی صنعتی بلد نیست، به رئیس دانشگاهی مراجعه کند و از خود بخواهد اساتید او بیایند و مشکل او را حل کنند.
نفت به ما آسیبهای زیادی زده است، چه در مسائل سیاسی و چه در مسائل اقتصادی. شما اساتید وقتی 30 نفر دانشجو دارید، احتمالا 29 نفر از دانشجویان به دنبال مدرکند. با چنین دانشگاهی که توسعه اتفاق نمیافتاد. دانشگاهی که دانشجویش تشنه نیست، دانشجویی که سوال نمیکند که این علم مشکل کجا را حل میکند؟ رشته ایجاد میکنیم بدون اینکه نیازش را برآورد کنیم. بدون اینکه ببینیم آیا این رشته در این منطقه نیاز است یا نیست. کسی هم مطالبه نمیکند که چگونه و با کدام مبنای علمی به این رشته رسیدید. پول مفت نفت بسیاری از ایرادات ما را عادی کرده است.
این مسئله در رشتههای علوم انسانی پیچیدهتر است، چون نظریات علوم انسانی از غرب آمده و فرایند بومیسازی در ایران را طی نکرده است. فرایند بومیسازی زمانی است که استاندار یا وزیری یا سازمان بزرگی تقاضا کند و شما بخواهید با علم خود آن مشکل را حل کنید. آنجا با فرهنگ ایرانی در تعامل قرار میگیرید و میفهمید کجای این نظریه را باید تغییر دهید. فرایند بومیسازی آن در کاربردش شکل میگیرد. یکی از سازوکارهایی که باید روی آن فکر کرد، سازوکارهای نظارتی است. تا وزیر آموزشوپرورش، وزیر آموزش عالی، از ساختاری مستقل از وزارتخانه کارکردهای مدیریتیشان محک زده نشود، تقاضا برای علم پیدا نمیکنند. مثلا امامجمعه خوشفکری چند استاد را دعوت کند که به نمایندگی از مردم و با کمک اساتید بهترین مدارس دارای کارکرد فرهنگی و تربیتی را پیدا کند و از آنها تقدیر کند. یکسال بعد خواهید دید که این مدارس به دانشگاه میآیند و تقاضا شکل میگیرد. اگر مسئله خوب شناخته شود، راهحلهای مختلفی را هم میتوان برای آن ارائه کرد.
لزوم تقویت اطلاعرسانی وقایع علمی به استادان
رضا پرتوییزاده، عضو هیئتعلمی دانشگاه آزاد تهران شمال: درخصوص بحث خیزش علمی چند نکته فرعی مهم میخواهم مطرح کنم. در حال حاضر دانشجویان دکتری ما در مقطع کارشناسی همکاری دارند و در اتاق اساتید کنار ما مینشینند. این نکته مثبت است اما برخی اساتید درخصوص خروجی جلسات معتقدند اگر این دانشجوی دکتری خیلی هم باسواد باشد، مدیریت کلاس و هنر معلمی را ندارد. سال گذشته دوره مهارت آموزش تدریس بهعنوان یک دوره تصویب شد تا اساتید جدید پیش از حضور در کلاس این دوره را بگذرانند. خوب است قبل از حضور دانشجویان دکتری در کلاس بتوانیم این افت سطح تحصیلی را با آموزش همراه جذب جبران کنیم.
نکته بعدی؛ بهعنوان نماینده دانشگاه در چند کنفرانس و همایش بینالمللی شرکت داشتم. اطلاعرسانی همایشهای بینالمللی اینقدر قوی است که هنوز هم بعد از 20 سال ارتباط علمی آنها با من برقرار است و به اساتید اطلاعرسانی میکنند که در حوزه تخصصی خودتان میتوانید در همایشهای بعدی ما شرکت کنید. مقصود اهمیت ارتباط است که بعضی روانشناسان معتقدند ثروت اصلی همان ارتباط درست و صحیح است که ما در دانشگاههای خودمان خبرهای علمی به دستمان نمیرسد. اطلاعرسانی درخصوص وقایع و کنفرانسهای علمی برای ارتقای سطح اساتید یک ضرورت است.
مطلب بعدی، در حوزه کنفرانسهای بینالمللی دانشگاه آزاد میتواند سرآمد باشد. پیشنهاد من رشتههای میانرشتهای است. فرض بفرمایید دانشکده مهندسی و معماری و رشته مهندسی عمران درواحد علوموتحقیقات درسی را به عنوان حقوق ساخت دارد. این رشته به شدت به مطالب حقوقی نیاز دارد. پیشنهاد دادیم که رشتههای میانرشتهای را در دانشگاه آزاد فعال کنند. حالا که این اشتیاق وجود دارد بیاییم و برای کارشناسی ارشد رشته حقوق داوری تعریف کنیم. حوزه داوری به شدت در کشور نیاز است و رشتههای فنی و مهندسی به شدت در مسائل حقوقی ضعیفند؛ بنابراین جای چنین رشتهای در دانشگاه آزاد خالی است. کشورهای همسایه مانند ترکیه در این حوزه خیلی جلوتر از ما بوده و ما خیلی عقبیم.
خیزش جدید نیازمند جریانسازی شبکهسازی و فرهنگسازی است
طاهره زرنگار، عضو هیئتعلمی دانشگاه آزاد واحد پرند: خیزش جدید علمی نیازمند جریانسازی، شبکهسازی و فرهنگسازی است. فراهم ساختن زمینههای لازم برای میدانداری جوانان مؤمن، متعهد و انقلابی و گروههای مختلف مردمی به ویژه فرهیختگان و نخبگان علمی از طریق شبکهسازی و تشکیل تشکیلات منسجم فراگیر میسر و محقق میشود. من چهار مؤلفه را استخراج کردم. مؤلفه نخست، کارآمدسازی، شناسایی، رفع معایب، مسئولیتپذیری، انقلابیگری و مدیریت جهادی، فاسدستیزی و ولایتمداری است.
