حسین جعفری، دانشجوی دکتری اقتصاد:امروزه یکی از ویژگیهای اساسی اقتصاد ایران بیشک به موضوع تورم برمیگردد؛ تورمی که سالهای متمادی است هزینههای رفاهی بسیاری بر زندگی ایرانیان وارد کرده و به بخش جداییناپذیر زندگی آنان تبدیل شده است. جدای از علل و شکلگیری تورم که بهدفعات زیاد در رسانههای مختلف راجع به آن بحث شده؛ تورم موجود در اقتصاد ایران دارای ویژگیهایی است که سبب تمایز آن با دیگر تورمهای کشورهای جهان میشود. اخیرا فرهاد نیلی، اقتصاددان در گفتوگوی خود با یکی از رسانهها، درخصوص اینکه «چرا نیمقرن تورم در ایران حل نمیشود؟» به برشمردن پنج ویژگی در ارتباط با تورم اقتصاد ایران پرداخته که در این یادداشت سعی شده علاوهبر ذکر این ویژگیها به بیان نکاتی در قالب تحلیلی ایشان پرداخته شود.
تورم امروزه اقتصاد ایران از دهه 50 آغاز شده و درطول این پنجدهه همچنان بهعنوان یک موضوع لاینحل روی میز سیاستمداران و اقتصاددانان ایرانی قرار گرفته است. طبق این ماندگاری تورم در اقتصاد ایران از نظر فرهاد نیلی، تورم موجود در ایران بهعنوان طولانیترین تورم درطول تاریخ شناخته میشود. از نظر نگارنده وجود چنین تورم ماندگاری علاوهبر تاثیرات رفاهی، اقتصادی، اجتماعی و حتی اخلاقی موجب شده است که ذهنیت و تفکرات عاملان اقتصادی و سیاستمداران نیز تغییر پیدا کند و حساسیتها راجع به این موضوع کمتر شود. مصداق چنین موضوعی را میتوان درمورد سیاستهایی که با عنوان پولپاشی در اقتصاد از آنها یاد میکنیم، جستوجو کرد. در سالهایی که با افزایش قیمت نفت مواجه بودیم، مقامات سیاسی و پولی کشور با وجود اینکه به مساله تورمزا بودن پول پاشی واقف بودند ولی نسبت به پولپاشی، خساست به خرج ندادهاند و با ایجاد تعهدات دائمی بر دولت، بار بدهی دولت را نیز افزایش دادهاند.
ویژگی بعدی از نظر فرهاد نیلی به موضوع منشأ و علل تورم برمیگردد که از نظر ایشان منشأ تورم بهسمت تقاضای اقتصاد برمیگردد. هرچند چنین گزارهای راجع به تورم در اقتصاد ایران غلط نیست اما در سالهای اخیر که شاهد تورمهای بالایی بودهایم، نمیتوانیم در تحلیلهای خود سمت عرضه اقتصاد را نادیده بگیریم. از نظر نگارنده، از دهه 50 تاکنون بهطور میانگین هرسال شاهد 22 درصد تورم در اقتصاد ایران بودهایم که منشأ این تورم 22 درصدی را میتوان در بخش تقاضای اقتصاد و موضوع نقدینگی جستوجو کرد که در ادبیات رایج اقتصاد ایران از این موضوع بهعنوان تورم ساختاری یاد میشود. اما در سالهایی که از این سطح تورم عبور و نرخهای بالاتری در تورم ثبت کردهایم، مانند موقعیتی که در سالهای اخیر در آن قرار گرفتهایم، بخش عرضه اقتصاد باید علل و منشأ تورم را وارد تحلیلهای خود کنیم. شوکهای ارزی، افزایش پیدرپی قیمت مواد اولیه موردنیاز صنایع و مارپیچ دستمزد قیمت مواردی هستند که از طریق بخش عرضه اقتصاد میتوانند تورمزا باشند.
