چگونه از رقابت قدرت‌های بزرگ جان سالم به ‌در ببریم؟
خونگ له تو، عضو اصلی مرکز آسیایی پرث آسیا- ایالات‌متحده در دانشگاه استرالیای غربی و عضو غیرمقیم در مرکز مطالعات راهبردی و بین‌المللی، در مقاله‌ای با عنوان «چگونه از رقابت قدرت‌های بزرگ جان سالم به‌در ببریم؟» که در شماره می/ژوئن 2023 نشریه فارن افرز منتشر شده به موضوع «کنش موازنه‌گری نامطمئن آسیای جنوب شرقی» پرداخته است. او در این مقاله راهبرد کشورهای آسیای جنوب شرقی در مورد رقابت چین و آمریکا را بررسی کرده و مدل کشورهای این منطقه برای کار با هر دو این کشورها را راهبردی مفید و موثر می‌داند. 
  • ۱۴۰۲-۰۲-۰۵ - ۲۳:۴۳
  • 00
چگونه از رقابت قدرت‌های بزرگ جان سالم به ‌در ببریم؟
کشمکش استراتژیک در جنوب شرق آسیا
کشمکش استراتژیک در جنوب شرق آسیا

سجاد عطازاده، مترجم:خونگ له تو، عضو اصلی مرکز آسیایی پرث آسیا- ایالات‌متحده در دانشگاه استرالیای غربی و عضو غیرمقیم در مرکز مطالعات راهبردی و بین‌المللی، در مقاله‌ای با عنوان «چگونه از رقابت قدرت‌های بزرگ جان سالم به‌در ببریم؟» که در شماره می/ژوئن 2023 نشریه فارن افرز منتشر شده به موضوع «کنش موازنه‌گری نامطمئن آسیای جنوب شرقی» پرداخته است. او در این مقاله راهبرد کشورهای آسیای جنوب شرقی در مورد رقابت چین و آمریکا را بررسی کرده و مدل کشورهای این منطقه برای کار با هر دو این کشورها را راهبردی مفید و موثر می‌داند. 

همزمان با متخاصم شدن شدید روابط بین چین و ایالات‌متحده، بقیه کشورهای جهان با نگرانی مشغول تماشا هستند. واشنگتن بارها پکن را به جاسوسی از آمریکایی‌ها و تلاش برای سرقت اسرار این کشور متهم کرده است؛ امری که آخرین نمونه آن ارسال بالن بر فراز ایالات‌متحده بود. پکن هم مدعی است که واشنگتن در تلاش است تا ارتباط این کشور را با بازارهای بین‌المللی قطع کند. دو طرف درگیر یک جنگ تجاری مداوم هستند و همچنان به افزایش هزینه‌های نظامی خود ادامه می‌دهند. یک رویارویی خشونت‌آمیز بر سر تایوان به‌طور فزاینده‌ای ممکن به نظر می‌رسد. 
این رقابت نگران‌کننده برای بسیاری از کشورها دردسر ایجاد کرده است، اما مسلما بیشترین چالش را برای کشورهای درحال‌توسعه به همراه داشته است. واشنگتن به شرکا و متحدان خود فشار می‌آورد تا از تلاش‌های این کشور برای مجازات دشمن خود، یعنی چین، حمایت کنند. این در حالی است که روابط خوب کشورها با چین و ایالات‌متحده به رهایی صدها میلیون نفر از فقر کمک کرده است. رویارویی بین پکن واشنگتن، حتی به‌صورت غیرخشونت‌آمیز، نظام تجاری را که به جنوب جهانی اجازه شکوفایی داده است، تضعیف خواهد کرد. اگر هم این دو قدرت وارد جنگ شوند، کشورهای کوچک‌تر و ضعیف‌تر ممکن است به این درگیری کشانده شوند. 
