رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح روز دوشنبه 20 شهریور در دیدار پرشور هزاران نفر از مردم استانهای «سیستانوبلوچستان» و «خراسانجنوبی»، با قدردانی از همراهی دیرینه و مستمر مردم مومن و علمای شیعه و اهل تسنن این مناطق، مراقبت و هوشیاری ملتها و مسئولان کشورها را بهخصوص در دوران تحولات بزرگ جهانی کاملا ضروری خواندند و با اشاره به نقشه دشمن برای تحریک نقاط بحرانساز در ایران گفتند: «تخریب وحدت ملی و تضعیف امنیت ملی دو هدف اساسی و جدی آنها است اما ما هم در مقابله با دشمن بهشدت جدی هستیم و اطمینان داریم دشمنان ایران عزیز، بهشرط مراقبت، بیداری و هوشیاری ملت و مسئولان هیچ غلطی نمیتوانند بکنند.» بخشی از بیانات ایشان در این دیدار را در ادامه میخوانید.
اولا خوشامد عرض میکنم به یکایک برادران و خواهران که از این راه دور طی طریق کردید، اینجا تشریف آوردید و با نفس گرم خودتان و دلهای پر مهر و محبت خودتان به این حسینیه ما صفا دادید. از همه شما برادران و خواهران خیلی متشکریم.
برای من دیدار شما عزیزان خاطرهانگیز است؛ هم مردم بیرجند و خراسانجنوبی، هم مردم سیستانوبلوچستان. اینها را که عرض میکنم، نه برای اینکه فقط یک بخشی از تاریخ را گفته باشم بلکه بیشتر برای اینکه میخواهم آن تصویر غلطی را که دشمنان این ملت از برخی از مناطق کشور ارائه میکنند باطل کنم؛ من میخواهم حقیقت را برای افکار عمومی در زمینه برادرانمان در بخشهای مختلف کشور روشن کنم.
بنده اولین مبارزه آشکار با رژیم طاغوت را در بیرجند انجام دادم. قبل از آن کارهایی داشتیم، [ولی] برخورد آشکار و علنی نبود. اولین برخورد علنی در بیرجند بود در ماه محرم سال ۱۳۴۲، یعنی 60 سال پیش؛ اکثر شما جمعیت آن روز نبودید. دومین برخورد در زاهدان بود؛ آن کی [بود]؟ آن هم در ماه رمضان همان سال ۱۳۴۲. پس ببینید، سابقه خاطره ما از این منطقه شما به کجا برمیگردد؛ بحث 10سال و 20سال نیست؛ بیش از نیمقرن است.
در بیرجند در روز تاسوعا بنده را بازداشت کردند، بردند بازداشتگاه شهربانی نگه داشتند. مردم بیرجند میخواستند روز عاشورا به شهربانی حمله کنند و بنده را از آنجا بیرون بیاورند؛ به این نتیجه رسیده بودند. درایت مرحوم آقای تهامی، عالم برجسته و درجه یک بیرجند -که [ایشان] ملای بزرگی بود و کسی بود که اگر در حوزه قم یا نجف بود، قطعا مرجع تقلید میشد؛ [اما] آمده بود بیرجند مانده بود- نگذاشت که این اتفاق بیفتد؛ گفت این موجب ایجاد مشکل برای فلانی میشود و جلوی مردم را گرفت. منظور چیست؟ منظور این است که آن روز مردم و علما با این حرکت همراه بودند؛ ما تنها نبودیم. بنده تنها رفته بودم بیرجند اما یک بیرجند با همه مردمش، با علمای بزرگش، با ما همراه شدند. این مربوط به بیرجند.
ماه رمضان همان سال بنده رفتم زاهدان. در زاهدان دو عالم بزرگ بودند؛ عالم درجه یک شیعه مرحوم آقای کفعمی بود؛ عالم درجه یک سنی مرحوم مولوی عبدالعزیز ملازهی بود. آنجا هم بنده را دستگیر کردند؛ در نیمه ماه رمضان بنده را در زاهدان گرفتند و به تهران آوردند و به [زندان] قزلقلعه بردند. مرحوم کفعمی علنا از ما حمایت کرد، مرحوم مولوی عبدالعزیز [هم] یک حکمی در جهت همان حرفهای ما صادر کرد. البته من یادم نیست دقیقا تاریخ آن حکم با زمان حضور بنده در زاهدان چه نسبتی دارد، چقدر بعد از آن بوده یا چقدر همزمان بوده، لکن این حکم در جهت همان کاری بود که ما میکردیم؛ که حالا تفصیل این حکم طولانی است و نمیخواهم وارد بشوم. این خاطره ما است از این مجموعه. یعنی اولین حرکت آشکاری که خود این حقیر در مقابله با دستگاه طاغوت انجام دادم، با همراهی این دو مرکز مهم که امروز مرکز دو استانند، با مردمش و با علمایش انجام گرفت.
