علی کریمی، خبرنگار:
دژاوو/ 5 میلیون دلار
فیملنامه «دژاوو» را بیل مارسیلی و تری روسیو نوشته است. جری بروکهایمر، تهیهکننده مشهور هالیوود این فیلمنامه را 5 میلیون دلار خرید. او دنزل واشنگتن را بهعنوان بازیگر اصلی و تونی اسکات را برای کارگردانی این فیلم انتخاب کرد. بعدها تری روسیو گفت که انتخاب اسکات برای کارگردانی این کار کاملا اشتباه بود، چون تونی علاقهای به ساخت یک فیلم علمی تخیلی نداشت و حتی ابتدا پیشنهاد کرد جنبه سفر در زمان در فیلمنامه کنار گذاشته شود. واژه آشناپنداری معادل ترجمه دژاوو است. در این حالت، انسان احساس میکند وقایعی که بهعنوان مثال هماکنون برایش رخ داده، ریشهای تاریخی در مغزش دارد و احساس میکند که این رخداد اخیر را در گذشته انگار تجربه کرده است. داستان این فیلم با بهرهگیری از ایده دژاوو از عناصر پرهیجان، تخیلی و رمانتیک برخوردار است.
اتاق پناهگاه/ 4 میلیون دلار
فیلمنامه «اتاق پناهگاه» را دیوید کوپ نوشته است و دیوید فینچر آن را کارگردانی کرده است. دیوید کوپ براساس تیتر یک روزنامه طرح این فیلمنامه را نوشت و فیلمنامه را به مبلغ 4 میلیون دلار به Sony Pictures فروخت. داستان فیلم با بازی جودی فاستر و کریستین استوارت جریان مادر و دختری است که اتاقی با ضریب امنیت بالا در خانه دارند و با حضور سارقان در خانه به آنجا پناه میبرند. فیلمی تک لوکیشن که قرار است اتفاقات بزرگی در آن رخ دهد، بدون آنکه از حساسیت آن کاسته شود. قبل از اینکه فینچر برای کارگردانی این فیلم انتخاب شود، ریدلی اسکات برای مدت کوتاهی در این پروژه حضور داشت. فینچر گفت که به دانایی فیلمنامه علاقهمند است و «ذهنی خاص» پنجره عقب (1954) به او یادآوری شده است.
بوسه آخر شب/ 4 میلیون دلار
«بوسه آخر شب» فیلمنامهای به قلم شین بلک است که کمپانی New Line Cinema در سال 1994 برای خرید آن مبلغ 4 میلیون دلار پرداخت کرد. رنی هارلین، کارگردانی این فیلم را برعهده دارد. هزینه تولید این فیلم ۶۵ میلیون دلار شد و اگرچه در گیشه 89 میلیون دلار فروش داشت اما یک شکست تجاری محسوب میشود. داستان فیلم در مورد زنی به نام سامانتا است. او برای دختر هشتسالهاش یک مادر ایدهآل از هرنظر است. آنها زندگی آرامی دارند و سامانتا هم مشغول تدریس در یک مدرسه است. اما این روند آرام زندگی بههم میخورد؛ زیرا ضربهای به سر سامانتا میخورد و او گذشته خودش را دوباره به یاد میآورد. به یاد میآورد که او یک مامور مخفی و بسیار بامهارت بوده است، و بهزودی متوجه میشود که شخصی اجیر شده است تا او را بکشد.
شبهای تالدگا/ 4 میلیون دلار
آدام مک کی، کارگردانی شبهای تالدگا را با فیلمنامهای از خودش برعهده دارد. مککی پس از موفقیت در فیلمهایی مانند رکود بزرگ کارگردانی این کار را برعهده گرفت. او فیلمنامه این کار را 4 میلیون دلار فروخت. «شبهای تالدگا» درباره ریکی بابی، یک راننده موفق ناسکار (NASCAR) است. او مقام اول رانندههای مسابقهای جهان را از آن خود کرده است، اما وقتی در یک مسابقه از یک راننده فرانسوی شکست میخورد، سعی میکند که جایگاهش را پس بگیرد. شبهای تالادگا در لایههای زیرین خود درحال اثبات گزارههایی از پیشگویی فرهنگ آمریکایی است که بسیاری از آن غافل هستند. این فیلم در دوره اوج کار کمدی ویل فارل ساخته شد و برای همین دستمزد خوبی دریافت کرد. فیلم با هزینه 72 میلیون دلاری ساخته شد و توانست 163 میلیون دلار در گیشه به فروش برسد.
مرد دارویی/ 3 میلیون دلار
«مرد دارویی» فیلمی به کارگردانی جان مک تریان است که براساس فیلمنامهای به قلم سالی رابینسون و تام شولمن ساخته شده است. فیلمنامه تام شولمن به قیمت 2.5 میلیون دلار با یک میلیون دلار دیگر برای بازنویسی سالی رابینسون و تام استاپارد خریداری شد. داستان فیلم درباره زیستشناسی به نام «دکتر ری کرین» است که در سفری به یک اردوگاه پژوهشی دورافتاده در جنگلهای بارانی آمریکایجنوبی، مقداری لوازم و ابزار برای «دکتر رابرت کامبل» (با بازی شو کانری) میبرد. دکتر کامبل، زیستشیمیدان تلخکام و ناخرسندی است که در آن مکان دورافتاده زندگی میکند و تبدیل به جادوگر آن قبیله دورافتاده شده است. تولید این فیلم در سال 1991 در جنگلهای مکزیک انجام شد. شو کانری و لورین براکو، دو بازیگر اصلی این فیلم از شرایط سر صحنه شکایت داشتند.
موتزارت و وال/ ۲ میلیون و ۷۵۰ هزار دلار
ران باس از فروش فیلمنامه «موتزارت و وال» 2 میلیون 750 هزار دلار دریافت کرد. گفته میشود که باس از مقالهای در سال 1995 در لسآنجلستایمز الهام گرفته است. او برای نوشتن فیلمنامه «مرد بارانی» مشهور است و بهخاطر همان برنده جایزه اسکار شده است. فیلمهایی که باس با آنها مرتبط است مرتبا نامزد جوایز متعدد شدهاند و فیلمهای او بیش از 2 میلیارد دلار فروش داشتهاند، اما موتزارت و وال با بودجه 12 میلیون دلاری تنها 36 هزار دلار فروش داشته است که یک شکست تجاری تمامعیار محسوب میشود. موتزارت و وال که با عنوان «دیوانه عشق» در اروپا به نمایش درآمده است، داستانی کمدی و رومانتیک است که قصه عاشقانه دو بیمار مبتلا به سندروم اسپرگر را به تصویر میکشد.