محمدعلی محمدی، جامعهشناس: باید بپذیریم یکی از نیازهای بشر امروزی ایجاد فرصتهایی برای شادی و نشاط است؛ چراکه در دنیای امروز به دلیل شیوه زندگی فشارهای روانی مردم هم افزایش پیدا کرده است، لذا بیش از هر زمانی نیاز به شادی احساس میشود. در گذشته نیاکان ما بهخوبی برای ارتقای سلامت روان به مناسبتهای مختلف جشن میگرفتند تا شادی را به خود و دیگران هدیه میکردند؛ چراکه به قول حکیم فردوسی خوب میدانستند که:
«چو شادی بکاهد، بکاهد روان
خرد گردد اندر میان، ناتوان»
سیاستگذاری کلان کشور برای تقویت هویت فرهنگی
برای همین یکی از راهکارهایی که میتواند نشاط اجتماعی را افزایش دهد، سیاستگذاری کلان کشوری در راستای توجه به سلامت اجتماعی است، تقویت هویت فرهنگی دینی، ملی و بومی در چهارچوب هویت دینی، افزایش شادی و نشاط درمیان مردم بحث مدیریت آن است که افراطوتفریط در آن نباشد و لازمه آن توجه به امور اجتماعی است و سرمایهگذاری در حوزه اجتماعی- فرهنگی در راستای سلامت میتواند امنیت اجتماعی پایدار و رضایت از زندگی و پویای و نشاط اجتماعی را افزایش دهد و توجه به سبک زندگی و شادیهای جمعی ازجمله مواردی است که میتواند در این مورد کمککننده باشد.»
نوع و گستردگی مولفهها و شاخصهای سلامت اجتماعی در ابعاد ایجابی و سلبی در جوامع مختلف و حتی در مناطق مختلف یک کشور و متغیر بودن این مولفهها ایجاب میکند تا سنجش شاخصهای سلامت و نشاط اجتماعی مورد اهتمام جدی قرار گیرد. نشاط اجتماعی در جامعه آرامش فکری به دور از هرگونه دغدغه اضافه یا افکار پریشان در بین مردم و آسیبهای اجتماعی و هیاهوی زندگی شهری باعث شده این نشاط بهتدریج در جامعه کاهش یابد.
نشاط اجتماعی بهعنوان یکی از پارامترهای توسعه اجتماعی است و جامعه سالم جامعهای است که نشاط اجتماعی در آن نمایان باشد، افزایش اختلال روانی، افسردگی، تنبلی اجتماعی، آمار بالای خشونت در هر جامعهای نشان از عدم پویایی و نشاط اجتماعی است.
تکعاملی بودن در نشاط اجتماعی تاثیرگذار نیست
تقویت نشاط اجتماعی در جامعه بهصورت تکعاملی نیست، بلکه مجموعهای از عوامل در تقویت یا کاهش نشاط در افراد جامعه تاثیر دارند، زیرا انسان موجودی هدفمند و جویای نشاط، خوشبختی و سعادت است و تا زمانی که به آنچه میخواهد دست نیابد احساس شادی، خوشبختی و سعادت نمیکند و تلاش هر انسان در جهت یافتن شادی و نشاط در آینده است و احساس نشاط اجتماعی یکی از مهمترین پشتوانهها برای مقابله با مشکلات اجتماعی است. نشاط واقعی به این بستگی دارد که انسان نیازهای درونی خود را از طریقی که جامعه و هنجارهای معمول آن میپذیرد، برآورده سازد. باید توجه داشت احساس شادی به متغیرهای متفاوت اجتماعی و فردی بستگی دارد و نشاط اجتماعی ترکیبی است از شرایط فردی و اجتماعی که فرد را فراگرفته و در آن زندگی میکند. نشاط اجتماعی یک احساس انبساط و شادمانی درونی است که پایدار و مقاوم است. در نشاط احساس سرور لزوما با خنده همراه نیست ولی احساسی است که موجب لذت فردی میشود.»
