• تقویم روزنامه فرهیختگان ۱۴۰۱-۰۸-۳۰ - ۰۰:۱۵
  • نظرات روزنامه فرهیختگان۰
  • 0
  • 0
چگونه ملت‌ها با سرود ملی، هویت و آرمان‌های خود را معرفی می‌کنند؟

ریتم وحدت و هویت

افراد در جامعه خود، واجد دو هویت فردی و جمعی هستند که اولی همان چیزی است که فرد را به واسطه ویژگی‌ها و خصوصیات یگانه و منحصربه‌فرد او مورد شناسایی قرار می‌دهد و در عین حال از دیگران متمـایز می‌کند؛ و در مورد دومی می‌توان گفت که تعلق‌خاطر افراد یک جامعه به اموری مشترک، در شکل‌گیری هویت جمعی نقش مهمی دارد.

ریتم وحدت و هویت

کیانا تصدیق مقدم، خبرنگار: افراد در جامعه خود، واجد دو هویت فردی و جمعی هستند که اولی همان چیزی است که فرد را به واسطه ویژگی‌ها و خصوصیات یگانه و منحصربه‌فرد او مورد شناسایی قرار می‌دهد و در عین حال از دیگران متمـایز می‌کند؛ و در مورد دومی می‌توان گفت که تعلق‌خاطر افراد یک جامعه به اموری مشترک، در شکل‌گیری هویت جمعی نقش مهمی دارد. حال این امور مشترک، وقتی زمینه‌های بروز و ظهور در فضای اجتماعی را به دست می‌آورند به صورت نمادها و آیین‌ها بازتولید می‌شوند. حال اگر قائل به این باشیم که هویت ملی از مهم‌ترین شکل‌ها و نقاط موثر هویت جمعی است، می‌توان نمادهایی همچون پرچم، نشان ملی و سرود ملی را مهم‌ترین نشانگان در معرفی و شناخت هویت ملی یک کشور در نظر گرفت. این روزها جام‌جهانی فوتبال 2022 در کشور قطر در حال برگزاری است و تیم‌های فوتبال و طرفدارانی از 32 کشور با نمادهای مختلف که حاوی هویت ملی‌شان است به این آوردگاه ورزشی قدم می‌گذارند. سرود ملی به‌عنوان یکی از مهم‌ترین نمادهای هر کشوری در این رویداد اجرا می‌شود و مردم سایر نقاط جهان از طریق مضامین این سرودها است که با فرهنگ و آیین حکمرانی آن کشور آشنا می‌شوند. در گزارش پیش رو مضامین سرود ملی کشورهای حاضر در جام‌جهانی را بررسی کردیم. این سرودها گلچینـی از کلمات زیبا و پرمحتوا هستند و عمده کشورهایی که در آنها انقلاب شده است، سرودهای ملی خود را متناسب بـا ارزش‌ها و اهـداف انقلاب متحول کردند.

