مرتضی عبدالحسینی، خبرنگار: یکی از مشکلات سیستم بانکی در ایران، «بریز و بپاش»های بانکها در اعطای وام و تسهیلات کلان به شرکتها و افراد خودی است که عموما صرف سفتهبازی و هر کاری که صرفه اقتصادی برای مردم نداشته باشد، میشود. این افراد که شامل اشخاص حقیقی و حقوقی هستند، در عمده موارد علاقهای به بازگرداندن و پرداخت اقساط خود ندارند و درنهایت باعث افزایش زیان و ریسکهای بانک موردنظر میشوند. مورد قابلتامل این تسهیلات، ارقامی است که یا بهصورت ارزی داده شده یا مربوط به تسهیلات شعب خارجی بانکهای کشور میشود. بررسیها نشان میدهد 5 بانک صادرات، ملی، ملت، سپه و تجارت در خارج از کشور شعبه دارند. این 5 بانک 47 شعبه خارجی دارند که 51 درصد آنها مربوط به بانک صادرات میشود. از بانکهای ذکر شده، هیچ اطلاعاتی از ارقام و لیست بانک سپه وجود ندارد. در بانکهای ملی، ملت و تجارت نیز رقم شعب خارجی چندان چشمگیر نیست اما مهمترین بخش ماجرا؛ تسهیلات خارجی بانک صادرات بوده که بسیار پرمساله است. فاجعه مدیریت تسهیلات شعب خارجی در بانک صادرات اینطور خلاصه میشود؛ از 300 هزار میلیارد تومان تسهیلات بانکی 81 درصد آن داخلی و 19 درصد در شعب خارجی بوده که در مجموع 25 درصد آنها برنگشته است. از کل وامهای برنگشته 80 درصد مربوط به تسهیلات خارجی و تنها 20 درصد داخلی است. بانک صادرات درمجموع 24 شعبه خارج از کشور دارد که در مقایسه با کل تسهیلات خارجی میتوان عنوان کرد بهطور میانگین هر شعبه این بانک 2 هزار و 295 میلیارد تومان وام بهصورت ارزی در خارج از کشور به مشتریان خود پرداخت کرده است. نام 4 نفر در لیست بدهکاران ارزی این بانک دیده میشود که عباس ایروانی، مالک گروه عظام معروفترین آنهاست. امیرحسین متقی، بدهکار بزرگ بانک سرمایه، عبدالله رنجبر، بدهکار بزرگ بانکی دیگر افراد وام گیرنده از بانک صادرات هستند. علیاکبر کرداحمدی نیز فرد گمنامی است که ظاهرا بدهی سنگین ارزی به این بانک دارد.
25 درصد وامهای بانک صادرات برنگشته
در بانکها نحوه مدیریت منابع پولی، تامین و تجهیز منابع مالی، چگونگی مصرف منابع جذب شده و نحوه بازگشت مجدد آنها از اهمیت ویژهای در نظام بانکی برخوردار است و هرگونه خلل در هر یک از این بخشها، فرآیند عملکرد سیستم اقتصادی کشور را مختل خواهد کرد. در این زمینه یکی از مشکلاتی که در ایران وجود دارد، افزایش چشمگیر مطالبات معوق یا عدم بازگشت تسهیلات اعطایی بانکها به اشخاص حقوقی و حقیقی در زمان سررسید مطالبات است. در چهارچوب اصلاح این وضعیت بانک مرکزی طبق بند «د» تبصره ۱۶ قانون بودجه ۱۴۰۱ از 21 فروردینماه شروع به انتشار اسامی بدهکاران بزرگ بانکی کرده که قرار است اطلاعات آن تا نیمه اردیبهشت بهروزتر شود. پرواضح است که بخش بزرگی از معوقات بانکی و تسهیلات غیرجاری سیستم بانکی به همین بدهکاران بزرگ و خاص برمیگردد. این موضوع نهفقط محدود به ایران بلکه سیستم بانکداری جهانی است بهطوریکه براساس مطالعهای در نظام بانکی کشورهای یورو، بیش از 90 درصد تسهیلات معوق، تسهیلات کلان است و عمده خرده وام بگیران در موعد مقرر اقساط خود را پرداخت کردهاند. بدون شک با توجه به صعب بودن دریافت وام و تسهیلات در ایران واضح است که ابر بدهکاران بانکی سهم ویژهای در معوقات و «تسهیلات کلان بانکی به اشخاص مرتبط و غیرمرتبط» دارند.