کمتر منطقه‌ای به ‌اندازه آسیای جنوب شرقی در معرض فشار شدید رقابت چین و آمریکا قرار دارد. به‌علاوه کمتر منطقه‌ای هم هست که بیشتر از جنوب شرق آسیا در معرض از دست دادن داشته‌های خود براثر این رقابت باشد. این منطقه که نزدیک به 700 میلیون نفر جمعیت دارد، اغلب به‌عنوان بوته آزمایش تلاش‌های چین برای گسترش قدرت خود دیده می‌شود. پکن اغلب از این منطقه به‌عنوان «حاشیه» خود یاد می‌کند و در حال ایجاد یک حضور نظامی قوی در آب‌های آن است و درعین‌حال پروژه‌های زیرساختی را هم تحت ابتکار کمربند جاده در کشورهای آن اجرا می‌کند. واشنگتن هم کارزار سختی را برای جلوگیری از موافقت کشورهای آسیای جنوب شرقی با برنامه‌های تحت رهبری چین انجام داده است. این کشور از شرکا و متحدانش می‌خواهد که از ممنوعیت فناوری‌های مختلف چینی حمایت کنند؛ آن هم درحالی‌که سامانه‌های چینی به رشد اقتصادی ارزان کمک می‌کنند. 
برای آسیای جنوب شرقی، این خواسته‌ها بسیار آشنا به نظر می‌رسند. در طول جنگ سرد، این منطقه کانون رقابت قدرت‌های بزرگ بود، زیرا اتحاد جماهیر شوروی و ایالات‌متحده (و بعدا چین) برای توافق با هم رقابت می‌کردند. این رقابت منجر به خشونتی شد که نتیجه آن از دست دادن جان میلیون‌ها نفر در جنگ‌های سنتی، جنگ‌های داخلی و سرکوب‌های نظام‌مند دولتی بود. مردم این منطقه خاطره خوبی از آن دوران ندارند و نمی‌خواهند آن را تکرار کنند. اما بعید است که این دوره جدید درگیری قدرت‌های بزرگ برای آسیای جنوب شرقی مانند دوره گذشته باشد. باوجود قدرت اقتصادی چین، کشورهای این منطقه توانسته‌اند در برابر تلاش‌های این کشور برای سلطه مقاومت کنند و این کار را بدون اتکای مداوم به طرح‌های مهار واشنگتن انجام داده‌اند. در عوض، آسیای جنوب شرقی نهادهای چندجانبه را تقویت و تاسیس کرده است که ریشه در انجمن کشورهای جنوب شرقی آسیا (آسه‌آن) دارند. به‌این‌ترتیب این منطقه به یک نیروی مستقل تبدیل شده است. زمانی که کشورهای منطقه روابط خود را با چین و ایالات‌متحده تقویت کردند، این کار را براساس شرایط خود انجام دادند. آنها یاد گرفته‌اند که چگونه از رقابت ایالات‌متحده و چین به نفع خود استفاده کنند و با این دو قدرت برای جلب منافع اقتصادی خود بازی کنند. آسیای جنوب شرقی حتی به یک غول دیپلماتیک تبدیل شده است که می‌تواند قدرت‌های بزرگ را گرد هم آورد. 
اینکه آسیای جنوب شرقی قادر به حفظ این جایگاه خواهد بود یا نه، مشخص نیست. اگر تنش بین پکن واشنگتن منجر به درگیری نظامی شود، کشورهای منطقه ممکن است خود را تحت‌فشار شدید برای انتخاب یکی از طرفین بیابند. آسیای جنوب شرقی به دور از یکپارچگی است. کشورهای آن سیاست‌ها و اهداف خارجی متفاوتی دارند که برخی از آنها با یکدیگر در تضاد هستند. اما رشد سریع و اقتصاد در حال گسترش منطقه نشان می‌دهد که کشورهای جنوب شرق آسیا در طول زمان قدرتمندتر خواهند شد و متعاقبا احتمالا توانایی بیشتری برای جلوگیری از مداخله خارجی خواهند داشت. آسیای جنوب شرقی ممکن است زمانی با درگیری قدرت‌های بزرگ تعریف شده باشد، اما امروزه می‌تواند الگویی برای نحوه مدیریت رقابت قدرت‌های بزرگ باشد. 

