سیدمجید امامی، عضو هیئت علمی دانشگاه: اربعین تنها یک عدد و اعتبار مربوط به فرهنگ مادی نیست، بلکه یک برنامه الهی موثر و باسابقه در فرهنگ توحیدی برای مثمرثمر کردن حرکتهای اهل حق بوده است. در قرآن کریم و ادیان ابراهیمی چهلمین بار، چهلمین روز یا چهلمین نفر، مقطعی برای تکمیل و تتمیم و ثمربخشی بوده است. حماسه و رسالت اجتماعیسیاسی انسان بزرگ حسینی از هجرت امام از مدینه در ماه رجب 60 هجری آغاز شد. نقطهعطف آن دهم محرم61 هجری بود اما بدان ختم نشد و با بازگشت اهل بیت ایشان به محل حادثه و قتلگاه ادامه یافت، نهاد زیارت تاسیس شد و محبان حق و حقیقت در طول تاریخ با زیارت این قتلگاه و مذبح عظیم، به کاروان حسینی میپیوندند. پس حماسه عاشورا آغاز شده اما به پایان نرسیده و تا ظهور و رجعت ادامه دارد. اما اگر بخواهیم به خود ائمه بگوییم اختصاصا زیارت حسین ابنعلی و اصحابش در اربعین (مصادف با 20 صفر) را برای ما توضیح دهند، به نظر من ایشان سه روایت و حدیث مشهور و مهم را به ما پاسخ خواهند داد.
1- زیارت اربعین تامینکننده نظم ارتباطی و ماهیت نشانگانی شیعیان است. وجه سمبلیک مناسک و آیینهای شیعیان، تامینگر هویت جمعی و اقتدار حداقلی برای ایشان و تداوم راه اهل بیت است. لذا درآستانه آغاز غیبت صغری، امام حسن عسکری علیهالسلام در روایت مشهور به «علامات المومن» امکانهای سمبلیک و هویت نمادین شیعیان را تصریح و مورد تاکید قرار میدهند: «علامات المومن خمس: صلاه احدی و خمسین و زیاره الاربعین و التختم بالیمین و تعفیر الجبین و الجهر ببسم الله الرحمن الرحیم؛ نشانههای مومن پنج چیز است: 51 رکعت نماز، زیارت اربعین، انگشتر به دست راست کردن، گذاشتن سجدهگاه بر تربت و بلند گفتن ذکر بسم الله الرحمن الرحیم خصوصا در نماز.» (تهذیب الاحکام، ج6، ص52) زیارت اربعین، تامینگر هویت نمادین محبان جبهه حق و شیفتگان عاشورا در دوره غیبت است. یک مناسک اجتماعی و همگانی پرقدرت در ظهور و اظهار رسالت حسینی است. شعائری رسا در خدمت شعور توحیدی است. بر این اساس تعبیر حماسه توسط رهبری انقلاب و سایر مراجع بزرگوار به کار رفته است. زیارت اربعین بستری است که اردوگاه مستضعفین در هر کمیتی، کیفیت بالای خود را در آیینه آن ببینند و متقابلا شگفتی و دربرگیری خبری بالایی را خلق کنند تا از تحریم رسانهای جبهه طاغوت خارج شوند.
2- زیارت اربعین سرمایه اجتماعی و انسجام اهل حق را افزایش داده، تکثر و تفرقه و ناهمشناسی و غفلت از یکدیگر را پایان میدهد. این رزمایش جمعی بزرگ، در قالب روابط زائر و خادم و اجتماع غیرطبقاتی و جهانشمول انسانها از هر دین و آیینی در طریقالحسین (به لحاظ فقهی و تجربی هیچ معذوریتی برای حضور در این طریق نیست)، مانند حج؛ وحدت بخش جهان ماست. درواقع ظرفیت وحدتبخشی حج بوده که اولا حکمت وجوب آن شده و طبعا باعث شده دشمنان اهل حق، از آن خوف داشته باشند. لکن اربعین، به دلیل خصلتهایش، یک اجتماع وجودی و نهفقط شخصی است. مودت فزاینده و تجمع قلوبی که از حرارت حسینی ذوب شده و در یک کالبد به نام کربلا تجمیع شده است. ولو آن أشیاعَنا، وفّقهمُ الله لطاعتِه، على اجتماعٍ مِنَ القلوبِ فی الوفاءِ بالعهدِ علیهم، لما تأخّر عنهمُ الیمْنُ بلقائِنا، ولتعجَّلتْ لهمُ السعادةُ بمشاهدتِنا على حقِّ المعرفةِ وصدقِها منهم بنا. مرتبهای از ظهور حقیقت، همین اجتماع است. اگر شوق دیدار اما غایب را داریم، بدانیم که این اتحاد قلبهای انسانها، عین حق و بازگشت به فطرت الهی است.
