عاطفه جعفری، خبرنگار گروه فرهنگ: بیستوچهارم مهرماه اولین شب پخش برنامه تلویزیونی «به افق فلسطین» بود. ویژهبرنامهای به سردبیری مهدی عرفاتی و تهیهکنندگی محمدرضا شهیدیفر. شهیدیفر تا قبل از این، تولید برنامههایی چون «مردم ایران سلام» و «پارک ملت» را در کارنامه خود داشته است. این برنامهها در زمان پخش خود با اقبال خوبی از جانب مخاطبان تلویزیون همراه شدند و حالا در روزگار بمباران غزه و رسانه، تیم محتوایی تازهنفس با تهیهکنندگی شهیدیفر، برنامه به افق فلسطین را به آنتن شبکه افق آوردند. رسالت این برنامه، پاسخگویی به شبهات و همچنین بیان «ناگفتهها»ی نبردی خونین بود. در یکماه و اندی که از جنایات صهیونیستها گذشته، همچنان دستگاه پرقدرت رسانههای جریان اصلی غرب بهدنبال ایجاد شبهات فراوانی در افکار عمومی هستند. در روزگار پرسوءتفاهم جامعه ایرانی و در میان هیاهوی رسانهها، برنامه به افق فلسطین از تلویزیون پخش شد تا بهنمایش واقعی آن چیزی که در نوار غزه رخ میدهد، کمک کند. تامین نیاز مخاطب در شنیدن و دریافت اطلاعات آنچه در غزه رخ داده است، محقق نمیشد مگر اینکه تصویر چشمنواز و محتوایی فاخر پیشروی او قرار میگرفت. برنامه به افق فلسطین، با فاصله گرفتن از کلیشهها و روتین برنامهسازی تلویزیونی، توانست مخاطب طرد شده تلویزیون را با خود همراه کند. برای مخاطبی که از بیرون به تغییر تیم محتوایی برنامه «به افق فلسطین» نگاه میکند، شاید بتوان دو دلیل را ردیف کرد؛ یکی اینکه برنامه نتوانسته در جذب مخاطب موفق باشد و دیگری اینکه ایدههای این تیم محتوایی نتوانسته مدیران فعلی تلویزیون را راضی نگه دارد. درمورد احتمال اول باید گفت وقتی به بازخوردها و تاثیر برنامه در فضای امروز رسانه نگاه میکنیم، نمیتواند این گزاره به واقعیت نزدیک باشد. اما درمورد گزاره دوم با توجه به شرایطی که امروز بر صداوسیما حاکم است، این احتمال میتواند قریب به یقین باشد. صداوسیما یا نمیتواند یا نمیخواهد نگاهها و ایدههای جایگزین را تحمل کند و اگر همین مسیر ادامه داشته باشد، باید گفت به این زودیها نخواهد توانست کلیشههای مرسوم برنامهسازی را بشکند و پاسخگوی نگاههای نیازمند به ایدههای وطنی رسانه نخواهد بود.
با این حال موفقیت برنامه «به افق فلسطین» روی آنتن یکی از کم مخاطبترین و نچسبترین شبکههای تلویزیون خودش حائز نکته قابل تأملی است و اثبات این مدعاست که اگر نگاهها و ایدههای نوین برنامهسازی فرصت یابند قطعا خواهند توانست آنتن مرده امروز تلویزیون را زنده کنند.
قدر گوهر مخاطب را میدانست
اینکه نظرات و نگاههای مختلف در قاب تلویزیون جای بگیرند نیازمند رواداری و پذیرشی است که هوشمندی مدیر رسانه و برنامهساز را میطلبد و از همه مهمتر اینکه بتواند واجد دو بازوی قدرتمند جسارت و استقلالرأی در تولید محتوای رسانهای باشد. برنامه به افق فلسطین با توانمندی و تدبیری هوشمندانه توانست نگاهها و افکار متنوع را به میدان حقگویی در مورد مساله فلسطین دعوت کند. کافی است به لیست میهمانهای این برنامه نگاه کنید؛ محمد قوچانی، مهدی محمدی، حامد عسکری، یوسفعلی میرشکاک، افشین علا، سعید لیلاز، مجید انصاری، علی ربیعی، محمدعلی ابطحی، زینب سلیمانی، علیاکبر صالحی، الهام امینزاده، محمود کریمی، محمدحسین صفارهرندی و... تنها بخشی از لیست متنوع میهمانها هستند. بهکارگیری هوشمندانه از ظرفیت هر کدام از میهمانها، امکان روایتهای مختلف از این بحران را فراهم کرده، موضوعی که به پویایی و جذابیت برنامه هم کمک کرد. ضمن اینکه حضور نمایندگانی از جریانات متنوع فکری و سیاسی کشور باعث شد تا این برنامه از طرح موضوعات کلیشهای دور شود و فرصتی را فراهم کند تا علاوهبر انعکاس صداهای تازهتر، اشتراکنظر گروهها و جریانات مختلف بر سر موضوعات ملی و انسانی مورد توجه و تاکید قرار گیرد. طراحی چنین فضایی در رسانه ملی، قطعا طیفهای متنوعی از مخاطبان را همراه میکند. برنامهسازان تلویزیون دیگر نمیتوانند در روزگار رقابت رسانهها برای قاپیدن مخاطب به حداقلهای ارتباطی با مخاطب بیتوجه باشند. سازندگان و تیم محتوایی برنامه به افق فلسطین هم متوجه این بود که نادیده گرفتن افکار عمومی در تصمیمگیریها و اولویتبندیها، ضریب نفوذ برنامهشان را با مشکل مواجه خواهد کرد. موفقیت نسبی 26 قسمت ابتدایی برنامه به افق فلسطین گواهی بر این مدعا بود که میتوان خارج از محدوده کلیشهها، برنامهسازی کرد و درعینحال مخاطبان وسیعی را با خود همراه کرد.
