نیلوفر مژدهی، خبرنگار: تا همین چند وقت پیش، بهدلیل آوارگی و بیخانمانی تیم نساجی مازندران، به مسئولان وقت اداره کل ورزش این استان گلههای بسیاری کردیم، اما هنوز زمان زیادی از آن روزها نگذشته که بزرگترین تیمهای فوتبال کشورمان آن هم در شهر تهران به همان درد مبتلا شده و ورزشگاه برای برگزاری مسابقات رسمی خود ندارند.
از بحث نداشتن ورزشگاه اختصاصی برای تیمهای فوتبال که بگذریم، ورزشگاههای اجارهای نیز فعلا در دسترس نیست. باشگاه پیکان نزدیک به یک هفته محلههای مختلف تهران را گشت تا بلکه بتواند ورزشگاه مناسب برای برگزاری بازی خود پیدا کند او حتی دست به دامن چند شهر اطراف هم شد تا درنهایت از قزوینیها مجوز گرفت.
تکلیف بازی پیکان پرسپولیس مشخص شد. آنها این هفته در ورزشگاه سردار آزادگان شهر قزوین بازی میکنند اما معضل نداشتن ورزشگاه برای برگزاری بازیهای لیگ برتر همچنان به قوت خود باقی است. در چنین شرایطی این سوال بهوجود میآید که در این مدت چرا تلاشی برای رفع مشکلات آمادهسازی ورزشگاهها و فراهم کردن زیرساختها و احداث زمین چمنی مناسب برای برگزاری لیگ برتر ایران، صورت نگرفت؟ آیا پس از مدتها یاد نگرفتهایم قبل از اینکه ورزشگاهها به تخریب و ویرانی کشیده شوند به فکر بازسازی افتاده و مثل شرایط فعلی کاسه چه کنم، چه کنم، بهدست نگیریم؟
شرایط در تهران بحرانی است
طی هفتهجاری شرایط ورزشگاههای تهران به شکلی بود که حتی امکان برگزاری یک مسابقه را نداشتند. ورزشگاه آزادی میزبان بازی استقلال بود. از این رو امکان برگزاری دو بازی در فاصله کم وجود نداشت؛ چراکه همین حالا هم چمن این استادیوم بهشدت آسیبپذیر است و کوچکترین غفلتی ممکن است به قیمت از بین رفتن آن تمام شود. از این رو حالا که شرایط در تهران بهشدت بحرانی است همان بهتر که هفتهای یک بازی در این چمن برگزار شود.
مدتهاست اهالی فن ایرادات متعددی از ورزشگاه آزادی میگیرند اما مسئولان مربوطه آنقدر منتظر ماندند تا این ورزشگاه در معرض تخریب قرار بگیرد و پس از آن به فکر تجهیز آن افتادند. شاید اگر خیلی زودتر و در شرایطی که مسابقات تعطیل بود برای بازسازی ورزشگاه آزادی اقدام میکردند حالا این استادیوم شرایط بهتری داشت. در شرایط فعلی متاسفانه مسئولان بدون درنظر گرفتن کمکاریهای خود برای برگزاری مسابقات لیگ خیلی راحت از زیر بار مسئولیت خارج میشوند یا زیرساختها را برای برگزار نکردن بازی با شرایط مناسب بهانه میکنند. درحالیکه ایراد اصلی متوجه آنهاست. وزارت ورزش بهعنوان متولی اصلی تقریبا خود را از ماجرا کنار کشیده و در حالت سکوت فقط نظارهگر اتفاقات تاسفبار این روزهای ورزشگاههای ایران است. با این همه شرکت توسعه و تجهیز که خود را متولی اصلی میداند و همواره در قواره مدعی درخصوص کمبودها صحبت کرده هرگز در راستای بهبود شرایط تلاش خارقالعادهای از خود نشان نداده است.
صورتمساله را پاک نکنیم
ورزشگاه آزادی اما تنها مشکل علاقهمندان به فوتبال در تهران نیست. وقتی تیمی مثل پیکان یا هوادار مدتهاست در ورزشگاهی همچون پاس قوامین، برای برگزاری بازیهای خود اجاره سنگین پرداخت میکنند، توقع بهترین کیفیت را هم دارند. چرا هرگز مسئولان این استادیوم به فکر تامین نیازهای این دو تیم یا حداقل تامین زیرساختهای لازم برای برگزاری یک مسابقه معمولی فوتبال نیفتادند. مدتهاست مسئولان این ورزشگاه مسابقات را بدونتماشاگر برگزار میکنند و بهانه خوبی همچون نداشتن پارکینگ یا در محل پرتراکم شهر بودن و مشکلات برای ایجاد امنیت را دارند، اما تاکنون آنها که با هزارویک دلیل همواره از برگزاری بازی با تماشاگر امتناع میکنند، آیا هرگز از خود نپرسیدند چرا درجهت برطرف کردن نواقص زمین و زیرساختها تلاش نمیکنند تا بتوانند بازیهایی را با تماشاگر برگزار کنند؟ همین که بگوییم زیرساختها فراهم نیست و نمیتوانیم با تماشاگر برگزار کنیم، بهانه خوبی برای رفع مسئولیت است.