 آن زمان و اکنون
در طول جنگ سرد، آسیای جنوب شرقی از نظر داخلی متشتت بود. بسیاری از کشورهای منطقه مانند اندونزی توسط رژیم‌های ضدشوروی اداره می‌شدند که با خشونت جنبش‌های کمونیستی را سرکوب می‌کردند. برخی دیگر مانند کامبوج هم از سوی مارکسیست-لنینیست‌ها اداره می‌شدند. درنتیجه، منطقه مملو از تنش بود. برای مثال، در سال 1967، کشورهای غیرکمونیست آسه‌آن را برای مهار گسترش مارکسیسم-لنینیسم تاسیس کردند. در همین حال، کمونیست‌ها هم در لائوس و ویتنام جنگیدند و در جنگ‌های داخلی خونین پیروز شدند. 
اما با پایان یافتن جنگ سرد، آسیای جنوب شرقی سخت تلاش کرد تا از این گذشته تلخ عبور کند. مثلا ویتنام بر انزوای دیپلماتیک خود غلبه کرد و به یکی از فعال‌ترین کشورهای منطقه تبدیل شد. آسه‌آن گسترش یافت و دشمنان سابق این نهاد نیز به عضویت آن درآمدند و این سازمان از یک گروه ضدکمونیست به گروهی با برنامه سیاسی و اقتصادی گسترده تبدیل شد. آسه‌آن همچنین به یک مجمع امنیتی تبدیل شد که اغلب رهبران دیپلماتیک و دفاعی منطقه را گرد هم می‌آورد تا روی اعتمادسازی و پیشگیری از درگیری کار کنند. 
جنوب شرق آسیا از این بهره صلح، سود زیادی برده‌اند. نظام بین‌المللی نسبتا باثبات، یکپارچگی جهانی را تقویت کرده و به دولت‌های منطقه اجازه داده است تا به قطب‌های تولیدی و دریافت‌کنندگان مقادیر قابل‌توجه سرمایه‌گذاری تبدیل شوند. آنها همچنین قراردادهای تجارت آزاد مختلفی را امضا کردند که ارتباط و رشد اقتصادی را تقویت نموده است. در سال 1990، تنها دو اقتصاد از 40 اقتصاد بزرگ جهان در آسیای جنوب شرقی بودند اما در سال 2020، این تعداد به 6 عدد افزایش یافت. 
اما رقابت بین چین و ایالات‌متحده این دستاوردها را تهدید می‌کند؛ آن هم به اَشکالی که به طرز نگران‌کننده‌ای آشنا به نظر می‌رسند. مثلا واشنگتن رقابت خود با چین را با این استدلال که در حال ترویج دموکراسی است، توجیه می‌کند، همان توضیحی که برای جنگ در ویتنام در چندین دهه پیش ارائه کرد. اما این ادعایی است که سبب خواهد شد ایالات‌متحده دوستان کمی در آسیای جنوب شرقی داشته باشد زیرا این منطقه دارای نظام‌های سیاسی گوناگونی است و کشورهای آن با افتخار و در خطوط ایدئولوژیکی مختلف برای پیشبرد منافع خود کار می‌کنند. حتی ویتنام هم سیاست خارجی ایدئولوژیک خود را کنار گذاشته و در عوض با هر دولتی که بتواند از هانوی حمایت کند، دوستی برقرار کرده است؛ و یکی از این دوستان آمریکا است. 
تاکید ایالات‌متحده بر ایدئولوژی در راهبرد هند-اقیانوسیه‌ای خود تنها شکلِ برانگیختن دشمنی کشورهای آسیای جنوب شرقی نبوده است. تلاش واشنگتن برای زوج‌زدایی کشورها از چین نیز، حتی برای دوستان قدیمی مانند سنگاپور، به‌شدت آزاردهنده بوده است. این فشار همچنین به این معنی بوده که ایالات‌متحده در حال پیروی از دشمن خود است، زیرا معمولا این چین است که از دولت‌ها می‌خواهد تا دست به انتخاب بین دو گزینه بزنند (مثلا پکن در سال 2017 لی هسین لونگ، نخست‌وزیر سنگاپور را پس از دفاع او از حکم دادگاه بین‌المللی درباره ادعاهای دریایی که علیه چین و به نفع فیلیپین بود، از مجمع کمربند جاده حذف کرد). اما از زمان دونالد ترامپ، واشنگتن راهبرد «هند-اقیانوسیه آزاد و باز» خود را در کنار رگباری از اقدامات تجاری علیه چین اعلام کرده و از کشورها خواسته است تا بین آمریکا و چین دست به انتخاب بزنند. 