مؤلفه دوم کارسازی با شایستهسالاری و جوانگرایی، همچنین آموزش و تربیت و روزآمدسازی اطلاعات که در عصر اطلاعات اهمیت وجود دارد. مؤلفه سوم نظارت راهبردی و عملیاتی با رصد هوشمندانه، حمایت حکیمانه، نقد منصفانه و اقدام بههنگام است. مؤلفه چهارم هم پژوهش و مشاوره در حوزههای سیاسی و اجتماعی، فرهنگی و هنری، اقتصادی و صنعتی، دیپلماسی رسمی فعال، دیپلماسی عمومی و رسانهای و عملی جنگ روانی، قدرت نرم، جنگ نرم، شناسایی ایدهها و نظرات سازنده و انعکاس آن به مسئولان الزامات فعالیت تشکیلاتی است. دانشگاه خانه گفتوگو در گفتمانسازی قلمهای نوین و ارزشمند را ایجاد کرده است که میتواند در این زمینه مفید و مؤثر باشد.
کاهش رشد علمی عوامل درونی و بیرونی مختلفی دارد
محمدحسین احمدزاده فرد، عضو هیئتعلمی گروه معارف دانشگاه آزاد واحد رودهن: در شرایطی که در سالها و دهههای گذشته با توجه به تحریمها و مشکلات پیشرفت خوبی در زمینههای علمی داشتیم اما چرا این پیشرفت کند شده و به جای اینکه سیر صعودی داشته باشد سیر نزولی را طی میکند؟ این نکته قابل تأمل است که جمهوری اسلامی ایران که در شرایط سخت هم موتور علمی آن در دهههای گذشته متوقف و کند نشده بود و چند برابر میانگین جهانی در حال رشد و پیشرفت بوده و به مرتبههای 15 و 16 و حتی کمتر در جهان رسیده بود، چه اتفاقی افتاده است که در سالهای اخیر این سرعت کند و از اهداف دور مانده است. این موضوع بسیار مهم و قابل تأمل و برسی است. میتوان گفت در این زمینه عوامل بیرونی، درونی، تحریمها و حجم مختلف دشمنان بیتاثیر نبوده است. اما از عوامل درونی، کوتاهیها و سوءمدیریتها و عوامل نفوذی نیز نباید غافل شد، ازجمله بهکارگیری افراد غیرمسئول و ناتوان در اداره وزارتخانهها و نهادهای کشور به ویژه در مدیریتهای کلان، آموزش عالی، آموزشوپرورش و رسانهها. با توجه به شرایط جهان و کشور در تقابل فرهنگ غرب با فرهنگ اسلام ناب محمدی و ضرورت استقلال در همه ابعاد اداره کشور و ضرورت جهش علمی میبایست طوری برنامهریزی شود که همانگونه که در عرصههای نظامی و ساخت تجهیزات مورد نیاز به مراتب و مراحل قابلقبولی با شرایط تحریمها رسیدهایم در زمینههای دیگر علمی به ویژه عرصههای جدید علمی مورد نیاز کشور مثل علوم شناختی، نانو، تکنولوژیهای جدید فناوری اطلاعات و به ویژه در زمینههای علوم ارتباطی، امنیتی، آموزشی و مایحتاج کشور تلاش مضاعف با بهکارگیری افراد مومن انقلابی با روحیه جهادی در جهت رفع نیاز کشور صورت بگیرد تا زمینه استقلال کشور در همه عرصهها فراهم گردد و ایران بتواند با اهداف عالیه و آرمانی امام راحل و مقاممعظمرهبری و شهدای عزیزمان که تنها راه نجات است در منطقه و جهان با عزم راسخ پیش برود.
درخصوص جهش علمی از نظر کمی دانشگاه دولتی، آزاد، پیام نور و خصوصی کم نداریم؛ مانند دریایی میماند که سطح بسیار گستردهای دارد. درواقع این دریا عمق ندارد. در چنین دریایی که عمقی وجود ندارد نمیتوان انتظار رفتوآمد کشتیهای آنچنانی داشت. همانطور که نهنگها در دریاهای پهناور هستند علم نیز به چنین چیزی نیاز دارد. تا کی میخواهیم سر جوانان را با دانشگاه گرم کنیم در رشتهای که ضرورتی ندارد تحصیل کنند. اگر به دانشجو مدرکی دادیم و مهارتی نداشت و زمینه اشتغال برای او فراهم نبود، 4 سال عمر او را تلف کردهایم.
مجلس، دولت، صنعت و دانشگاه سر یک میز بنشینند
کریم زارع، معاون اسبق پارلمانی دانشگاه آزاد: افتخارم این است که از آبان سال 61 فعالیت اولین واحد دانشگاه آزاد استانی را آغاز کردیم. سؤالی مطرح شد که کجا بودیم، کجاییم و کجا میخواهیم برویم؟ چه کردیم؛ چه میکنیم و چه باید انجام دهیم؟ سال 81 مقاممعظمرهبری در جلسهای که بحث جنبش نرمافزاری را مطرح کردند من نیز این افتخار را داشتم و چنددقیقهای راجع به جنبش نرمافزاری صحبت کردم. دانشگاه آزاد مولود انقلاب است و در این راستا حرکت کرده است. بهعنوان کسی که از ابتدای تشکیل دانشگاه حضور داشتم، خوشحالم. واقعاً دانشگاهها و مدارس با دستخالی ایجاد شدند؛ این معجزه قرن ماست که باید از آن پاسداری کنیم.
