ناصر ایمانی، کارشناس مسائل سیاسی در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:
اما موضوع عمده‌ای که باعث شد این مساله‌ رفع‌حصر تا الان که در سال 1401 هستیم به تاخیر بیفتد، یعنی پس از گذشت 10 سال، عمدتا این بود که جریان‌های سیاسی طرفدار این دو نفر و اصطلاحا جریان‌های اصلاح‌طلب، می‌خواستند از این مساله‌ حصر، سوءاستفاده‌های سیاسی کنند و این را به‌عنوان یک نقطه‌ تاریک برای نظام جمهوری اسلامی ایران قرار بدهند.
  • ۱۴۰۱-۰۲-۰۶ - ۰۴:۵۲
  • 10
ناصر ایمانی، کارشناس مسائل سیاسی در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:
اصلاح‌طلبان برای سوءاستفاده‌های سیاسی، مانع رفع‌حصر کروبی و موسوی شدند
اصلاح‌طلبان برای سوءاستفاده‌های سیاسی، مانع رفع‌حصر کروبی و موسوی شدند

نرگس چهرقانی، خبرنگار گروه سیاست: رفع‌حصر سران فتنه‌ 88 یکی از مسائلی است که در سال‌های اخیر بحث‌برانگیز بوده ‌است. این بحث‌ها، دیروز با رفع‌محدودیت فیزیکی یکی از محصوران فتنه 88 کاهش یافت. با این حال، اینکه چرا چنین اقدامی زودتر از اینها در دولت روحانی –که رئیس شورای عالی امنیت ملی نیز بود- انجام نشد، خود جای سوال بسیار دارد. در همین راستا، برای بررسی ابعاد اقدامی که دولت رئیسی برای رفع‌حصر انجام داده‌ است، با ناصر ایمانی، کارشناس مسائل سیاسی به گفت‌وگو پرداختیم که در ادامه می‌خوانید.

فکر می‌کنید مدت‌زمان حصری که برای فتنه‌گران سال 88 در نظر گرفته شد، به‌خاطر رفتارهای اصلاح‌طلبان رادیکال بود یا خود اصلاح‌طلبان تعمدا قصد حصرنمایی داشتند؟
در مساله‌ حصر بهتر است بگویم، جدای از آن اوایلی که آن دو نفر از آقایان [میرحسین موسوی و مهدی کروبی] پس از بلواهای سال 88 به تشخیص شورای عالی امنیت ملی در حصر قرار گرفتند، بعد از مدت کوتاهی از این حصر، این امکان به لحاظ فضای سیاسی و امنیتی کشور وجود داشت که این آقایان از حصر خارج شوند. شاید مثلا مدت کوتاهی، شاید این حصر نباید علی‌القاعده بیشتر از یک، دو سال طول می‌کشید. چون دیگر از آن فضای سال‌های 88 و 89 خارج شده بودیم و دیگر مشکلی برای آزادسازی آنها وجود نداشت. اما موضوع عمده‌ای که باعث شد این مساله‌ رفع‌حصر تا الان که در سال 1401 هستیم به تاخیر بیفتد، یعنی پس از گذشت 10 سال، عمدتا این بود که جریان‌های سیاسی طرفدار این دو نفر و اصطلاحا جریان‌های اصلاح‌طلب، می‌خواستند از این مساله‌ حصر، سوءاستفاده‌های سیاسی کنند و این را به‌عنوان یک نقطه‌ تاریک برای نظام جمهوری اسلامی ایران قرار بدهند، با توجه به اینکه عموما مشی آقایانِ اصلاح‌طلب منکوک‌کردن و لکه‌دار کردن نظام است، برای همین هم این پروژه‌ حصر را اصلاح‌طلبان به‌عنوان یک پروژه سیاسی ادامه دادند، یعنی فریاد زدن برای مساله‌ رفع‌حصر این آقایان که هم یک نوعی مظلوم‌نمایی کنند، هم یک نقطه‌ تاریکی در پرونده نظام بگذارند و قصد این جریان‌های سیاسی با این‌گونه اقدامات آزادسازی این دو نفر نبود. یعنی این دو آقایان در حصربودن‌شان بیشتر برای اصلاح‌طلبان منافع داشت تا آزادشدن‌شان. چون این دو نفر پروژه‌ سوخته‌ای بودند که در سال 88 از آنها بهره‌برداری شد و دیگر اینها محل اثر و ارزشی برای اصلاحات نبودند، حتی اگر آزاد می‌شدند. ولی جریان‌های سیاسی اصلاح‌طلب سعی کردند از این مساله‌ حصرشان، با برنامه‌ریزی‌های تبلیغاتی-سیاسی استفاده کنند و مرتبا آزادسازی این آقایان به تاخیر می‌افتاد و در هر مقطع زمانی‌ای که در چند سال گذشته صحبتش می‌شد که اینها آزاد شوند، دوباره با یک پروژه‌ای که علم می‌کردند نمی‌گذاشتند که این اتفاق بیفتد. درواقع عملا از این دو نفر سوءاستفاده می‌شد، البته مهدی کروبی چند سال پیش و خیلی زودتر از اینها از حصر به بیرون آمد و مانده بود میرحسین موسوی که او هم دیروز خبر رفع‌حصرش منتشر شد. می‌خواهم بگویم این مساله هم، یکی از اتفاقات بدی بود که متاسفانه از آن سوءاستفاده سیاسی شد و موجب شد این آقایان مدتی طولانی در حصر بمانند. درحالی که اساسا به لحاظ مسائل امنیتی و سیاسی کشور، شاید یکی، دو سال بعد اصلا نیازی به این محدودیت‌ها نداشت.