البته پکن نیز فرآیند دستیابی به اهداف خود در آسیای جنوب شرقی را تضعیف کرده است. وزن اقتصادی چین برای کشورهای منطقه آسیای جنوب شرقی جذاب است اما قراردادهای اقتصادی آن همیشه با ضمیمه‌هایی همراه است. مثلا وام‌های پرداختی از سوی این کشور اغلب موجب ایجاد دیون ناپایداری برای کشورهای دریافت‌کننده می‌شود که پکن می‌تواند از آنها به‌عنوان سلاحی علیه آنها استفاده کند. لائوس اکنون حدود 12 میلیارد دلار به چین بدهکار است که تقریبا 65 درصد تولید ناخالص داخلی این کشور به شمار می‌رود. بدهی خارجی اندونزی به چین هم در پایان ژوئن 2021 به 21 میلیارد دلار رسیده بود که تقریبا پنج برابر میزان سال 2011 است. کامبوج هم به نوع دیگری مقروض و مدیون چین است؛ سرمایه‌گذاری‌های پکن در این کشور باعث شده است تا چین بتواند به پایگاه دریایی ریم که امکان دستیابی راحت‌تر این کشور به دریای چین جنوبی را تسهیل می‌کند، دسترسی داشته باشد. 
سیاستِ کشنده رشدِ «کووید صفر» چین اکنون سبب تردید درباره توان اقتصادی واقعی این کشور شده است و ادعاهای گسترده این کشور درباره آب‌های جنوب شرقی آسیا و ساخت‌وساز در صخره‌های این منطقه، یادآور جنگ‌طلبی پکن است. این قاطعیت، همراه با رفتار جنگ‌طلبانه ایالات‌متحده، بسیاری از کشورهای جنوب شرق آسیا را نگران کرده است که این دو قدرت بزرگ ممکن است به‌زودی باهم درگیر شوند. چنین جنگی برای کل جهان خطرناک است، اما به‌ویژه برای آسیای جنوب شرقی فاجعه‌بار خواهد بود. مثلا جنگ ایالات‌متحده و چین بر سر تایوان، تقریبا به‌طورقطع منجر به یک دریای چین جنوبی به‌شدت نظامی می‌شود و این امر باعث خواهد شد کشتی‌ها نتوانند آزادانه از مبدأ و به مقصد آسیای جنوب شرقی بروند. این درگیری همچنین به‌شدت ارتباطات منطقه‌ای را مختل خواهد کرد زیرا طرف‌های متخاصم برای قطع یا کنترل کابل‌های اینترنت زیردریایی تلاش خواهند کرد. در بدترین سناریو هم درگیری حتی ممکن است به حمله به ناوگان نظامی کشورهای جنوب شرق آسیا منجر شود. درهرصورت، تجارت منطقه‌ای و زنجیره تامین احتمالا آسیب‌دیده و اقتصاد منطقه به بن‌بست کشیده خواهد شد. 