آنچه مسلم است، افزایش مطالبات معوق بانکی موجب کاهش کیفیت دارایی بانکها و به دنبال آن کاهش ارائه تسهیلات به بخشهای مختلف اقتصاد، افزایش بدهی بانکها به بانک مرکزی، بههم ریختن ترازنامه بانکها و ناترازی در نقدینگی(کسری نقدینگی) بانکها و درنهایت همه این عوامل موجب حادتر شدن شرایط تورمی در کشور میشود. براساس دستورالعمل طبقهبندی داراییهای موسسات اعتباری مصوب شورای پول و اعتبار بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، تسهیلات اعطایی بانکها با توجه به عوامل زمان تاخیر پرداخت شامل: ۱-تسهیلات جاری(حداکثر تا دو ماه از تاریخ سررسید یا تاریخ قطع پرداخت نگذشته باشد)، ۲- تسهیلات سررسید گذشته(بین دو تا ۶ ماه از تاریخ سررسید یا تاریخ قطع پرداخت گذشته باشد)، ۳- تسهیلات معوق(بین ۶ تا ۱۸ ماه از تاریخ سررسید یا تاریخ قطع پرداخت گذشته باشد) و ۴- تسهیلات مشکوکالوصول(بیش از ۱۸ماه از تاریخ سررسید یا تاریخ قطع پرداخت گذشته باشد) تقسیم میشوند. طبق صورت مالی بانک صادرات که عجیب بودن اعداد آن، مساله و چالش این گزارش بوده، مشاهده میشود که مانده تسهیلات اعطایی به اشخاص دولتی و غیردولتی تا پایان شهریورماه 1400 در حدود 300 هزار میلیارد تومان بوده که از این میزان؛ 65 هزار میلیارد تومان آن مشکوک الوصول(22 درصد)، 10 هزار میلیارد تومان آن تسهیلات معوق(3درصد) و یک هزار و 284 میلیارد تومان از تسهیلات سررسید آنها گذشته( 0/5 درصد) است که در مجموع میتوان ادعا کرد 25 درصد از تسهیلاتی که بانک صادرات تا به حال پرداخت کرده، نکول شده و در ردیف تسهیلات غیرجاری قرار گرفته است. به عبارت دیگر 77 هزار میلیارد تومان از تسهیلات پرداختی بانک صادرات به این بانک برنگشته که این رقم در مقایسه با کل تسهیلات پرداخت شده از سوی بانک بسیار بالاست.