موضوع بعد به ونزوئلایی شدن اقتصاد ایران برمیگردد که از نظر نیلی با وجود نیمقرن داشتن تورم اما اقتصاد ایران هرگز بهسمت ابرتورم حرکت نکرده است. از نظر ایشان همین عدم شکلگیری ابرتورم موجب شده در میان سیاستمداران نسبت به کنترل تورم اجماع نظری صورت نگیرد و تورم به یک موضوع همیشگی در اقتصاد تبدیل شود. درحالحاضر ونزوئلا تنها کشوری است که با موضوع ابرتورم درگیر است ولی درطول تاریخ شاهد 58 مورد ابرتورم بودهایم که از مهمترین آنها میتوانیم به تورم مجارستان (1946)، زیمباوه (2008)، یوگسلاوی (1994)، آلمان (1923) و یونان (1944) اشاره کنیم. هرچند اقتصاد ایران هرگز دچار ابرتورم نشده اما با مشاهده تشدید روند تورم در سالهای اخیر بیم آن میرود که در سالهای آتی دچار ابرتورم نیز شویم. از نظر صاحبنظران اقتصادی، فروکش کردن حساسیتها راجع به تورم، آغاز شرایطی است که میتواند درنهایت منجر به ابرتورم شود؛ امری که در سالهای اخیر در ارتباط با کاهش حساسیتها راجع به تورم در اقتصاد ایران روبهرو بودهایم. همچنین در بررسی ویژگی کشورهای که دچار ابرتورم شدهاند دو مساله در بین آنها مشترک بوده است؛ اولی به موضوع مارپیچ دستمزد قیمت برمیگردد که با حفظ روند موجود، اقتصاد ایران میتواند بیشازپیش به این مساله گرفتار شود و دیگری به بار بدهی خارجی این کشورها برمیگردد که بنابر آمارهای موجود اقتصاد ایران نسبت به تجربه کشورهای با ابرتورم از بار بدهی خارجی کمتری برخوردار است و این مساله بهنوبه خود جای امیدواری دارد.
ویژگی چهارم نیز به بیحفاظ بودن مردم ایران دربرابر تورم برمیگردد. در شرایط تورمی مردم با خریداری داراییهای سرمایهای سعی در حفظ ارزش پول ملی خود دارند که درنهایت موجب گسترش سرمایهگذاریهای نامولد در اقتصاد ایران شده و فضای تولید در کشور را بیشازپیش مخدوش کند. این درحالی است که برای عموم افراد خرید داراییهای سرمایهای امکانپذیر نیست و تجربه جهانی در این زمینه اوراق قرضه مصون از تورم را پیشنهاد کردهاند. اوراق قرضه مصون از تورم، اوراقی هستند که بازدهی متناسبی با تورم برای دارنده این اوراق فراهم میآورد که هنوز چنین ابزاری در اقتصاد ایران تعبیه و ایجاد نشده است.
درنهایت از نظر فرهاد نیلی، ویژگی پنجم تورم در اقتصاد ایران به عدم پیشبینی اقتصاد و افزایش بیثباتی در اقتصاد برمیگردد. وجود تورمهای بالا درنهایت باعث میشود عاملان اقتصادی توانایی پیشبینی اقتصاد را از دست داده و با شکلگیری بیثباتی و نااطمینانی در اقتصاد، قابلیت برنامهریزی بلندمدت از اقتصاد سلب شود. وجود چنین تورمی از دیرباز و بیاعتبار کردن برنامهریزیهای بلند سبب شده که جامعه ایران به یک جامعه کوتاهمدت تبدیل شود و ایرانیان در تصمیمگیریهای خود تنها به کوتاهمدت توجه کنند. هرچند تنها متهم این موضوع را نمیتوان تورم دانست و در تاریخ معاصر ایران وجود شوکهای سیاسی متعدد و تحولاتی نظیر وقوع انقلاب شکوهمند اسلامی، جنگ تحمیلی، سیاستهای تعدیلی و تحریمهای اقتصادی در سالهای اخیر باعثشده جامعه ایران به یک جامعه کوتاهمدت تبدیل شود.