ورزشگاه کاظمی که در اختیار باشگاه پرسپولیس است نیز خود جای تامل دارد. این استادیوم در موقعیت نسبتا خوبی قرار دارد و دسترسی به آن راحت است. از طرفی وسط شهر نیست. سوالی که پیش میآید این است وقتی مسئولان مربوطه درحال ساخت این ورزشگاه بودند، آیا به این فکر نکردند که شرایط را برای حضور هواداران فراهم کنند؟ آیا درحالیکه هزینه زیادی برای ساخت این ورزشگاه شده است امکانش وجود نداشت تا شرایطی برای اسکان هواداران، پارکینگ یا زیرساختهایی برای میزبانی از یک مسابقه فوتبال را فراهم کنند. این استادیوم به اندازه کافی برای میزبانی از مسابقات فوتبال مناسب است، فقط کافی بود هزینه اندک سایر زیرساختها درجهت هماهنگی با استانداردهای مناسب صورت گیرد، اما همین که ورزشگاه را ساختند برایشان کافی بود، درحالیکه بهنظر میرسد تلاشی برای ساخت یک مجموعه استاندارد صورت نگرفته است.
تختی و شیرودی؛ سرمایههای سوخته
ورزشگاه پیر شهر، تختی، در شرق تهران از زیباترین معماری زمان خود برخوردار است. حتی همین حالا هم با تماشای این سازه کهن میتوانیم به هنر ساخت این مجموعه ورزشی غبطه بخوریم. تا همین چند وقت پیش این ورزشگاه میزبان بسیاری از مسابقات مهم لیگ ایران بود. سکوهای استادیوم تختی یادآور خاطرات تلخ و شیرین بسیاری است که شاید نسل فعلی هیچکدام از آنها را درک نکند، اما بدونشک آنها که برای استقلال و پرسپولیس در این استادیوم هورا کشیدند از بهترین خاطرات خود داستانهای شیرینی برای گفتن دارند.
بدونشک ورزشگاهی که میزبان خیل عظیمی از جمعیت هواداران فوتبال است نیاز به ترمیم و بازسازی دارد. البته کار بازسازی آن آغاز شده است اما این کار اینقدر دیر شروع شده که به گفته مسئولان آن برای نیمفصل دوم میتواند مهیای میزبانی از بازیهای لیگ برتری شود. سوال اینجاست چرا همان زمان که ثابت شد این استادیوم بهلحاظ زیرساخت شرایط میزبانی از هواداران فوتبال را ندارد آن را به حال خود رها کردند؟ چرا همان زمان برای بازسازی اقدام نشد و چرا شرایطی را فراهم نکردند تا این مجموعه ورزشی خاطرهانگیز همچنان میزبان علاقهمندان به فوتبال باشد.
همین حالا هم ورزشگاه شیرودی در وسط شهر تهران، بهدلیل موقعیت جغرافیایی از گردونه رقابت با دیگر ورزشگاههای پایتخت خارج شده، درحالیکه این استادیوم هم میتوانست با ایجاد زیرساختهای لازم و کمک مسئولان شهری به یک میزبان قابل اتکا برای فوتبال پایتخت تبدیل شود.
البته باشگاهها هم به اندازه وزارت ورزش و سازمان توسعه و تجهیز مقصرند. همین باشگاه پیکان میتواند مجموعه ایران خودرو را به شکلی تجهیز کند تا مسابقات خود را در این مجموعه میزبانی کند. این ورزشگاه قبلا نیز میزبان مسابقات بسیاری بود و حتی بازیهایی در تقابل با استقلال و پرسپولیس را میزبانی کرد و اتفاقا مشکلی هم بهوجود نیامد. اما در ادامه با توجه به اینکه از استانداردهای لازم برخوردار نبود میزبانی از آنها گرفته شد. از این رو درصورتیکه همتی برای رفع نقایص وجود داشته باشد و چمن به ابعاد استاندارد برسد، این مجموعه بار دیگر میتواند با فراهم کردن زیرساختهای لازم درجهت برگزاری استاندارد یک مسابقه فوتبال در زمین خود میزبان رقبا باشد.
