میراحمدرضا مشرف، پژوهشگر حوزه بینالملل: شورای امنیت سازمان ملل حدود دو هفته قبل قطعنامه 2721 را در ارتباط با اوضاع کنونی در افغانستان به تصویب رساند که به قطعنامه چگونگی «تعامل با طالبان» شهرت یافته است. در روزهای گذشته در زمینه مفاد این قطعنامه و همچنین واکنشها نسبت به آن، تحلیلی با عنوان «قطعنامه شورای امنیت میتواند سرمنشأ تحولی بنیادین در افغانستان شود؟» (18/10/1402 «فرهیختگان») ارائه دادیم. در آن مطلب ضمن پرداختن به عکسالعملهای مختلف به این قطعنامه، بر این نکته اشاره شد که برخی کشورها ازجمله جمهوری اسلامی ایران تا حال واکنش یا اظهارنظر رسمی در برابر این قطعنامه از خود نشان ندادهاند. اکنون پس از گذشت نزدیک به دو هفته و پس از تاخیری قابل تامل، وزارت خارجه بیانیهای منتشر کرده است که میتواند روشنکننده مواضع تهران در قبال این قطعنامه و در عین حال رویکرد کلی سیاست خارجی ایران در قبال تحولات افغانستان و حاکمیت طالبان باشد.
تحلیلی بر بیانیه منتشرشده از جانب وزارت خارجه جمهوری اسلامی
بیانیه وزارت خارجه در چهارچوبی ارائه شده که اهم آن را میتوان در سه محور تذکرات، اعلام مواضع نسبت به قطعنامه اخیر و درنهایت توصیهها مورد تحلیل قرار داد.
الف.تذکرات
1) اشاره به تلاشهای سازندهای که جمهوری اسلامی ایران در طی سالیان گذشته و بهخصوص در دو سالونیم اخیر (دوره حاکمیت طالبان) در حوزههایی چون میزبانی از جمعیت میلیونی مهاجران و پناهندگان، پشتیبانی از تجارت و بازرگانی، تسهیل تردد ساکنان و اتباع افغانستان، ارائه خدمات در حوزه سلامت و درمان، کمک به حادثهدیدگان بلایای طبیعی و نمونههایی از این دست به عمل آورده است.
2) تاکید بر این موضوع که همه این رویکردهای سازنده و انسانی در شرایط تحقق تحریمهای ظالمانه علیه جمهوری اسلامی انجام گرفته است. این بخش از بیانیه وزارت خارجه میتواند به نوعی یادآوری نقش سازمان ملل در اعمال این تحریمها و پاسخ نامساعد آن به رویکردهای سازنده ایران در افغانستان تلقی شود.
3) بیتفاوتی و کمتوجهی برخی کشورها و حتی مراجع بینالمللی نسبت به مسئولیت رژیمهای اشغالگر در دوران اشغال و در مراحل بعد از اشغال که مسائل اصلی چون مهاجرت، تروریسم، مواد مخدر، حقوق اجتماعی اقشار متنوع و سلایق متکثر مردم افغانستان را در برمیگیرد.
4) اشاره به افزایش تلاشها و تحرکات دبیرکل سازمان ملل در توجه هرچه بیشتر به مساله افغانستان در ماههای اخیر و اعلام مراتب قدردانی جمهوری اسلامی از دبیرخانه سازمان ملل.
ب. اعلام مواضع نسبت به قطعنامه 2721
1) تاکید قطعنامه سازمان ملل برای تعیین «نماینده ویژه در افغانستان» نخستین نکتهای است که در بیانیه وزارت امور خارجه نسبت به آن واکنش نشان داده شده است. کنکاش در متن بیانیه حکایت از «مخالفت» تهران با این پیشنهاد دارد، در جایی که تلویحا در بیانیه تاکید میشود که در ضرورت حلوفصل مساله افغانستان و برای تسریع مشارکت این کشور در سازوکار جهانی، لازم است که از ایجاد دوگانگی ساختاری و ایجاد ماموریتهای تازه پرهیز شود، بهخصوص با توجه به تجارب قبلی و گزارشهایی که از نحوه عملکرد آنها برجای مانده است.
2) گلایه از کمتوجهی قطعنامه سازمان ملل نسبت به نقش همسایگان و میزان تاثیرگذاری آنها بر روند تحولات افغانستان دومین موردی است که در این بیانیه مورد توجه قرار گرفته است. بر این اساس در بیانیه وزارت خارجه این مهم مورد یادآوری قرار گرفته است که محیط منطقهای و همسایگان افغانستان دروازه ورود این کشور به جامعه جهانی محسوب میشود و تضمین موفقیت هرگونه ابتکار جدید از سوی ساختار و نظام بینالملل، صرفا از مسیر همگرایی این کشور با همسایگانش عبور خواهد کرد.