البته فقط این نبود. این قضایا مربوط به 15 سال قبل از پیروزی انقلاب در سال ۴۲ است. اندکی قبل از پیروزی انقلاب، بنده به ایرانشهر تبعید شدم. [همچنین] بعد از پیروزی انقلاب، ما با علمای اهل سنت سرتاسر بلوچستان ارتباط پیدا کردیم. بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب، امام (رضواناللهتعالیعلیه) بنده را فرستادند بلوچستان و سیستان که بروم آنجا با وضع مردم و اوضاع آنجا آشنا بشوم، بیایم به ایشان گزارش بدهم و به آن کارهای آنجا برسیم؛ چون یک آشنایی قبلی داشتیم. در این سفر فراموش نمیکنم کمک علمای اهل سنت بلوچستان را، که آن روز این کار جرات میخواست. مرحوم مولوی عبدالعزیزساداتی، پیرمرد ملای بزرگ سراوان صریحا علنا از ما حمایت کرد و در خط انقلاب قرار گرفت؛ اینها شناسنامه است؛ اینها شناسنامه استان است، شناسنامه مردم است. دشمن دوست ندارد که این حقایق در یاد من و شما بماند؛ میخواهد اینها فراموش بشود. در چابهار، در سراوان، در ایرانشهر، در خود زاهدان و در سیستان هم که به معنای واقعی کلمه مرکز دلاوران زابلی است، مردم دلاور، مردم وفادار؛ این سابقه کار در آنجا است.
شهدای برجستهای هم دادهاند؛ غیر از شهدای جنگ تحمیلی در این دو استان، شهدای برجستهای هم در مبارزه با منافقین در حوادث گوناگون [دفاع از] امنیت از آن روز تا امروز مرتبا تقدیم انقلاب شده است. امروز هم شهید میدهیم، سال ۶۰ هم شهید دادیم؛ مرحوم سیدمحمدتقی حسینیطباطبایی از زابل، مرحوم مولوی حسینبُر از مولویهای اهل سنت که اینها مال سال ۶۰ است، تا این آخر باز این برادران برجسته ما مثل مرحوم سردار شهید شوشتری یا شهید عبدالواحد ریگی، مولویِ [شهرستان] خاش و از این قبیل؛ یعنی منطقه، منطقه انقلاب است، منطقه شهید دادن است، منطقه حرکت در راه خدا است. دشمن نمیتواند این را ببیند، نمیتواند تحمل کند. هم شهید وحدت داریم، هم شهید دفاع مقدس داریم، هم شهید در راه امنیت داریم که اسم بعضیهایشان را من بردم و عرض کردم.
خب، یک نکتهای اینجا در حاشیه بگوییم که البته نکته اساسی و مهمی است و آن اینکه مسئولان قدر این مردم را باید بدانند و باید خدمت کنند. البته در سیستان و بلوچستان خیلی خدمت شده، خیلی کار شده. بلوچستانی که شما امروز میبینید، بلوچستان دوره طاغوت نیست؛ بنده آن روز را دیدهام، مردم هیچ چیز نداشتند. از روز اول، از روزهای اول کار در این منطقه شروع شد؛ هم در آنجا، هم در زابل و سایر مناطق استان؛ امروز هم دارد کار میشود. باید این کارها با قوت ادامه پیدا کند.
این مساله خطآهن خیلی مهم است؛ اینکه شمال و جنوب شرق کشور با خطآهن متصل بشود، خیلی اهمیت دارد؛ هم برای استان و استانهای در بین راه اهمیت دارد، هم برای اصل کشور اهمیت دارد. مساله آب زابل خیلی اهمیت دارد.
