مریم طیبینظری، خبرنگار: دروغ چرا مالگردی و پاساژگردی جذاب است، جذابیتش زن و مرد پیر و جوان هم نمیشناسد، این کشش هم بهحدی است که شما بهخاطرش از خواب ناز روز تعطیلتان بزنید و از این طرف شهر بکوبید بروید آن طرف شهر برای مالگردی! حتما قرار نیست خرید داشته باشید، اصلا خیلی وقتها وسع جیبمان به مغازههای شیک و برندهای آنچنانی آنجا نمیخورد اما با کمی اغماض وسعمان دیگر به یک فنجان قهوه یا دیدن یک فیلم قد میدهد که خیلی وقتها هم عشق خرید خوردن قهوه شما را از خواب بیدار نمیکند بلکه دیدن ورودیها و معماریهای باشکوه شبیه موزههای اروپایی قرون وسطی است که شما را به سمت این پاساژهای باشکوه میکشاند، معماری زیبا، کافههای مدرن و فستفودهای متنوع، مالها را از محلی صرفا برای خرید تبدیل کرده است به محلی برای معاشرت و گعدههای دوستانه. از جذابیت و دلربایی مالها که بگذریم ممکن است یک سوال خیلی مهم ذهنمان را درگیر کند، آن هم این است از کی و چرا انقدر مالها زیاد شد و دل شهروندان را برد، این سوالی است که در این گزارش پی یافتن جوابش برآمدیم، نوشتن و تحلیل کردن پدیده مالها در تهران علیرغم ظاهر آن امری پیچیده است و سعی ما پرداختن به ابعاد متفاوت آن است.
تغییرشکل فضاهای عمومی
حیات شهرها به حضور شهروندان و تعاملات آنها وابسته است، در ایـن بیـن، مـردم بـه فضاهایـی بـرای بـودن نیازمند هستنـد. این فضاها بهعنوان صحنههای زندگی اجتماعی هستند تا بستر حضور مردم را در برگـزاری مناسـبات اجتماعـی و جشـنها و فعالیتهای جمعــی فراهم کنند، بـا کاسـتهشـدن از سـطح فضـای عمومـی و اجتماعـی در شـهر، شـهروندان بـا روش خودشـان بــه ســمت شــکل دادن و بهرهگیــری از فضاهــای نویــن شـهری بهعنوان بسـتری بـرای بیـان و حضـور اجتماعـی هســتند. بــا حــذف یــا کمتوجهــی بــه طراحــی اینگونه فضاهــا مــردم بــا اســتقبال از مالهــا و حضــور در آنهــا نهتنها بـرای خریـد کـردن، بلکـه بـرای مفهومـی از بـودن و حضـور داشـتن، بـه ایـن فضاهـا رنـگوبویـی جدیـد را کالژ کردهانــد.