3) توجه به یکی از دیگر بندهای بیانیه وزارت خارجه ما را به این نتیجهگیری میرساند که جمهوری اسلامی «وضعیت فعلی» و «ثبات نسبی کنونی» افغانستان را بر مخاطرات حاصل از پیشنهادهای تازه قطعنامه سازمان ملل، ترجیح میدهد: «عدم موفقیت در آزمون پیش رو اثرات مخربی را بر صلح و امنیت بینالمللی برجای خواهد گذاشت... افغانستان کنونی تحمل پذیرش ناکامی تازه را ندارد.»
4) از متن بیانیه وزارت خارجه جمهوری اسلامی میتوان این گونه استنباط کرد که تهران از مفاد داخلی و مسائل مورد بحث در این قطعنامه هم رضایت چندانی نداشته و آنها را در فاصله با واقعیتها و مشکلات مزمن افغانستان میبیند. در این راستا وزارت خارجه بر این موضوع تصریح دارد که با وجود مشکلات ریشهدار گذشته همچون مهاجرت، آوارگان، مواد مخدر و تروریسم، گشودن پروندههای جدید و مبتنیبر «نگرشهای تازه» و «جنسیتزده» کمکی به حل مساله افغانستان نخواهد کرد.
ج. توصیهها و پیشنهادها
درنهایت متن بیانیه وزارت خارجه جمهوری اسلامی توصیههایی را در درون خود جای داده است که رئوس آن را میتوان این گونه برشمرد.
1) در روندی معکوس از شرایط فعلی که بر تفکیک هرچه بیشتر نهادها و وظایف سازمان ملل در افغانستان و نیز بیتوجهی به موقعیت همسایگان قرار دارد، لازم است دامنه تمرکزگرایی در ایفای مسئولیتهای بینالمللی تقویت شود که البته این خود باید در مشورت با محیط همسایگان انجام گیرد.
2) در راستای تضمین موفقیت عملکردهای نهادهای بینالمللی که صرفا از مسیر توجه بیشتر به نقش همسایگان افغانستان و همگرایی این کشور با آنها گذر میکند، به پیشنهاد ایران در فرمت مسکو- نشست غازان 2023 - برای تشکیل یک گروه تماس منطقهای توجه بیشتری صورت گیرد. این پیشنهاد حاوی یک گام اصولی و روند معقول برای نتیجهبخشی به هر ابتکار جدیدی است.
3) صرفنظر از پروندهها و مباحث جدید گشودهشده در قطعنامه، جمهوری اسلامی ایران برای عبور افغانستان از مشکلات دهههای اخیر، کمک به شکلگیری و موفقیت یک حاکمیت معین از افراد صالح و متعلق به اقشار متنوع جامعه افغانستان را توصیه میکند که تحقق آن نیز در سایه «اصولی روشن»، «تعهداتی مسئولانه» و «برنامههای مطلوب» امکانپذیر خواهد شد.
ملاحظاتی پیرامون بیانیه وزارت خارجه
بیانیه وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران که درواقع نخستین واکنش رسمی و البته دیرهنگام تهران به قطعنامه 2721 شورای امنیت محسوب میشود، حاوی نقاط قوت متعدد و البته ابهاماتی است. در این بیانیه نسبت به عملکرد و حوزه اختیارات نماینده ویژهای که در آینده از سوی سازمان ملل تعیین میشود، سوالاتی مطرح شده که مورد توجه و نگرانی سایر کشورها هم قرار داشته است. اینکه با حضور چندین نماینده در بخشهای مختلف مانند «یوناما»، یک فرستاده دیگر هم به آنها اضافه شود، طبیعتا بر پیچیدگیهای تصمیمگیریها در سازمان ملل میافزاید. شاید به همین دلیل است که برخی بر یکجا شدن این نمایندگیها در قالب یک «نماینده ویژه» و قرار گرفتن تمام فعالیتها تحت نظر وی تاکید دارند. پافشاری ایران در تاکید بر نقش تاثیرگذار همسایگان و توجه بیشتر به نظرات و دیدگاههای آنها در سازمان ملل و شورای امنیت هم کاملا منطقی به نظر میرسد. در قطعنامه اخیر هم شاهد بودیم که نسبت به ملاحظات و دیدگاههای چین بهعنوان قدرت منطقهای و یکی از همسایگان افغانستان و همچنین دیگر قدرت منطقهای یعنی روسیه، توجه چندانی نشد و هر دو با اکراه حاضر به پذیرش قطعنامه شدند. تاکید و پافشاری دوباره بیانیه وزارت خارجه بر تشکیل حاکمیتی متعلق به اقشار متنوع افغانستان که درواقع تداوم همان رویکرد همیشگی ایران در لزوم ایجاد حکومتی فراگیر در افغانستان است، نکتهای مثبت و درخور توجه دیگر این بیانیه محسوب میشود. در کنار آن مطرح کردن سه محور برخورداری از «اصول روشن»، «تعهدات مسئولانه» و «برنامههای مطلوب» برای حاکمیت افغانستان نیز به نوعی گلایهمندی از وضعیت حکومتداری طالبان و عدم تلاش آنها برای ایجاد ساختارهای بلندمدت و شفاف حاکمیتی (همچون قانون اساسی) است.