جهشی که رهبری میفرمایند از جنس سینتیک و پویایی است. جهش، تغییرات نسبت به زمان است. 20 سال قبل، راجع به مقایسه عادت گذار بر حرکت جوهری سخنرانی داشتم. یکی از فرانسویها پرسید که ملاصدرا سینتیک میدانست؟ گفتم سینتیک 100 سال بیشتر نیست که مطرح شده اما ملاصدرا وقتی میگوید حرکت، حرکت دو نوع بیشتر نیست یا حرکت مکانیکی است، حرکت ماشین ماست یا حرکت نرمافزاری است که آقا اشاره کردند. فارسی لغت سینتیک همان جهش و جنبش است. چند کار است که پیشنهاد میکنم انجام دهیم؛ یکی نقاط زرین گذشته را بررسی و بهسوی جلو رفتن تقویت کنیم. پیشنهاد این است که جلساتی مشترک بین مجلس، دولت، صنعت و دانشگاه برگزار شود. پیشنهاد دیگر این است دانشجویانی که مقطع دکترا را به پایان رساندند در مقطع پسادکترا بپذیریم. این باعث شود بچههای دکترا بیکار نباشند، حتی صنایع میتوانند مالیات خود را در سطح کشور به پسادکترا اختصاص دهند.
پیشنهاد دیگر من این است که یک برنامه میانمدت، کوتاهمدت و درازمدت در این زمینه طراحی کنیم. ما در یک حالت گذاریایم. کشور نیز در حالت گذار است. دانشگاه آزاد نیز با ریاست دکتر طهرانچی میخواهد در راستای گام دوم انقلاب که مقاممعظمرهبری گفتند، حرکت جدیدی داشته باشد. من مطمئنم دولت، دانشگاه، مجلس و صنعت میتوانند نقش برجستهای ایفا کنند. خیلی از افراد نقش مجلس را در نظر نمیگیرند. جایی که باید کارکرد مجلس است. پیشنهاد بعدی من برای کسانی که از دانشگاه آزاد فارغالتحصیل شدهاند و الان مسئولیت دارند. فارغالتحصیلان کارآفرین را سالانه یکبار دورهم جمع کنیم یا حتی در این جلسات دعوت کنیم و انشاءالله دستبهدست هم بدهیم و بتوانیم کانونهای بزرگی را ایجاد کنیم و به بسیاری از اهداف برسیم.
پیگیری لازم برای دیپلماسی علمی قوی انجام شود
حمید آخرتدوست، عضو هیئتعلمی واحد تهران مرکزی: متأسفانه روی اساتیدی که در جهت کاهش اعتمادبهنفس و انگیزه دانشجویان قدم برمیدارند؛ هیچ نظارتی نمیشود. پیشنهاد من این است که دانشگاه برای این نوع اساتید که خوشبختانه بسیار کمند، جهت افزایش انگیزه و اعتمادبهنفس دورههای کوتاهمدت روانشناسی برگزار کند. سعی میکنیم سطح انرژی دانشجویان را بالا بیاوریم اما متأسفانه بعضی از اساتید این زحمات را به هدر میدهند. رهبر انقلاب فرمودند حرکت، حرکت جهادی است و در کار جهادی باید نظامی برخورد کرد، بنابراین جایی که در حرکت جهادی سربازی نافرمانی میکند باید حذف شود. من با صحبتهای آقای دکتر مخالفم که گفتند از 30 نفر، 29 نفر برای مدرک به دانشگاهها میآیند. در سالهایی که تجربهای دارم این مورد را ندیدم. کافی است آن روح اعتمادبهنفس و انرژی را در دانشجوها تقویت کنیم.
پیشنهادهای من در حوزه سیاستگذاری، اعتماد به جوانان است. دوستان ما جنگ را با فرماندهان جوان سپری کردیم. مورد دیگر این است که دورههای ارتباط با صنعت با سرعتی بیشتری برگزار و بر عملکرد مراکز رشد نظارت شود. برای یک دیپلماسی علمی قوی باید پیگیری انجام شود. دپیلماسی علمی شامل برگزاری همایشهای بینالمللی است. تا زمانی که اصطلاحاً با اساتید دیگر دانشگاههای داخلی و خارجی چایی نخوریم ارتباط خوب حفظ نمیشود. باید تبادل دانشجو بین اساتید و دانشگاههای داخل و خارج از کشور شکل بگیرد. ازنظر رسانههای ارتباطجمعی متأسفانه عملکرد رسانههای حوزه علمی بسیار ضعیف شده است. تا وقتی کسی که در فضای مجازی با یک ادا مطرح میشود دستاوردهای علمی اساتید کمتر مطرح و ستایش میشوند. این ضعف، ضعف خود ماست. توسعه علوم اجتماعی یکی دیگر از راهکارهاست.
در کشور دانشجوی قوی وجود دارد. دانشجویی که دنبال هدف باشد و به هدف آن پرداخته شود و آن هدف رشد داده شود؛ به نظرم حتماً برای او کار وجود دارد. لزوماً این مطرح نیست که مثلاً ما برای 30 دانشجوی فارغالتحصیل مدیریت صنعتی کار پیدا کنیم؛ خیر. اگر دانشجویان جزء رنک 3 نفر برتر باشند؛ مطمئناً میتوانند وارد زمینه کار شود. آخرین پیشنهادم در حوزه سیاستگذاری، قانونگذاری بسیار سخت نظامی است. در حرکت جهادی باید آستینها را بالا بزنیم. تعارفها را کنار بگذاریم. من امروز در جلسه شرکت کردم که فقط این مورد را بگوییم؛ تعارفها را کنار بگذاریم و آستینها را بالا بزنیم. چه زمانی میخواهیم این حرکت را انجام دهیم؟ همینالان باید برخیزیم و صحبتهایی را که اساتید مطرح کردند پیگیری کنیم و دنبال آن باشیم. امروز درمورد این موضوعات صحبت میکنیم. اتفاقی نمیافتد و دوباره یک جلسه دیگر برگزار میکنیم. اگر خیلی انگیزه داریم، دنبال پیگیری این مسائل برویم تا ببینیم نقاط ضعف و قوت ما چیست.