مردم جامعه احساس زنده بودن را در نشاط اجتماعی میبینند
بهطورکلی میتوان گفت که احساس نشاط به احساسات مثبت فرد و رضایت خاطر او از زندگی مربوط میشود و یکی از خلقیات اساسی در زندگی فرد است و نقش مهمی در چهارچوب حیات روانی و اجتماعی بازی میکند. خداوند سبحان در کتاب آسمانی خود قرآن نگاه جامع و همهجانبه به مساله نشاط دارد خداوند نتیجه فضل و رحمت خود را برای بندگانش شادمانی میداند و درجای دیگر شادمانی را نتیجه کسب پیروزی افراد در امور تلقی میفرماید. معنای چنین سخنی این است که در دین اسلام زندگی بانشاط نعمت و رحمت خداست و اسلام همواره به زدودن اندوه از دل افراد مومن سفارش میکند کمااینکه لفظ شادی در قرآن 25 بار تکرار شده است. همچنین احادیث زیادی نیز در این مورد بیانشده که به یک مورد آن اشاره میکنم؛ امام صادق(ع) میفرمایند: «شاد کردن مومنان و مسلمانان همتراز شاد کردن خداوند قرار گرفته است.» عوامل زمینهساز نشاط اجتماعی مختلفند، ازجمله آنها میتوان به عوامل مختلفی از قبیل شایستهسالاری، مشارکت اجتماعی، برنامههای تفریحی و ورزشی، امنیت شغلی، موفقیتهای اجتماعی، معنویت، احساس امنیت اجتماعی و روانی، تقویت هویت فرهنگی (دینی، ملی و بومی)، الگوهای تربیتی، وضعیت اقتصادی جامعه و ... اشاره کرد.
زمانی که مردم جامعه از نشاط اجتماعی برخوردار باشند وفاق، همبستگی، تعلق اجتماعی، تعاملات اجتماعی مطلوب، رضایت از زندگی و سلامت روانی و اجتماعی افراد افزایش مییابد و بهموازات آن آسیبهای اجتماعی نیز کاهش مییابد، زیرا مشارکت اجتماعی و مسئولیتپذیری در میان مردم بیشتر میشود و مردم آن جامعه احساس زنده بودن میکنند. از طرفی میتوان به رابطه نشاط و سلامت اجتماعی که یک رابطه دوسویه است، اشاره کرد. درواقع افرادی که از سلامت جسمی و روانی برخوردارند احساس شادمانی بیشتری دارند، از طرف دیگر افرادی که شادمانتر هستند کمتر از افراد افسرده بیمار میشوند و کمتر نیز در اثر امراض میمیرند.
اسلام شادی آمیخته با فساد را تجـویز نمیکند
این مراسم واقعا به ذات خود مراسم خوبی بود، چون جامعه ما با توجه به مذهبی بودن به اینجور جشنها احتیاج دارد، ما فقط برای مراسم نیمهشعبان چنین مراسمی را در خیابانها برگزار میکردیم و چندینسال است که آن هم پرشور برگزار نمیشود و همهچیز به داخل هیاتها برده شده است.
بگذارید کمی از منظر اسلام به نشاط در جامعه توجه کنیم، از نظـر اسلام و قرآن، مومن شادترین انسان است، چون هرگز از سختی روزگار گلایه ندارد و در سبک زندگی اسلامی شکوه و ناله نمیکند. دنیا را محل مانـدن نمیداند و یـک توقفگـاه موقـت بهحساب میآورد. سختیها را تحمـل میکند و در انتظـار وصـال پروردگـار، لحظهها را با احساس رضایت و شادمانی سپری میکند. خداوند تبارکوتعالی نیـز بـهخـاطر ایـن رضـایت و شـادمانی مـومن، عاشـقانه او را دعـوت بـه بهشـت مخصوص خود میکند. لحظههای شادمانی را برای او رقـم میزند؛ اسلام دین شادی و حلاوت و نشاط است، اما شادی آمیخته با فساد را تجـویز نمیکند و برای مسلمانان سبکسری، هرزگـی و تـوهین را بـهبهانـه شـادی روا نمیدارد.
