محمد عشایری‌منفرد در «سوره»:
برنامه سوره در ماه رمضان امسال به موضوع نهج‌البلاغه پرداخته و قرار است متن این برنامه را در همین صفحه منتشر کنیم.
  • ۱۴۰۱-۰۱-۱۸ - ۱۶:۳۰
  • 00
محمد عشایری‌منفرد در «سوره»:
خیلی به نهج‌البلاغه بدهکاریم
خیلی به نهج‌البلاغه بدهکاریم

برنامه سوره در ماه رمضان امسال به موضوع نهج‌البلاغه پرداخته و قرار است متن این برنامه را در همین صفحه منتشر کنیم. در پنجمین قسمت از برنامه «سوره؛ فصل نهج‌البلاغه» موضوع «زیبایی‌شناسی تاثیری نهج‌البلاغه» با حضور محمد عشایری‌منفرد، نهج‌البلاغه‌پژوه و عضو هیات‌علمی جامعه‌المصطفی مورد بحث و گفت‌وگو قرار گرفت. 
پیش از آغاز گفت‌وگوی اصلی برنامه، در بخش معرفی و بررسی شرح‌ها و ترجمه‌های نهج‌البلاغه ترجمه محمد دشتی از نهج‌البلاغه مورد بررسی قرار گرفت و سپس گفت‌وگوی دیانی با عشایری آغاز شد. 

مسعود دیانی در ابتدای بحث از عشایری خواست درباره تفاوت زیبایی‌شناسی تاثیری نهج‌البلاغه با صناعت و بلاغتی که در نهج‌البلاغه به‌کار رفته توضیح دهد و در پاسخ، عشایری گفت: «مباحث بلاغی و ادبی مطالبی است که در باب زیبایی‌شناسی خود الفاظ است ولی زیبایی‌شناسی تاثیری با توجه به توان عمیقی که در الفاظ وجود دارد، ناظر به حوزه دیگری است. مثلا در دانش ارتباطات برای پیام چند رکن تعریف می‌کنند که یکی از آنها بازخورد است، زیبایی‌شناسی تاثیری هم مثل این نقطه است به بیان دیگر زیبایی‌شناسی تاثیری می‌خواهد بگوید مطلبی که یک گوینده به یک گیرنده منتقل می‌کند آیا تاثیرش محدود به ساحت ادراکی پیام است یا به باطن و درون گیرنده پیام هم اثر می‌گذارد؟ بُعدی از تاثیر و سیطره واژگان که قلب مخاطب را اسیر خودش می‌کند به حوزه زیبایی‌شناسی تاثیری برمی‌گردد و ما نه از جهت دانش ارتباطات بلکه از جهت یک اتفاق زیبا تاثیر کلام بر مخاطب را مورد مطالعه قرار می‌دهیم.»

  زیبایی‌شناختی سیدرضی 
دیانی سپس پرسید تاثیر را در خود الفاظ می‌بینیم، آیا در اینجا هم منظورمان همان زیبایی‌شناسی تاثیری است یا داریم درباره چیزی فراتر از هنر و زبان الفاظ سخن می‌گوییم؟ این نهج‌البلاغه‌پژوه افزود: «دو اتفاق می‌افتد که کاملا با هم ملازم هستند اما ملازم بودن‌شان شاید کمی فریبنده باشد و ما را دچار این خطا کند که یک چیز هستند. زیبایی خود لفظ، موسیقی، تضاد، طباق و... همه اینها اوصاف خود لفظ هستند و یکی دیگر از ساحت‌های زیبایی‌شناسی تناسب با حال مخاطب است که دانش بلاغت متکفلش است؛ اما ما یک بحثی داریم که در قرون اولیه اسلامی زبان‌شناسان به آن پرداختند اما در همان‌جا گم شده است. مثل «قرض‌الشعر» که مساله‌اش این بوده که شاعر برای انتخاب یک واژه که چندین معنی هم داشته چگونه یک واژه را انتخاب می‌کرده است. در آن قرون هم مباحث کلامی و هم مباحث تفسیر به‌صورت جدی مطرح می‌شود و بحث درباره اعجاز قرآن هم مربوط به همان دوران است. من وقتی بسیاری از مباحث معناشناسی و زبان‌شناسی جدید را مطالعه می‌کنم، می‌بینم ریشه‌ها یا رقیب‌هایی در اندیشه‌های زبان‌کاوی مسلمانان قرون اولیه اسلامی (لااقل سه قرن) وجود داشته است.»
وی ادامه داد: «به‌عقیده من دلیل اینکه بعضی اوقات ما نمی‌توانیم بعضی از ابعاد زیبایی‌شناختی مدنظر سیدرضی را بفهمیم به‌خاطر این است که سید به‌لحاظ زیبایی‌شناختی به آن دوره تعلق دارد و بلاغتی که الان در حوزه و دانشگاه ما وجود دارد متعلق به بعد از قرن ششم است.»

