نقش‌آفرینی سعودی‌‌ها در تحرکات تروریستی داخل ایران، ضرورت بازتعریف توازن منطقه‌ای را تشدید کرده است
شبکه‌ تلویزیونی، «ایران‌اینترنشنال» رسانه وابسته به دربار سعودی که توسط یکی از افراد نزدیک به محمد‌بن‌سلمان ایجاد شده است، بیش از دیگران در تلاش برای دامن زدن به اغتشاشات در ایران است.
  • ۱۴۰۱-۰۸-۰۶ - ۲۲:۳۲
  • 20
نقش‌آفرینی سعودی‌‌ها در تحرکات تروریستی داخل ایران، ضرورت بازتعریف توازن منطقه‌ای را تشدید کرده است
تیغ بر گردن بن‌سلمان
تیغ بر گردن بن‌سلمان

بیش از آنچه که در کف میدان اتفاق می‌افتد، اعتراضات در توییتر و شبکه‌های اجتماعی ضریب چند برابری یافته‌اند و این شبکه‌ها هستند که اعترضات را به اغتشاش و اغتشاشات را به تحرکات تروریستی سوق داده‌اند. در میان شبکه‌های تلویزیونی، «ایران‌اینترنشنال» رسانه وابسته به دربار سعودی که توسط یکی از افراد نزدیک به محمد‌بن‌سلمان ایجاد شده است، بیش از دیگران در تلاش برای دامن زدن به اغتشاشات در ایران است. به‌جز این شبکه تلویزیونی، سعودی‌ها دارای ارتش بزرگی از سایبری‌ها هستند. رسانه‌ها 5 سال پیش افشا کردند که بیش از 50درصد حساب‌های کاربری سعودی در توییتر، غیرواقعی و به‌اصطلاح فیک هستند که به‌صورت میانگین، روزانه 100هزار توییت پست می‌کنند. این ارتش سایبری با 2 هدف حذف صدای مخالفان در داخل و خارج و ایجاد فشار و فضاسازی سایبری علیه کشورهایی نظیر ایران در بعد منطقه‌ای بود. اسفند سال 99، «واشنگتن پست» خبر داد که توییتر 3 هزار حساب کاربری جعلی وابسته به عربستان را که معروف به «مگس‌های سایبری» هستند، مسدود کرده است. بخشی از آنچه را که شبکه سعودی ایران‌اینترنشنال –به‌دلیل مقابله با ترویج اقدامات تروریستی- امکان طرح آن را ندارد، خبرنگاران این رسانه و مگس‌های سایبری‌اش در توییتر تولید، توزیع و ترویج می‌کنند. البته ناآرامی‌ها در ایران پای رژیم‌صهیونیستی، آمریکا و برخی کشورهای اروپایی را نیز به این میدان باز کرد و تل‌آویو و کشورهای دیگر را به حمایت از این تحرکات واداشت، اما بیش از همه اینها ریاض و محمد‌بن‌سلمان در این ماجرا به نقش‌آفرینی پرداخته‌اند. با توسعه تحرکات تروریستی در روزهای گذشته به‌نظر می‌رسد تهران باید یک دستورالعمل ویژه برای طرف سعودی تدارک ببیند و در‌کنار آن خط ارتباطی‌ای خاص تعریف کند تا ریاض را متوجه هزینه‌ای که اقدامات آشوب‌آفرینش می‌تواند برایش به‌دنبال داشته باشد، بکند. سر این مار نه در تهران و نه در لندن که در ریاض است. اگر تهران نتواند مجددا تغییر توازن منطقه‌ای را به طرف سعودی گوشزد کند، ماجراجویی ولیعهد ناپخته این رژیم به این زودی‌ها پایان نمی‌یابد. نباید فراموش کرد که بن‌سلمان همان جنایتکاری است که منتقدش را به‌دست اره سپرد. با او باید با زبان خودش سخن گفت. او بیش از مکالمه، زبان درد را درک می‌کند. با او با زبان خودش سخن بگویید.