شهرقدس میزبان خوب حومه
از ورزشگاههای داخل تهران که بگذریم استادیوم شهدای شهرقدس نیز ورزشگاهی بود که خیل عظیمی از علاقهمندان و جوانان به فوتبال را در یکی از شهرستانهای کوچک اطراف پایتخت به محیط ورزشی میکشاند. این ورزشگاه میتوانست برای تیمهایی بهجز استقلال و پرسپولیس به پایگاهی مناسب تبدیل شود. اتفاقا در دورهای که تیمها در این استادیوم بازی میکردند استقبال خوبی هم از بازیها شد و مردم شهرقدس بهشدت از مسابقاتی که در این ورزشگاه برگزار میشد، حمایت کردند. درست در همین زمان بود که مسئولان این استادیوم متوجه شدند با توجه به استقبالی که مردم از برگزاری بازیها در ورزشگاه شهرقدس کردند این استادیوم جای درآمدزایی بسیاری دارد، از این رو بازسازی آن را آغاز کردند.
البته وقتی وارد این ورزشگاه میشویم نسبت به گذشته تغییر چندانی نکرده است یا حداقل تغییرات بهحدی نیست که بتوانیم از آنها یاد کنیم، با این حال به منبع درآمد خوبی برای مسئولان شهرستان قدس تبدیل شده درحالیکه میتوانست محلی برای برگزاری بازیهای لیگ برتر هم باشد. اما همین حالا وقتی باشگاه پیکان برای برگزاری بازی مقابل پرسپولیس از آنها درخواست همکاری کرد، نپذیرفتند و ادعا کردند این استادیوم همچنان در دست تعمیر است.
تهران تنها نیست
نهفقط ورزشگاههای تهران بلکه در اغلب شهرهای کشور شاهد ورزشگاههایی با زیرساختهای بسیار نامناسب و چمنهای بسیار آسیبپذیر هستیم. ورزشگاه نقشجهان بهعنوان یکی از نمادهای فوتبال ممکن بود بهدلیل چمن نامناسب، میزبانی لیگ قهرمانان آسیا را از دست بدهد. شهرهای جنوب اغلب زمینهای بیکیفیتی دارند و حتی میتوانیم ادعا کنیم در شهرهای مثل قزوین، اراک، مازندران یا گیلان زمینهای مناسبی در اختیار نداریم. فقط این زمین چمن نیست که به دغدغه فوتبال کشور تبدیل شده است. اگر از تخریب چمن ورزشگاههای مختلف در سراسر ایران و حتی چمنهای کمپ تیم ملی فاکتور بگیریم، ورزشگاههای ما از زیرساختهای مناسب برای برگزاری یک مسابقه استاندارد فوتبال برخوردار نیستند. هنوز یادمان نرفته در زمان حضور باشگاه النصر و رونالدو در ایران چه اقدامات فوریای برای میزبانی مناسب انجام شد. در همان زمان بسیاری از اهالی فوتبال ازجمله فوتبالیستها به مسئولان خورده گرفته و با واکنشهایی در فضای مجازی طعنه زدند که ایکاش رونالدو بیشتر به ایران بیاید تا شاید مسئولان بهخاطر او هم که شده نواقص موجود در فوتبال را برطرف کنند. این انتقادها درواقع همان حرف دل ورزشکاران ایرانی بود که بهنوعی نارضایتی خود را از امکانات موجود در ورزش ایران اعلام میکردند. متولیان ورزش در کشورمان و در کنار آنها سازمان توسعه و تجهیز بهعنوان رکن اصلی فراهم کردن زیرساخت مناسب برای استادیومهای ورزشی درخصوص زمینهای چمن و ورزشگاههای فوتبال قصور کرده و کار را بهجایی رساندند که در پایتخت تیمهای استقلال و پرسپولیس با خیل عظیم جمعیت و هواداران از ابتداییترین امکانات لازم برای برگزاری یک مسابقه فوتبال برخوردار نیستند. چرا تیمی مثل پیکان و پرسپولیس شرایط برگزاری یک بازی عادی در شهر خودشان را ندارند و باید برای یک مسابقه به شهر دیگری کوچ کنند؟ شاید این موضوع یک راهحل ساده و دمدستی برای این تکبازی باشد، اما اگر کمی فکر کنیم به عمق فاجعه پی خواهیم برد. عمق فاجعه آنجاست که ما یک ورزشگاه استاندارد برای برگزاری یک مسابقه فوتبال در یک هفته از رقابتهای لیگ برتر در اختیار نداریم. در کشوری مثل اسپانیا به کلیه باشگاهها هشت سال فرصت داده شده تا کلا زمینهای چمن مصنوعی را حذف کرده و چمن طبیعی را جایگزین آن کند. امکانات روز دنیا این اجازه را به آنها میدهد تا با بهکارگیری متخصصان امر چنین اقدامی را در طول هشت سال به سرانجام برسانند. ما میتوانیم از چنین کشورهایی الگوبرداری کنیم و قبل از اینکه فجایع مختلف فوتبال، ما را از جوامع بینالمللی دورتر کند، خود را به فوتبال روز دنیا رسانده یا حداقل فقط یکقدم از آنها عقبتر باشیم.