سرود ملی ایران چگونه ساخته شد؟

 ایران در طول تاریخ معاصر خود، پنج سرود ملی داشته که نخستین سرود، مربوط به دوره ناصرالدین شاه است. در دوره پهلوی دو سرود داشته‌ایم که محمدرضا شاه پس از عزل پدرش از حکومت، سرود ملی را به سرود شاهنشاهی تغییر داد. پس از انقلاب اسلامی دوبار سرود ملی تغییر کرد. برخی به اشتباه قطعه «‌ای ایران» را سرود ملی می‌دانند، درحالی‌که این قطعه سرود رسمی هیچ یک از دولت‌ها نبوده است و بلکه یک سرود میهنی است. این سرود در نخستین سال‌های پس از انقلاب اسلامی و تا پیش از گردآوری نخستین سرود ملی جمهوری اسلامی ایران، به‌عنوان سرود ملی استفاده می‌شد. از سال 1358 سرود ملی جمهوری اسلامی ایران هم تحت تاثیر ارزش‌های انقلاب اسلامی سروده شد. «پاینده بادا ایران» اولین سرود ملی پس از انقلاب است که از سال ۱۳۵۸ تا ۱۳۷۱ مورد توجه بوده است. ابولقاسم حالت (شاعر و طنزپرداز ادبی) در سال ۱۳۵۸ شعر این اثر ملی را سروده و محمد بیگلری‌پور آهنگ آن را ساخته و کلیت آن در مدح و ستایش انقلاب و مقاومت و مبارزه است.
مشفق کاشانی در کتاب «خلوت انس» که دربرگیرنده شرح احوال و آثار و مکاتبات ادبی تنی چند از شعرای معاصر است، می‌نویسد: «اولین سرود جمهوری اسلامی ایران [پاینده بادا ایران]، طولانی و برای اجرا در مجامع بین‌الملی مناسب به نظر نمی‌رسید، مقرر شد سرودی دیگر ساخته شود. از بین تعداد زیادی آهنگ که توسط آهنگ‌سازان مشهور آماده شد، تنها آهنگ حسن ریاحی که اجرای آن ۵۹ ثانیه وقت می‌گیرد مورد تصویب قرار گرفت. سپس از میان ده دوازده شعری که توسط شاعران شورای عالی شعر صداوسیما براساس ملودی مورد بحث سروده شده بود، سرود ساعد باقری [سرود ملی ایران] به اتفاق آرا انتخاب و با تغییراتی جزئی آماده اجرا گردید.»
ساعد باقری شاعر سرود ملی ایران، در مورد سرایش سرود ملی ایران گفته است: «ملودی شعر جمهوری اسلامی را در اختیار دوستان شاعر قرار داده بودند تا براساس آن دوستان شاعر چند شعر بگویند. ماجرا برای سال 70 بود که من در آن هنگام 31 سال داشتم. در آن جلسه نهایی که داشت آثار بررسی می‌شد، هر بند که پخش می‌شد، دوستان سروده‌های خود را می‌خواندند. 11 معیار قائل شده بودند که باید در سرود ملی لحاظ می‌شد. وضع اولیه‌ این سرود حدود 59 ثانیه بود که بعد تبدیل به 65 ثانیه شد. 11 معیار داشت که من یک‌بار به دوستان گفتم که در 59 ثانیه این 11 معیار در این مدت کوتاه اگر به نثر بخوانیم، جا نمی‌شود. البته این 11 معیار به‌جا و به‌حق بود و جزء شعائر ملی و دینی ما شمرده می‌شد. این جلسه با حضور تعدادی از شعرای بزرگ مانند استاد محمود شاهرخی، استاد مشفق، سپیده کاشانی، مرحوم اوستا و چند تن از دوستان برگزار شد. هرکدام از دوستان شاعر قسمت‌های مربوط به خودشان را می‌خواندند. بندبه‌بند خوانده می‌شد و تصمیم می‌گرفتند که برای هر بند این ملودی باشد یا خیر. من هم دو کار عرضه کردم که درنهایت این سعادت من بود که همه این قسمت‌های انتخاب شده از دو شعر سروده شده من انتخاب شود.»
باقری همچنین به تغییرات لحاظ‌شده در سرود ملی اشاره کرد و یادآور شد: «تنها یک تغییر در این شعر ایجاد شد و آن این بود که جایی برای کلمات «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» در ملودی اولیه نبود و به عبارتی ملودی، فضایش برای حضور این واژگان تنگ بود. استاد اوستا به همین دلیل پیشنهاد دادند که در کنار «پیامت ‌ای امام...» این بخش استقلال را اضافه کنیم که این پیشنهاد مورد پذیرش ریاحی، آهنگ‌ساز سرود ملی، قرار گرفت و درنهایت با تغییر کوچک ملودی این بخش اضافه شد. یک تغییر دیگر را نیز استاد اوستا اعمال کردند که مربوط می‌شد به آن بخش «بهمن شور ایمان ماست» استاد اوستا گفتند که بهتر است به جای «شور ایمان» از «فرّ ایمان» استفاده کنیم که در حقیقت با این پیشنهاد سخن را از زمین به آسمان بردند.»

پرچم ستاره‌نشان یا پرچم پُرستاره، نام سرود ملی ایالات متحده آمریکاست. این سرود در سال ۱۸۱۴ توسط فرانسیس اسکات کی نوشته شد و به زبان‌های دیگر نیز خوانده شده است. موضوع سرود در مورد پایداری پرچم آمریکا در قلعه مک هنری در بالتیمور، و اهتزاز آن در برابر توپخانه ناوهای بریتانیا درون خلیج چساپیک در جنگ ۱۸۱۲ است. جنگ ۱۸۱۲ بین ایالات متحده آمریکا و امپراتوری بریتانیا روی داد و محدودیت‌های تجاری، زندانی شدن ملوانان آمریکایی توسط نیروی دریایی بریتانیا و ادامه مسائل بعد از استقلال و همچنین امکان الحاق کانادا به ایالات متحده، آمریکایی‌ها را به اعلان جنگ علیه بریتانیا ترغیب کرد. در بحبوحه این جنگ بریتانیایی‌ها درگیر جنگ با ناپلئون و فرانسه در اروپا بودند. در جریان این جنگ واشینگتن، دی.سی به اشغال نیروهای بریتانیا درآمد و قسمت‌هایی از این شهر و از جمله کاخ سفید به آتش کشیده شد. سرخپوستان آمریکا نیز به یاری انگلستان ضدآمریکا جنگیدند. این جنگ با شکست انگلستان و سرخپوستان از آمریکا به پایان رسید. این سرود دارای ۴ بند است و امروزه به دلیل طولانی شدن سرود فقط بند اولش را می‌خوانند. دویستمین سالگرد پرچم پُرستاره در سال 2014 با رویدادهای ویژه مختلفی در سراسر ایالات متحده برگزار شد. جشن مهمی هم در هفته 10 تا 16 سپتامبر در و اطراف بالتیمور، مریلند رخ داد. 

