محمدامین نوروزی، مستندساز: بهنظر نگارنده دیدن بادقت مستند «غیررسمی6» برای تمام مدیران فرهنگی، هنری و رسانهای نظام واجب است. سبک، رفتار و مواجهه رهبری با اهالی فرهنگ و هنر را باید از این مستند بیاموزند؛ این نکته که میبایست در جایگاه کارشناسی و نظرات تخصصی رفتار کرد و حرف دقیق زد. بخش بسیار جذابتر مستند نوع مواجهه ایشان با مخالفان مثل ماجرای ایرج افشار و هوشنگ ابتهاج و... بود. علی لاریجانی میگوید ایشان پناهگاه هنرمندان و نویسندگانی بودند که اوایل انقلاب دستگیرشان میکردند یا جایی که چینیفروشان خاطره نقل میکند نویسنده قبلانقلابی که در کانون فعالیت میکرده است را رهبری توصیه میکند نگه دارید و خلاصه رسیدگی به امور مختلف افرادی که بعضا مشخص است که با نظام و رهبری زاویه دارند.
در مقابل این رفتار رهبری شاهد رفتار مدیران هنری رسانهای نظام هستیم که از دوست دشمن میسازند. مصادیق زیاد است. از افراد روشنفکر همراه نظام که الان رانده و زاویهدار شدهاند بگذریم، خودیهایی را دریابیم که مذهبی و حزباللهی هستند، اما در سیکل این مدیران کارنابلد دارند تبدیل به آدمبده و شارلاتان میشوند و کارکردن برایشان بسیار سخت شده است.
حدادعادل در مستند غیررسمی6 از قول رهبری میگوید اگر اول انقلاب ما سرمان شلوغ نبود و به فلان افراد رسیدگی میکردیم، شاید اینها اینقدر موضع مخالف نمیگرفتند. حال با برخی مدیرانی سروکار داریم که هرچند مسئولیت مستقیم آنهاست و به غیر از این کاری ندارند، کارشان شده راندن آدمهایی که سالهای سال کار میکردند و با نظام و انقلاب همراهی کردند؛ خودیها را ناخودی میکنند.
مدیرانی که «از دوست، دشمن میسازند» هیچگاه مدیران و رهبران موفقی برای دین خدا و نظام نخواهند بود؛ چراکه دین خدا هم جز محبت و لطف نیست. افراد لطیف مردم را به سمت دین سوق میدهند و افراد خشکمذهب مردم را از دین زده میکنند. این مساله لطافت با اولویت بالا درخصوص هنرمندان صادقتر است؛ چراکه هنرمندان افراد لطیفتر و نرم و نازک و شکنندهتری هستند.
حال مدیران ناکاربلد و خودمحور برای اینکه اشتباهات خود را مالهکشی کنند، یا چیزهای مهم را خرج خود میکنند یا تن به ابتذال و ریخت و پاش میدهند، برای اینکه خود را مقبول و دور خود را شلوغ نشان بدهند. بالعکس فردی که توانایی، سعهصدر و محبت و جاذبه دارد، دامنه دوستان را با حفظ اصول و تن ندادن به ابتذال و نیرنگ بیشتر میکند.
وقتی مستند غیررسمی 6 را میبینید، بعد آن باور میکنید رهبری که با توصیه، هنرمند مخالف و زاویهدار اساسی را حفظ میکنند و در سبد فرهنگی نظام نگه میدارند، همین ایشان دستور به حذف و طرد افرادی بدهند که سالهای سال روی آنتن جمهوری اسلامی بودهاند و در همه مناسبتهای مذهبی و انقلابی همراهی و همدلی داشتهاند؟ مستند غیررسمی6 در جمعبندی و فینال مستند خیلی هوشمندانه نقد مدیران غیرمتخصصی را میکند که با حضرتآقا حضرتآقا گفتن، منویات و تفسیر به رایهای خودشان را انجام میدهند و کارهای اشتباه خود را به اسم ایشان تمام میکنند؛ مسالهای که بارها از گذشته تا به امروز شاهد آن بودیم.
دوستانی که مدیر هنری و رسانه هستید؛ پادگانی و دستورمحور عمل کردن، در حوزه فرهنگ و هنر جواب نمیدهد، اینکه صرفا با گروه و گنگ مخصوص به طیف خود کار کنید و گروهها و سلیقههای دیگر را کنار بگذارید، جواب نمیدهد و بدانید کار فرهنگیهنری اثرگذاری عمومی نمیکند. راهبند نباشید، اهل گفتوگوی محترمانه و تعامل باشید. مهمتر از همه مقبولیت و اعتماد هنرمندان و مردم را از خود سلب میکنید و اعتبار تشکیلات خود را زیر سوال میبرید. این اعتبار بزرگترین بیتالمالی است که به شما امانت داده شده است. یک مدیر و نهاد فرهنگی بیش از همه باید جایگاه و اعتبار در ذهنها و دلها داشته باشد؛ این اعتبار اگر از بین برود، درست کردن آن بسیار سخت و دشوار است. حرف سرهنگی در این مستند را خوب گوش کنید:
ادبیات و هنر، وزیر و وکیل نمیخواهد؛ پدر میخواهد؛ ایشان، [رهبری] پدری میکنند.
پدر دلسوز است. پدر صبور است. پدر غصهدار ایرادات و مشکلات فرزندان خود است. آنها را طرد و نفی نمیکند. مشکلات را در درون خانواده حل میکند. همانطور که پیامبر رحمت و پدر امت اسلامی اینگونه بود.
«به مرحمت خدا بود که با خلق مهربان گشتی و اگر تندخو و سختدل بودی مردم از گرد تو متفرق میشدند؛ پس از [بدی] آنان درگذر و برای آنها طلب آمرزش کن و (برای دلجویی آنها) در کار با آنها مشورت کن.» (آلعمران،159).