همه کارها، همه راهها باید پیموده شود برای اینکه حق مردم در مورد آب تامین بشود و انشاءالله خواهد شد؛ این کارها خواهد شد. کارهای زیادی انجام گرفته؛ کارهای زیادی هم پیشروی ما است که باید انجام بگیرد. اگر دولتها به آن مصوباتی که در اوایل دهه ۸۰ که بنده آمدم بلوچستان و تصمیمگیری شد، عمل میکردند، امروز چهره استان فرق میکرد. از طرف بعضی از دولتها تنبلی شد، بیتوجهی شد. امروز بحمدالله مشغولند، کار میکنند، تلاش میکنند. بنده امیدوارم و انشاءالله که این امید به نتیجه برسد.خب، این مسائلی بود مربوط به این منطقه.
در هنگام وقوع تحولات بزرگ جهانی، ملتها باید مراقب باشند، مسئولان کشورها باید مراقب باشند. این همان روزی است که ما در آن قرار داریم؛ باید مراقب باشیم. اینکه میگوییم دشمن دارد ضعیف میشود معنایش این نیست که نمیتواند مکر کند، نمیتواند دشمنی کند، نمیتواند ضربه بزند؛ میتواند؛ مشغول نقشهکشیاند. ما باید خوابمان نبرد، ما باید غافل نشویم. ما یعنی چه کسانی؟ یعنی مسئولان و آحاد مردم. عرض کردم، بدون پشتیبانی مردم، مسئولان هیچ کشوری نمیتوانند کار بزرگی و مهمی انجام بدهند؛ مردم باید پشت سرشان باشند، مردم باید بیدار باشند. مسئولان [هم] باید غفلت نکنند، باید بیدار باشند. امیرالمومنین فرمود: مَن نامَ لَم یُنَم عَنه؛ اگر شما در سنگر خوابت برد معنایش این نیست که دشمنت هم در سنگر خودش خوابش برده؛ نه، ممکن است او بیدار باشد، ممکن است او متوجه شما باشد، ممکن است او از خواب شما استفاده کند؛ این آن مساله اساسی است. نباید غفلت کرد.
باید مراقب نقشه دشمن بود.دشمن نقشه دارد؟ بله، دشمن نقشه دارد، برنامه دارد؛ نهفقط برای ما؛ آمریکا امروز در این منطقه برای عراق برنامه دارد. برای سوریه برنامه دارد. برای لبنان برنامه دارد. برای یمن برنامه دارد. برای افغانستان برنامه دارد. برای کشورهای [حاشیهی] خلیجفارس ــ که دوستان سنتی قدیمیاش هستند ــ برنامه دارد! برای اینها برنامه دارد. ما حالا به برنامهای که درباره آنها دارند کاری نداریم، [اما] برنامهاش راجعبه ما چیست؟ ما بیاطلاع نیستیم؛ بیاطلاع نیستیم. معلومات اطلاعاتی ما به ما میگوید که دولت آمریکا در آمریکا مجموعهای را درست کرده است که اسم این مجموعه «گروه بحران» است؛ کارش چیست؟ ماموریت این گروه، بحرانسازی در کشورهاست، از جمله در کشور ما. ماموریت این گروه این است که بحرانسازی کنند؛ بگردند نقاطی را که به نظر آنها موجب میشود در کشور بحران به وجود بیاید، پیدا کنند و این نقاط را تحریک کنند؛ این، ماموریت این گروه بحران آمریکا است. آنها نشستهاند فکر کردهاند، مطالعه کردهاند، به این نتیجه رسیدهاند که در ایران چند نقطه بحرانساز وجود دارد که باید آنها را تحریک کرد، آن نقاط را فعال کرد؛ یکیاش اختلافات قومی است، یکیاش تفاوتهای مذهبی است، یکیاش مساله جنسیت و مساله زن است؛ اینها را باید در ایران تحریک کنند تا اینها بحران درست کنند و از طریق بحران بتوانند به کشور عزیز ما ضربه وارد کنند؛ این برنامهی آمریکا است و «شتر در خواب بیند پنبهدانه!»
تصریح کردند! تصریح کردند که میخواهند در ایران وضعیتی مثل وضعیت سوریه و یمن به وجود بیاورند. این را تصریح کردند. البته غلط کردند! نمیتوانند. در این تردیدی نیست؛ لکن مشروط بر اینکه ما مراقب باشیم، حواسمان جمع باشد.اگر شما خواب بودید، یک بچه هم میتواند به شما ضربه بزند، چه برسد به یک دشمن مسلح و آماده کار. نباید دچار غفلت بشویم، نباید خواب بمانیم. باید مراقب باشیم راه را خطا نرویم، راه را اشتباه نرویم، اشتباه نکنیم. اگر مراقبت کردیم، دشمن را شناختیم، روشهای دشمن را شناختیم، سعی کردیم در حرفمان، در منطقمان، در عملمان، در هر اقداممان کمک به نقشه دشمن نکنیم، دشمن هیچ غلطی نمیتواند بکند. باید مراقب باشیم راه را خطا نرویم، اشتباه نکنیم، حق را با باطل عوضی نگیریم.
