دکتر علیاکبر ولایتی، مشاور رهبر انقلاب اسلامی در امور بینالملل چندی پیش در گفتوگو با خبرگزاری روسی اسپوتنیک، آخرین تحولات منطقه را مورد بررسی قرار داد. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
با توجه به تحولات منطقهای و بینالمللی و توسعه همکاریهای ایران و روسیه، دیدگاه شما در این زمینه و آخرین وضعیت روابط دو کشور بهویژه پس از دیدار اخیر روسایجمهور دو کشور در ازبکستان چیست؟
روابط ما با روسیه بسیار خوب، در سطح بالا، رو به گسترش و استراتژیک است و این ارتباطات عمیق میان ٢ کشور مقتدری است که میخواهند با هم براساس احترام متقابل و عدم دخالت در امور داخلی یکدیگر کار کنند و عملا تقویتکننده نگاه به شرق و حرکت در جهت مسائل جهانی هستند و این بسیار نکته مهمی است که دو همسایه براساس علاقهمندی و مشترکاتی که دارند در زمره همسایگانی هستند که میتوانند بهترین رابطه را تعریف کرده و توسعه بخشند. ایران و روسیه دو کشور مهم هستند و بهخصوص در رابطه با تحولات اخیر دنیا به یکدیگر نزدیکتر شدهاند. پس از فروپاشی شوروی سابق و رشد، توسعه و افزایش نفوذ انقلاب اسلامی ایران، زمینههای روابط جدیتر فراهم شده است و ما بهعنوان جمهوری اسلامی ایران براساس شعار «نه شرقی نه غربی» تمایلی به نزدیکی به حزب کمونیست حاکم بر شوروی سابق نداشتیم و بعد از فروپاشی کمونیسم و انگیزههای آرمانی آن که با دینداری و اسلامگرایی مغایرت داشته است مانع میشد که ما به هم نزدیک شویم ولی بعد از فروپاشی، استقلال روسیه، روزآمد شدن وضعیت و رفع موانع، تمایل واقعی آنها برای توسعه روابط با همسایگان و کشورهای منطقه و جهان موجب تقویت این روابط شد. شعار نه «شرقی نه غربی» یک اصل اساسی در دکترین سیاست خارجی ایران است که معنای حقیقی آن نفی واقعی سلطه بیگانگان است. برای گسترش روابط، احترام متقابل، حقوق برابر و عدم دخالت در امور داخلی یکدیگر باید مورد توجه باشد. بنابراین زمینه برای توسعه روابط فراهمتر شد و خیلی سریعتر از آن که دیگران فکر میکردند روابط فیمابین پیش رفت و امروز بهصراحت میگویم روسیه و ایران یک رابطه عمیق و موثر دارند که در بیان مقام معظم رهبری و آقای پوتین بارها تاکید و تکرار شده است که دو کشور میخواهند رابطه استراتژیک داشته باشند و تاکید میکنم که گامهای جدی در این زمنیه برداشته شده و طی روزهای اخیر شاهد بودیم که آقای پوتین گفت که ما امسال نسبت به سال گذشته نزدیک به 80 درصد روابطمان در تبادلات اقتصادی و همکاریهای تجاری افزایش پیدا کرده است. دیگر اینکه هر دو عضو سازمان شانگهای و اوراسیا هستیم و در سطح کلان نیز دیدگاه هر دو کشور در رابطه با مسائل بینالمللی بسیار نزدیک است و امیدواریم در آینده بتوانیم همکاریهای دوجانبه منطقهای و بینالمللی را توسعه دهیم.
اهمیت حضور و عضویت ایران در سازمان شانگهای را بفرمایید.
