استفاده ابزاری ایالات‌متحده از دموکراسی در آسیا؛
ترویج دموکراسی در محافل سیاست خارجی ایالات‌متحده از مد افتاده است. این امر به‌ویژه درباره آسیا صدق می‌کند. سیاستگذاران آمریکایی بر این باور هستند که اگر واشنگتن در تعامل با این منطقه روی اصول تمرکز کند، تمرکز حواس خود را از دست داده و از چین عقب خواهد افتاد.
  • ۱۴۰۲-۱۱-۰۷ - ۲۲:۱۸
  • 00
استفاده ابزاری ایالات‌متحده از دموکراسی در آسیا؛
شلیک با تفنگ دموکراسی
شلیک با تفنگ دموکراسی

سجاد عطازاده، مترجم: مایکل گرین (مسئول مرکز مطالعات آمریکا در دانشگاه سیدنی استرالیا که پیشتر مسئول ارشد آسیا در شورای امنیت ملی آمریکا نیز بوده است) و دانیل توئیننگ (مسئول اندیشکده انستیتو بین‌المللی جمهوری‌خواه) در مقاله «پرونده راهبردی ترویج دموکراسی در آسیا؛ چگونه گسترش ارزش‌های لیبرال آمریکا را در رقابت با چین در موقعیت بهتری قرار می‌دهد؟» که در وب‌سایت فارن افرز منتشر شده، به راهبرد ایالات‌متحده در منطقه آسیا-اقیانوسیه پرداخته و این توصیه را به مسئولان آمریکایی داشته‌اند که برای مقابله با نفوذ چین در آسیا، باید به ترویج دموکراسی در این منطقه پرداخت. آنچه در این مقاله جالب به نظر می‌رسد، ماهیت تناقض‌آمیز آن است. ایالات‌متحده که در سابقه خود سرنگون‌سازی دولت‌های دموکراتیک و حمایت از رژیم‌های دیکتاتوری و مرتجع را دارد، اکنون از دموکراسی به‌عنوان سلاحی برای ضربه زدن به رقبای خود استفاده می‌کند. این درحالی است که مثلا در منطقه غرب آسیا اصلی‌ترین متحدان ایالات‌متحده رژیم‌های مستبدی هستند که کوچک‌ترین اثری از دموکراسی در آنها به چشم نمی‌خورد. به‌علاوه، مولفان مدعی هستند که راه توسعه از دموکراسی (آن هم طبیعتا به شکل غربی آن) می‌گذرد اما چشمان خود را روی توسعه کشورهای آسیایی مانند ویتنام، سنگاپور و علی‌الخصوص چین که مسیری غیرغربی را پیش گرفته‌اند، می‌بندند.