52 هزار میلیارد تسهیلات خارجی که هوا شد
همانطور که گفته شد بررسی صورت مالی بانک صادرات نشان میدهد این بانک چیزی در حدود 300 هزار میلیارد تومان تسهیلات پرداخت کرده که سررسید بازپرداخت 77 هزار میلیارد تومان آن گذشته و احتمالا به بانک برنمیگردد. این موضوع هم به «اعسار پنهان» (بانکهای ایران ضرری شناسایی نکردهاند بلکه بر تسهیلاتی که موهوم شده و برنخواهد گشت، سود و جریمه تخصیص داده و آن را در داراییها ثبت میکنند. در اصطلاح به این کار اعسار پنهان میگویند) بانک صادرات دامن زده و هم مصداق بارز خلق نقدینگی است. نکته جالب اما در بررسی جزئیات تسهیلات بانک صادرات، بالا بودن سهم تسهیلات خارجی هم در تسهیلات پرداخت شده و هم معوق است. براساس آمارها تا پایان 6 ماه شهریور 1400 بانک صادرات بیش از 55 هزار میلیارد تسهیلات خارجی پرداخت کرده است که درواقع سهم 19 درصدی از کل تسهیلات پرداخت شده را نشان میدهد. صورتهای مالی نشان میدهد که تسهیلات پرداختی در این بانک به طرز فاجعهباری مدیریت شده؛ چراکه از مجموع 55 هزار میلیارد تسهیلات خارجی پرداخت شده، 52 هزار میلیارد آن(حدود 95 درصد) جز تسهیلات غیرجاری است. بهطوریکه 44 هزار میلیارد تومان جز تسهیلات مشکوکالوصول بوده که بیش از ۱۸ماه از تاریخ سررسید آنها گذشته و 8 هزار و 426 میلیارد تومان آن نیز جزء مطالبات معوق است که ۶ تا ۱۸ ماه از مهلت قطع پرداخت آن گذشته است. 10 میلیارد تومان از تسهیلات خارجی نیز در ردیف تسهیلات سررسید گذشته تعریف میشوند؛ چراکه براساس صورت مالی این بانک دو تا ۶ ماه از تاریخ سررسید آنها گذشته است. بنابراین فاجعه مدیریت تسهیلات در بانک صادرات اینطور خلاصه میشود؛ از 300 هزار میلیارد تومان تسهیلات بانکی 81 درصد آن داخلی و 19 درصد در شعب خارجی بوده که در مجموع 25 درصد آنها برنگشته است. از کل وامهای برنگشته 80 درصد مربوط به تسهیلات خارجی و تنها 20 درصد داخلی است. بانک صادرات درمجموع 24 شعبه(با درنظر گرفتن 2 شعبه خارجی بانک مستقل) خارج از کشور دارد که در مقایسه با کل تسهیلات خارجی میتوان عنوان کرد که بهطور میانگین هر شعبه این بانک 2 هزار و 297 میلیارد تومان وام در خارج از کشور به مشتریان خود پرداخت کرده است.
سهم عباس ایروانی از وامهای ارزی
رقم تسهیلات خارجی بانک صادرات که 55هزار میلیارد تومان بوده بسیار بالاتر از دیگر بانکهایی است که مانند این بانک شعب خارجی دارند. با این حساب و رکورد بسیار بالای بانک صادرات، این سوال پیش میآید که چه کسانی موفق به دریافت چنین ارقام سنگینی از شعب خارجی بانک صادرات شدهاند؟ پیرو دستور بانک مرکزی مبنیبر انتشار اسامی بدهکاران بانکی، این بانک نیز بهصورت ناقص اقدام به انتشار ابربدهکاران خود کرده و متاسفانه تنها نام آنها را ذکر کرده و میزان بدهی را عنوان نکرده است. با این اوصاف نام 4گروه در لیست تسهیلات از شعب خارجی دیده میشود که طی بیش از 20فقره اقدام به دریافت وام از بانک صادرات کردهاند و با توجه به صورت مالی این بانک، دیگر برنگرداندهاند. براساس لیست منتشرشده ازسوی بانک صادرات ایران، «عباس و محمدحسن ایروانی» در 6فقره تسهیلات بانکی که از شعب خارج کشور و بهصورت ارزی دریافت کردند همچنان بدهکار هستند. عباس ایروانی مالک گروه عظام است که در انواع مختلف داخلی و خارجی از بانک صادرات وام دریافت کرده و آنها را برنگردانده است. در آخرین جلسه رسیدگی به اتهام گروه عظام و عباس ایروانی در پرونده تسهیلات بانکی، وکیل بانک صادرات در دادگاه گفت: «ما حتی یکریال از پول تسهیلات موردنظر را به ریال پرداخت نکردیم و تمام واریزیها ارزی بوده است و او هم باید به ارز پرداخت کند. یکی از دلایل آشفتگی اوضاع اقتصادی، مربوط به کسانی است که تسهیلات میگیرند، اما پرداخت نمیکنند. اگر امروز قیمت ارز افزایش یافته مشکل بانکها نیست. بانک صادرات اولین بانکی بود که از ایروانی شکایت کرد. ما یک لاین اعتباری دراختیار ایروانی گذاشتیم، اما هماکنون بهدلیل عدم پرداخت، لاینهای اعتباری ما دچار مشکل شدهاند.» بهتر بود بانک صادرات همراه با لیست کردن نام بدهکاران خود رقم بدهی آنها را نیز منتشر میکرد تا بدانیم با توجه به رقم 55هزار میلیارد تومان تسهیلات خارجی، چه میزان از آن سهم عباس ایروانی بوده است.