کیفیت انتصابات مجامع علمی یکی از موانع خیزش علمی است
سیدمحمدرضا نجفی، مشاور مدیر حوزههای علمیه در امور علمی و آموزشوپرورش: از زاویه نگاه حوزوی چندجملهای را عرض میکنم؛ اگرچه ابهامات همچنان برای من باقی است که اگر ما در این جلسه از علم حرف میزنیم، منظور کدام علم است؟ منظور از علم، علمالادیان یا علمالابدان، علمالحال است؟ اگر علوم انسانی منحصراً بررسی میشد امکان تحلیل و بررسی بیشتری بود اما چنین جلساتی برگرفته از فرمایشات مقاممعظمرهبری در جمع نخبگان بیشتر ناظر بر آن علومی است که به تکنولوژی، رقابت و مقایسه با جهان فعلی برمیگردد که ما در یک نگاه ببینیم مسلمانان یا بهتعبیر دیگر انسانهای معتقد در علوم دنیوی از جامعه غیرمعتقد عقب افتادهاند، باید به این چالش جدی پاسخ داده شود. اگر ما به عوالم طولی معتقدیم و دنیا را مقدمه آخرت میبینیم، بخش زیادی از نیروها را مصروف به آخرت میکنیم و از دنیا غافلیم و لذا از حرکت علمی جهان عقب ماندیم یا عامل دیگری نیز وجود دارد که بحثهای مفصلی در آن مطرح میشود. بخش زیادی از روایات نیز به ارائه راهحل این موضوعات میپردازند. پیغمبر به ما آموختند اگرچه ما دنیا را فانی میدانیم اما معامله ما با دنیا باید معاملهای باشد که برای همیشه در این عالمیم و از یافتن اختراعات دنیوی نیز کوتاه نمیآییم. اگر جلسه تشکیل و بحث از خیزش علمی میشود، باید ببینیم صحبت از خیزش فردی علمی است یا خیزش جامعه علمی و کشور؟ من فکر میکنم گزینه دوم مطرح است اما بسیاری از فرمایشات عزیزان را ناظر بر بخش اول دیدم. در کشور ما اتفاقات بهصورت علمی فردی میافتد، اما چه کنیم که جامعه به سمت اصلاح برود؟ جامعه به سمت خیزش حرکت کند؟ من بهعنوان راهحل فقط به دو جمله کوتاه اشاره کنم؛ یکی اینکه پیغمبر فرمودند دو دسته از امت من اگر اصلاح شوند، جامعه اصلاح میشود و اگر فاسد شوند، جامعه فاسد میشود. یکی از آن دستهها علمایند. یکی از موانع مهم خیزش علمی در کشور، کیفیت انتصابات در مجامع علمی است. انتصابات اگر غیرعلمی باشد؛ از هیچ نخبه، استاد یا حتی انسان فرهیختهای نمیشود انتظار حرکت علمی داشت. وقتی شخصی خودش را تحت نظر یک انسان غیرعالم میداند، نمیتواند بهخوبی پیشرود. دومین راهکار- که در روایات نیز به آن اشاره کردهاند- چیزی است که باعث میشود حرکت رو به رشد علمی در جامعه کند شود؛ ایجاد اختلاف به بهانههای واهی در جامعه است. ما نمیتوانیم یک نخبه و دانشمند را ممحض در فضای فعالیت علمی خود و به بهانههای مختلف او را در حاشیههای غیرعلمی درگیر کنیم. سیاست که متأسفانه گریبان جامعههای اسلامی را گرفت. اختلافات بسیار زیادی که بین ما به وجود آمده و آن فضای علمی و روح عینیت را از میان جامعه میگیرد. فکر میکنم ما به این نگاه حرکت جمعی علمی نیاز داریم، به نحو مسابقه دوی امدادی که چهار دونده به نوبت پرچم را به هم دیگر میدهند و نفر بعدی حرکت میکند. امیرالمؤمنین در نهجالبلاغه بسیار زیبا آموختند که ما حتی برای نسل آینده که استعداد بیشتر و بالاتری از ما دارند چگونه دستاورد علمی داشته باشیم.
برای هدایت استادان و دانشجویان نوآور کمیتههای علمی تشکیل شود
ناصر خلیلی، عضو هیئتعلمی دانشگاه آزاد:ابتدا خاطرهای از شهید سیدحسن نصرالله بگویم. در سالی که رهبر معظم انقلاب، ریاستجمهوری ایران را برعهده داشتند، در برگشت سفری از سوریه، سیدحسن نصرالله نیز همراه ایشان به ایران آمدند و به خدمت حضرت امام رسیدند. پس از برگشتن به لبنان سیدحسن نصرالله از قول امام فرمودند خودتان را بسازید. دانشتان را افزایش بدهید و تا میتوانید علمآموزی کنید. این نقل نصرالله از امام بوده است.