  زمینه‌های آسیب‌پذیری عربستان
عربستان سعودی همانند کشورهای دیگر دارای زمینه‌های آسیب‌پذیری زیادی است اما آنچه این کشور را با برخی از کشورها متفاوت می‌سازد، غیرطبیعی بودن مناطق سنجاق‌شده به دولت مرکزی آن است. در حقیقت عربستان سعودی کشوری نیست که بر اساس واقعیت‌های تاریخی و مرزهای تکامل‌یافته ایجاد شده باشد. از این رو نقاط ضعفی که عربستان از آن‌ها رنج می‌برد در صورت فوران کردن، آسیب و دردی دوچندان را به دولت مرکزی آن تحمیل می‌کند. در ادامه تلاش شده به برخی از نقاط آسیب‌پذیری حکومت وهابی آل‌سعود پرداخته شود. 

1- شیعیان شرق عربستان
شیعیان حدود 15 تا 20 درصد از جمعیت شهروندان عربستان سعودی را تشکیل می‌دهند. این گروه به طور عمده در دو منطقه استان الشرقیه و همچنین استان‌های مجاور کشور یمن زندگی می‌کنند. شیعیان منطقه الشرقیه شیعه دوازده امامی و شیعیان ساکن استان‌های جنوبی مجاور یمن دارای مذهبی زیدی و اسماعیلی هستند. 
در این میان وزن و جمعیت شیعیان مشهور به احصائی که در منطقه‌ای با همین نام در استان الشرقیه زندگی می‌کنند بیشتر از دیگران است. این شیعیان ارتباطات گسترده‌ای با ایران و عراق داشته‌اند و از سوی دیگر مناطق سکون‌شان بر روی میادین نفتی عربستان قرار دارد. 
در سال‌های اخیر هر دو منطقه الشرقیه و همچنین سه استان اشغالی جنوب ملتهب بوده است. منطقه الشرقیه در پس از تحولات موسوم به بهار عربی دستخوش ناآرامی‌های سنگینی شد که در آن سعودی‌ها با خشونت تمام به دنبال سرکوب آن گام برداشتند. در پیامد این سرکوب تاکنون صدها تن با تیر مستقیم و یا بر اثر اعدام در زندان‌های سعودی به شهادت رسیده‌اند. مشهورترین شخصیت به شهادت رسیده در این راستا شیخ باقرالنمر است که در سال 2016 توسط حکام سعودی گردن زده شد. 
در صورت قیام مردم این دو منطقه و حمایت‌های بیرونی می‌توان امید داشت اقتصاد عربستان ضربه سنگینی را دریافت کرده و حتی موجودیت حکومت آل‌سعود مورد خطر جدی قرار گیرد. 
باید توجه داشت تحرکات علیه شیعیان شرق عربستان می‌تواند منجر به واکنش شیعیان دیگر مناطق در یمن، عراق و حتی ایران شود؛ موضوعی که می‌تواند پیامدهایی نظامی در خارج از مرزها را بر ریاض تحمیل کند. 

2- سه استان اشغالی یمن
سه استان جازان، عسیر و نجران در سال 1934 ضمیمه عربستان سعودی شدند. این سه استان پیش‌تر به صورت تاریخی به یمن تعلق داشتند اما حکام سعودی آن‌ها را به مرور تحت اشغال خود درآوردند. 
ساکنان این سه استان دارای وابستگی‌های مذهبی و قبیله‌ای با مردم یمن هستند. به همین دلیل شیعیان این منطقه از مذهب زیدیه و اسماعیلیه پیروی می‌کنند. 
شیعیان اسماعیلی با جمعیت تقریبی یک میلیون نفر در استان نجران سکونت دارند و زیدیان نیز در نجران و عسیر حاضرند. این گروه بیشتر به قبیله یام تعلق دارند که خود شاخه‌ای از قبیله بزرگ و فراگیر «همدان» در یمن است. 
چنین وضعیتی در سه استان اشغالی یمن باعث شده تا سعودی‌ها در سال‌های اخیر در این استان‌ها با شرایطی پیچیده مواجه باشند. دشواری اخیر زمانی ایجاد شد که ائتلاف متجاوز عربی با محوریت ریاض در سال 2015 به یمن حمله کرد. این اتفاق در حالی رخ داد که دولت موسوم به حوثی‌ها و حتی دولت پیشین این کشور که تحت کنترل علی‌عبدالله صالح قرار داشت، هردو دارای ریشه در قبایل زیدی بودند. 
بر همین اساس دولت نجات ملی یمن  با استفاده از نزدیکی جغرافیایی خود به جنوب عربستان، ریشه‌های قوی مذهبی و قومی و همچنین شرایط جغرافیایی دشوار این منطقه، نفوذ به آن را در دستور کار قرار داد. این مساله باعث شده تا یمنی‌ها بر مناطق گسترده‌ای از سه استان یمنی جنوب عربستان مسلط شوند هرچند تا کنون از ورود مستقیم به شهرها اجتناب کرده‌اند. 