چندده هزار میلیارد تومان وام ارزی دراختیار 4 نفر
امیرحسین متقی که نامش در بدهکاران بزرگ بانک سرمایه نیز وجود دارد، دیگر فردی است که در 7فقره اقدام به دریافت وام بهصورت ارزی از شعب خارجی بانک صادرات کرده است و دیگر بازنگردانده. عبدالله رنجبر که نام او بهعنوان متهم و بدهکار بزرگ بانک سرمایه نیز پیشتر در رسانهها مطرح شده بود، بدهکار ارزی بانک صادرات نیز هست. این شخص که طی 4فقره اقدام به دریافت وام از شعب خارجی بانک صادرات کرده، ظاهرا نسبت خانوادگی با برخی از مقامات سیاسی سابق کشور داشته است. علیاکبر کرداحمدی که 7فقره وام ارزی از بانک صادرات دریافت کرده، دیگر بدهکار بزرگ این بانک است. نکته جالب درمورد احمدی این است که نام او در صورت مالی دیگر بانکها وجود ندارد و چهبسا بتوان او را گمنامترین بدهکار بانک صادرات نامید. با توجه به اینکه دریافت وام از شعب خارجی یک بانک کار هر کسی نیست و از طرفی با توجه به رقم بسیار بالای تسهیلات مشکوکالوصول این بانک از محل تسهیلات خارجی متوان عنوان کرد احتمالا 4نفری که نام آنها در بالا ذکر شد ارقام چندده هزار میلیارد تومانی بهعنوان وام گرفتهاند.
نسبت مطالبات به تسهیلات 5 برابر میانگین جهان
نسبت مطالبات غیرجاری به تسهیلات یکی از شاخصهای سنجش سلامتی نظام بانکی است. بهعبارت دیگر، درصد مطالبات غیرجاری از کل تسهیلات اعطاشده توسط شبکه بانکی را نشان میدهد از کل تسهیلاتی که بانکها پرداخت کردهاند و چه نسبتی از آنها به شبکه بانکی قابل بازگشت نیست. لذا هرچه این رقم کاهش یابد، منجر به کارایی هرچه بهتر بانکها در تامین منابع مالی تولید کشور خواهد شد. از اینرو، افزایش آن علامت هشداری برای نظام بانکی است و میتواند بر رشد اقتصادی در بلندمدت تاثیر سوء گذاشته و چرخه تولید را مختل کند. این رقم براساس استانداردها و عرف بینالمللی باید بین دو تا 5درصد تسهیلات اعطایی باشد و معوقات بیش از 5درصد تسهیلات بانکی بهعنوان ریسک پرخطر محسوب میشود. بررسی دادههای آماری بانک جهانی نشان میدهد در سال2020 نسبت مطالبات غیرجاری بانکی به تسهیلات اعطایی در نظام بانکی جهان حدود 4/9درصد است. این میزان در سطح منطقه یورو حدود 3/6درصد، در استرالیا حدود 2/6درصد، در لوکزامبورگ حدود 0/7 (هفتدهم) درصد، در لبنان حدود 7/4درصد، در ژاپن حدود 1/1درصد و بین کشورهای منطقه نیز در ترکیه 3/1درصد، در عربستانسعودی 1/5درصد و در هند نیز این میزان حدود 9درصد است. بر این اساس نسبت 25درصدی مطالبات غیرجاری بانکی به تسهیلات اعطایی در بانک صادرات ایران در مقایسه با نظام بانکی جهان و حتی بین کشورهای منطقه نیز رقم بسیار چشمگیری بوده و حدودا 5برابر میانیگن جهانی است.