اما در موردبحث جلسه امروز، مطلب را به این شکل شروع میکنم. حدیث نبوی داریم که علم را باید آموخت در تمام دوران زندگی؛ از لحظهای که میتوانیم بیندیشیم تا زمانی که در قید حیاتیم. بهزعم من دانشگاه آزاد ضمن اینکه سهم عظیمی در علمآموزی داشته، در جای دیگر کوتاهی کرده است. طبق آمار، دانشگاه ملک عبدالعزیز عربستان در سال گذشته 250 اختراع توسط دانشجوها و اساتید خود به ثبت رساند. 43 درصد دانشجویان دانشگاه ماستریخت هلند از جمعیت 14 هزار و 300 دانشجو، غیرهلندیاند. این دانشگاه فقط به دانشجویانی که طرح و ایده و نوآور داشتند؛ اجازه تحصیل و بورس تحصیلی در این دانشگاه هلندی را داده است. دانشگاه آزاد ایران به این موضوع خوب توجه نکرده است. در سال 86 به دانشگاه آزاد پیشنهاد دادم که طرحی دارم و روی این موضوع فکر شود و از آن حمایت شود اما بیجواب ماند. به شورای شهر تهران مراجعه کردم. 7 ماه هر هفته سهشنبهها به شورای شهر تهران مراجعه میکردم که پیشنهاد من را گوش کنند. بعد از 7 ماه دکتر قالیباف بقیه اعضا را مجاب کردند که طرح را گوش کنند. سؤال این بود که شما مترو ایجاد کردید از غرب به شرق از شمال به جنوب بهعنوان نمونه چهارراه ولیعصر که هر 10 دقیقه یک رام قطار میآید که از شمال و جنوب، غرب و شرق تقسیم شود؛ میشود هر دو دقیقه یا سهدقیقهای 800 نفر تا هزار نفر پیاده میشوند. این افراد کجا بروند؟ گفتند که تاکسی داریم. به ازای هر هزار نفر 250 تاکسی نیاز است! در چهارراه ولیعصر فضا و تاکسی نداریم. اگر داشته باشیم نیز بهاندازه یک رام قطار است؛ بقیه افراد را چه کار میکنیم؟ پیشنهاد من بیآرتیهای تهران و ایران بود. طرح، ایده و اجرای بیآرتیهای ایران را من انجام دادم. دفعات متعددی به دانشگاه آزاد مراجعه کردم که این موضوع را به شورای شهر ارائه ندهم، این طرح را دانشگاه آزاد ارائه دهد. در زمان دیگری آمدم گفتم اتوبانهایی که درحال ساخته شدنند، از میان خانههای مردم رد میشود و سروصداهایی ایجاد میکند. بعضی از افراد کنار این اتوبانها آسیب میبینند. باز به دانشگاه پیشنهاد دادم. طرح من چه بود؟ دیوارهای صوتی که الان در خیابانهای تهران میبینید. باز دانشگاه آزاد توجهی به این موضوع نکرد اما طرح را به شهرداری دادم و اجرا کردند. سال گذشته طرح دیگری به مسئول ارتباط با صنعت بود دانشگاه آزاد تهران مرکزی ارائه دادم. ایشان نیز چند جلسه برگزار کردند اما در آخر حتی نامهای صادر نکردند. بخش تصمیمساز دولت کار خود را انجام داده است. بنیاد ملی نخبگان را ایجاد و دانشگاهها را بهعنوان شتابدهنده معرفی کرده است. دانشگاهها بهویژه دانشگاه آزاد باید وظیفه خود را انجام دهد. دانشگاه امیرکبیر جدای از هزینهای که بهعنوان حقالتدریس اساتید میپردازد؛ هریک از اساتید را عضو کمیته علمی کرده است و در آنجا از دانش، وقت و تجربه آنها استفاده میکند. کار این کمیتهها شتابدهندگی به فعالیت اساتید صاحب ایدههای نوآورانه یا فناورانه و حمایت از آنهاست. طرح من به دانشگاه آزاد ارسال شد، پاسخ نداد. به دانشگاه امیرکبیر ارسال شد و آنها رسیدگی کردند. من بهعنوان عضو هیئتعلمی، بهعنوان عضو کوچکی از خانواده بزرگ دانشگاه آزاد انتظار دارم برای اساتید شغلی ایجاد نکنیم که فقط مقاله نظری بدهند. زمانی یک مقاله نظری ارزشافزوده پیدا میکند که تبدیل به عمل و اجرا شود و بتواند به اقتصاد کمک کند. مقاله مینویسم و در همه این کتابخانههای شخصی، کلاسها و دفاتر دانشگاه مقالهها را داریم اما کاربرد آنها ضعیف است. طرح جدیدی را که سال گذشته به دانشگاه دادم و توجه نکردند برای دانشگاه هلند فرستادم برای من پذیرش فرستادند که بروم طرح را اجرا کنم اما در دانشگاهی که عضو هیئتعلمی آنم؛ پاسخ نامه مرا ندادند. تمنا میکنم این موضوع به این جلسه و گفتوشنود ختم نشود. این موضوعات را پیگیری کنیم. اساتید در دانشگاه آزاد دارای انرژیهای بالقوه و بالفعلیاند که میتوانند در پیشرفت مملکت کمک کنند. کمیتههای مختلفی باید برای اساتید و دانشجویان تشکیل شوند که اساتید و دانشجویان مخترع را هدایت کنند. بخشی را نیز ایجاد کنیم تا افرادی که طرح و ایدهای دارند با هزینه دانشگاه بورسیه شوند و تحصیل کنند.
دغدغه استادان باید تنها دغدغه اغنای علمی خود باشد
سیدعباس علوی، مدیرگروه مدیریت و علوم سیاسی دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب: با حدیث امام جعفر صادق(ع) صحبت را آغاز میکنم، فرمودند علم 27 حرف دارد که دو حرف آن تا زمان ظهور امام عصر(عج) از طرف انبیا به مردم الهام میشود، پس علم حدومرز ندارد ولی علمی که در قالب یک چهارچوب و قوانین باشد. درکنار این به خاطرهای از شهید طهرانیمقدم استناد میکنم زمانی که در اوج ناباوری مشغول ساخت و عزتمند کردن هرچه بیشتر ایران اسلامی بود جمله قشنگی در جمع دوستان خود گفت که در تلویزیون نیز پخش شد. ایشان میگفت هر چیزی از تکنولوژی و علم و ساختارهای علمی در جهان وجود دارد، ما طبق توصیههای الهی باید به آن دست پیدا کنیم؛ اما ما چیزی داریم که از همه جلوتریم و آن توفیق الهی است. اصل قضیه ما در حوزه علمی به باورها و اعتقادات و دینمداری ما برمیگردد. اساتید ما درکنار این باید به دانشجویان بهعنوان یک امانت نگاه کنند. دانشجویی که با هزاران انگیزه و روحیه وارد دانشگاه شده است. والدین آن را به من و شما به امانت سپرده است و انتظار دارد که او از لحاظ روحی، روانی و علمی ارتقا پیدا کند. حداقلش این باشد که اگر ارتقا پیدا نکرد، افت نکند. به نظر من این یک امانت سنگینی در دست تکتک ماست. اصل علمآموزی و مهارتآموزی درکنار مدیریت و آزادگی است. شاید یکی از شاخصهایی که اساتید ما نیاز دارند این است. آنچه نیاز داریم هویت آزادگی اساتید و مواجهه با مشکلات و مسائل و نظام مسائل کشور است.