 انتخابِ عدم انتخاب
تقریبا همه کشورهای آسیای جنوب شرقی تشخیص می‌دهند که درگیری آشکار بین چین و ایالات‌متحده برای آنها نامطلوب است. آنها همچنین می‌دانند که اگر هر‌یک از این دو کشور بر منطقه مسلط شوند، نتیجه نامطلوبی برای سیاست و تجارت منطقه خواهد داشت. بی‌طرفی ممکن است یکی از معدود مواضعی باشد که این گروه ناهمگون از دولت‌ها می‌توانند درباره آن توافق کنند. اکنون سوالی که وجود دارد این است که این کشورها چگونه به بهترین وجه می‌توانند به این وضعیت نائل شوند؟
تاکنون کشورهای مختلف رویکردهای متفاوتی را نسبت به رقابت چین و آمریکا در پیش‌گرفته‌اند. برخی از کشورها سیاست‌های خود را در طی سه دهه گذشته حفظ کرده‌اند. یعنی زمانی که چین و ایالات‌متحده آنقدر خوب باهم کنار می‌آمدند که منطقه به‌ندرت تحت‌فشار قرار می‌گرفت تا به دامن یک اردوگاه خاص کشیده شود. در مقابل، مالزی و تایلند از گذشته خود دور شده‌اند و رویکرد فعال به دیپلماسی، به دلیل بی‌ثباتی داخلی، توجه دولت‌ها را به خود جلب کرده است.
رکود و بی‌عملی ممکن است سبب ایجاد شرایط مطمئنی شود؛ آنگاه‌ که پای خطر دشمنی با پکن یا واشنگتن در میان است، چرا باید مسیر خود را تغییر داد؟ اما انجام ندادن هیچ‌ کاری، یک راهبرد منتج به باخت است. اگر کشورهای آسه‌آن اقدامی نکنند، آنها احتمالا در منطقه خود به تماشاگرانی تبدیل خواهند شد که به نظاره تمرین‌های نظامی قدرت‌های بزرگ یا حتی درگیری آنها در این منطقه خواهند پرداخت. انفعال می‌تواند به قیمت از دست رفتن کنشگری برای این گروه از کشورهای کوچک و متوسط باشد؛ موهبتی که آنها تلاش زیادی برای نیل به آن انجام داده‌اند. اگر منطقه می‌خواهد بی‌طرف بماند و موفق شود، باید این کار را با دقت و سنجیده انجام دهد.
بااین‌حال، این منطقه، به‌طورکلی‌ به‌دقت تنش‌های فزاینده را کنترل کرده است. آسه‌آن در سال 2019، به‌عنوان پاسخی دسته‌جمعی به راهبرد تهاجمی ایالات‌متحده در هند-اقیانوسیه، سندی با نام «چشم‌انداز هند-اقیانوسیه» منتشر کرد که در آن صریحا رقابت منطقه‌ای حاصل جمع صفر و تسلط منطقه‌ای هر یک از دو قدرت آمریکا و چین، رد شده است. در این سند، آسه‌آن در مرکز پویایی منطقه قرار داده شده و خود این سازمان هم عملکرد خوبی در جامه عمل پوشاندن به انتظارات مرتبت با این خودارزیابی داشت. در طول چند دهه گذشته، آسه‌آن کشورهای دیگر را وارد مجامع دیپلماتیک خود کرده و به میزبان، و نه‌فقط موضوع مباحث مربوط به سیاست‌های منطقه‌ای بدل گشته است. مثلا مجمع وزرای دفاع آسه‌آن‌پلاس متشکل از وزرای دفاع 10 کشور عضو این سازمان و چند کشو دیگر مانند آمریکا، روسیه و چین است و در آن از مسائل منطقه‌ای و جهانی بحث می‌شود. چندجانبه‌گرایی فراگیر این گروه ممکن است برای بسیاری از آمریکایی‌هایی که از نظر ذهنی جهان را بین دوستان و رقبای خود تقسیم می‌کنند (به‌ویژه پس از شروع جنگ در اوکراین) خوشایند نباشد اما همکاری با همه یک راه عالی برای جلوگیری از ایجاد دشمنی با کسی است.