«خدا نگهدار پادشاه باد» عنوان سرود ملی است که در بریتانیا و بیشتر مناطق قلمرو مشترک‌المنافع به معنای دیگر «استعمارشده» استفاده می‌شود. کشورهای دیگر قلمرو بریتانیا نیز از آن به‌عنوان سرود سلطنتی استفاده می‌کنند. این سرود برای اولین‌بار در لندن و در سال 1745 به‌صورت عمومی اجرا شد و در زمان سلطنت جورج دوم در قرن هجدهم به‌عنوان سرود ملی کشور پذیرفته شد. کلمات و ملودی منشأ مشخصی ندارند و نوعا فقط بیت اول خوانده می‌شود. این سرود در زمان حیات ملکه انگلستان به‌صورت «خدا نگهدار ملکه باد» اجرا می‌شد و اکنون با پایان سلطنت ملکه الیزابت دوم و آغاز سلطنت چارلز سوم، بار دیگر نسخه اولیه و اصلی این سرود اجرا می‌شود. این سروده، به شکلی واضح به تمجید دستگاه سلطنتی و پادشاهی انگلستان پرداخته و آمده است: «خداوند پادشاه مهربان ما را حفظ کند. زنده باد پادشاه اصیل ما. خداوند پادشاه را حفظ کند.» پادشاه بریتانیا بر مجموعه 4 کشور انگلستان، اسکاتلند، ولز و ایرلند شمالی فرمانروایی دارد که در مجموع «پادشاهی متحد بریتانیای کبیر و ایرلند ‌شمالی» نامیده می‌شوند. اما این سرود فقط در انگلستان و نیوزیلند به‌عنوان سرود ملی استفاده می‌شود. نیوزیلند جزو ۱۵ کشور قلمروهای مشترک‌المنافع قرار دارد و پادشاه انگلستان در این کشورها «فرماندار کل» را تعیین می‌کند. 

عنوانی که از اولین کلمات این آهنگ گرفته شده است، به معنای «سرزمین قدیمی پدران من» در ولزی است که معمولا در انگلیسی به‌عنوان «سرزمین پدران من» ترجمه می‌شود. این متن توسط ایوان جیمز سروده شده است و ملودی آن هم توسط پسرش، در ژانویه 1856 نوشته شده است. این آهنگ در مجالس میهن‌پرستانه خوانده می‌شد و به‌تدریج به یک سرود ملی تبدیل شد. بخش‌های پایانی این سروده به سرزمینی تحت اشغال اشاره دارد و آمده است: «گرچه دشمن کشورم را زیر پا گذاشته است اما زبان قدیمی ولزی‌ها عقب‌نشینی نمی‌شناسد، روح را نه دست خیانت باز می‌دارد و نه چنگ شیرین سرزمینم را خاموش می‌کند.» 
در سال 1997 میلادی مردم ولز با مشارکت در یک رفراندوم به تشکیل مجلس ملی ولز رای اکثریت مثبت دادند ولی با این حال مجلس تنها اختیارات محدودی در اختیار دارد و همچنان تحت سلطه مجلس پادشاهی متحده انگلستان قرار دارد. این باعث شده که مردم این کشور از دخالت مجلس و دستگاه سلطنتی انگلستان ناراضی باشند. عدم استقلال کامل این کشور از خاندان سلطنتی انگلستان از جمله نارضایتی‌های مردم ولز است، چراکه سردرگمی انگلستان در موضوع برگزیت اقتصاد و وضعیت مردم ولز را نیز تحت تاثیر قرار داده است. 

سرود ملی برزیل سال ۱۸۳۱ ساخته شد و ترانه آن در سبک پارناسی و در محتوا رمانتیک توصیف شده است. پارناسیسم یعنی هنر برای هنر، و وقتی سرود ملی یک کشور در چنین سبکی باشد، یعنی فقط به فرم آن توجه شده و محتوای چندان خاص و قابل توجهی ندارد. این آهنگ از دو قطعه متوالی تشکیل شده است و قانون برزیل تصریح می‌کند که وقتی فقط موسیقی سرود ملی نواخته می‌شود، این قطعه باید یک بار نواخته شود اما هر دو بند باید در اجرای آواز خوانده شوند. مصرع دوم اغلب هنگام پخش در رویدادهای ورزشی حذف می‌شود، زیرا اکثر بازخوانی‌های سرود ملی برزیل برای رویدادهای ورزشی آوازی نیستند. 

سرود ملی کشور پرتغال به نام «پرتغالی» در قرن نوزدهم و در جریان مخالفت شدید با اولتیماتوم بریتانیا به پرتغال در سال 1890 در مورد کنترل سرزمینی آفریقا سروده شد. آهنگساز این سرود آلفردو کیل و شاعر آن هنریک لوپس د مندونسا برای ایجاد یک راهپیمایی اعتراضی با هم کار کردند اما آنها تصور چندانی نداشتند که آهنگ آنها پس از جایگزین شدن سلطنت با یک حکومت دموکراتیک در آغاز قرن بیستم، به‌عنوان رسمی کشور تایید شود. چند دهه بعد، در سال 1956، دولت تصمیم گرفت که به نسخه نهایی این آهنگ بسنده کند، زیرا در طول سال‌ها تغییراتی در ملودی ایجاد شده بود و نسخه‌ای که امروز می‌شنویم در سال 1957 توسط شورای وزیران پرتغال تصویب شد. 