قرآن به ما معیار داده. قرآن میفرماید که «مُحَمَدٌ رَسولُ اللَهِ وَ الَذینَ مَعَه»؛ کسانی که با او هستند. بحث ما سر این است که آیا ما با پیغمبر هستیم یا نیستیم ــ راه این است دیگر ــ علامت دارد: وَ الَذینَ مَعَهُ اَشِداءُ عَلَى الکُفار؛ اگر شما دیدید این راهی که داریم میرویم، راهی است که کفار را خوشحال میکند، بدانید که «اَشِداءُ عَلَى الکُفار» نیستید، پس «مع رسول الله» نیستید، همراه پیغمبر نیستید؛ [اما] اگر دیدید نه، این راهی که دارید میروید، استکبار را، دولتهای قاهر ضددین و ضداسلام را ناراحت میکند، عصبانی میکند، خب خوب است؛ این «اَشِداءُ عَلَى الکُفار» است. این شد ملاک و معیار. حواسمان باید جمع باشد، بدانیم چه کار میکنیم، بدانیم چه میگوییم؛ حرفی که میزنیم در جهت نقشه دشمن نباشد، جدول دشمن را کامل نکند. گاهی ممکن است کسی غفلت بکند، یک حرکتی بکند، یک حرفی بزند که جدول نقشه دشمن را کامل کند؛ این خطرناک است. باید مراقبت کرد که این اتفاق نیفتد. اگر ما مراقب باشیم، دشمن هیچ غلطی نمیتواند انجام بدهد، هیچ کاری نمیتواند بکند. در این چهلوچند سال، بارها و بارها همین دشمنان امروز و دشمنانی که قبلا بودند و از بین رفتند، مثل شوروی سابق که اینها هم با ما بد بودند، هر کار توانستند کردند. ملت ایران بیدار بود، هشیار بود، خط مورد نظر امام را دنبال کرد. انگشت اشاره امام امروز برای ما مغتنم است؛ ببینید امام چه میگفت، چه میخواست، ما را به چه سمتی حرکت میداد. ملت این کار را کردند، [لذا] تا امروز موفق شدند؛ امروز هم همینجور است؛ امروز هم بایستی مراقبت کرد.
دشمن دو نقطه اساسی را هدف گرفته: یکی وحدت ملی، یکی امنیت ملی. وحدت ملی مهم است؛ نگذارید وحدت را به هم بزنند. وحدت یعنی چه؟ یعنی در مسائل اساسی کشور، آنجایی که پای منافع ملت در میان است، اختلافات مذهبی، اختلافات سیاسی، اختلافات گروهی، اختلافات قومی باید کنار گذاشته شود، همه باید در کنار هم باشند؛ اقوام مختلف در کنار هم، مذاهب مختلف در کنار هم؛ آنجایی که یک جهتگیری مشخصی هست، این وحدت مهم است. و امنیت؛ آن کسانی که امنیت ملی را تهدید میکنند دشمن ملتند، برای دشمن کار میکنند؛ چه خودشان بفهمند، چه نفهمند. گاهی کاری میکنند، نمیفهمند چه کار میکنند! پس بنابراین، این دو نقطه مهم است. دشمن این دو نقطه را، یعنی وحدت را و امنیت را، آماج حمله خودش قرار داده که باید در مقابلش ایستاد.
بحمدالله ملت ما هم بیدار است. بنده به بیداری ملت عزیزمان خیلی خوشبین و امیدوار هستم، بهخاطر تجربه چهلوچند ساله -نه بهخاطر شعار و رجزخوانی و مانند اینها، که تجربه کردهایم، دیدهایم- و بهخاطر آنچه انسان در جوانهای این کشور میبیند: این وفاداریها، این محبتها، این اخلاصهایی که نشان داده میشود، این حضورهای خوب [مثل] این اربعین که حالا من یک کلمه در باب اربعین هم عرض خواهم کرد؛ اینها نشاندهنده امید است. باید با همین قوه، با همین انگیزه، با همین ایمان پیش رفت. دشمن در دشمنی خودش و در نقشهکشی خودش جدی است، ما هم در مقابله با دشمن بهشدت جدی هستیم.