آسیای جنوب شرقی برای حفظ و گسترش این ارتباطات دیپلماتیک و امنیتی بسیار تلاش کرده است. در کنار معماری امنیتی چندجانبه به رهبری آسه‌آن، این منطقه ترتیبات چندجانبه و دوجانبه بسیاری را با کشورهای خارجی تنظیم کرده است که مشتمل بر گروه‌های موقت، مانند گشت‌های مشترک چین، لائوس، میانمار و تایلند در رودخانه مکونگ و همچنین توافقات نهادینه‌شده، مانند توافقنامه دفاعی 50 ساله پنج قدرت بین سنگاپور و مالزی با استرالیا، نیوزیلند و است هستند. با متشنج‌تر شدن محیط ژئوپلیتیک، تعداد بالای این مشارکت‌ها احتمالا افزایش خواهد یافت. ترتیبات پیچیده و اغلب متداخل در راستای تلاش‌های منطقه آسیای جنوب شرقی برای تعامل با همه، در عین عدم تعهد انحصاری به بازیگران، ضروری است.
کشورهای جنوب شرقی آسیا همچنین در گروه‌هایی هم که شامل کشورهای بیرون از حوزه همسایگی آنها می‌شود، فعال‌تر شده‌اند. مثلا‌ سال گذشته کامبوج میزبان اجلاس سران آسیای شرقی بود، تایلند مجمع همکاری اقتصادی آسیا و اقیانوسیه را برگزار کرد و اندونزی ریاست گروه 20 را برعهده داشت. ریاست اندونزی به‌ویژه موفقیت‌آمیز بود. در نوامبر 2022، در حاشیه نشست گروه 20 در بالی، اندونزی میزبان نشستی بود که با رودررو شدن جو بایدن، رئیس‌جمهور ایالات‌متحده و شی جین پینگ، رئیس‌جمهور چین برای اولین بار از زمان به قدرت رسیدن بایدن، به شکستن یخ بین چین و ایالات‌متحده کمک کرد. آنتونی آلبانیز، نخست‌وزیر استرالیا نیز در حاشیه این نشست با شی صحبت کرد و به سال‌ها سکوت بین سران دولت استرالیا و چین پایان داد. اگر موضع بی‌طرف اندونزی نبود، هر دو دیدار غیرممکن بود، این وضعیت به تقویت این باور در آسیای جنوب شرقی مبنی‌بر‌اینکه چندجانبه‌گرایی حتی در جهانی بی‌نظم نیز ارزشمند است، کمک کرده است.
برخی از دولت‌های آسیای جنوب شرقی به‌طور منفرد دریافته‌اند که رقابت ایالات‌متحده و چین مزایایی دارد. درگیری پکن واشنگتن ممکن است سیاستمداران این منطقه را بترساند، اما هم واشنگتن و هم پکن به تلاش برای به دست آوردن قلب و ذهن کشورهای غیر متعهد سوق داده شده‌اند. این امر به کشورهای آسیای جنوب شرقی، محل زندگی جمعیت جوان و نیروی کار ارزان، کمک کرده است تا از همه نوع منافع اقتصادی برخوردار شوند. مثلا‌ ویتنام از زوج‌زدایی ایالات‌متحده از چین سود زیادی برده است، زیرا شرکت‌های آمریکایی تولید خود را به کارخانه‌های ویتنامی منتقل کرده‌اند. اندونزی هم از سوی شرکت‌های آمریکایی ازجمله آمازون، مایکروسافت و تسلا افزایش سرمایه‌گذاری دریافت کرده است. آسیای جنوب شرقی به‌طور فزاینده‌ای برای زنجیره‌های تامین جهانی حیاتی شده است.

 همه، همه‌جا
هیچ تضمینی وجود ندارد که کنش موازنه‌گری جنوب شرقی آسیا برای همیشه کارساز باشد. با داغ شدن رقابت آمریکا و چین، بسیاری از تحلیلگران انتظار دارند که دولت‌های منطقه، دست به انتخاب بزنند. حتی لی، رهبر سنگاپور که طرفدار رقابت پکن-واشنگتن نیست، در اجلاس سران آسه‌آن در سال 2018 اظهار داشت که آسه‌آن درنهایت ممکن است مجبور به انتخاب شود.