سرود ملی کشور استرالیا «باشد تا استرالیای زیبا ترقی کند!» نام دارد و توسط مک کرامیک سروده شده است. این سرود اولین بار در سال ۱۸۷۸ میلادی اجرا شده اما تا سال ۱۹۸۴ به‌عنوان سرود ملی شناخته نمی‌شد. در خلال این سال‌ها این آهنگ به‌عنوان یک نماد ملی‌گرایانه برای اعلام شروع اخبار توسط کمیسیون پخش استرالیا استفاده می‌شد. متن سرود ملی استرالیا بارها تغییر کرده و کم و زیاد شده است. اما نسخه نهایی آن با اصلاحاتی از سوی شورای روز ملی استرالیا در آوریل ۱۹۸۴ تایید شد و تاکنون به اجرا درمی‌آید. البته در اول ژانویه سال ۲۰۲۱، یک واژه در مصرع دوم آن، برای حمایت از بومیان استرالیا تغییر یافت. این واژه «جوان» بود که به «متحد» اصلاح شد.

ترانه «ای خاوری‌ها، یا میهن یا گور» سرود ملی کشور اروگوئه است. منظور آنها از خاور، در حقیقت شرق، یا همون جنوب شرقی قاره آمریکاست وگرنه به‌طور کلی‌تر، اروگوئه در غرب جهان قرار دارد. این سرود از نظر مدت زمان اجرای موسیقی آن، طولانی‌ترین سرود ملی در جهان به‌شمار می‌آید؛ هرچند طولانی‌ترین ترانه را ندارد. متن این سرود در ۱۸۳۳ رسمیت یافت که «فرانسیسکو آکونیا دفیگوئروآ» آن را سروده است و متن سرود ملی پاراگوئه را نیز همو سروده ‌است. این سرود قابلیت آن را دارد که در تمام آمریکای لاتین به صورت یک سرود مقاومت و استقلال‌خواهی و آزادی‌طلبی استفاده شود.

نام سرود ملی بلژیک «برابانسون» است و می‌گویند متن آن در سپتامبر 1830، در جریان انقلاب بلژیک، توسط یک انقلابی جوان به نام «جنوال» نوشته شد که در جلسه‌ای در کافه ایگل‌دوار، اشعار آن را خواند. جنوال فرانسوی، با نام اصلی لویی الکساندر دچت، در آن زمان بازیگر تئاتر بود و در جریان همین انقلابی که منجر به استقلال از هلند شد، جان باخت. فرانسوا ون کامپنهوت آهنگی بر این ترانه براساس یک آهنگ فرانسوی دیگر ساخت که شعر جدایی برای خودش داشت، اما حالا ترکیب این موزیک و این شعر، سرود ملی بلژیکی‌های فرانسوی‌زبان است. 

سرود ملی آلمان، پاراگراف سوم سروده‌ای به نام سرود آلمانی‌ها تحت عنوان «لید دِر دویچِن» است که در ۲۶ اوت ۱۸۴۱ توسط آوگوست هاینریش هوفمان فن‌فالرسلبن سروده شده‌است. ملودی این ترانه متعلق به قطعه «ترانه قیصر» است که در سال ۱۷۹۷ توسط فرانتس یوزف هایدن، آهنگساز و موسیقیدان بزرگ اتریشی در ستایش قیصر آلمان و روم، فرانتس دوم ساخته شده‌بود. در سال ۱۹۲۲ و پس از تشکیل جمهوری وایمار در مرزهای آلمان فعلی، این سرود توسط فریدریش ابرت، اولین رئیس‌جمهور به‌عنوان سرود ملی انتخاب شد. در زمان آلمان نازی تنها پاراگراف اول این شعر به‌عنوان سرود ملی خوانده می‌شد و پس از آن اجرای سرود حزب نازی آلمان در همه مراسم اجباری بود. پس از سقوط دولت هیتلر در سال ۱۹۴۵، آلمان فاقد سرود ملی بود. در سال ۱۹۵۲، رئیس‌جمهور آلمان اجازه داد تا سرود ملی این کشور، تنها پاراگراف سوم این شعر، با حفظ ملودی قدیمی آن باشد.

سرود ملی کامرون که دو نسخه انگلیسی و فرانسوی دارد، در سال 1928 توسط عده‌ای از دانشجویان استقلال‌طلب ساخته شد و در سال 1948 قبل از استقلال از فرانسه به‌طور غیررسمی در کامرون فرانسه مورد استفاده قرار گرفت و در سال 1957 رسما به‌عنوان سرود این قلمرو پذیرفته شد. در سال 1960، این سرود به‌طور رسمی توسط جمهوری جدید کامرون پذیرفته شد. 
در سال 1961، پس از الحاق کامرون جنوبی که تحت اشغال بریتانیا بود به جمهوری کامرون، نسخه انگلیسی سرود هم نوشته شد. در سال 1970، اشعار فرانسوی برای حذف برخی از کلمات مانند barbarie (بربریت) و sauvagerie (وحشیگری) تغییر یافت که به فرانسه و بریتانیا اشاره داشت. متن باقیمانده این سرود میهن‌پرستانه و در ستایش و پرستش سرزمین است.