اما این بیاینه با ابهاماتی نیز توام است. در وهله اول واکنش روشن و شفافی را در مورد موضع کلی ایران درباره مداخلات سازمان ملل در امور افغانستان نشان نمیدهد؛ اینکه آیا جمهوری اسلامی ایران اساسا با این قطعنامه و مفاد آن مشکل دارد یا با گسترش دامنه حضور و مداخلات سازمان ملل در افغانستان؟ از سخنرانی آقای قمی در نشست فرمت مسکو در غازان و اظهارات ایشان در رابطه با اینکه «ایالات متحده کوشش دارد تا از طریق ابتکاراتی چون گروه تماس[بینالمللی] یا پوشش سازمان ملل متحد، بار دیگر زمینههای بحران و بیثباتی در افغانستان را فراهم کند»، شاید بتوان این گونه برداشت کرد که جمهوری اسلامی در وهله کنونی با ایفای نقش پررنگ از سوی سازمان ملل در افغانستان چندان موافق نیست و حل مسائل افغانستان را صرفا در چهارچوب سازوکارهای منطقهای ترجیح میدهد.
دومین مورد ابهام در زمینه نگرانیهایی است که در جمهوری اسلامی نسبت به پیامدهای منفی وقوع تغییر در افغانستان وجود دارد. همانطور که در بیانیه وزارت خارجه آمده است عدم موفقیت در برنامه پیشرو اثرات مخربی را بر افغانستان خواهد گذاشت و افغانستان کنونی تحمل پذیرش ناکامی تازهای را نخواهد داشت. این درحالی است که در بند پایانی بیانیه وزارت خارجه باز هم استقرار حاکمیتی فراگیر در افغانستان مورد تاکید قرار گرفته است. حال سوال این است که این نگرانیها صرفا در قبال ناکارآمدی این قطعنامه وجود دارد یا شامل طرحهای دیگر پیرامون تحول در حاکمیت افغانستان نیز میشود. طبیعی است توجه به گزاره دوم زمینه ایجاد هرگونه تغییر و تحولی در نحوه حکومتداری کنونی طالبان را کمرنگ میسازد.
درنهایت در بیانیه وزارت خارجه از گشوده شدن برخی پروندهها و نگرشهای تازه و غیرضروری در افغانستان صحبت به میان آمده و در جایی از متن نیز تعبیر «جنسیتزده» به کار برده شده است. شکی نیست که نیات غرب در پیگیری مباحثی همچون حقوقبشر و بهویژه حقوق زنان در افغانستان، اغلب عاری از صداقت و راستی است. این را بهخوبی میتوان از مواضع آنها در غزه و در برابر جنایات رژیمصهیونیستی درک کرد. اما این واقعیت نباید جمهوری اسلامی را در سمتوسویی قرار دهد که به بیتوجهی در پیگیری مسائل مهمی همچون حق تحصیل زنان و دختران متهم شده و به تبع آن چنین خواستههایی صرفا در دسته خواستههای جهان غرب طبقهبندی شوند. البته برخلاف بیانیه کنونی که در آن نسبت به موضوع تحصیل و کار دختران و زنان تا حدی اهمال صورت گرفته است، در اجلاس غازان کاظمیقمی به شخصه در سخنرانیشان بر این مورد تاکید داشت که برقراری حق تحصیل و آموزش بدون هرگونه «تبعیض جنسیتی»، در میان یکی از چهار مطالبه اصلی همسایگان و جامعه جهانی از حاکمیت افغانستان جای میگیرد.
شماره ۴۰۵۹ |
صفحه ۱۵ |
ایده حکمرانی
دانلود این صفحه
تاملی بر واکنش وزارت خارجه به قطعنامه 2721 شورای امنیت