3- مهاجران پرتعداد
بیش از یک‌سوم ساکنان عربستان سعودی را مهاجران تشکیل می‌دهند. از میان 34 میلیون جمعیت این کشور 21 میلیون نفر شهروند عربستان و 13 میلیون تن دیگر مهاجر هستند. در میان مهاجران، مصری‌ها و پاکستانی‌ها با دو میلیون و 700 هزار نفر اول و دوم، هندی‌ها با دو میلیون و 592 هزار نفر سوم، بنگلادشی ها با دو میلیون و 500 هزار نفر چهارم، یمنی‌ها و سوری‌ها با بیش از دو میلیون نفر پنجم و ششم هستند.
حضور این میزان از مهاجران کشورهای جهان سومی در عربستان سعودی زمینه‌های آسیب‌پذیری جدی‌ای را در این کشور خلق کرده‌اند. این مهاجران در مکان‌هایی حساس مانند منازل حکام و مدیران رده بالای سعودی به عنوان خدمتکار زندگی می‌کنند و در صورت تمرکز سرویس‌های اطلاعاتی خارجی بر روی آن‌ها،  می‌توانند وضعیت دشواری را برای سعودی‌ها به وجود آورد. 

4- معترضان داخلی خاندان سعودی 
پس از روی کار آمدن ملک سلمان اقدام او در کنار زدن جناح‌های مختلف خاندان سعودی برای رساندن فرزندش محمد بن‌سلمان به ولیعهدی خود باعث شد تا نخستین زمینه‌ها برای ایجاد یک جریان معارض قوی در درون خاندان آل‌سعود ایجاد شود. در ادامه آغاز جنگ یمن و هزینه صدها میلیارد دلار در این جنگ بی‌حاصل و ضربات ده‌ها میلیارد دلاری حملات یمنی‌ها به زیرساخت‌های سعودی موجب شکل‌گیری زمینه‌های دیگری از آشوب در داخل دستگاه‌های دولتی و نظامی عربستان شد. 
تلاش‌های بعدی بن‌سلمان برای جبران کسری بودجه و تامین هزینه‌های جنگ از طریق مصادره اموال ثروتمندان سعودی با پرونده‌سازی شکاف دیگری در این کشور آفرید. 
از سوی دیگر اقدامات ولیعهد سعودی برای رسیدن به اهداف برنامه 2030 و جذب سرمایه‌گذاری و تغییر ساختار اقتصاد عربستان موجب شکل‌گیری اختلافاتی وسیع در قاعده دینی حکومت سعودی گشت. ریاض برای تغییر ساختارهای اقتصادی خود به جذب سرمایه‌گذاری و جلب گردشگران نیاز داشت که دیدگاه‌های دینی علمای وهابی مانعی در برابر آن بود. از این رو وی سرکوب علمای مخالف در دستور کار ریاض قرار داد. این مساله در نوع خود باعث بروز اختلافات گسترده‌ای در میان طیف‌های سنتی سعودی شده است. 

