عطیه همتی، دبیرگروه نقد روز: «هواداری به شما قدرت میدهد.» اگر به همین جمله ساده دقت کنید میتوانید دلیل بسیاری از رفتارهای تیفوسی هواداران گروههای مختلف را درک کنید. از هواداران دوآتشه تیمهای ورزشی تا گروههای هنری و موسیقی که صحنههای عجیبی را در مقابل دوربینها رقم میزنند و شیفتگیشان را به انواع و اقسام مختلف نشان میدهد. اما آنچه آنها را پای هواداریشان نگه داشته قدرت و اثر تخدیری است که هواداری در خونشان میریزد. اثر روانی هواداری بهگونهای است که بخش مهمی از قدرت خود را به هوادارانش نیز هدیه میدهد. همین است که هواداران رئالمادرید هزاران کیلومتر آنطرفتر قهرمانی تیمشان از آن سوی کره زمین را جشن میگیرند و برایش بالا و پایین میپرند. شما وقتی طرفدار رئالمادرید هستید در ثروت باشگاهتان شریکید بدون آنکه سرمایهگذاری کرده باشید یا حتی تیم محبوبتان یک اسکناس از ثروتش را در اختیارتان بگذارد. اما بعد از قهرمانی میتوانید سرتان را بالا بگیرید و با تفاخر به دیگر تیمها نگاه کنید و پز تیمتان را بدهید.
اثر تخدیری هواداری آنقدر قوی است و هوادار بهقدری دلدادگی بابت هواداریاش پیدا کرده که در ذهن خود یک زندگی موازی با او تشکیل میدهد. نمونهاش را میتوانید در اتفاقاتی که بعد از ازدواج محمدرضا گلزار و واکنش هوادارانش بیابید. زندگی موازی که هوادار بابت هواداری خود شکل میدهد بهحدی جدی میشود که او را سهم زندگی خودش میبیند و خبری مانند ازدواجش میتواند یک شبه همه رویاهای او را بههم بریزد.
اما آنچه در سالهای اخیر در فرهنگ هواداری مورد توجه قرار گرفته گروههای موسیقی مانند BTS هستند که یکباره از شرق آسیا ظهور میکنند و میتوانند در مدتی کوتاه دل نوجوانان کل جهان را حسابی تسخیر کنند. بهگونهای که نمیتوان جمعیتی نظیر هواداران BTS را در هیچ کنسرتی یافت.
سال 86 بود که احسان علیخانی برنامه «ماه عسل» خود را روی آنتن برد. برنامهای که در مدتی کوتاه توانست هواداران زیادی را برای خودش دست و پا کند. یکی از عبارات کلیدی احسان علیخانی در این برنامه رو به هوادارانش «قبیله ماه عسل» بود. علیخانی برای خود و هوادارانش قبیلهای قائل بود، هرکس که این برنامه را دوست دارد و برای آن کار میکند شهروندان و اعضای آن هستند که گویی حقوق شهروندی ویژهای دارند. عبارتی که میتوان در سالهای اخیر شکل کامل آن را در ادبیات و حتی منشهای هواداری مشاهده کرد.
فندومهای گروههای موسیقی پر است از هواداران و فنهایی که برای ترند شدن گروه محبوبشان تلاش میکنند، چون خودشان را عضو قبیلهای میدانند که باید برای تابعیت داشتن در آن خودی نشان دهند و هرکسی که تیفوسیتر و رادیکالتر برخورد کند در قبیله از جایگاه ویژهتری برخوردار است. همانطور که دوربینهای تلویزیونی همواره روی هوادارانی لنزشان را فوکوس میکنند که تمام صورتشان را رنگ کردهاند یا دارند رفتار افراطیتری از خودشان نشان میدهند. حالا اگر شما در شناسنامهتان یک تابعیت دارید هواداری به شما فرصت دوتابعیتی و چند تابعیتی بودن میدهد. بهگونهای که میتوانید این بار سرزمین و همشهریهایتان را خودتان انتخاب کنید. چنانکه هواداران اینترمیلان در همه جای جهان خودشان را برادر میدانند. از همین رو تابعیت دوم نیز به شما قدرت دیگری خواهد دارد و تاریخ مشترک دیگری. فکر کنید در سرزمین غریبی تنها نشستهاید و زبان مشترکی با هیچکدام از افراد آنجا ندارید اما شما و شهروند غریب دیگری لباس یک تیم فوتبال را پوشیدهاید. آنجاست که با هم بهیکباره حس قرابت میکنید و به روی هم لبخند میزنید و حتی در مرحله بعد به هم اعتماد میکنید.
در سالهای اخیر بتهای هواداری و آیدلهای موسیقایی تلاش کردهاند علاوهبر مهمترین خروجی خود، یعنی موسیقی از تمام ویژگیهای هواداری و قبیلهسازی استفاده کنند. طراحی لباسهایی با یک استایل و رنگ خاص، طراحی رقص و حرکات موزون، طراحی مدل مو و نوعی سبک آرایشی، راه رفتن، نوشیدنی و حتی خوراکی خاص، کلمات و الگوی زندگی خاص باعث شده قبیلههای لامکان و زمانی حتی بهشکل زیرزمینی تشکیل شوند و بهیکباره از ظهور و بروز آنها در برخی مکانها شگفتزده میشویم و از خودمان میپرسیم چطور چنین چیزی اتفاق افتاد؟!
دسترسی سریع
ارسال نظر
اخبار این صفحه
هواداری چطور به شما حس قدرت میدهد
![](https://farhikhtegandaily.com/static/themes/images/users.png)