  دلربایی قرآن
اینجا دیانی ورود کرد و گفت پس درک امروز ما بلاغت لفظی و بلاغت متنی است، اما ما متن دیگری داریم که در قرون اولیه و زمان سیدرضی وجود دارد و اعم از بلاغت لفظی است. کمی درباره این موضوع توضیح دهید. 
عضو هیات‌علمی جامعه‌المصطفی پاسخ داد: «ما در قرون نخستین اسلامی عبارت‌هایی داریم مثل تاثیر بر قلوب یا به زبان فارسی «دلربا بودن» که این اتفاق با واژه‌گزینی، انیس‌کردن واژگان با یکدیگر و ساختن یک ظاهری برای یک جمله محقق می‌شده است. مثلا در یک دوره‌ای یک‌نفر به‌نام ﺍﺑﻮﺍﺳﺤﺎﻕ ﺛﻌلبی کتابی به‌نام «قتل‌القرآن» نوشته که در آن آماری آورده از کسانی که قرآن را شنیدند و قالب تهی کردند، یعنی قرآن تا حدی روی قلوب تاثیر می‌گذاشته که آدم‌ها وقتی می‌شنیدند می‌مردند و تعداد این آدم‌ها آنقدر زیاد بود که چنین کتابی با آمار برای آن نوشته شده است. پس وقتی از زیبایی‌شناسی تاثیری حرف می‌زنیم منظورمان این جهت از زیبایی‌شناسی است. البته در این بحث، بخشی از بحث به پذیرنده اثر برمی‌گردد اما عوامل تاثیرگذار دیگری هم وجود دارد که مهم‌تر از همه اراده خود خدای متعال است، چون متنی مثل قرآن، اتصالش را با خدا قطع نکرده است. امروزه هم مقالات و کتب متعددی با موضوع اعجاز تاثیری قرآن نوشته‍‌اند.»

  بررسی زیبایی‌شناسی مخاطبان نهج‌البلاغه
دیانی سپس به بحث درباره زیبایی‌شناسی تاثیری نهج‌البلاغه پرداخت و پرسید آیا نهج‌البلاغه هم دارای این زیبایی‌شناسی یا اعجاز تاثیری هست یا خیر؟
عشایری پاسخ داد: «بله. اتفاقا ادعای بنده همین است که این زیبایی در حد بسیار چشمگیری است. به‌نظرم ما در ماه مبارک باید استغفار کنیم که کدام کنش یا کدام سلول از سلول‌های وجود مبارک امیرالمومنین زیبا نبود که می‌خواهیم زیباشناسی تاثیر کلامش را بگوییم ولی قصد ما این است که درباره زیبایی‌شناسی کلام امام که در جان مخاطبانش تاثیر داشته سخن بگوییم. در حوزه زیبایی‌شناسی تاثیر مخاطبان نهج‌البلاغه به چهار دسته تقسیم می‌شوند؛ مخاطبان بی‌واسطه‌ای که آماده اثرپذیری نبودند چنانکه درباره قرآن هم این مخاطبان وجود داشت. دسته دوم مخاطبان بی‌واسطه‌ای هستند که میل به مقاومت نداشتند. در ادامه مثال‌هایی برای این دو دسته مخاطب می‌آورم. در جنگ جمل رهبری سیاسی و نظامی جنگ برعهده سه نفر است که یکی از آنها زبیربن‌عوام است. شخصیت او بسیار بزرگ است و در تاریخ اسلام بسیار درباره آن صحبت شده است، ضمن اینکه در سپاه جمل جایگاه خاصی داشته و نکته سوم اینکه رکن نیست بلکه یک رهبر سیاسی-نظامی است که هدایت سپاه برعهده اوست.»
وی افزود: «زبیر یکی از همان مخاطبان دسته اول است که مقاومت می‌کرده اما امیرالمومنین(ع) قبل از جنگ او را فرامی‌خواند تا با او صحبت کند و در یک فضای کاملا دوستانه با او وارد گفت‌وگو می‌شود و از دل این گفت‌وگو، زبیر اول سوزانده می‌شود و زبیر دوم به دنیا می‌آید. امام‌علی(ع) در این گفت‌وگو آیاتی از سوره نور آورد و طوری با او صحبت کرد که به گفته ابن ابی‌الحدید بعد از این گفت‌وگو زبیر به‌طور «نادم و واجم» برگشت. نادم یعنی پشیمان و واجم هم یعنی کسی که آنقدر فروپاشیده است که هیچ کاری نمی‌تواند بکند. بعد از این اتفاق پسرش به او گفت ترسیدی؟ زبیر گفت نه و برای اینکه نترسیده بود یک حمله رزمایشی و نمایشی انجام داد و به پسرش گفت الان به مدینه برمی‌گردم.»