چرا تیم محتوایی بهافقفلسطین حذف شدند؟
شنبهشب 20 آبانماه، شبکههای رسمی روزنامه «فرهیختگان» در فضای مجازی به نقل از منابع آگاه، این خبر را منتشر کرد: «برنامه به افق فلسطین که از روزهای ابتدایی جنگ اخیر روی آنتن شبکه افق میرود و توانسته بود با ادبیات و نگاهی جدید مخاطبان زیادی جذب کند، بهیکباره دچار شوک شد.» در بخش دیگری از این خبر آمده بود: «مطابق شنیدههای «فرهیختگان» عوامل برنامهای که با ایده تیم اوج بالا آمده بود و سعی میکرد از زاویه متفاوت درباره وقایع و تحولات در سرزمینهای اشغالی صحبت کند از ظهر امروز از برنامه حذف شدند.»
تیم سازنده این برنامه همان شنبهشب با تایید خبر «فرهیختگان» نوشتند: «مدیریت شبکه افق تصمیم گرفت برنامه به افق فلسطین از شنبه ۲۰ آبانماه با گروه دیگری ادامه پیدا کند. تیم طراح و تهیه برنامه در سازمان اوج به این تصمیم احترام میگذارد.» صبح روز بعد پیمان جبلی، رئیس سازمان صداوسیما در واکنش به این اتفاقات به خبرگزاری تسنیم گفت: «درباره برنامه به افق فلسطین و حواشیای که ایجاد شد، باید بگویم دیشب از بیروت حرکت کردم و امروز صبح رسیدم، دوستان درحال بررسیاند که توضیحات بیشتری دهند، اما ما استقبال میکنیم از هرگونه خلاقیت، نوآوری و برنامههایی که با هدف تبیین دقیق و روشن بهروزشده آرمانهای انقلاب اسلامی و در رأس آنها یکی از مهمترینهای آن که فلسطین باشد روی آنتن بیاید. مورد همکاری با عناصر، افراد و موسسات فعال در حوزه رسانه هم از روز اول گفتم و باز هم تکرار میکنم که این یک شعار نیست، بلکه یک نیاز است. بار فرهنگ در کشور بهقدری گسترده و سنگین است که صداوسیما با همه افراد و عناصرش بهتنهایی نمیتواند بهدوش بکشد، ما حتما از همکاری موسسات رسانهای، فرهنگی، افراد و عناصر رسانهای فعال استقبال میکنیم و آن را هم انشاءالله گسترش خواهیم داد.»
پاسخ پیمان جبلی بعد از اینکه خودش چند روز قبل میهمان این برنامه بود و ویدئوهایی از او در تایید کار تیم قبلی منتشر شده بود، نشان از این دارد که انگار از این تغییر بیاطلاع بوده است. اما واکنشها فقط به این اظهارنظر پیمان جبلی ختم نشد و بعد از صحبتهای او، روابط عمومی شبکه افق اطلاعیهای عجیب منتشر کرد. آنها این تغییر را خارج از اراده شبکه افق دانستند و نوشتهاند: «حال که پس از چهار هفته تلاش شبانهروزی و سخت و قابل تحسین، تیم محترم تولید این برنامه، خود تصمیم به توقف تولید گرفتهاند، شبکه افق با هدف حفظ این ارزش افزوده رسانهای در موضوع فلسطین و برای ادامه تولید این برنامه از تیمی جدید و حرفهای بهره خواهد برد. شبکه افق تاکید میکند که این «تغییر ناخواسته تیم تولید» برخلاف میل و اراده و خواست سازمان و شبکه افق بوده و درعینحال به آن احترام میگذارد و از همه عوامل این تیم تشکر و قدردانی میکند. اگرچه حق گلایه دوستانه به این عزیزان را نیز برای خود محفوظ میداند که در شرایط سختی که بر مردم مظلوم غزه میگذرد و حماسهآفرینی جانانه جوانان مقاومت عرصه را بر رژیم غاصب و کودککش صهیونیستی تنگ کرده، توقف تولید این برنامه اقدام مناسبی نبود و لازم است همواره مصالح کلان و راهبردی بر تصمیمات و مصالح خرد غالب باشد.»
تراژدی تولید برنامه در صداوسیما از مدتها پیش کلید خورده است و بهنظر میرسد فرآیندهای ناقص برنامهسازی قرار نیست دست از سر تلویزیون بردارد و اتفاقاتی که بر سر تیم محتوایی به افق فلسطین آوردند هم بار دیگر اثبات کرد که حتی راهکارها و ترفندهای خلاقانه هم نمیتواند بلای این روزهای تلویزیون را دفع کند. بهنظر میرسد که باید چارهای دیگر اندیشید.