عاطفه جعفری، خبرنگار گروه فرهنگ: کتابها یکی از موثرترین و دیرپاترین وسایل ارتباطی و معرفی فرهنگهای مختلف با یکدیگر هستند. مردم زیسته در یک محدوده جغرافیایی از طریق مطالعه کتابها میتوانند با فرهنگهای مختلف آشنا شوند. حال اگر بخواهیم در مختصات نمایشگاه کتاب تهران به این موضوع مهم نگاه کنیم، باید برویم سراغ ناشران خارجی یا حداقل بخش بینالملل این رویداد را بررسی کنیم. این دوره از نمایشگاه کتاب تهران، به نسبت دورههای پیشین میتوانست با دعوت و معرفی ناشران خارجی سروشکل جذابتر و پیشروتری به خود بگیرد اما بار دیگر این رویداد در اردیبهشت تهران به مصلی آمد که بعد از 10 روز برگزاری تمام میشود و بخش بینالملل جزء کماعتناترین بخشها خواهد بود. بهگفته علی رمضانی، قائممقام نمایشگاه سیوپنجم کتاب تهران، 25 کشور میهمان این دوره از نمایشگاه کتاب هستند، اعم از ناشر، سفارتخانه و انجمن دوستی در این دوره از نمایشگاه حضور دارند. اما طبق بررسی «فرهیختگان» از بخش بینالملل، غرفههای حاضر در این بخش 29 غرفه است و حدود 10 کشور هم حضور دارند. البته در بخش ناشران خارجی، ناشران از کشورهای بیشتری حضور دارند اما در این گزارش فقط تمرکز ما روی بخش بینالملل است که اگر بهصورت دقیقتری به آن توجه میشد، اثرات مثبتی در فرآیند دیپلماسی فرهنگی داشت. این 29 غرفه شامل رایزنیهای فرهنگی برخی کشورها، سفارتخانهها، برخی ناشران خارجی که بهجای سالن ناشران خارجی در این بخش حضور دارند و همچنین برخی از سازمانهای فرهنگی دولتی که در حوزه بینالملل فعالیتهایی دارند.
غرفه فلوشیپ تعطیل است؟
اوایل اردیبهشت امسال یاسر احمدوند از برگزاری یک فلوشیب ادبی همزمان با نمایشگاه کتاب تهران خبر داد و گفت: «در این دوره حدود ۱۸ ناشر و کارگزار ادبی (آژانسهای ادبی) منطقه که در موضوع گرنت فعال هستند، به نشست پیش جلسات برپایی فلوشیپ تهران در نمایشگاه کتاب دعوت شدند.» او با تاکید بر اینکه این اقدام برای نخستینبار در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران انجام خواهد شد، گفته است: «درنتیجه این نشست، پاییز امسال نخستین دوره فلوشیپ تهران را برگزار خواهیم کرد.» معاون فرهنگی وزیر ارشاد، درباره تخصیص گرنت در این دوره از نمایشگاه بینالمللی کتاب گفته بود: «پرونده تعدادی از کارگزاریهای ادبی تشکیل شده است و میتوانند از امکانات گرنت استفاده کنند.» اما با گذشت سهروز از برگزاری نمایشگاه، همچنان بخش فلوشیپ آماده نیست، حتی دکور آن هم آماده نشده و اسمی هم برای این بخش در بیرون غرفه در نظر گرفته نشده است.
آژانسهای ادبی شوخی نیستند
آژانس یا بنگاه ادبی نهاد یا موسسه غیردولتی، فرهنگی و حقوقی متشکل از کارشناسان فرهنگی، ادبی، نشر و حقوقی است. این نوع فعالیت ادبی بهعنوان حلقه واسط خلق و تولید اثر در چرخه نشر عمل میکند. بهعبارت دیگر، آژانس ادبی از طرف ناشران، نویسندگان و مترجمان نمایندگی و وکالت دارد تا آثار آنها را به ناشران در داخل و خارج معرفی و عرضه و آنها را در فروش کپیرایت اثر یا آثارشان کمک کند. هر آژانس ادبی از همکاری عاملهای مختلف بهره میبرد که کارشناس در تالیف، ترجمه، ویراستاری، نشر، بازاریابی و مسائل حقوقی هستند. اکثر نویسندگان و مترجمان حرفهای در کشورهای مختلف برای اینکه ذهن و روحیه لطیف و خلاق خود را درگیر کارها و دغدغههای اجرایی و حقوقی پیچیده چاپ، انتشار و توزیع کتاب نکنند، پیگیری امور مربوط در ارتباط با اثر یا آثار خود را به آژانسهای ادبی میسپارند. از طرف دیگر تعامل با ناشران و دیگر عوامل تولید و توزیع کتاب، زبان گفتوگو و ادبیات خاص خود را دارد که بیشتر نویسندگان و مترجمان تخصص یا حوصله ورود و پیگیری این تعامل و استیفای حق خود را ندارند.