  سیطره‌گری واژه‌های علی(ع)
دیانی سپس پرسید این کلام در خودش چه چیزی دارد که رهبر چنین سپاهی را دچار فروپاشی می‌کند؟ عشایری گفت: «من معتقدم در کلمات امیرالمومنین(ع) واژه‌ها سیطره‌گر هستند و دقیقا در همین بخش است که ما باید دانش قوی در حوزه بلاغت داشته باشیم. مثلا در مثالی که ذکر کردم، امام با ذکر یک خاطره از خاطرات زبیر توانست او را از جنگ منصرف کند. غیر از زبیر این اتفاق برای خوارج هم افتاد. خوارج محصول قرآن منهای ولایتی بود که پس از پیامبر در دوره فتوحات تبلیغ شد. جنگ خوارج با امام‌علی(ع) هم یک جنگ کاملا عقیدتی و متعصبانه بود نه یک جنگ هیجانی و بدون منطق. در جنگ با خوارج هم تخمین زده‌اند سپاه خوارج 12هزار نفری بوده است. خوارج به حضرت گفتند ما به شما ایراد و اشکال داریم و اشکالاتی مثل موضوع حکمیت در جنگ صفین یا اینکه چرا در جنگ مسلمانان با مسلمانان امام به آنها اجازه غنیمت گرفتن را نداده مطرح کردند و امیرالمومنین(ع) هم پاسخ این ایرادات و اشکالات آنها را داد. پس از پاسخ دادن امام به سوالات لشکر خوارج ساکت شد و به گفته مورخان خیلی از افراد سپاه گفتند توبه و یواش‌یواش همهمه توبه بالا گرفت و حدود هشت‌هزار نفر از این سپاه جدا و از جنگ منصرف شدند و به سپاه امام‌علی(ع) پیوستند اما حضرت نپذیرفت چون یک‌بار در جنگ صفین خرابکاری کرده بودند و بعد هم که در جنگ حضرت با باقی‌مانده خوارج، سپاه امیرالمومنین(ع) خوارج را تارومار کرد. در همین مصداق می‌توان تاثیر کلام را به‌خوبی مشاهده کرد. من موافق نیستم که در سریالی مثل سریال امام‌علی(ع) نقش قطام را در قتل حضرت آنقدر پررنگ کنیم، چون این دست خوارج بود که درنهایت دست به شمشیر برد و امام را به شهادت رساند. من فکر می‌کنم باید به موضوع «امامت» حضرت‌علی(ع) هم به‌عنوان یک عامل تاثیرگذار بسیار توجه داشته باشیم.»