5- مرزهای گسترده و مناطق خالی از سکنه
عربستان سعودی با وجود جمعیت کم و متمرکز خود دارای وسعتی در حدود دو میلیون کیلومتر مربع است. این وسعت باعث افزایش شدید طول مرزهای این کشور شده به گونه‌ای که سعودی‌ها دارای نواری مرزی به طول چهار هزار و 432کیلومتر مربع با همسایگان خود هستند. از این میزان 814 کیلومتر به مرزها با عراق و یک‌هزار و 458 کیلومتر به مرزها با یمن تعلق دارند. 
نگه‌داری و حفاظت از این مرزها که دارای دشواری‌های جغرافیایی هستند به‌شدت دشوار است زیرا زمینه نفوذ دسته‌های مسلح را به داخل خاک عربستان فراهم می‌سازد. 

  «نفت» و تخلیه تمام ظرفیت حکومت آل‌سعود
محور مقاومت می‌تواند از مسیرهای متعددی دست به یک جنگ همه‌جانبه و ترکیبی علیه عربستان سعودی و بازوهای منطقه‌ای آن بزند. با این حال آنچه اساس حکومت سعودی را ایجاد کرده، «نفت» است. 
محور مقاومت می‌تواند از طریق حملات پهپادی مراکز عمده تولید، پمپاژ و صادرات نفت عربستان سعودی را دچار مشکل سازد. همچنین ناامن‌سازی خلیج فارس و دریای سرخ می‌تواند صادرات نفت سعودی‌ها را به‌شدت کاهش دهد. چنین ضربه‌ای عملا ظرفیت‌های حکومت سعودی و بازوهای منطقه‌ای آن را به‌صورت همزمان تخلیه می‌کند. 
به جز مساله نفت اقدامات دیگری نیز می‌تواند حکومت آل‌سعود را به مرز فروپاشی برساند. مرزهای شمالی و جنوبی عربستان سعودی زمینه بسیار مناسبی برای نفوذ دادن دسته‌های مسلح به حساب می‌آیند. اگر از این مناطق اقدامات موثری علیه یگان‌ها و پاسگاه‌های مرزی سعودی انجام پذیرد، نیروهای نظامی عربستان تحت فشار سنگینی قرار می‌گیرند. جنگ در یمن نشان داد ریاض نیروهای نظامی خود را از طریق جذب مزدوران انجام می‌دهد. آنها برای جنگ با دولت مرکزی یمن، مزدوران یمنی را به استخدام خود درآوردند و برای حفاظت از مرزهای جنوبی خود نیز مزدوران سودانی را در خطوط مرزی مستقر ساختند. 
آسیب جدی به خطوط مرزی عربستان سعودی در هنگامی که منابع نفتی این کشور ضربه شده‌اند می‌تواند ریاض را در مخمصه‌ای جدی گرفتار سازد. 
حوزه دیگری که می‌تواند حکام سعودی را گرفتار سازد استفاده از حملات ترکیبی به پایگاه‌های نظامی و سیاسی در مناطقی است که زمینه بروز ناآرامی در آنها موجود است. اگر حملات پهپادی بتوانند پایگاه‌های نظامی و حتی پاسگاه‌های کوچک پلیس را در مناطق شرقی و جنوبی عربستان هدف قرار دهند با تضعیف نیروهای مسلح سعودی در این مناطق، ناآرامی‌ها گسترش خواهند یافت. 