بهطور ســنتی در ایران، بازارهــا همــواره محــل دادوســتد و رخــداد اتفاقــات اجتماعــی بودهانــد. بــا ورود مدرنیســم بــه ایــران در الگــوی طراحــی فضاهــای خریــد تغییــرات عمــدهای ایجــاد شــد. تاسیس فروشــگاههای فردوســی در 1336 و فروشــگاههای کــوروش در 1349 و گسـترش آنهـا در شـهر، سـبک جدیـدی از فضاهـای خریـد در تهــران پدیــد آورد کــه بــهطبــع ایــن فضــای نوظهــور ســبک زندگــی تهرانــی را متاثــر از خــود کــرد. بــا وقــوع انقـلاب اسـلامی و جنـگ تحمیلـی ایـن رونـد ساختوساز و گســترش متوقــف شــد و پــس از ســالها، ایــن فروشــگاهها یــا برچیــده شــدند یــا تغییــرنــام دادنــد. در دهــه 1370 فروشــگاههای زنجیــرهای جدیــدی ماننــد شــهروند و رفــاه در تهــران پایهریزی شــدند. خــود ایــن فروشــگاهها هــم موضوعیــت داشــتند؛ چراکه شــهر از زاویــه خریــد و مصــرف و فراغــت درحــال تغییــر بــود. در طراحــی پاســاژها و فروشـگاههای زنجیرهای دهـه 70، جایـی بـرای زندگـی نبــود. همانطور کــه از نــام پاســاژ برمیآید، فضاهای عبـوری بودنـد. پاسـاژها بـرای خریـد طراحـی شـده بودنـد ولــی مــردم بــه ســبب کمبــود فضاهــای عمومــی از ایــن فضاهـا بـرای فضـای فراغتشـان نیـز اسـتفاده میکردنـد؛ امـا فراغــت موضــوع اصلــی ایــن فضاهــا نبــود. دهــه 1380 تحــولات عمرانــی بزرگــی در تهــران روی داد. شـهرداری وقـت، سـازندگان را تشـویق بـه بلندمرتبهسازی و بـرج و مالهـا کـرد. مراکـز خریـد بسـیاری در ایـن دهـه در تهــران ســاخته شــد، ماننــد گلســتان شــهرکغــرب، قائـم تجریـش و... ایـن فضاهـا تبدیـل بـه پاتـوق جوانـان شــدند. زنــان در ایــن فضاهــا حضــور بیشــتری یافتنــد و در مدتـی کوتـاه ایـن فضاهـا تبدیـل بـه مکانـی بــرای پرســهزنی و آشــنایی و معاشــرت بــا همسنهایشــان و اطــلاع از مــد و اخبــار روز شــد. مراکــز خریــد دهــه 80 فضاهـای تجـاری بودنـد کـه یـک یـا دو کاربـری نیـز غالبـا خدماتـی ماننـد رسـتوران یـا کافـه در آنهـا وجـود داشـت. بــا شــروع ســاخت مالهــا در دهــه 90 و اضافــه کــردن هرچـه بیشـتر فضاهـای خدماتـی و جانبـی بـه آنهـا ماننـد فودکــورت، ســینما، شــهربازی و... نــوع بســیار جدیــدی از الگـوی تفریـح، خریـد در تهـران پدیـد آمـد کـه ایـنبـار خریـدکـردن تنهـا موضـوع اصلـی ایـن فضاهـا نبـود. ایـن فضاهـا هـر روز بـا اسـتقبال بیشـتری از سـوی مـردم روبهرو شــد. ایــن فضاهــا کاربــری خــود را بهعنوان فضاهــای تجــاری کــه برخــی فضاهــای خدماتــی درکنــار آن شــکل میگیـرد از دسـت داد و خـود فضاهـای جنبـی موضوعیـت پیــدا کــرد. حــال دیگــر ایــن فضاهــا تنهــا پاتــوق جوانــان نیسـت، اینجـا بـه مقصـد گردشـگری آنهـا بـدل شـده کـه میتواننــد یــک روز کامــل خــود را در طبقــات آن، میــان خریــدکــردن دســتهجمعی، ســینمارفتــن، تفریــح کــردن و غـذا خـوردن سـپری کننـد.