پس می‌شود گفت یک‌جورهایی بیشتر حصرنمایی بود تا حصر واقعی. چون دیده می‌شد که این افراد بعضا ورود و خروج در جامعه داشتند اما رسانه‌ای نمی‌شده. بحثم این است که در خود جریان‌های سیاسی دنبال حصرنمایی بودند، حتی در دولت روحانی گویا شخص رئیس‌جمهور، روحانی برای آزادی این افراد هیچ‌گونه تمایلی نداشته، درباره این مساله نظرتان چیست؟
حصر درواقع به‌عنوان یک مستمسک دراختیار جریان‌های سیاسی اصلاح‌طلب قرار گرفته بود. نه اینکه واقعا به‌دنبال آزادی واقعی این آقایان باشند. اصلا بحث آزادی این دو فرد در محافل اصلاح‌طلب به‌طور جدی مطرح نبود و فقط بحث سر این بود که اتفاقا منافع اصلاح‌طلب‌ها در این بود که این حصر ادامه پیدا کند. در یکی، دو سالی که ابراهیم رئیسی، رئیس قوه قضائیه بود، چندین‌بار تلاش جدی برای رفع‌حصر این آقایان انجام داد اما درنهایت جریان اصلاح‌طلب به این رفع‌حصر تمایلی نداشت و هر زمان که مساله‌ رفع‌حصر جدی می‌شد، به یک نوعی یک فضای سیاسی جدید ایجاد می‌کردند که فضا برای رفع‌حصر این آقایان آماده نباشد. البته حصر هم، حصر مطلق نبود، بالاخره رفت‌وآمد داشتند و کسانی پیش آنها می‌رفتند و دیدارهایی داشتند اما یک محدودیت و محدوده‌ای داشتند. درعین‌حال، درمجموع اسمش را حصر می‌گذارند که عمدتا به‌خاطر سوءاستفاده‌های سیاسی بود که از این حصر درطول سال‌های گذشته انجام شد وگرنه نیازی به طولانی‌شدن این مدت حصر از ابتدا تا به الان نبود.

