میراحمدرضا مشرف پژوهشگر حوزه بینالملل: اجلاس سالانه سران کشورهای عضو گروه بریکس از روز سهشنبه در آفریقای جنوبی آغاز شده و بهجز پوتین، رئیسجمهور روسیه -که بهصورت مجازی در این نشست مشارکت میکند- چهار رهبر دیگر اعضای اصلی بریکس، یعنی روسایجمهور برزیل، چین و آفریقای جنوبی و همچنین نخستوزیر هند، همگی شخصا در ژوهانسبورگ حضور یافتهاند. اما این دوره از نشست سالانه رهبران بریکس را بنابر دلایلی باید بسیار متمایز از جلسات پیشین این گروه ارزیابی کرد. دعوت از سران 70 کشور جهان (ازجمله رئیسجمهور ایران)، عدم حضور و درواقع دعوت نشدن سران کشورهای اصلی غربی برای مشارکت در نشست (مانند فرانسه که ظاهرا بهرغم درخواست مکرون از وی دعوتی بهعمل نیامد)، مباحث احتمالی مطرحشده در این نشست که بهطور عمده بر چندجانبهگرایی و اصلاح نظام سیاسی و اقتصادی فعلی حاکم بر جهان تاکید دارد و درنهایت اوجگیری دوباره بحث شمال و جنوب در سایه تحولات جهانی بهخصوص جنگ اوکراین؛ همگی بخشی از وجوه تمایز این دوره از نشست سران بریکس در ژوهانسبورگ آفریقای جنوبی بهشمار میآیند.
در چهارچوب همین مباحث، روزنامه ایندیناکسپرس هند در یکی از شمارههای اخیر خود تحلیلی را درمورد نشست اخیر سران بریکس در ژوهانسبورگ ارائه کرده که در آن به بسیاری از ویژگیها و شرایط منحصربهفرد این اجلاس پرداخته شده است. رام مدهاو، نویسنده این تحلیل کسی است که خود چندین دهه در عالیترین سطوح تصمیمگیری سیاسی هند حضور داشته و حتی سابقه دبیرکلی حزب حاکم بیپیجی را نیز در کارنامه دارد. علاوهبر این وی یکی از اعضای بنیاد «آراساس» هند است و از تالیفات متعددی در زمینه تاریخ هندوستان و همچنین روابط این کشور با جهان خارج برخوردار است. اگرچه وی در این مقاله بریکس را عمدتا در چهارچوب شرایط کشور هند و الزامات سیاست خارجی این کشور بهعنوان یکی از اعضا، مورد توجه قرار داده اما مباحث او درمورد ماهیت گروه بریکس و آینده آن بهطور قطع درخور تامل و توجه است. آنچه در ذیل از نظر میگذرد ترجمه، تلخیص و بازخوانی تحلیلی است که از رام مدهاو در ایندین اکسپرس انتشار یافته است.
تاریخچه شکلگیری بریکس
مدهاو بحث خود در رابطه با بریکس را از نقطه شکلگیری آن شروع میکند؛ از جایی که بهقول وی جیم اونیل، سرپرست تحقیقان جهانی گلدن ساکس در مقالهای با عنوان «جهان به بریکهای اقتصادی بهتری نیاز دارد» برای نخستینبار به اهمیت ویژه چهار قدرت اقتصادی نو ظهور دنیا میپردازد. در این مقاله جیمز اونیل پیشبینی میکند که چهار اقتصاد نوظهور دنیا یعنی برزیل، روسیه، هند و چین در آینده چنان رشد تولید ناخالص داخلی را به ثبت خواهند رساند که پیامدهای مهمی برای ترتیبات حکمرانی جهانی بهدنبال خواهد داشت. البته برای اونیل در جایگاه فردی که بعدها بهعنوان وزیر خزانهداری دولت بریتانیا انتخاب میشود، این موضوع اساسا یک شگرد بازاریابی برای هدایت سرمایهگذاریها بهسمت این کشورها بود. اما آنگونه «رام مدهاو اشاره میکند نام اختصاری «بریک» از زمانی که وزرای خارجه برزیل، روسیه، هند و چین در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل در سال 2006 با یکدیگر ملاقات کردند، جاذبه سیاسی خود را پیدا کرد. رهبری نشست سران بریک در سال 2009 را -که در شهر یکاترینبورگ روسیه برگزار شد- ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور این کشور برعهده گرفت. در سال 2010 آفریقای جنوبی برای پیوستن به این گروه دعوت شد و ایده اقتصادی بریک به یک بلوک سیاسی به نام «بریکس» تبدیل شد.