اما برخلاف دوران جنگ سرد که کشورهای آسیای جنوب شرقی عمدتا فقیر، تازه استقلال‌یافته و ضعیف بودند، کشورهای آسه‌آن امروز عمدتا درآمد متوسطی دارند و می‌توانند تاثیرگذار باشند؛ همان‌طور که دیپلماسی منطقه‌ای آنها نشان می‌دهد. در سال‌های آینده، اقتصاد این کشورها و همچنین جمعیت آنها به رشد خود ادامه خواهند داد. هر دو افزایش به سود منطقه خواهد بود و این در حالی است که پکن-واشنگتن فاقد این محاسن هستند؛ جمعیت چین رو به کاهش است و ایالات‌متحده با قطب‌بندی سیاسی داخلی دست‌وپنجه نرم می‌کند؛ امری که می‌تواند رشد و ظرفیت‌های رهبری آن را مختل کند. بنابراین، دو رقیب ممکن است متوجه شوند که قدرت نسبی آنها در دهه‌های آینده کاهش خواهد یافت؛ روندی که اختلاف قدرت بین این دو کشور و کشورهای آسه‌آن را کمتر خواهد نمود.
درواقع، دهه‌های آینده می‌تواند به آسیای جنوب شرقی مزیت‌های جهانی متمایزی بدهد. صندوق بین‌المللی پول پیش‌بینی کرده است که این منطقه طی چند سال آینده دارای بالاترین سطح توسعه اقتصادی در جهان خواهد بود. اگر یک رکود جهانی وجود داشته باشد، آسیای جنوب شرقی می‌تواند به موتور رشد‌ منطقه وسیع‌تر آسیا-اقیانوسیه تبدیل شود. اندونزی و ویتنام که به ترتیب بزرگ‌ترین و سومین دولت‌های پرجمعیت جنوب شرقی آسیا هستند، در دو دهه آینده به کشورهای پردرآمد تبدیل خواهند شد. بنابراین، آسیای جنوب شرقی به‌زودی می‌تواند نفوذ بین‌المللی قابل‌توجهی داشته باشد.
برای بیشتر اعضای آسه‌آن، ممکن است این نفوذ جدید همیشه خوشایند نباشد. حکمرانی بین‌المللی مستلزم صرف زمان و منابعی است که بسیاری از آسیای جنوب شرقی ترجیح می‌دهند آنها را برای توسعه خود صرف کنند. اما انعطاف‌پذیری و سازگاری منطقه‌ای به کشورهای آن کمک می‌کند تا حتی در زمان‌های پرتلاطم، پیشرفت کنند و تاثیر بگذارند. این امر به آنها کمک می‌کند دنیای پراکنده‌ را مدیریت کنند و با طرف‌هایی که باهم سر سازگاری ندارند، معامله کنند. رویکرد فعالانه این کشورها به بی‌طرفی مطمئنا مدل بهتری نسبت به عدم تعهد انفعالی است که ویژگی جنبش عدم تعهد در دوران جنگ سرد بود. شبکه گسترده ارتباطات دیپلماتیک جنوب شرقی آسیا عاملیت سیاسی، قدرت چانه‌زنی و رشد اقتصادی آن را ارتقا می‌دهد. همسویی با بسیاری از کشورها ثمربخش‌تر از همسویی با هیچ‌کدام است.
درواقع شاید بهتر باشد که رویکرد آسیای جنوب شرقی را نه به‌عنوان عدم تعهد، بلکه به‌عنوان تعهد چندجانبه تعریف کنیم. این منطقه خواستار حداکثر پیوندها و انتخاب‌ها است. جنوب شرق آسیا علاوه‌بر چین و ایالات‌متحده، آغوش خود را بر روی استرالیا، هند، ژاپن و کشورهای اروپایی برای تعامل فعال با این منطقه، در زمینه‌هایی مانند تجارت، سرمایه‌گذاری و مشارکت در گفت‌وگوهای بین‌المللی، گشوده است. ایجاد همه این پیوندها ممکن است مستلزم صرف زمان و تلاش باشد اما همان‌طور که مورد آسیای جنوب شرقی نشان داده است، این روش یک راه موثر و مقرون‌به‌صرفه برای کشورهای درحال‌توسعه است تا هم از درگیری قدرت‌های بزرگ اجتناب کنند و هم خود به بازیگرانی موثر تبدیل شوند.

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