کاستاریکا پس از استقلال از امپراتوری مکزیک در سال 1821 و حتی پس از آغاز اولین جمهوری در سال 1848، سرود ملی نداشت. چهار سال پس از استقرار جمهوری، یک روز رئیس‌جمهور وقت، وقتی از ورود نمایندگان دیپلماتیک انگلستان و ایالات متحده به‌منظور ایجاد سفارت مطلع شد، یادش افتاد که برای استقبال، ‌سرود ملی ندارند. 
این سرود ملی یک داستان غیرمعمول دارد که در آن شخصی به نام گوتیرز مجبور شد موسیقی سرود را در حالی که در سلول زندان محبوس شده بود بسازد، چون دستوری که رئیس‌جمهور به او برای ساخت سرود داده بود را رد کرد و او سرود را در 24 ساعت ساخت. متن این سرود کوتاه، چند عبارت کلی‌گویانه درباره بزرگی میهن دارد و جمله‌ای در آن است که خطاب به میهن اشاره می‌کند وقتی کسی قصد دارد جلال تو را لکه دار کند، ابزار روستایی‌ها تبدیل به سلاح خواهد شد.

متن سرود ملی مراکش توسط علی‌الصقلی الحسینی، ادیب و استاد دانشگاه مراکشی نوشته شده و آهنگسازی آن را لئو مورگان فرانسوی برایشان انجام داده است. این سرود از زمان استقلال نسبی این کشور عربی در سال 1956 استفاده می‌شود و به نظر می‌رسد که خواسته یا ناخواسته، بخش‌هایی از آن بیشتر از خود مردم مراکش به رزمندگان فرانسوی که پس از اشغال این کشور به دست آلمان، در مستعمره مراکش سنگر گرفته بودند اشاره دارد. این سرود مراکش را «انجمن سرفرازی و پشتیبانی‌ها» خطاب می‌کند که این پشتیبانی، به همان استعمارگران فرانسه‌ای که حالا خودش اشغال شده بود، در زمان جنگ جهانی اشاره دارد و باز هم خطاب به مراکش این جمله تکرار می‌شود که «سرفرازی و پشتیبانی‌ات پاینده باد.» سرود مراکش با این جملات پایان می‌گیرد که «برادران بیایید برای سرفرازی بکوشیم، تا جهان را گواه گیریم که ما در اینجا همواره زنده‌ایم. با بانگ (خدا، میهن، شاه).»

سرود ملی کشور اسپانیا «مارچا ریل» نام دارد و یکی از نادر‌ترین سرودهای ملی در جهان است که کلامی ندارد. این تصمیم به این دلیل بود که هر پادشاه جدیدی که تاجگذاری می‌کرد متن سرود ملی را تغییر می‌داد. سرود ملی فعلی اسپانیا در سال 1761 و توسط مانوئل دی اسپینوزا ساخته شده است. در سال 2008 تلاش شد تا روی سرود ملی کلامی گذاشته شود اما ناموفق بود. در این سرود به مضامینی مثل عشق به وطن و کشور مادری اشاره شده است.

سرود مارسه‌یز نام سرود ملی کشور فرانسه است. این عنوان از نام شهر مارسی در فرانسه گرفته شده‌است. ترانه این اثر را «کلود ژوزف روژه دو لیل»، افسر مهندسی نظامی ارتش فرانسه، چند روز پس از اعلان جنگ فرانسه به اتریش در ۲۰ آوریل ۱۷۹۲ سروده است و ابتدا به‌عنوان سرود رسمی انقلاب فرانسه و سپس سرود ملی کشور فرانسه شد. مارسه‌یز به سبب اشعار انقلابی و میهن‌دوستانه‌اش، به صورت نمادین در برخی از جنبش‌های اجتماعی کشورها استفاده شده است.

سرود ملی سوئیس توسط آلبریک زوایسیگ و به چهار زبان رسمی خودش، یعنی آلمانی، فرانسوی، ایتالیایی و رومانش سروده شده است. در سال 1961 دولت سوئیس «مزامیر سوئیس» را یک ساخته کامل و بدون تردید اعلام کرد و به‌عنوان سرود موقت ملی این کشور در نظر گرفت. این سرود بعد از اجرا در جشنواره ملی آواز بلافاصله توسط گروه‌های کر مرد در سراسر سوئیس اجرا شد. با این‌حال تنها درصد کمی از مردم این کشور می‌توانند، این سرود ملی را بخوانند. 

سرود سنگال که بسیار طولانی هم هست، به زبان فرانسوی است اما متنی در ستایش زیست‌بوم آفریقاست و ترجیع‌بند «سلام آفریقا» در آن بارها تکرار می‌شود. چند جمله اول این سرود که اشاره به گیاهان و جغرافیای سنگال دارد، چندان برای مخاطبان غیرآفریقایی قابل‌فهم نیست؛ اما بالاخره از جایی به بعد متن سرود قابل درک‌تر می‌شود و آن جایی است که شاعر می‌گوید: «ای سنگالی، برخیز. بیایید دریا و چشمه را یکی کنیم، استپ و جنگل را یکی کنیم. سلام آفریقا.»