دنیای امروز براساس همکاریهای منطقهای در حال شکلگیری است و تقریبا از حالت بینالمللی محض که برخی در آرزوی آن بودند دور شده است. آمریکا و غربیها با یکدیگر نزدیک هستند و بعضا غربگرایانی مانند ژاپن و استرالیا هم به آنها پیوستند و از این طرف ایران، چین و روسیه هم به یکدیگر نزدیک هستند و به نظر میرسد دنیا بیشتر منطقهای است تا بینالمللی و به این سمت هم پیش میرود، لذا شانگهای که مخصوص این مناطق آسیا و تا حدودی شرق اروپا شده عملا یک سازمان کارآمد است که با توجه به عمر کوتاهش خوب پیش رفته و همکاری مناسب درخصوص شانگهای از اقدامات بسیار ارزشمند و کاملا راهبردی است.
اهمیت درخواست ایران برای عضویت در بریکس که روسیه نیز از آن حمایت کرده است را بفرمایید؟
چین و روسیه بهعنوان دو عضو اصلی بریکس که شامل کشورهای روسیه، چین، هند، آفریقایجنوبی و برزیل است بسیاری از مبادلات میان خود را بدون استفاده از ارز خارجی (دلار) انجام میدهند و این پیشرفت بسیار خوبی است که اسیر دلار تحت اراده آمریکا نباشند.
آیا ایران حاضر است در روابط بین همسایگان خود - ارمنستان و آذربایجان -نقش میانجی را ایفا کند؟
بله حتما. در گذشته که بنده وزیر خارجه بودم تلاش بسیار کردیم که این میانجیگری انجام شود و تا حدودی هم موفق بودیم ولی گاهی بعضی کشورها که نفع آنها در درگیری دو همسایه بود دخالت میکردند ومشکلاتی را به وجود میآوردند. بنابراین میتوانیم نقش موثری در این زمینه داشته باشیم. امیدواریم که بین هیچ یک از همسایگان ما درگیری نباشد و در این مورد از هیچ تلاشی فروگذاری نمیکنیم و به سهم خود تنشها را از بین بردهایم تا در بین همسایگان صلح و آرامش برقرار باشد. در بین مناطق مختلفی که در همسایگی جمهوری اسلامی ایران هستند منطقه قفقاز حساسیت خاصی دارد و لذا نسبت به این بخش از همسایگیمان حساسیت و مراقبت بیشتری داریم. یکی از عوامل بسیار مهم در برقراری صلح و آرامش میان کشورها که نقش اساسی دارد حفظ مرزهای شناختهشده تاریخی است و با توجه به اینکه هرگونه تجاوز مرزی از یک کشور به کشور همسایه موجب افزایش تنش در آن منطقه و برافروخته شدن جنگهای محلی میشود، اولین نتیجه آن حضور کشورهای آشوبطلب و سوءاستفادهکننده مثل آمریکا و رژیمصهیونیستی به بهانه ایجاد آتشبس است. با این نوع تحولات، یک حادثه حتی کوچک مرزی در این منطقه حساس موجب حضور و دخالت کشورهای دیگر شده و یک کانون تنش و بحران ایجاد شده که قطعا این نوع هرجومرجها را در کنار مرزهای خود تحمل نخواهیم کرد.