  دسته‌بندی دقیق مخاطبان 
در ادامه برنامه دیانی از عشایری خواست به معرفی دسته‌های دیگر مخاطبان نهج‌البلاغه که پیش از این در یک دسته‌بندی اشاره کرده بود، بپردازد. عشایری گفت: «دسته دیگری از مخاطبان نهج‌البلاغه، کسانی هستند که مقاومتی نداشتند. مثل خطبه193 یا خطبه همام یا متقین. همام‌بن‌عباده، برادرزاده خواجه‌ربیع، مدفون در خراسان است. در واقعه همام، خواجه‌ربیع هم حضور داشته است و براساس این خطبه یک روز امام‌علی(ع) به‌همراه یارانش مثل همام، خواجه‌ربیع و... به‌سمت مسجد درحال حرکت بودند که عده‌ای را دیدند درحال بذله‌گویی و حرف زدن باطل هستند. حضرت از آنها پرسید شما کی هستید؟ آنها گفتند ما از شیعیان شما هستیم و حضرت گفتند گمان نمی‌کنم یاران من این‌گونه باشند. وقتی به مسجد رسیدند، همام از حضرت پرسیدند نشانه‌های شیعیان شما چیست و ایشان هم توضیحات اجمالی به آنها ارائه داد اما یاران حضرت متوجه شدند که حضرت حرف دلش را نزده است و به امیرالمومنین(ع) اصرار می‌کنند که متقین چه کسانی هستند و حضرت شروع به حرف زدن می‌کند. خطبه متقین همین‌جا شکل می‌گیرد. خطبه متقین یکی از خطبه‌های اعجاب‌انگیز نهج‌البلاغه و نزدیک به معجزه است. جرج جرداق می‌گوید یکی از جذاب‌ترین ویژگی‌های کلام امیرالمومنین این است که فی‌البداهه سخن می‌گوید یعنی بدون برنامه‌ریزی قبلی و چیدمان و در لحظه چنین خطبه‌ای گفته است. در روایات داریم بعد از این سخنرانی، همام دیگر تکان نخورد و حضرت با حالت ناراحتی گفتند با برخی از آنها چنین می‌کنیم. در چنین واقعه‌ای ربیع خطاب به همام می‌گوید ای کاش من جای تو و کشته این خطبه بودم. بعد از این واقعه هم، امیرالمومنین(ع) خودش بر پیکر همام نماز خواند و او را دفن کرد.»
عضو هیات‌علمی جامعه‌المصطفی به نمونه‌های دیگری از این قبیل پرداخت و گفت: «در قبرستان مسلمین یک میت را دفن و عده‌ای هم گریه می‌کردند. حضرت وقتی این عزاداری‌ها را شنیدند متوجه شدند آنها فقط ناراحت از دست دادن عزیزشان هستند و نه چیز دیگر. ایشان این فرصت را غنیمت شمرد و خطبه غرا (خطبه82) را قرائت کردند و این سوال را طرح کرد که وقتی با مرگ عزیزان مواجه می‌شویم به‌حال چه کسی باید بگرییم؟ و بعد از قرائت این خطبه رعشه به اندام همه حاضران در قبرستان افتاده بود. این خطبه یکی از معروف‌ترین و تاثیرگذارترین خطبه‌های حضرت است. یکی از نهج‌البلاغه‌شناسان و جرج جرداق گفتند هنر امام‌علی(ع) این است که همه صحبت‌هایش درباره یک اتفاق عینی، حقیقی و واقعی بوده است ولی همیشه می‌توان برای بشریت استفاده کرد. به همین خاطر می‌گویند علی‌بن‌ابی‌طالب عینیت‌گرا بود اما عینیت‌زده نبود. به این معنا که امیرالمومنین حرف‌های انتزاعی نمی‌زدند بلکه حرفی می‌زدند که دردی از مردم دوا کند. سخنان عینیت‌گرا، شما را وادار به گرفتن یک تصمیم ناظر به تغییر و عمل می‌کند. امام‌علی(ع) عینی‌ترین مشکلات جامعه را با فطری‌ترین و انسانی‌ترین تحلیل‌ها مورد نقد قرار می‌داد. بسیاری از کسانی که در خارج از جهان اسلام با نهج‌البلاغه آشنا شدند چنین توصیفی از این اثر دارند و هرکدام از اینها یک سرفصل برای کتاب نوشتن است. ما به نهج‌البلاغه خیلی بدهکاریم.»

  شناخت ابن‌عباس
عشایری در ادامه به معرفی ابن‌عباس پرداخت و بیان کرد: «به ابن‌عباس دانشمند امت و دریای علم می‌گفتند، آدم کوچکی نبوده و القاب بسیاری داشته است. او اعلم زمان خودش به شعر، زبان عربی و مباحث زبان بوده و حافظه بی‌نظیری داشته است و در ترجمه هیچ کلمه قرآنی درنمی‌ماند. یکی از نامه‌هایی که او را به‌شدت تحت‌تاثیر قرار داده، نامه‌ای است که خود حضرت به ابن‌عباس نوشت. (نامه22). ابن‌عباس می‌گوید بعد از کلام خدا و رسول‌خدا از هیچ کلامی به‌اندازه این کلام سود نبردم. همه کسانی که از زیبایی کلام حضرت حرفی زدند یا توصیف کردند پیامبر را استثنا کردند و گفتند بعد از کلام خدا و پیامبر، کلامی به زیبایی کلام علی(ع) نیست اما معاویه این کار را نکرده و گفته بنیانگذار فصاحت در قریش علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) است.»
این پژوهشگر نهج‌البلاغه در پایان ماجرای ضرار بن‌ضمره را که از یاران باهوش امام‌علی(ع) بود مطرح کرد و به بحث پایان داد. 

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