جذابیت بریکس برای کشورهای درحال توسعه
تحلیلگر ایندیناکسپرس بر این نکته اذعان دارد که از همان ابتدای شکلگیری گروه بریکس، بسیاری از صاحبنظران آن را بهعنوان یک گروه ناسازگار و با کمترین مخرج مشترک در میان اعضای تصور میکردند و دست رد بر سینه آن میزدند. اما اکنون گروه بریکس خود را در شرایطی برای برگزاری پانزدهمین اجلاس سران در ژوهانسبورگ مهیا میکند که نگرشها درباره آن به دو گروه تقسیم شده است؛ کشورهای درحال توسعه که برای پیوستن به گروه اشتیاق وافر نشان میدهند و دوم نگرشهایی که از رد کردن گروه به مرحله نگرانی و اضطراب از تداوم فعالیت آن رسیدهاند.
اما دلیل اینکه چرا تمایل به بریکس در میان کشورهای درحال توسعه درحال افزایش است را باید در عملکرد سازمانهای مالی و اقتصادی جهانی جستوجو کرد. تبعیت موسسات مالی چندجانبه از دستور کار سیاسی- اقتصادی غرب موجبات ناراحتی جدی کشورهای درحال توسعه را فراهم ساخته است، مثلا درمورد صندوق بینالمللی پول شاهد بیزاری رو به رشد کشورهای درحال توسعه نسبت به شیوه نظارتی این صندوق هستیم. کشورهای کمکخواه از این صندوق گاهی با مقررات سختگیرانه موسسات برتون وودز (نظام مدیریت پولی که بعد از جنگجهانی دوم حاکم شد) مواجه میشوند؛ مقرراتی که اغلب بسیار فراتر از احکام اقتصادی و همچنین در تضاد با خصوصیات فرهنگی بسیاری از ملتهای دریافتکننده هستند. مسائل مربوط به حقوق بشر و حقوق الجیبیتیها (افراد دارای گرایشهای جنسی نامتعارف) ازجمله این مواردند.
اما اکنون بهنظر میرسد که این کشورها ترتیباتی چون «بانک توسعه نوین» ایجاد شده توسط گروه بریکس را جایگزینی قابلاتکا میبینند. اندیبی (بانک توسعه نوین) در سال 2014 با سرمایهگذاری اولیه 10 میلیارد دلاری از سوی هریک از پنج کشور عضو آغاز به کار کرده است. مقر این بانک در شانگهای قرار دارد و بهزودی توجه چندین کشور درحال توسعه را بهعنوان یک موسسه کمکرسانی با دسترسی آسان را جلب خواهد کرد. کشورهایی مانند بنگلادش، امارات متحده عربی، اوروگوئه و مصر در سال 2021 سهام کوچکتری را در آن به دست آوردهاند. در هر حال بهنظر میرسد که هر روز کشورهای بیشتری تمایل خود را برای پیوستن به بریکس نشان میدهند. وزیر امور خارجه آفریقای جنوبی میگوید حداقل یک دو جین از نامههای درخواست اکنون روی میزش قرار دارند.
جهان غرب و کارشکنی بر سر راه خیزش بریکس
اما همانطور که گفتیم به نظر رام مدهاو به غیر از کشورهای درحال توسعه که نگاهی مشتاقانه به بریکس دارند، دسته دوم دیگری وجود دارند که ابتدا دست رد به سینه بریکس میزدند و آن را شکستخورده میدانستند، اما اکنون دیدگاه آنها جای خود را به نگرانی نسبت به رشد بریکس داده و بر همین اساس روند کارشکنیها نیز آغاز شده است. در این راستا مدهاو به چند مورد از اقدامات غرب که وی آنها را نشانه نگرانی عمیق اکوسیستم سیاسی- اقتصادی غرب از اوجگیری بریکس ارزیابی میکند، اشاره دارد.
به گفته نویسنده ایندین اکسپرس در روز 3 آگوست خبرگزاری رویترز اخبار نامعتبری را با تیتر «به نقل از منابع، مودی هندی بعید است که برای اجلاس بریکس به آفریقایجنوبی سفر کند» منتشر کرد. 24 ساعت بعد همین خبرگزاری به نقل از منابع رسمی خبر دیگری پخش کرد مبنیبر اینکه نخستوزیر هند برای حضور در نشست سران بریکس به آفریقایجنوبی سفر خواهد کرد. در همین زمان گمانهزنیهایی در رسانههای غربی ظاهر شد که از نشست نارندرا مودی و رئیسجمهور چین و احتمال بروز اختلاف میان آنها و تبعات آن برای نشست بریکس سخن میگفت. در این راستا یک اندیشکده معتبر آمریکایی اعلام کرد که چین و هند بر سر گسترش بریکس اختلاف نظر دارند؛ موضوعی که سخنگوی وزارت خارجه هند را وادار کرد تا در مورد نامعتبر بودن این اظهارات توضیح دهد.