واقعا جالب است. آرژانتینی‌ها جمله‌ای از کارل مارکس، فیلسوف آلمانی که پیشوای کمونیسم بود را در سرود ملی‌شان گذاشته‌اند. «ای جان‌فدایان، بانگ مقدس را بشنوید: آزادی! آزادی! آزادی! صدای زنجیرهای گسسته را بشنوید؛ و بر مسند نشستن مساوات شریف را بنگرید.» مارکس جمله معروفی دارد که می‌گوید «کارگران جهان متحد شوید، شما چیزی برای از دست دادن ندارید جز زنجیرهایتان» و در این سرود هم پس از اشاره به گسستن زنجیرها آمده؛ «استان‌های متحد جنوب، تاج شرافت را بر سر نهادند» این متن، نسخه امروزی و کوتاه‌شده‌ای از متن اصلی سرود ملی آرژانتین است که در آن بخشی که به کشور اسپانیا حمله لفظی شده‌ بود، حذف شده‌ است. این نسخه جدید در سال ۱۹۲۴ رسمیت یافت.

نگارش سرود ملی مکزیک براساس فراخوان رئیس‌جمهور این کشور انجام شد. رئیس‌جمهور مکزیک در سال ۱۸۵۳ برای نوشتن بهترین سرود ملی توسط مردم فراخوان داد و در این زمینه مسابقه‌ای برگزار کرد. اشعار بسیاری به بخش مربوطه ارسال شدند. در همان مقطع نامزد فردی به نام فرانسیسکو گونزالس بوکانیگرا از او خواست تا در این رقابت شرکت کند، اما او امتناع کرد. درنهایت، نامزد فرانسیسکو او را در اتاق حبس کرد تا شعری را برای سرود ملی بسراید و فرانسیسکو این کار را کرد. او شعری 10 بیتی سرود که به‌عنوان سرود ملی مکزیک انتخاب شده است.

سرود جدید قطر در سال 1996 میلادی و با به تخت نشستن امیر شیخ‌حمدبن‌خلیفه آل‌ثانی به تصویب رسید. سرود با سوگند شروع می‌شود و بخش اول آن از شهروندان قطری می‌خواهد که به قدم گذاشتن در راه نیاکان خود که شرافتمند، محترم، دانا، متدین و دارای قدرت عقل و بصیرت بودند، متعهد بمانند و از هدایت انبیا و موعظه آنها در مورد عدالت پیروی کنند و در قسمت دوم و آخر سرود تاکید می‌کند که مردان قطر امروز مدافعان سرزمین و کرامت آن هستند، آنها از نسل نیاکانی هستند که در گذشته از آن دفاع کردند و سالنامه‌های باشکوهی از تاریخ را با کلماتی درخشان به ثبت رساندند. سرود با تاکید مجدد بر اینکه قطر آزاد، باوقار، باشکوه و نجیب با ارواح مومنان و مخلصان برافراشته باقی خواهد ماند، پایان می‌یابد. اولین بار در جریان پذیرایی از رهبران شورای تعاون خلیج‌فارس که در قطر بود، این سرود اجرا شد. 

سرود ملی هلند یا «ویلهلموس» یکی از قدیمی‌ترین سرود ملی‌ها در جهان است. با اینکه سرود ویلهلموس تا سال ۱۹۳۲ به‌عنوان سرود ملی کشور هلند رسمیت نیافته بود اما از دوران قدیم بین مردم این کشور محبوبیت داشته و در برهه‌های مختلف تاریخی از آن استفاده شده‌است. شعر سرود ملی کشور هلند به یکی از انقلابی‌های این کشور ادای احترام کرده است. نام آن شخص که آغازگر شورش هلند علیه اسپانیا بوده ویلیام ناسائو است و سرود ملی هلند به نوعی او را به یاد می‌آورد و به این وسیله نام ویلیام ناسائو را زنده نگه داشته است.

سرود ملی لهستان مربوط به سال ۱۷۹۷ می‌شود و از قدیمی‌ترین سرودهای ملی جهان است. این سرود در حقیقت ترانه‌ای عامیانه بوده و دو سال بعد از خطر تقسیم و تجزیه لهستان سر زبان‌ها افتاد و مضمون آن در زمان‌های مختلف، مثلا پس از جنگ جهانی یا دوران تنش با کمونیسم هم کاربرد مجدد پیدا می‌کرد. این سرود عملا سرود رزم و مقاومت است و به موقعیت جغرافیایی لهستان که همواره آن را در معرض تهدید و تهاجم قرار می‌دهد، نامربوط نیست. سرود با این مطلع آغاز می‌شود که لهستان هنوز از دست نرفته ‌است.

سرود ملی پادشاهی عربستان به‌طور رسمی در سال 1950 بدون اشعار پذیرفته شد. این قطعه توسط فاروق پادشاه وقت مصر در سفر ملک عبدالعزیز به مصر هدیه داده شد. سپس دوباره در سال 1984 با اشعار ابراهیم خفاجی به تصویب رسید. تصنیف اولیه توسط عبدالرحمن الخطیب در سال 1947 بود و نسخه دوم، توسط سراج عمر تنظیم شد. سرود ملی عربستان براساس سبک فانفار (جلوه‌گری، یک موسیقی کوتاه، پرشور و حماسی) عربی است و شبیه سرودهای ملی سایر کشورهای عربی در آن زمان است.