ضمنا در بیشتر کشورها ناشران بهطور مستقیم با نویسنده یا مترجم رابطه کاری ندارند و فقط از طریق آژانسهای ادبی کپیرایت آثار را میخرند. در توسعه نشر بینالملل هر کشوری عناصر و عوامل مختلف نقش دارند که ازجمله آنها آژانسهای ادبی هستند. دایره فعالیت آژانسهای ادبی بیش از آنکه به داخل کشورها محدود شود، فرامرزی و بینالمللیاست. در اکثر قراردادهای همکاری که آژانسها با نویسندگان و مترجمان میبندند، نویسنده و آثار او را در جهان معرفی و عرضه میکند. یکی از تخصصهای ویژه آژانسهای ادبی شناخت بازارهای مختلف نشر و قواعد و سازوکارهای آنها در کشورهای مختلف است. آژانسهای ادبی با بررسی و احصای سلیقه و ذائقه مخاطبان و ظرفیت بازارهای نشر و شناسایی و ارزیابی قابلیت و توانمندی ناشران کشورهای مختلف نسبت به برقراری ارتباط و ورود و حضور در این بازارها برنامهریزی میکنند. آنها با ایجاد روابط حرفهای و کاری با عوامل نشر در جهان، آثار نویسندگان و مترجمان کشور خود را در جهان معرفی و عرضه میکنند و با توفیق در فروش کپیرایت تالیف و ترجمه آثار بهنوعی موجبات گسترش دایره مخاطبان آثار مکتوب کشور خود را و توسعه و ارتقای اقتصاد نشر کشور را فراهم میآورند. در این دوره از نمایشگاه فقط سه آژانس ادبی حضور دارند، آژانس ادبی مینا، آژانس ادبی سلجوق و آژانس ادبی صبا، جانعلیپور مدیر بخش بینالملل نمایشگاه در گفتوگویی که با تسنیم داشته درباره حضور آژانسهای ادبی در این دوره نمایشگاه گفته است: «ما امسال از مجموع آژانسهای علاقهمند به شرکت در نمایشگاه کتاب تهران خواستیم تا حضورشان را قاعدهمند کنند. بر این اساس آژانسهای ادبی فعال یا مجموعهها تکمنظوره ترویج کتاب در حوزه بینالملل باید قاعده کارگزاری ادبی را پذیرفته و مجوز رسمی فعالیت دریافت کنند، در این زمینه سه آژانس ادبی موفق شدند مراحل اولیه تکمیل فرآیند ثبتنام و دریافت مجوز را طی کنند و عملا به نمایشگاه کتاب تهران راه یافتند، آژانس ادبی دایره مینا، آژانس ادبی سلجوق و یک آژانس ادبی دیگر.» جانعلیپور در پاسخ به این پرسش که آژانسهای ادبی که این قاعده کارگزاری ادبی را نپذیرفتند و مجوز رسمی دریافت نکردند، اکنون در نمایشگاه حضور دارند، یا خیر، گفت: «ما اصل حضور آژانسهای ادبی را پذیرفتیم و تلاش میکنیم که فعالیتها را رسمی کنیم، در این دوره آژانسهای دیگر غرفه ندارند، اما ما بهشدت علاقهمندیم آنها هم با دریافت مجوز در نمایشگاه حضور پیدا کنند.» سهسال از اقدامات این دولت در حوزه فرهنگ گذشته است اما هنوز در بخش ترجمه و اقداماتی که باید در این حوزه انجام بگیرد، با اما و اگر صحبت میشود. گرنت از آن چیزهایی است که در این سالها زیاد در موردش صحبت کردیم و حتما در نمایشگاههای کتاب این موضوع جدیتر میشود. اما اقداماتی که در این زمینه انجام میپذیرد، اغلب در قالب کار اداری موسسات دولتی است که بیشتر نقش معرفی آثار ایرانی در کشورهای خارجی را دارند و برای واگذاری و فروش حقالتالیف و ترجمه کتابها به ناشران خارجی تلاشی نمیکنند. کتابهایی که در ایران توسط موسسات دولتی ترجمه و چاپ میشوند معمولا اجازه ورود به شبکه توزیع در کشورهای خارجی پیدا نمیکنند و بیشتر در کتابخانههای رایزنیهای فرهنگی خارج از کشور انبار میشوند یا به بعضی موسسات دولتی یا کرسیهای ایرانشناسی و کتابخانههای دولتی اهدا میشوند. سالها از برگزاری نمایشگاه کتاب میگذرد اما هر چقدر جلوتر میرویم مسئولان برگزاری در بدیهیات اجرا و ساماندهی بخشهای مختلف لنگ میزنند. اینکه بخش بینالملل با غرفههای دولتی پر شود و فقط بگوییم، ناشران بینالمللی حضور دارند! و غرفهها خالی نیست نمیتواند به صنعت نشر و تعامل فرهنگی ما کمک کند. اگر اولین دورههای برگزاری نمایشگاه کتاب تهران را ملاک قرار دهیم، متوجه خواهیم شد که چقدر آن نمایشگاه در بخش بینالملل و همینطور حضور ناشران خارجی اهمیت داشته است. نمایشگاه کتاب تهران یکی از پدیدههای مهم فرهنگی در منطقه غرب آسیاست. اگر طراحی و اجرای عملیاتهای مختص آن محدود بهشکل کار برای مدیران داخلی باشد نه اقدامات راهبردی در سطح بینالملل، نهایتا نتیجه چیزی نخواهد شد، جز یک جلوهگری بیمبنا برای مصرف مدیران داخلی!