3- مظلوم، از آن جهت مظلوم میماند که در برابر ظالم مورد حمایت و نصرت قرار نگرفته و جماعت خاموشان و جبهه قاعدان، همواره سرنوشت تاریخ را تعیین کردهاند. بازار غفلت و کسالت و بیطرفی داغترین بازار تاریخ بوده است والا در منطق توحیدی، همه جامعه که اهل حق نیستند، ظالم هم نیستند. شاید که در جبهه باطل قرار گیرند ولی بهخاطر سکوت، نشناختن، برنخاستن، تاخیر، استضعاف و نابینایی، حق را تنها گذاشتهاند. در سوره حمد هم، پس از دعا برای پیوستن به صراط مستقیم که راه ولایت(نعمت) است، میخواهیم که نه از مغضوبعلیهم باشیم و نه ضالین. تکلیف ظالمین که مغضوب خدا و بندگانش هستند روشن است اما ضالین یا گم کرده راهان، اگر به حرکتی حداقلی هم به کمک حق بیایند، جبهه باطل بیرونق میشود. زیارت اربعین، تمرین این نصرت برای همه سطوح درک و ارادت است. در آیه 14 سوره «صف» میخوانیم: «یَا أَیُّها الَّذِینَ آَمَنُوا کونوا أَنصَارَ اللَّه کمَا قَالَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ لِلْحَوَارِیِّینَ مَنْ أَنصَارِی إِلَى اللَّه قَالَ الْحَوَارِیُّونَ نَحْنُ أَنصَارُ اللَّه»؛ (اى کسانى که ایمان آوردهاید یاوران خدا باشید همانگونه که عیسى بنمریم به حواریون گفت: چه کسانى در راه خدا یاوران من هستند؟ حواریون گفتند: ما یاوران خدا هستیم). در آیه 33 سوره اسراء هم ولیدم مظلوم حقیقی (فارغ از آنکه به چه تاویل شود)، منصور و مورد نصرت اعلام میشود تا فرجام نیک و تحقق حق اثبات شود. بر همین اساس معتقدم نقطهعطف متن زیارتهای ماثور و معتبر ائمه، طلب و تحقق نصرت است. در زیارت جامعه میخوانیم وقَلْبِی لَکمْ مُسَلِّمٌ وَ رَأْیی لَکمْ مُتَّبِعٌ وَ نُصْرَتِی لَکمْ مُعَدَّةٌ. البته نصرت، مسبوق به دو مرحله تسلیم و تبعیت است که خود حدیث مفصل میطلبد. و نهایتا در فرجام زیارت نغز و عمیق اربعین که صفوان جمال از امام صادق(ع) روایت کرده، میخوانیم وَ أَمْرِی لِأَمْرِکمْ مُتَّبِعٌ وَ نُصْرَتِی لَکمْ مُعَدَّةٌ حَتَّى یأْذَنَ اللَّه لَکمْ فَمَعَکمْ مَعَکمْ لا مَعَ عَدُوِّکمْ، یعنی تا به نصرت شما نرسم، با دشمن شما هستم، در اردوگاه و مکتب و سبک و سیاق او زیست میکنم اما به راه میافتم، پیاده و شیفته و پا برهنه، تا هم از دشمنان تبری جویم و هم به هل من ناصر ینصرنی شما پاسخی دهم.