تسهیلات 25 میلیارد تومانی بانک تجارت
بررسیها نشان میدهد پنج بانک کشور دارای شعب خارجی هستند. این بانکها شامل صادرات، ملی، ملت، سپه و تجارت هستند. براساس صورت مالی حسابرسیشده 6ماهه نخست سال1400، بانک تجارت تنها دو شعبه خارجی دارد. این دو شعبه 4 کارمند دارد. اطلاعات صورت مالی نشان میدهد مجموع تسهیلات پرداختی این بانک در شعب خارجی حدود 25میلیارد و 713میلیون تومان است که کل این مبلغ در طبقه تسهیلات جاری قرار دارد.
22 هزار میلیارد تومان معوقات ارزی بانک ملت
طبق اطلاعات صورت مالی، بانک ملت 4شعبه خارجی دارد. این بانک رقمی را برای تسهیلات شعب خارج از کشور اعلام نکرده است. البته بانک ملت لیستی را با عنوان تسهیلات اعطایی به ارز منتشر کرده که بازهم مشخص نیست چه مقدار از این مبلغ در خارج از کشور پرداخت شده است. مانده آخر این رقم 45هزار و 821میلیارد تومان است که از این مقدار، 48درصد آن معادل 21هزار و 920میلیارد تومان غیرجاری است. نکته جالبتوجه اینکه از رقم 22هزار میلیارد تومانی تسهیلات ارزی غیرجاری بانک، معادل 88درصد آن مطابق مشکوکالوصول قرار گرفته است. همچنین از کل مبلغ تسهیلات ارزی این بانک، 61درصد از منابع داخلی بانک تسهیلات داده شده و 39درصد نیز از منابع حساب ذخیره ارزی و صندوق توسعه ملی پرداخت شده است. بههرحال مشخص نیست چه مقدار از این ارقام مربوط به تسهیلات شعب خارجی است.
بانک ملی همچنان اعداد را کتمان میکند
براساس صورت مالی، بانک ملی ایران در سال1399 (آخرین صورت مالی ارائهشده) 14شعبه خارجی داشته است. این بانک اخیرا که اسامی بدهکاران بزرگ را منتشر کرده، بدون اشاره به مبلغ تسهیلات پرداختی و وضعیت بازگشت یا عدم بازگشت این پولها، صرفا بهنام 9گروه اشاره میکند. گروه عظام و عباس ایروانی بدهکار مشترک شعب خارجی بانک صادرات و بانک ملی هستند. اما این 9گروه عبارتند از: 1-گروه شبدوست مالامیری با سه شرکت فایتانی، سلکتور و اوبی تیالعالمیه، 2-گروه عظام با چهار شرکت بیستون تریدینگ، هریتگتون، میدلایست و یوروپ و ایکسورند، 3-شرکت مگتابیزنس با یک فقره، 4-گروه بهروز گورکانی با شرکت تگزاسلند، تگزاسلند فشن، رددارت و یرفکتبرایس، 5-شرکت سوفتیکاینترنشنال با یک فقره، 6-گروه محمود فرجی با شرکت رویالاینترنشنال، 7-گروه رساجنرال تریدینگ با یک فقره، 8-گروه کیتیسیای با یک فقره و 9-گروه امیرحسین و حسین جلالیپور با شرکت رازانللتجارهالعامه با یک فقره. طبق اطلاعات صورت مالی سال99 بانک ملی، تسهیلات ارزی شعب خارج از کشور این بانک در همان سال حدود 1026میلیارد تومان بوده که همگی در طبقه جاری آورده شده است.