لطفاً یکی از اساتید عنوان پاسخ دهد؛ در این 45 سالی که از انقلاب اسلامی گذشته است، بنا بر این بود که حکمرانی امیرالمؤمنین الگوی ما باشد. اولین رساله و عنوانی که در این حوزه کارکرده و اجرایی و عملیاتی شده، کدام است؟ شاید بگوییم شأن و منزلت امیرالمؤمنین آنقدر بالاست که کسی جرئت ورود به این اقیانوس بزرگ را ندارد. حداقلش این است که اگر شعار میدهیم و پیرو راه اهلبیت(ع) هستیم، با بهانههای مختلف بیان نکنیم که این موضوعاتی که در قالب دین و دینداری و براساس آموزههای دینی از اصول علمی بیان میشود، علم در آن نیست. نفی علم است. در دانشگاه طبق شناختی که از اساتید دارم، دغدغه اساتید و مدرسان نباید صرف موضوعات معیشتی و خدماتی باشد. چرا؟ سازمانهای دیگر از لحاظ خدمات و تسهیلات بیشترین تسهیلات را برای همکاران خود مهیا میکنند. دانشگاه آزاد یک مجموعه خودگردان است اما درکنار این باید توجه داشته باشید که دغدغه اساتید تنها دغدغه اغنای علمی خود باشد. دغدغه آنها این باشد از لحاظ اعتباری و معنوی به مرحلهای برسند که علمی که بناست فردا راهگشا باشد، برای آنان حجاب نشود. هفته گذشته که در خدمت آقای رستمی، مسئول نهاد نمایندگی مقاممعظمرهبری در دانشگاهها بودیم جمله زیبایی گفت: عملاً دانشگاهها در جمیع جنایاتی که در جهان اتفاقمیافتد نقش دارد؛ دانشگاهی که متولی امر ساخت تسلیحات متخلف کشتارجمعی است. علم یک شمشیر دولبه است و این شمشیر دولبه باید در اختیار کسانی باشد که تقوا بهعنوان ابزار کنترل و مهار آنها باشد. امیدوارم دانشگاه آزاد در این سیر مسیری که دارد حتماً به بحث موضوعات اعتقادی، رفتاری، حوزههای روانشناسی و روانشناختی اساتید و همکاری خود همت بیشتری داشته باشد.
جهت دادن به تولید علم مقدمه خیزش علمی است
سهرابی، عضو هیئتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی: چون موضوع فرمایشات مقاممعظمرهبری درخصوص خیزش جدید علمی بود، فرمایشات ایشان مجموعه است، یعنی سیستماتیک است. در تمام صحبتهایی که انجام میدهند پلی در نظر دارند و در هر صحبتی که طرح میکنند یکی از آن اجزا را مطرح میکنند. فکر میکنم اولینباری که رهبر انقلاب در زمینه خیزش علمی صحبت کردند، سال 1384 بود. 19 سال پیش بحث مرجعیت علمی را برای اولینبار در دیداری که با دانشجویان و اساتید دانشگاه امام صادق(ع) داشتند، مطرح و به سه رکن اصلی رسیدن دانشگاه به مرجعیت علمی اشاره کردند؛ اولین مورد تولید علم بود، دوم تربیت عالم و سوم جهت دادن به این تربیت و تولید و اشاره کردند اکثر دانشگاههای دیگر نقاط دنیا در اولین و دومین مورد تلاش میکنند، حتی در دانشگاههای ایران نیز این اتفاق میافتد اما آنجا که کار مشکل دارد در قسمت سوم، یعنی جهت دادن به تولید علم و تربیت عالم است. اگر این اتفاق رخ دهد، قطعاً بهدنبال آن خیزش علمی نیز خواهیم داشت.
ایشان تأکید میکنند تمام ارکان و قسمتهای دانشگاه، باید در راستای این سه رکن اصلی باشد، یعنی دانشجو، مدیر دانشگاه، استاد دانشگاه، دستورالعملها و بخشنامهها، آییننامهها و روشها و رویهها، هرچیزی که طراحی میشود، باید در این سمت باشد تا آن خیزش علمی رخ دهد. کار پژوهش غیر از این نیست که قرار باشد به سرآمدی یا حل مسئله منجر شود. کار دانشگاه معمولاً تولید دانش است. این مفهوم را نیز باید روشن کنیم که منظور ما از علم، چه نوع علمی است. مانند همان مشکلی که با واژه توسعه و پیشرفت داریم؛ ما واژه پیشرفت را بیشتر میپسندیم. منظور ما از رشد، توسعه نیست که مدنظر برخی افراد است، بلکه تاکید ما پیشرفت است. اگر بهصورت کل به مجموعه فرمایشات حضرتآقا دقت کنیم، جایگاه این قطعات پازلی که هر بار مطرح میکنند و در ادامه آن مطلب قبل است. بارها مطرح کردهاند سرعت ما کند است و به همین دلیل از واژه خیزش استفاده کرده اند. هواپیما میخواهد تیکآف کند. آرامآرام حرکت میکنیم اما در جاهایی مجبور میشویم بهصورت عمودی حرکت کنیم که آن عقبافتادگی سالیان قبل از انقلاب را نیز جبران کنیم. حرکات کند و دلخوش کردن به اعداد آیاسآی به نظر من لازم است اما کافی نیست. مرجعیت علم نیز وقتی است که دیگران به منابع ما مراجعه کنند و اگر میخواهند از مطالب روز دنیا مطلع شوند، بهدنبال مقالات ما بیایند. در جلسه مرجعیت علمی نیز یکبار بحث شد که ما چرا باید با علم به مجلات