ترویج دموکراسی در محافل سیاست خارجی ایالات‌متحده از مد افتاده است. این امر به‌ویژه درباره آسیا صدق می‌کند. سیاستگذاران آمریکایی بر این باور هستند که اگر واشنگتن در تعامل با این منطقه روی اصول تمرکز کند، تمرکز حواس خود را از دست داده و از چین عقب خواهد افتاد. چینی که ظاهرا کشوری عمل‌گراتر بوده و متمرکز بر قدرت اقتصادی و سخت می‌باشد. راهبرد کلان پکن بدون شک بر تسلط بر منطقه هند-آرام، توسعه و تولید پیشرفته‌ترین فناوری‌ها و تبدیل چین به قطب اقتصاد جهانی متمرکز است. اما جاه‌طلبی‌های رهبر چین، شی جین پینگ، ایدئولوژیک نیز است. او قصد دارد افکار جهانی را به سمت تحسین حکومت اقتدارگرای خود سوق دهد و به این وسیله جهان را برای حکومت خود و همچنین استقبال از نفوذ چین مشتاق کند. این کارزار ایدئولوژیک هنوز تهدیدی برای دموکراسی‌های آسیایی تثبیت شده مانند ژاپن و کره جنوبی نیست اما خطرات بزرگی برای همسایگان کوچک‌تر چین ایجاد می‌کند، یعنی همان کشورهایی که پکن به دنبال بهره‌برداری از ضعف‌های اقتصادی و سیاسی آنهاست.
واقع‌گرایان عرصه سیاست خارجی بر این باور هستند که حمایت از حکومت‌های دموکراتیک سبب می‌شود تا ایالات‌متحده از رقابت در عرصه قدرت سخت منحرف شود اما در طول تاریخ آمریکا، تیزبین‌ترین متفکران راهبردی واشنگتن از این نکته آگاه بوده‌اند که این ادعا صحیح نیست. رئیس‌جمهور توماس جفرسون معتقد بود که حمایت از جمهوری‌های دارای حکومت خوب در شمال غربی اقیانوس آرام بهترین راه برای جلوگیری از گسترش استعمار اروپا در این منطقه خواهد بود. در نیمه دوم قرن نوزدهم هم متیو پری، فرمانده نیروی دریایی ایالات‌متحده و آلفرد تایر ماهان، استراتژیست نیروی دریایی، همین استدلال‌ها را درباره کشورهای غرب اقیانوس آرام مطرح نموده و اعلام کردند که منافع آمریکا در منطقه به توانایی ژاپن و سایر کشورهای این منطقه برای حکمرانی خوب و مقاومت در برابر جاه‌طلبی‌های امپریالیستی اروپا بستگی دارد. تقریبا 200 سال بعد، رئیس‌جمهور رونالد ریگان به این نتیجه رسید که حکمرانی دموکراتیک ضعیف، شرکای راهبردی ایالات‌متحده در آسیا را ناپایدار و آنها را در برابر نفوذهای خصمانه آسیب‌پذیر می‌کند. تمایل به ترغیب‌ گذار دموکراتیک در فیلیپین و کره جنوبی به ریگان کمک کرد تا اتحاد جماهیر شوروی را در روزهای رو به زوال آن مهار کند. در محیط پررقابت امروزی، درس گرفتن از این تجارب دولت‌های پیشین ایالات‌متحده بسیار ارزشمند است. با این حال، برای موثر ساختن مشارکت‌های دموکراتیک به‌عنوان یک ابزار سیاست خارجی، ایالات‌متحده باید اطمینان حاصل کند که کشورهای منطقه در این حوزه رهبری بیشتری را به عهده می‌گیرند و در مواقع لزوم نیز واشنگتن نقش حمایتی ایفا کند.
دموکراسی‌های پیشرو آسیایی هم عزم فزاینده‌ای را برای قرار دادن ارزش‌ها در مرکز سیاست خارجی خود نشان می‌دهند. در نظرسنجی‌های اخیر «مرکز مطالعات راهبردی و بین‌المللی»، کارشناسان سیاست آسیایی - به جز پاسخ‌دهندگان چینی و سنگاپوری - «دموکراسی»، «حقوق بشر» و «انتخابات آزاد و عادلانه» را برای آینده کل منطقه خود مهم ارزیابی کرده‌اند. در یک تغییر مهم هم ژاپن و کره جنوبی حمایت از حکمرانی خوب را به سبد شروط کمک‌های خارجی خود اضافه کرده‌اند، زیرا متوجه این نکته شده‌اند که مسئولیت‌پذیری و حاکمیت قانون تامین‌کننده امنیت در منطقه هند-آرام است. این تلاش‌ها مستحق تشویق و حمایت بیشتر از سوی آمریکا می‌باشند. ایالات‌متحده باید با متحدان آسیایی خود که برای تقویت نهادهای دموکراتیک از مالدیو تا مغولستان تلاش می‌کنند، همکاری کند و با دیده‌بان‌های جامعه مدنی که با فساد مخرب حاکمیت ملی و تهدیدکننده منافع ایالات‌متحده مبارزه می‌نمایند، تعامل قوی‌تری داشته باشد. البته بسیاری از کشورهای آسیایی تنها تا حدی آزاد هستند و برخی هنوز هم دارای حکومت‌های استبدادی می‌باشند اما بیشتر کشورهای تک‌حزبی آسیایی از یک منطقه هند- آرام آزاد و باز حمایت می‌کنند و آن را به نظم بین‌المللی که استبداد تجدیدنظرطلب چین قصد تاسیس آن را دارد - جهانی سلسله مراتبی که در آن توسعه‌طلبی مورد تجلیل قرار می‌گیرد و قدرت‌های بزرگ آزادند تا استقلال همسایگان خود را زیر سوال ببرند- ترجیح می‌دهند. حفظ آزادی در منطقه هند-آرام برای بسیاری از کشورهای آسیایی که از یوغ حکومت استعماری خارج شده و می‌خواهند از استقلال سخت به دست آمده خود در برابر مداخلات اقتدارگرا محافظت کنند، یک منفعت حیاتی به شمار می‌رود. کوتاه سخن آن که دموکراسی یک ارزش آسیایی است. موفقیت راهبرد ایالات‌متحده به جانبداری از این کشورها و گرایش گسترده‌تر آسیا به سمت رشد مشارکت مردمی و ایجاد مشارکت‌های دموکراتیک بستگی دارد.

برای خواندن متن کامل گزارش، اینجا را بخوانید.

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