نقش ویژه وامهای بانکی در ایجاد تورم
چند روز پیش بود که بانک مرکزی بالاخره از کلهای پولی کشور در سال99 رونمایی کرد. براساس این آمار، نقدینگی اقتصاد تا پایان اسفند99 حدود 4624هزار میلیارد تومان برآورد شده که 40درصد بیشتر از نقدینگی 2774هزار میلیارد تومانی بهمن سال99 است. رشد شدید نقدینگی در اقتصاد ایران مسالهای ساختاری است که نهتنها در دولت فعلی بلکه حدود 5دهه در اقتصاد ایران حضور داشته، رشد 40درصدی نقدینگی در سال1400 بیسابقهترین رشد در 5دهه اخیر بوده؛ اما میانگین رشد این متغیر در 5دهه حدود 25درصد بوده که نشان میدهد این قصه سر دراز دارد. براساس دیدگاههای مرسوم اقتصادی، افزایش نقدینگی معلول افزایش پایه پولی (چاپ پول در بانک مرکزی) است اما این نگاه تمام ماجرا نیست و نقدینگی را میتوان معلول عملکرد مخرب سیستم بانکی نیز دانست. بهعنوان مثال در اقتصاد ما حتی در سالهایی که رشد پایه پولی پایین و منطقی بوده، بازهم نقدینگی افزایش یافته است. شاهد این مدعا آمارهای پولی در سال93 است که رشد پایه پولی در آن 10درصد اما رشد نقدینگی 31درصد اعلام شده است. بنابراین آنچه منجر به تورم مزمن در اقتصاد کشور شده و حتی درصورت نبود کسری بودجه یا تحریمها بازهم دست از انتشار تورم برنخواهد داشت، «سیستم بانکی» است. بر همین اساس، دلایلی وجود دارد که به ما میگوید عملکرد چنددهه اخیر سیستم بانکی را میتوان امالمصائب اقتصاد ایران نام گذاشت، این موارد شامل: 1-ناترازی بانکی یعنی عقبماندن دارایی یک بانک از مجموع بدهی و سرمایه آن بانک که به جرات میتوان گفت بخش عمده بانکهای کشور را به خود درگیر کرده است، 2-به زبان سادهتر زمانی که یک بانک تسهیلاتی پرداخت میکند و اقساط تسهیلات توسط گیرنده به بانک برنمیگردد، باید مقدار تسهیلات موهومشده (برنگشته یا نکول)، بهعنوان ضرر همزمان از داراییها و سرمایه بانک کم شود تا تراز ایجاد شود، 3-در عمل بانکهای ایران ضرری شناسایی نکردهاند بلکه بر تسهیلاتی که موهوم شده و برنخواهد گشت، سود و جریمه تخصیص داده و آن را در داراییها ثبت میکنند. درواقع بر دارایی که وجود ندارد، سود میبندند و آن را ثبت میکنند، 4- براساس برآوردها حدود 50درصد تسهیلات بانکی موهومشده و بیش از دوسال از عدم بازگشت آن گذشته است، 6-براساس این فرآیند بانکها به پشتوانهای که وجود ندارد، تسهیلات میدهند و فعالیت بانکی خود را ادامه میدهند که درواقع خلق نقدینگی از هیچ است. بخش اعظمی از رشد نقدینگی مربوط به این مساله است و 7-درحال حاضر نسبت تسهیلات به سپردهها از 112درصد در سال 90 به 80 در پایان سال 1400 رسیده که این موضوع با افزایش نقدینگی همزمان است و نشان میدهد اولا بانکها عمدتا سپردههای خود را محل تسهیلات جدید خلق کرده و ثانیا دیگر نکول اعتبارات نیز بهعنوان یکی دیگر از مصادیق خلق نقدینگی بهشدت فعال است. بنابراین تسهیلات بانکی از چند طریق بر خلق بیشتر نقدینگی توسط سیستم بانکی اثرگذار بوده و همین موضوع یکی از دلایل مزمنبودن تورم در اقتصاد کشور است.