فاطمه طاریبخش، خبرنگار گروه دانشگاه: «موضوعی که روزهای اول من را نسبت به پرستاری نگران کرد، برخورد اولیهام با محیط کار بود؛ اینکه ما در محیط کار صرفا زیر نظر اساتید و محافظتشده فعالیت میکنیم و سطح آموزشی پایینی داریم.» محمد، دانشجوی ترم پنج دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز است که برایم از مصائب رشته پرستاری میگفت. دانشجویان یا به بیان بهتر پرستاران آینده قرار است چند ماه یا چند سال دیگر در راه پر پیچ و خم اما جانبخش درمان پا بگذارند. کسانی که با تمام مصائب جانفرسای راه کنار آمدهاند و با همان عشقی که قلبشان را زنده نگه میدارد، به این راه ادامه میدهند. روز پرستار بهانه خوبی شد تا پای حرفهای محمد و بچههای رشته پرستاری از دانشگاههای علوم پزشکی شهید بهشتی، جندیشاپور، یزد، اراک و شیراز بنشینیم.
شاید اولین فرضی که درباره دانشگاههای علوم پزشکی وجود دارد این است که این دانشگاهها امکانات بسیار زیادی برای بچههای پرستاری دارند. در حالی که اینطور نیست. فرید دانشجوی ترم پنج دانشگاه شهید بهشتی است و درباره آموزش دانشگاهها میگوید: «چندسال دعوا سر این است که دانشگاهها امکانات کمی نسبت به تیپ خود دارند.» در بین روایت تمام دانشجویان، نکتهای که فرید میگوید بسیار پررنگ است. نسبت اعضای هیاتعلمی علوم پزشکیها در رشته پرستاری به گفته دانشجویان در بهترین دانشگاهها یک به 100 است اما با این حال که دانشگاهها ظرفیت کافی برای دانشجویان خود ندارند به دلیل نبود بودجه مجبور به گرفتن میهمان هستند. فرید در این باره میگوید: «نسبت دانشجو به استاد زیاد است و از سمت دیگر بودجه کم است یا دانشگاه باید میهمان بگیرد تا بتواند تامین مالی کند.»
از سمت دیگر امکانات بیمارستانی نیز برای دانشجویان پرستاری وضعیت خوبی ندارد و محیط مخصوصی برای آنها تهیه نشده است. یکی از دانشجویان جندیشاپور اهواز در اینباره بیان میکند: «در خود بیمارستان محیط خاصی برای آموزش پرستار وجود ندارد و باید منتظر باشیم تا اینترنها کلاسی را خالی کنند و ما آنجا درس بخوانیم. حتی برخی از دانشجویان پرستاری در زمان کارآموزی خود تنها یا آنژیوکت نصب میکنند و کار تزریق انجام میدهند یا وضعیت عمومی بیمار را چک میکنند و این نوع فعالیتها دستاورد خاصی برای آنها در دوره دانشجویی نخواهد داشت.
علاوهبر اینکه امکانات درستی در اختیار دانشجویان پرستاری قرار نمیگیرد، در برخی از دانشگاهها، حتی در کلاسهای آموزشی و کارورزی افراد بیتجربهای به تدریس میپردازند. محمدرضا که شش ترم خود را در دانشگاه علوم پزشکی اراک گذرانده درباره سطح اساتید توضیح میدهد: «در مورد کلاسهای آموزشی و کارآموزیها باید افراد خبره تدریس کنند و افرادی که مهارت خیلی بالایی دارند به این دلیل که حقوق درخوری پرداخت نمیشود، به سمت آن نمیآیند.»
معضل دیگری که خبر آن را این روزها بسیار میخوانیم و گریبان دانشجویان پرستاری و حتی پزشکی و اساتید این رشته را گرفته است، ناامیدی از آینده شغلی و درنتیجه آن مهاجرت است. پرستاری با تمام زحماتی که تا اینجا به آن اشاره کردیم، حقوق چندان زیادی برای فرد به ارمغان نمیآورد و به این دلیل که شغلی تماموقت و شیفتی است، فرد توان داشتن شغل دوم را ندارد. به قول محمد «احیای مو الان 5 یا 6 میلیون هزینه دارد اما احیای جان آدمیزاد شاید دستمزدی معادل 300 هزار تومان داشته باشد.» پرستاران به دلیل کمبود نیروی درمانی در بیمارستانها گاهی بین 20 تا 30 بیمار را تحت نظر میگیرند و به قول دانشجویان از وظایف خود عقب میمانند. یکی از نقدهای همیشگی که به پروسه درمانی کشور میشود این است که روح و روان بیمار را در نظر نمیگیرند. شاید جالب باشد که بدانید یکی از درسهای پرستاران در مورد توجه به روحیه و روان بیمار است اما تنها چیزی که در طول پروسه درمان با آن برخورد نمیکنید این موضوع است. فرید در اینباره بیان میکند: «پرستاران اکثرا به دلیل پروسه طولانی و تعداد و کمیت بسیار زیاد بیماران، علیرغم اینکه باید به روحیه و روان بیمار توجه کنند، تنها به گرفتن دارو و... توجه میکنند. درحالیکه پرستار آموزش دیده است و بهتر از هر شخصی میتواند روان بیمار را مدیریت کند و به بیمار درباره نحوه مراقبت از زخم و عمل و... آموزش دهد اما به دلیل نداشتن وقت این کار را انجام نمیدهد و در نتیجه مریض میرود و یک سال بعد دوباره میآید.»
حرف و مطالبه اصلی دانشجویان این است که پزشکی و پرستاری در پروسه درمان در عرض هم قرار دارند، نه در طول هم! همان قدر که درمان مریض اهمیت دارد، مراقبتهای قبل، حین و بعد از درمان نیز اهمیت دارد. پرستاران را از لحاظ تئوری از پروسه درمان نباید حذف کرد. یکی از دانشجویان علوم پزشکی شهید بهشتی در اینباره میگوید: «کسی انتظار دخالت پرستار از لحاظ تئوری را ندارد و پزشکی و پرستاری باید با هم هماهنگ باشند اما پرستاران از نظر تئوری کاملا حذف شدند و این کار را بهیار هم میتواند انجام دهد. در برخی از موارد برخی از کارها را به جای پرستار، بهیار انجام میدهد و عملا برای شخص انگیزهای وجود ندارد. همین موضوع باعث سرشکستگی میشود. دنبال کاری هستند که ارائه خدمت کننداما امکانات و بستر کافی برای اینکه پرستار بتواند بهدرستی کار کند وجود ندارد.» به نظر میرسد که وقت آن رسیده باشد تا تفاوت فاحشی که بین دانشجویان پزشکی و پرستاری وجود دارد، از بین برود تا به قول دانشجویان پرستاری احساس جنس ضعیفتر یا حتی «جنس دوم» بودن نداشته باشند.
برای خواندن متن کامل گزارش، اینجا را بخوانید.