دیدگاه دیگر کشورهای منطقه مانند روسیه و ترکیه را در رابطه با مساله قفقاز جنوبی چگونه میبینید؟
روسیه دیدگاهش با دیدگاه جمهوری اسلامی ایران تفاوت جوهری ندارد و آنها نیز با تغییر مرزها مخالف هستند. در جنگ ٢سال قبل ٢٠٢٠به نظر بنده روسیه در جهت بازسازی توازن و تعادل در منطقه قفقاز جنوبی ٢کار انجام داد. اول: ٧شهر آذربایجان که توسط ارمنیها اشغال شده بود بهعنوان استخوان لای زخم به حساب میآمد و این خطر همواره وجود داشت که کشورهایی در جهت سوءاستفاده در امور این منطقه دخالت کرده و آذریها را تشویق به از سرگیری جنگ به ظاهر برای آزادسازی شهرهای اشغالی و در واقع بهمنظور روشن کردن شعله نفاق و آتش فتنه در این مناطق بسیار حساس کنند. استنباط شخصی من این است که روسیه برای از بین بردن زمینه دخالت، نوعی چراغسبز محدود به آذربایجان نشان داد که فقط بتواند شهرهای اشغالی خود را آزاد کند ولی همزمان با اعزام نیروی حائل با ملیت روسی این منطقه سعی در کنترل مرزهای مشترک آذربایجان و ارمنستان و قرهباغ کرد. این اقدام از سوی مسکو که قبلا بهنوعی متهم به جانبداری از ارمنستان شده بود، این بار بر عکس شد و برخی از ارمنیها گفتند که در عملیات اخیر از آذربایجان به زیان ارمنستان استفاده کرده است و به نظر شخصی بنده، به نوعی توازن ایجاد کردهاند و این حالت متوازن ادامه داشت تا جنگ اوکراین پیش آمد و تمرکز بیش از حد روسیه بر اوکراین توجه آنها را از قفقاز و سوریه دورتر کرد و به عبارت دیگر کاری که آنها در دو منطقه حساس (قفقاز و سوریه) شروع کرده بودند به نظر میرسد تا حدی دچار بیتوجهی شده باشد. البته اخیرا شاهد کم شدن بار نظامی آنها در اوکراین بودیم و تذکرات بعضی از دوستان دلسوز روسیه قدری در کمک به استقرار آتشبس و بازگشت آرامش بر قفقاز جدیتر شد. در مورد ترکیه هم باید گفت آقای اردوغان فرد باهوش و پرتلاشی برای ترکیه است و میداند که منطقه قفقاز جنوبی مکان حساسی است و هر نوع غفلت کشورهای این منطقه موجب میشود که بیگانگان بهخصوص آمریکا و رژیم صهیونیستی با طمعی که نسبت به منافع این ۶کشور منطقه (روسیه، ایران، ترکیه، گرجستان، ارمنستان و آذربایجان) دارند سوءاستفاده کرده و آرامش این کشورها را به هم بزنند.
برای منطقه حساس ما مشکلات سوریه و عراق و لیبی کافی است و باید برای همه ما درس عبرتی باشد که از مناطق مشترک جمهوری اسلامی ایران، روسیه و ترکیه مراقبت کنیم که دیگر نقاط حساس منطقه با غفلت به جایی نرسد که همه گرفتار شوند. در این زمینه تداوم گفتوگوهای سازنده بین ایران و ترکیه بهعنوان دو کشور همسایه و بسیار مهم جهان اسلام که همواره از گفتوگو در رابطه با حل مسائل و مشکلات منطقه پیشینه خوبی داشتهاند میتواند موثر باشد و میتوانیم با فرمول ٣+٣یعنی کشورهای ایران، روسیه و ترکیه و آذربایجان، ارمنستان و گرجستان در جهت حل مشکلات منطقهای گام برداشت.
جمهوری اسلامی ایران بارها تاکید کرده که نسبت به تغییرات و تحولات مرزی در اطراف خود حساسیت جدی دارد و از جمله در قرهباغ نظر به اینکه بعضیها پیشنهاد میکنند که دو قسمت آذربایجان به هزینه اشغال بخشی از ارمنستان تامین شود به مصلحت کل منطقه از جمله ایران و ترکیه نیست زیرا در این پیشنهاد چند اشکال بزرگ وجود دارد، ازجمله اینکه اگر چنین رخدادی در این منطقه بههمفشرده و حساس رایج شود آن وقت نمیتوان مانع بعضی دیگر از کشورهای این منطقه خطیر که میخواهند کارهای مشابهی را در مقابل طرفهای دیگر انجام دهند شد. دیگر اینکه تجربیات جهانی نیز تایید میکند که نباید بیمطالعه در مناطق حساس جهان دست به اقداماتی زد که عوارض آن مشخص و دقیق نیست. بهطور مثال همین ناتو بهصورت افسارگسیخته مترصد است در یک نقطه دنیا گلولهای شلیک شود و سپس تحتتاثیر آمریکا حضور غیرمنطقی و خارج از هنجارهای بینالمللی را انجام دهد و بیتردید این اقدامات خارج از مقررات بینالمللی و آسیبرسان از بزرگترین مخاطرات علیه امنیت جهانی و منطقهای است.