اما در موردی دیگر در ماه مارس دادگاه کیفری پوتین را به دلیل برخی اقدامات در اوکراین جنایتکار جنگی اعلام کرد. با توجه به اینکه آفریقای جنوبی یکی از امضاکنندگان منشور دیوان بینالمللی کیفری است، حکم مورد نظر این کشور را موظف میکرد تا به محض ورود پوتین به خاکش وی را دستگیر کند. برخی آژانسهای روسیه پیشنهاد کردند که هر اقدامی در این زمینه یک اعلام جنگ تلقی شود. با این حال رهبری روسیه به شکلی عاقلانه این نکته را درک کرد که ادامه یافتن این بحث ممکن است به یک فاجعه منتهی شود. بنابراین در روز 19 ژوئیه اعلام شد که پوتین به صورت مجازی در این نشست مشارکت خواهد کرد. درنهایت با توجه به موارد متعدد اشارهشده از کارشکنیها، وزیر خارجه آفریقای جنوبی که از این تحولات آشفته شده بود، علنا مدعی شد که کسی در تلاش است تا اجلاس را خراب کند. به همین منظور انواع داستانها را به وجود میآورد.
بریکس، طلایهدار تقابل نوین شمال-جنوب
رام مدهاو در بخش پایانی مقاله خود به رابطه بریکس با بحثهای کهنه شمال و جنوب جهانی اشاره میکند. پیش از اینکه به بحث وی در این زمینه بپردازیم، یادآوری این نکته ضروری است که وی این موضوع را در چهارچوب رویکردهای نوین سیاست خارجی هند مورد بحث و بررسی قرار میدهد و لذا ملاحظاتی را مطرح میکند که بعضا مبهم و حتی تا حدی متناقض نشان میدهند. در واقع به وضوح میتوان ردپایی از سردرگمی رویکردهای کلی سیاست خارجی هند و گرفتاری آن میان دو بلوک شرق و غرب را در بخش پایانی تحلیل رام مدهاو مشاهده کرد؛ جایی که این سردرگمی به بحثهای او در مورد بریکس و حوزه شمال و جنوب هم کشیده میشود.
مدهاو در قسمتی از تحلیل خود به این نکته اشاره میکند که بسیاری بریکس را رقیبی برای جی 7 در نظر میگیرند. سهم بریکس از تولید ناخالص داخلی جهانی بر حسب برابری قدرت خرید، 31.67 درصد است. ظاهرا این رقم برای گروه جی هفت، 30.31 درصد است. کشورهای بریکس امروزه درباره یک سیستم پرداخت جایگزین و همچنین یک ارز ذخیره جدید صحبت میکنند. اما در ادامه بحثها وی گریزی میزند به برخی تمایلات درونی اعضای گروه بریکس. اینکه برخی اعضا نشستهای بریکس را فرصتی میبینند تا گروه را ضدغربی معرفی کنند. مخصوصا به نظر میرسد که چین مشتاق است تا از این انجمن برای گسترش نفوذ خود استفاده کند. پوتین هم که از حملات بیوقفه غرب خشمگین است، میخواهد دلارزدایی به برنامه اصلی بریکس تبدیل گردد. کشورهایی مانند هند، آفریقای جنوبی و برزیل باید اقدامهای متعادلکننده روی برنامههای بریکس به عمل آورند. این حقیقتی انکارناپذیر است که زیرساختهای اقتصادی چندجانبه جهانی نیاز به اصلاحات جدی دارد. کشورهای بریکس با بیش از 30 درصد سهم تولید ناخالص داخلی جهان، تنها در حدود 15 درصد در نهادهایی مانند صندوق بینالمللی پول قدرت دارند. با این همه در چهارچوب فرآیند اصلاح در مقابل منازعه جایگزینی، هند باید بریکس را بهعنوان یک کاتالیزور برای اصلاح چندجانبهگرایی ترجیح دهد.
بریکس بهطور فزایندهای بهعنوان صدای جنوب جهانی در نظر گرفته میشود. نخستوزیر مودی در تشکلهای چندجانبه دیگر از ماهیت جنوب جهانی پرچمداری میکند. او بهعنوان رئیس گروه 20، از رهبران گروه خواست تا 55 کشور اتحادیه آفریقا را به عضویت بپذیرند. به نظر میرسد که رئیسجمهور آفریقایجنوبی هم با دعوت از سران 49 کشور آفریقایی به نشست بریکس، برای رهبری جهان جنوب کلاه خود را به روی رینگ انداخته است. هند، آفریقایجنوبی و برزیل میتوانند نقش رهبری نمایندگان جنوب را برای متقاعد کردن کشورهای توسعهیافته نسبت به پذیرش واقعیتهای جهان «چندقطبی جدید» و درک نیاز به ایجاد ساختارهای جهانی دموکراتیک فراگیرتر در عرصه «چندجانبهگرایی»، برعهده گیرند. این روایت که بریکس دشمن جی7 است، آکنده از خطراتی است که صحنه را برای یک جنگ سرد جدید به نام تقابل شمال-جنوب جهانی فراهم میکند. باید از آن جلوگیری شود. پیشنهاد جیمز اونیل در مورد اینکه آنچه دنیا واقعا به آن نیاز دارد یک نماینده اصیل حاکمیت اقتصاد جهانی است، همان موضوعی است که باید روح هدایتکننده در رهبری بریکس تلقی شود.