سرود ملی کرواسی یکی از خنثی‌ترین سرودهای ملی در جهان است که فاقد هر جنبه‌ای از ویژگی‌های سیاسی، اجتماعی و به‌طور کل ملی است. در آن حتی به مرز و تمامیت ارضی هم اشاره‌ای نشده و اگر این سرود را هنگامی که کرواسی یکی از بخش‌های یوگوسلاوی بود، به‌عنوان شعری در وصف منطقه کروات‌نشین یوگوسلاوی در روزنامه‌ها چاپ می‌کردند، حکومت مرکزی مشکلی با آن نداشت. حتی اگر اشاره به رودهای دراوا، ساوا و دانوب را از شعر در بیاوریم، می‌شود آن را برای قطر یا ژاپن هم استفاده کرد. 

ژاپنی‌ها به مینی‌مالیسم و یک نوع سادگی بی‌نهایت معروف هستند. از طراحی و معماری ساختمان‌هایشان، ‌خصوصا معماری داخلی تا ادبیات، می‌شود این خصوصیت را دید و اشعار هایکو، اگر به واقع بشود آنها را شعر نامید، یک نمونه معروف از این مینی‌مالیسم است. مثلا یک نمونه هایکو این است «برکه کهن، آه! جهیدن یک غوک. صدای آب» و این ادامه هم ندارد. سرود ملی ژاپن هم در همین سبک ساخته شده است و کل آن عبارت می‌شود از این چند جمله: «باشد تا فرمانروایی شما. هزار سال، هشت هزار نسل، بپاید. تا ریگ‌ها، صخره سازند؛ و بر آنها خزه بروید.»

در شبه‌جزیره کره، مکان‌های طبیعی مقدس و نمادین فراوانی وجود دارد که نماد اتحاد بخش شمالی و جنوبی جزیره هم هستند. کوه‌ها و رودخانه‌های فراوانی که این یکپارچگی را نمادینه می‌کنند. از آنجایی که صنعت فیلم و سریال کره در سال‌های اخیر، بسیار در سطح جهانی رونق پیدا کرده‌اند، خیلی از مردم دنیا با این مفاهیم و نمادها آشنایی دارند. سرود ملی این کشور هم بیشتر از جنبه‌هایی که به نظام سیاسی کره‌جنوبی اشاره کند، به مفاهیم مقدس و نمادین شبه‌جزیره اشاره دارد مثل «کوه پکتو»، «آب‌های دریای خاور»، «کاج‌های قله نامسان.»

«ای کانادا» نام سرود ملی کانادا است. سرود ملی این کشور دو نسخه دارد یعنی با یک موسیقی مشترک، در هر یک از دو زبان انگلیسی و فرانسوی، دارای متنی جداگانه است که تقریبا مفهومی یکسان دارند. آهنگساز این سرود کالیکسا لاواله است. در اوایل دهه 1900، پادشاهان انگلیسی در بازدیدهای خود از کانادا به این سرود ادای احترام می‌کردند به آن صورت که گویی یک سرود ملی پخش می‌شد. اما این آهنگ تا سال 1980 میلادی به‌عنوان سرود رسمی کانادا اعلام نشده بود. این سرود جایگزین سرود ملی انگلستان تحت عنوان «خداوند ملکه را نجات دهد» شد که اکنون به‌عنوان سرود سلطنتی کانادا خوانده می‌شود. 

«به شما سلام می‌کنیم، ‌ای سرزمین ما!» نام سرود ملی اکوادور است. اشعار این شعر در سال 1865 توسط «خوآن لئون مرا» به درخواست سنای اکوادور سروده شد و موسیقی آن توسط آنتونیو نیومان ساخته شده است. با این‌حال، این سرود تا 29 سپتامبر 1948 به‌طور رسمی توسط کنگره پذیرفته نشد. این سرود در اصل شامل یک قسمت کُر و شش بند شعر است که فقط بند دوم آن به همراه قسمت گروه کر خوانده می‌شوند. اشعار این سرود همراه با احساسات شدید ضداسپانیایی است و به قیام و جنگ استقلال مردم این کشور اشاره دارد. 

«ای ایزد، میهن ما، غنا را خجسته دار!» نام سرود ملی کشور غنا است که به‌طور رسمی در سال 1957  به تصویب رسید. موسیقی این سرود، توسط فیلیپ گبهو ساخته شده و در ابتدا متن شعر توسط امانوئل پاپو تامپسون سروده شده بود. حکومت این کشور در ماه ژوئیه سال۱۹۶۰ به همت قوام نکرومه تبدیل به جمهوری شد و خود نکرومه قدرت را دست گرفت. متن این سرود توسط یک کمیته ادبی در دفتر قوام نکرومه اصلاح شد. با این حال گفته می‌شود که اشعار کنونی سرود ملی غنا که از دهه 1970 مورد استفاده قرار گرفته است، در دوران دانشجویی در چهارچوب یک مسابقه ملی نوشته شده است. 

«سرزمینی است دوست‌داشتنی» نام سرود ملی دانمارک است. دانمارک از جمله کشورهایی است که دو سرود رسمی دارد. یکی از سرودها در واقع یک سرود سلطنتی است و دیگری به‌عنوان سرود ملی مدنی تلقی می‌شود. در مناسبت‌های سلطنتی و نظامی، «کنگ کریستین» که سرود سلطنتی است، به تنهایی اجرا می‌شود یا این دو سرود ملی با هم نواخته می‌شوند اما در رویدادی مثل جام‌جهانی، موزیک «کشور دوست داشتنی» نواخته می‌شود که آن هم وصف طبیعت و عشق به شاه و میهن است. 