  مقابله با مگس‌های سعودی
یکی از ابزارهای بسیار پرکاربرد و کم‌هزینه ایران، استفاده از ظرفیت رسانه است. نگرانی سعودی‌ها از تبلیغات منفی علیه ریاض به اندازه‌ای است که 3 دهه قبل، امیرعبدالله ولیعهد سعودی در گفت‌و‌گو با هیات ایرانی، یکی از موضوعاتی که به آن اشاره می‌کند، قطع شدن «تبلیغات منفی طرفین علیه یکدیگر» است. اولین رسانه در مرزهای کنونی عربستان در سال 1907 در زمان حکومت آل‌رشید راه‌اندازی شد. آل‌سعود اولین روزنامه خود را به کمک مستشاران مصری و سودانی در سال 1950 راه انداخت. در آن زمان به‌دلیل اینکه درصد بالایی از مردم بی‌سواد و بخش عظیمی از آنها نیز صحراگرد بودند، موثر واقع نشد. می‌توان اولین تجربه سعودی‌ها از اثرگذاری و برش رسانه را در دهه‌های 1950 و 1960 دانست. رادیوی صوت‌العرب مصر که مُبلغ پان‌عربیسم بود، پادشاهی نوپای سعودی را شدیدا تهدید می‌کرد و عربستان وسیله‌ای نداشت تا با آن مقابله کند. سعودی‌ها به‌خوبی به یاد دارند که خیابان‌های ریاض و سایر شهرهای عربستان هنگام پخش سخنرانی جمال عبدالناصر -‌که دشمن آل‌سعود بود- خالی می‌شد. ملک فیصل در سال 1960 به این نتیجه رسید که نمی‌تواند احتیاج به رادیو را نادیده بگیرد. پس از این بود که اولین رادیوی سعودی در سال 1961 راه‌اندازی شد و روزانه 19 دقیقه پخش می‌شد. 
با به قدرت رسیدن ملک سلمان در عربستان، محمد‌بن‌سلمان وزیر دفاع سعودی، از ابزار رسانه برای تقابل با دشمنان عربستان استفاده کرد. تاسیس شبکه بزرگی از «مگس‌های سایبری» و شبکه سعودی «ایران اینترنشنال» از مهم‌ترین اقدامات بن‌سلمان بوده است. «جمال خاشقچی» روزنامه‌نگار سعودی کسی بود که به گاردین درباره وابستگی این شبکه به بودجه عربستان‌سعودی خبر داد و پس از آن نیز تلاش داشت تا پروژه مگس‌های سایبری را که به‌شدت به مخالفان محمد‌بن‌سلمان حمله و آنها را تهدید می‌کردند، بی‌اثر کند. در مستند «مخالف» (The Dissident) افشا شد که خاشقچی با همراهی «عمر عبدالعزیز» منتقد و فعال حقوق‌بشر عربستان‌سعودی، گروهی 40 تا 50 نفره را تشکیل داده بودند تا از طریق آن بتوانند عملیات زنبورهای سایبری بن‌سلمان را که به منتقدان حمله می‌کردند، خنثی کنند. آنها سعی داشتند با همان سلاح بن‌سلمان با او مقابله کنند و بر این اساس نیز ارتش خودشان را در عربستان‌سعودی، کویت، یمن و سایر کشورهای عربی ایجاد کردند. این اقدام به اندازه‌ای موثر بود که بن‌سلمان حاضر شد برای از میان برداشتن خاشقچی، دستور قتل او را در درون کنسولگری عربستان بدهد. منابع غربی، «سعود ‌القحطانی» یکی از دو مقام ارشدی که پس از ماجرای قتل جمال خاشقچی از سمتش برکنار شد، را مرد پشت‌پرده تشکیل مگس‌های سایبری و شبکه ایران‌اینترنشنال می‌خوانند. با توجه به نفرتی که در کشورهای عربی از عربستان و به‌ویژه محمد‌بن‌سلمان وجود دارد، تشکیل شبکه‌ای از زنبورها برای تقابل با مگس‌های سایبری ریاض، چندان سخت نخواهد بود. اگر این شبکه به اندازه کافی بزرگ شود، می‌تواند بر ماشین تبلیغاتی ریاض غلبه کند. جدا از این می‌توان به ایجاد شبکه‌ای تلویزیونی متفاوت برای اثرگذاری بر جهان عرب نیز فکر کرد. در این میدان نبرد نباید از ظرفیت رسانه‌های دنیا غافل شد. در لندن، شیوخ قطری که ظاهرا مستقل از دولت هستند، به تحلیلگران بابت نوشتن و انتشار یادداشت علیه امارات در رسانه‌ها، بین 800 تا 2000 دلار پول می‌دهند. قطری‌ها و سعودی‌ها نیز از همین ابزارها علیه دیگران استفاده می‌کنند. تهران حتی اگر نخواهد از این روش‌ها بهره ببرد، با سرو‌سامان دادن به شبکه‌ای از فعالان توییتری می‌تواند ضربه‌ای سخت به پروپاگاندای بن‌سلمان و عربستان بزند. 

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