خداوند میفرماید در راس همه عوامل شادی و نشاط ایمـان بـه خـدا و تقوای الهی است و در سایه دین است که شادی واقعی بهدست میآید. میدانیم که شـادمانی و لذتجویی از ویژگیهای طبیعـی انسـان اسـت کـه در دوران طفولیت ظاهر میشود و نقطه مقابل آن، درد و رنج عاطفی است که تداوم آن در جریان زندگی فرد، میتواند منجر به اختلالهای روانی و کم شدن رشد او شود. اسلام همـواره مسـلمانان را بـه دوری کـردن از غصـه و غـم و تـرشرویـی و گرفتگی توصیه کرده است و حال آنکه قرنهای متمـادی بـه اسـتناد برخـی روایات صوفیانه که نمیتواند هیچارتباط اصیلی با قرآن کریم و سـیره پیشـوایان اسلام داشته باشد، تفریح کردن، نشاط در زندگی داشتن و امثال آن را برای یک مسلمان نقطهضعف معرفی میکردند.
نامنظم برگزار شدن این مراسم ضربهزننده است
در همین مراسمی که برگزار شد، من چون خودم حضور داشتم. بسیاری از کودکان و نوجوانانی که آمدند، انگار منتظر هیات یا مراسم عزاداری بودند، این خیلی مهم است یعنی برای جامعه ما این جمع شدنها انگار فقط با عزاداری رقم خورده است و باید این موضوع جشن را به فال نیک گرفت و از کنارش بهراحتی نگذشت.
طبق نظام ارزشی اسلام، مطلوبیت هر چیزی زمانی است که در مسـیر کمـال و سعادت انسان باشد. اهلبیت(ع) تلاش میکردند به شادیهای مردم جهت بدهند. بر همین اساس است که در سیره و اندیشههای ایشان، نحوه تقسیم اوقـات و ساعات انسان به بخشهای مختلف و یک بخش هم به عوامل نشاط و شادی و لذتهای روان، موردعنایت قرارگرفته است. عوامل نشاطآور و شادیآفرین مانند سیروسفر، تفـریح و تفـرج، ورزش و دیدار دوستان در منابع دینی بهویژه سیره و آموزههای اهلبیت بسیار تاکیـد شده است. فارابی، ابنسینا، غزالی و رازی و روانشناسانی مانند فروید، از دلایل اصلی کاهش نشاط و بهوجود آمدن افسردگی، احساس فقدان و از دست دادن فرد یا شیء محبوب است. توصیههای اسلام و روانشناسان اسلامی این است که انسان سالم نباید به محبوبهای فناپذیر و از بینرفتنی وابستگی و دلبستگی یابد که با از دست دادن آنها دچار احساس غم و اندوه شود. در این زمینه حضرت علی(ع) در کلامی گوهربار میفرمایند: «شادی انسان از بهدست آوردن چیزی است که هرگز آن را از دست ندهد. اسلام مصداق شادیهای پایدار و زوالناپذیر را راز و نیاز عاشقانه، دعا و نیایش با شور و حال، نماز با حضور قلب، کمک به انسانی افتاده، نوازش یتیمی غمگین، سیر کردن گرسنهای بینوا، دیدار بستگان، گفتوگو با دوستی صمیمی، ابراز عشق به همسر و فرزندان، ایجاد سرور در دلها و... معرفی کرده است و اینها طرب و شادی بیشتر و پایدارتری را ایجاد میکند.»
از کنار این موضوع هم نباید بهراحتی بگذریم. ما در برگزاری مراسم جمعی نامنظم عمل میکنیم. از آفتهای برگزاری نامنظم این مراسم این است که در ذهن باقی میماند. طبیعتا بسیار مهم است که برنامهریزی دقیق باشد. شما راهپیمایی اربعین را در نظر بگیرید که چقدر منظم برگزار میشود، ما هم اگر میخواهیم این مراسم را همیشه داشته باشیم، باید برنامهریزی برای مکان و بقیه مسائل را داشته باشیم. یادمان باشد که جامعه ما به این نشاطها احتیاج دارد برای همین برنامهریزی باید بهصورت درست انجام بگیرد.
در این رابطه بیشتر بخوانید:
جامعه شناسی یک جشن (لینک)
درباره نشاط اجتماعی و جامعه ایران (لینک)