یک بیت از اشعار سرود ملی تونس توسط یک مصری در دهه 1930 سروده شده است و دو بیت دیگر آن توسط ابوالقاسم اچبی شاعر ملی تونس اضافه شد. این موسیقی توسط همان شخصی ساخته شده است که موسیقی سرودهای لیبی و امارات متحده عربی را نوشته است. این سرود ملی برای اولین بار پس از پایان سلطنت، بین زمان لغو سرود بیگ و تاسیس اولین سرود تحت جمهوری، به‌عنوان سرود موقت مورد استفاده قرار گرفت. با این حال این سرود در سال 1987 مجددا معرفی شد چون سرود قبلی ارتباط نزدیکی با دولت حبیب بورقیبه داشت که برکنار شده بود. 

سرود ملی صربستان یک متن دعا و نیایش است. این سرود مشخصا بعد از جنگ خون‌بار بالکان و تشکیل کشور صربستان، برای مردم آن سرزمین حال و هوایی آشنا دارد. سرود با این جملات آغاز می‌شود که «خدای عدالت، ‌ای نجات‌دهنده ما از ویرانی تاکنون. از این به بعد صدای ما را بشنو و از این به بعد نجات ما باش.» ترجیع‌بند این سرود هم جمله «خدا نگهدارت باشد صربستان» است و در جایی از آن آمده است که وقتی استجابت دعوا فرا می‌رسد، مسیر صربستان به پیروزی می‌رسد»

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰

یادداشتهای روزنامه فرهیختگانیادداشت

سهم طبقۀ متوسط از صنعت سریال‌سازی؛

«افعی تهران» از چه کسی انتقام گرفت؟

فرصتی برای تجدید ظهور «خوبی مردم ایران»؛

مفهوم ملت را زنده کردند

فیلم پرحاشیه «بیبدن» با قصه‌‌ای به‌اندازه از ایده‌ای مهم دفاع کرد؛

سینمای اجتماعی زنده است

درباره فیلم «بی‌بدن»؛

قصه‌گویی شرافتمندانه درباره قصاص

مصطفی قاسمیان، خبرنگار:

یک درامدی خوب و تماشاگرپسند

اهل ملت عشق باش؛

عشق و دیگر هیچ...

آقای کارگردان! چه داری می‌کنی با خودت؟!

آنتی ‌کانسپچوآل آرت ترک و کُرک و پَر ریخته حسن فتحی

مریم فضائلی، خبرنگار:

چشم‌هایمان گناه داشتند!

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

رویاهای شخصی‌ات را نفروش!

سریال پرطرفدار «حشاشین» چه می‌گوید؛

علیه شیعه یا علیه اخوان؟

راضیه مهرابی‌کوشکی، عضو هیات‌‌علمی پژوهشکده مطالعات فناوری:

فیلم «اوپنهایمر» به مثابه یک متن سیاستی

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

از شما بعید بود آقای جیرانی

ایمان‌ عظیمی، خبرنگار:

دیکته نانوشته غلط ندارد

درباره هزینه‌ای که می‌شد صرف «هفت سر اژدها» نشود؛

چرخ را از نو اختراع نکنیم

فرزاد حسنی بعد از سال‌ها، به قاب تلویزیون آمد؛

بازگشت امیدوارکننده

در نقد بهره کشی «علی ضیا» از شهرت؛

از موج ابتذال پیاده شو

محمد زعیم‌زاده، سردبیر فرهیختگان:

در عصر پساواقعیت به احمد خطر حرجی نیست اما...

سیامک خاجی، دبیر گروه ورزش:

برای خداحافظی زود بود آقای جملات قصار!

محمدرضا ولی‌زاده، فرهیختگان آنلاین:

عجایب آماری دیدم در این دشت!

محمدامین نوروزی، مستندساز:

از این طرف که منم راه کاروان باز است...

فاطمه دیندار، خبرنگار:

برای درخشش سیمرغ‌های بلورین

محمد زعیم‌زاده، سردبیر؛

کدام سینما؟کدام نقد؟

حامد عسکری، شاعر و نویسنده:

فیلم دیدن با چشم‌های تار...

چهل و دومین جشنواره فیلم فجر؛

چند نقد بر فیلم سینمایی «آپاراتچی»

«صبحانه با زرافه‌ها»؛

یک وس اندرسون ایرانی تمام‌عیار

ویژه‌نامه جشنواره فیلم فجر؛

«صبحانه با زرافه‌ها»؛ معنازدایی از جهان

«صبحانه با زرافه‌‌ها»؛

تهش هیچی نیست، پس لذت ببر!

درباره فیلم جدید سروش صحت؛

قرار صبحانه با خودمان

هومن جعفری، خبرنگار:

مردی که سازش نمی‌کرد

در روزگار بی‌مایگی حضور قاف غنیمتی است؛

برای «قاف» و عمو اکبر

تولد قاف به میزبانی اکبر نبوی با همکاری «فرهیختگان»؛

«قاف» نمی‌خواهد متکلم‌ وحده باشد

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ؛

هنوزم نقش بازی می کنی آقای فرخ نژاد؟

خبرهای روزنامه فرهیختگانآخرین اخبار