بینالمللی برویم و درخواست کنیم مقاله را- که ماحصل دادههای اصلی کشورمان است- رایگان در اختیار آنان بگذاریم و بخواهند مقالات را رد کنند. مجلات ما باید قوی شده و آنان را بینالمللی و به کشورهای دیگر وصل کنیم. ترکیبی که وزارت علوم مطرح کرده که از اساتید بینالمللی نیز مطالبی در مجلات باشد که بتواند رتبه الف را کسب کند و به مراحلی برسد که جایگاهی پیدا کند. دکتر زارع گفت در بحث نانوشیمی مجلهای قوی داریم. خوشحالکننده است که در بحث نانوشیمی مجله آیاسآی و رتبه بالا داریم. بقیه مجلات نیز باید اینگونه باشند، یعنی باید سردبیران و مدیرمسئولان- اگر کمکی نیاز است، از این جمع که همه دانشمندند کمک بخواهند- این ارتباطات را برقرار کنند و ما بتوانیم مجلاتی داشته باشیم که اساتید کشورهای دیگر به مجله ما رفرنس دهند. سایتیشن دانشجوهای خودمان را زمانی که به مجلات فارسی ارجاع میدهند، استاد برمیگرداند و میگوید به مقاله انگلیسی رفرنس دهید. این باعث میشود دائم سایتیشن این مجلات بالا بروند و رتبه بگیرند. اعتبار علمی مجلات ما هم علیرغم اینکه واقعا ازنظر علمی قویاند، پایین بماند. توضیح آخر نیز این است به سمتی برویم که اگر قانونی هم تصویب میشود، به سمت تقویت علمی داخل کشور باشد. اگر آییننامهای برای ارتقا تصویب میشود این نیز در آن دیده شود و مجلات داخل کشور تقویت شود که آنها q1 شوند. در عصری که مهمترین اطلاعات داده است، نباید آنها را راحت در اختیار دیگران بگذاریم.
جایگاه هنر در خیزش جدید علمی
سیداسدالله طبیبزاده عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد واحد تهران مرکزی: یکی از راهحلهای اصلی و اولیه خیزش علمی کیفی کردن وضعیت حال است. یعنی اساتید به هر ترتیبی از طریق کنترل، بازآموزی و شیوههای دیگری که مکانیزم آموزشی پیشنهاد میدهد، باید این کیفی کردن را مدنظرشان قرار دهیم و بهرهوری دانشمندان را بالا ببریم. بخش دیگری که در نظر داشتم درمورد این بود که شاخصهای این خیزشی که میگوییم چیست. آنچه که در حال حاضر نیاز میبینم این است که در این خیزش جایگاه هنر چیست. از تمام سیستمهای اداری یعنی وزارتخانهها و ارگانهای ادارهکننده حکمرانی و کلیه مراکز تجاری هیچکدام فارغ از یک کارشناس هنر نیست درحالیکه بین دانشمندانی که در اینجا حضور دارند نمیدانم که هریک در رشته خود چقدر با هنر و با کاربرد آن در پیشرفت آشنایی دارند. به دلیل تأثیر بسیار شدیدی که هنر دارد، همه جوامع به این نتیجه رسیدهاند که میتوانند آن هنر کاربردی را در هر قالب و جایگاهی به عنوان یک شاخص پیشرفت استفاده کنند. در شاخه علم نیز کمتر از آن نیست. برای نمونه در پاورپوینتی که شما میخواهید ایجاد کنید، اگر به جای اسلایدی که به صورت متعارف وجود دارد، اسلایدی متفاوت طراحی کنید، تأثیرگذارتر است. مثالی از عصری در تاریخ هنر بزنم. مکتبی به نام مکتب امپرسیونیسم داشتهایم که مکتبی تأثیرگذار بود و جمعیتی در اواخر قرن نوزدهم هم بنیانگذاران آن بودند. وقتی به شاخههای علم و هنر زمان خود میرسند، به شاخه مردودین معروف میشوند. یعنی این افراد را رد کردهاند. این نظریه با وجود اینکه در قرن بیست و یکم نیز اثرگذاری میکند، در زمان خودش به دلیل اینکه برای مجامع علمی شاخصهایشان تعریف نشده بود، رد شدند و آثارشان در هیچ نمایشگاهی اجازه حضور نداشت؛ در حالی که بعد متوجه شدند چقدر اینها مؤثرند. شناخت اثرگذاری و شاخصهای علمی و محورهای تشخیص ضروری است.
دانشگاه آزاد بسترسازی خیزش علمی برای استادان را فراهم کند
اسلامی، عضو هیئت علمی واحد تهران جنوب: بحث خیزش علمی که در بیستوهشتمین مجموعه از خانه گفتوگو مطرح میشود، دغدغه مهمی است که تمام همکاران من این دغدغه را دارند و هرکس از دید و منظر خود به این قضیه نگاه کرده است. دانشگاه آزاد اثر مثبتی را در جریان علم کشور میگذارد اما هنوز هم جای کار دارد و باید پیشرفت کند. به قول یکی از همکاران دانشگاه آزاد باید برای اساتید و دانشجویان بسترسازی مناسبی را انجام دهد. ارتباط اساتید باید با دولت و صنعت علیالخصوص در زمینه علوم انسانی برقرار شود. ما در علوم انسانی فقط یک مقاله نظری مینویسیم و ارائه میدهیم. فرض کنید مقالاتی که اساتید مینویسند چقدر میتواند کاربردی باشد. نکتهای که دکتر سهرابی گفت، ما باید مقالات ISIخود را تقویت کنیم.