نکته دیگری که وجود دارد، بررسی اثرات این اقدام دولت جدید در رفع‌حصر این آقایان است. خودتان هم اشاره کردید که رئیسی زمانی‌که رئیس قوه قضائیه بود هم برای رفع‌حصر تلاش کرد اما با توجه به عدم‌تمایل دولت دوازدهم این رفع‌حصر محقق نشد. فکر می‌کنید در این مقطع زمانی، این اقدام دولت ناشی از چه عقبه فکری می‌تواند باشد؟ می‌توانیم عقلانیت دولت سیزدهم در مساله رفع‌حصر را شاهد باشیم؟
یکی از اقدامات موفق دولت رئیسی و شخص او، تنش‌زدایی سیاست داخلی بود و نقاط ضعف دولت الان مورد بحث ما نیست و مجالی دیگر می‌طلبد. تنش‌زدایی سیاست داخلی توسط دولت رئیسی موفقیت قابل‌توجهی است، در این حدودا 9 ماهی که از ریاست‌جمهوری رئیسی گذشته، در تنش‌زدایی سیاست داخلی نمره بسیار بالایی را دارد. ببینید تا قبل از دولت رئیسی، بالاخص در دولت روحانی و همین‌طور در زمان دولت احمدی‌نژاد و همین‌طور در دولت خاتمی، ما تنش‌های شدید سیاسی داخلی داشتیم. یعنی سیاسیون داخلی با هر دیدگاه و سلایقی مرتبا روبه‌روی هم قرار می‌گرفتند و بعضا دریای خونی هم بین آنها بود. هر جناحی هم بر سرکار بود، علیه آن جناح و روسای‌جمهور هم در این موضوع نقش جدی داشتند و عمدتا آتش‌بیار معرکه بودند. شما نگاه کنید، حسن روحانی در هشت سال ریاست‌جمهوری خود، ادبیاتی که داشت و با همان ادبیات مذکور با مخالفان یا منتقدان دولت صحبت می‌کرد، فضای سیاسی کشور را آلوده و تنش‌زا می‌کرد. اما دولت رئیسی که بر سر کار آمد و همین‌طور غلامحسین محسنی‌اژه‌‌ای اینها کاملا دارند تنش‌زدایی می‌کنند. یعنی تلاش می‌کنند تا در داخل یک حالت وحدتی به وجود بیاورند و اختلافات داخلی را کاهش بدهند، البته تا جایی‌که می‌توانند تلاش و اقدام می‌کنند تا در داخل یک فضای آرامی در کشور وجود داشته ‌باشد. شما اگر نگاه کنید در این حدود 9 ماهی که از دولت رئیسی می‌گذرد، تنش در سیاست داخلی به‌طور چشمگیری کاهش پیدا کرده ‌است. یکی از این مسائل هم رفع‌حصر است که قاعدتا نقش دولت در این موضوع خیلی موثر است. شما اقدامات قوه قضائیه را نگاه کنید، اقدامات دولت سیزدهم را هم نگاه کنید، ادبیات رئیس‌جمهور را نگاه کنید، اصلا پرخاشگری علیه مخالفان دولت یا منتقدان دولت یا کسانی که می‌خواهند چوب لای چرخ اقدامات دولت بگذارند، نمی‌بینید و این خیلی نکته مهمی است و یک حالت آرامش روانی سیاسی در داخل کشور به وجود می‌آورد. در این زمینه به نظر من، دولت واقعا موفق عمل کرده و وقتی که فضای کشور آرام شود، خیلی از اقدامات ثمربخش خواهد شد و در همین فضای آرام می‌شود یک‌سری از زندانیان را آزاد کرد، یک‌سری حصرها را می‌شود رفع کرد و به نوعی دست حکومت برای رفع‌محدودیت‌ها باز می‌شود و این مساله توسط دولت رئیسی قابل‌تقدیر است.

با توجه به اینکه چنین اقداماتی ازجمله رفع‌حصر این دو نفر توسط دولت سیزدهم را برای تنش‌زدایی در سیاست داخلی کشور می‌دانید، فکر می‌کنید اینگونه اقدامات تا چه میزان در بازسازی سرمایه اجتماعی -که در دولت‌های قبل ضربه دیده- می‌تواند موثر باشد؟
البته سرمایه اجتماعی تحت‌تاثیر عوامل مختلفی قرار دارد و عمدتا آن‌طور که بررسی‌‌ها نشان می‌دهد، سرمایه اجتماعی عمدتا از نارضایتی و عدم‌آرامش اطمینان‌خاطر مردم از آینده اقتصادی خود، آسیب دیده است. اما طبیعتا سرمایه اجتماعی صرفا از یک بعد آسیب نمی‌بیند و علاوه‌بر مسائل اقتصادی، مسائل مربوط به سیاست داخلی و سیاست خارجی و همه اینها یک درصدی در مساله شکل‌گیری سرمایه اجتماعی و درواقع اعتماد عمومی نقش دارند. در هشت سال اخیر، کشور ما عمدتا اعتماد عمومی‌اش از لحاظ اقتصادی آسیب ‌دیده، اما مسائل سیاسی هم بی‌تاثیر نبوده و فکر می‌کنم این تنش‌‌زدایی از سیاست داخلی، یکی از پارامترهای موفق دولت سیزدهم است که می‌تواند تا حدودی سرمایه اجتماعی را به نهاد دولت برگرداند.

در این رابطه بیشتر بخوانید:

رأفت حداکثری (لینک)

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