از طرفی دانشگاه آزاد باید برای دانشجویان بسترسازیهایی انجام دهد و امید و انگیزه را در آن به وجود آورد. برای آنها جوایزی قرار دهد یا هزینه تحصیل را کم کند و از آن استفاده کند. هرچقدر دانشگاه آزاد برای علم هزینه کند و از دغدغه اساتید یا دانشجویان بکاهد، برای خود و جامعه خود سرمایهگذاری کرده است. فکر میکنم علاوهبر این بسترسازی، یک برنامه مدونی درمورد نخبگان نیاز داریم. ما برای نخبگان، پس از اینکه دانشجو از واحد و دانشگاه فارغالتحصیل شد، چه برنامهای داریم؟ من امیدوارم بیستوهشتمین مجمع و دوره خانه گفتوگو قدم اولی برای تشکیل جلسات و کمیتههای مدون و تخصصی در این زمینه برای بالا بردن و به اهتزاز درآوردن پرچم دانشگاه آزاد و کشور عزیزمان باشد.
برای خیزش علمی باید به استاد فرصت دهیم
عبدالرضا مظاهری، عضو هیئتعلمی واحد تهران مرکزی: بحث خیزش علمی که مقاممعظمرهبری مطرح کردند به عقیده من برای علوم انسانی است. من در قسمت اول میخواهم پیشبینی کنم. در سال آینده این موضوع علوم انسانی را فنیها، نظامیها و سیاسیها مصادره میکنند. استادان برجسته علوم انسانی صاحب نظر و صاحب کتاب را هیچ وقت دعوت نمیکنیم و به دنبال آنان نمیرویم. چرا من پیشبینی میکنم در سال آینده تمام میشود؟ دکتر بنیانیان به خاطر دارند، زمانی پیوست فرهنگی مطرح شد و شورای انقلاب فرهنگی جلسه برگزار کرد و کرسیهای نظریهپردازی برگزار کرد اما همه مغفول شدند. چرا؟ برای اینکه ما از افراد شایسته استفاده نمیکنیم. اداریهای ما میخواهند کارهای علمی انجام دهند. در اینجا نیز مشکل ما همین است! افراد اداری میخواهند کار علمی انجام دهند. باید چهکار کنیم؟ تمدنسازی ظرفیت میخواهد. این ظرفیت را ما باید در کشور ایجاد کنیم. برای مثال موضوع کرسیهای نظریهپردازی را به رشاد، رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی دادهاند. این فرد که خود حوزهای است و دیدگاه دارد، کدام استاد جرئت کرد نظریه بدهد؟ ببینید اول باید استاد اهل علم امنیت داشته باشد. امنیت علمی داشته باشد. یعنی اگر من یک نظریه اینجا دادم فردا برایم هزینه نداشته باشد. متأسفانه دارد. ما واقعا برای اینهایی که میگوییم، باید راهکار بدهیم و درست کنیم. نقد مثل نیشتر میماند. ما زخم در بدن داریم. این نیشتر را باید بر این زخم بزنیم و چرک آن را بیرون بیاوریم تا آن را اصلاح کنیم. ما جرئت نمیکنیم این نیشتر را بزنیم. من میخواهم این نیشتر را بزنم برای اینکه یک عمر است زحمت میکشیم و به جایی نمیرسیم.
ببینید مثال میزنم. در چند سال اخیر، کدام استاد ما در کشور فرصت مطالعاتی رفته است؟ نه فقط فرصت مطالعاتی، کدام استاد یک کنفرانس رفته است که ما هزینه آن را دادهایم؟ درحالی که من 14 کنفرانس خارج از کشور رفتهام و یک قران نیز از جیب خود ندادهام. فرصت مطالعاتی رفتم، دانشگاه هزینه داد. چرا اینها بسته شده است؟ اگر میخواهیم خیزش علمی باشد، باید به استاد فرصت دهیم. اینها را باید درست کنیم.
برخی میگویند در علوم انسانی از غرب عقبیم. نهخیر، ما در علوم انسانی از غرب جلوتریم. من مثال میزنم. ما چون نمیدانیم و اهل علم را نیاوردیم، الان اخلاق حرفهای برگزار میکنیم. اصلا شما میدانید این اخلاق حرفهای چرا ایجاد شده است؟ برای اینکه در غرب دین را کنار گذاشته و وقتی دین کنار رفت، تجربه دینی جانشین دین شد، دیدند جامعه به بنبست رسیده است. آمدند بحث اخلاق را گفتند. بازهم چون مبنای اخلاق سکولار بود، به جایی نرسید. گفتند حرفهای که دارید مثلا پزشکی اخلاق حرفهای خود را داشته باش. اخلاق مهندسی خود را داشته باش. ما نیز آمدهایم کورکورانه دوره اخلاق حرفهای برگزار میکنیم، نهاد دوره اخلاق حرفهای برگزار میکند. شما بیا همه اینها را اساسی درست کن! من مثال میزنم. شما ببینید برخی از شبهات در طول تاریخ تأثیرگذار بودهاند و درحال حاضر نیز هستند. زمانی که ابنسینا بحث عالم نفس را مطرح کرد، عالم میانی، پس از آن ابنرشد آمد و عالم نفس را حذف کرد و به ابنرشد لاتین معروف شد. یکی از زیربناهای رنسانس اروپا، همین دیدگاه ابن رشد لاتینی بود. بعد از آن کانت این عالم نفس را از وجود انسان حذف کرد. نتیجه آن چه شد؟ نتیجه آن این شد که روانشناسی جدید میگوید شما بحث روح ندارید؛ هرچه که هست از تراوشات ذهنی شماست. دیدند جوابگو نیست و روانشناسی اعماق را درست کردند؛ درحالی که اهل علم ما به این موضوعات جواب دادهاند.
این کارهای علمی با یک جلسه و یک سال نمیشود. اگر میخواهید باید زیرساخت را بسازیم. استادها نمیآیند. استادهای اهل علم نمیآیند. ما اداریها میآییم. ما اداریها گوشمان به این است که زنگ بزنید افتخار کنیم بیاییم در این جلسات باشیم. شما باید بروید آنها را پیدا کنید. دنبال ما نگردید! آبی از ما گرم نمیشود. من قسم میخورم. اهل علم را پیدا کنید.