اجاره یک واحد مغازه در مالها چند؟
جانمایی مالها در تهران یکی از همان ابعاد پیچپده و مهم است، اینکه مالها در مناطق مرفه شهر ساخته میشوند خود گویای ارائه سبک لوکسگرایانه کالاست، محلهایی که کالاهایی لوکس با قیمتهای بالا در آن عرضه میشود. اینکه اگر اجارهبهایی در واحد تجاری بالا باشد، کالای عرضهشده هم از قیمت بالایی برخوردار است، اظهرمنالشمس است اما آنچه باید به آن توجه کرد فارغ از ابعاد و نکات دیگر این پدیده، آن است که آیا کالاهای عرضهشده در مالها تناسبی با بافت اقتصادی و فرهنگی محلی که در آن واقع شدهاند، دارند یا خیر، از اینرو بد نیست درباره اجارهبهای این مالها در مناطق متفاوت شهر اطلاعاتی به دست بیاوریم؛ هم مالهایی که در مناطق نهچندان مرفه ساخته شده و هم مالهایی که در مناطق مرفه است. با چند تماس ساده توانستیم اجارهبهای واحدهای مالها را در نقاط متفاوت شهر به دست آوریم. نکته عجیب آن است که تقریبا اجارهبها در تمامی مالها یکی است؛ چه در منطقه یک، چه در منطقه 15 و چه در منطقه 5 و... . اجارهبهای واحدها معمولا، ودیعهای مشخص به اضافه متراژ یک تا سهمیلیون تومان با توجه به جایگیری واحد در مجتمع خرید است. مشخصا این نکته نشانگر آن است که مالها از قبل مشتریان خاص خود را انتخاب کردهاند و توجهی به بافت بومی منطقه خود ندارند، آنها بستری را برای عرضه کالاهای لوکس خود و برای مشتریان خاص فراهم میکنند، این عدمتناسب کالای عرضهشده در مالها با طبقه اجتماعی منطقهای که در آن هستند بهعلاوه یکیبودن و در عینحال بالابودن اجارهبها نشاندهنده آن است که اساسا مالها برای یک طبقه مشخص است و بهعبارتی مدیریت کردن طبقه مشتریان.
تاثیرات پیچیده مالها؛ از تغییر در سبک خرید تا استثمار
همانطور که در اول این نوشته اشاره شد مالها پدیدههای پیچیدهای هستند که درنتیجه وجود آنها چند اتفاق توامان و باهم در جامعه رخ میدهد، جامعهشناسی درباره این پدیده اینطور توضیح میدهد: «اتفاق اول آن است که مالها یک تجربه جدید از خرید را ارائه میدهند. شکلی که در آن عموما کالاهای ایرانی کمترین سهم را دارند و در مالها غالبا برندهای معروف خارجی عرضه میشود. نکته بعد طبقاتیشدن مقوله خرید میشود، بازار در قدیم محلی بود که هم غنی و هم فقیر در آن خرید میکردند و تفاوتشان در کیفیت جنس خریداری شده بود اما هردو از یک محل خرید میکردند و نکته بعدی نمایشی شدن فرآیند خرید و ایجاد خرید جلوهگرایانه است، منظور ایجاد نوعی خرید است که فارغ از ارزش مصرفگرایانه است و افراد طی آن خرید بهدنبال ایجاد هویت خود بهواسطه خرید کالاها هستند. نکته آخر ایجاد کاربریهای غیرتجاری از مالهاست، افراد ممکن است به مالها بروند برای گشتوگذار، معاشرت قراردوستانه و... که به آن حرکتهای تاکتیکی میگویند؛ حرکاتی که شما مکانی را بهمنظور الف میسازی اما طی اتفاقاتی آن مکان برای چیزهایی غیر از منظور اولیه به کار گرفته میشود و در آخر سازماندهی میل است، میل پدیدهای تاریخی است و به شیوههای متفاوتی سازماندهی میشود. یکی از چیزهایی که میل را سازماندهی و تعیین میکند که چه چیزی میتواند ابژه میل باشد و چه چیزی نمیتواند شهر است؛ پدیده زیستگاه است. اساسا ساکنبودن در کلانشهرها تاثیر مستقیمی در نوع ادراکات ما دارد. بهعبارتی مدل و ساختار زیستگاهی ما در سازماندهی ادراکات ما موثر است. یکی از جاهایی که سازماندهی میل در آن مهندسی میشود، مالها و مراکز خرید است، یعنی در مراکز خرید میل افراد طوری سازماندهی میشود که افراد به سمت فلان برند و مدل از اجناس کشیده میشوند. درنهایت ما با شهروندانی روبهرو هستیم که امیال آنها مهندسیشده است. حالا برخی از آنها استطاعت برطرفکردن خواستها و امیال خود را دارند و دربرابر یک عده توانایی برآورده کردن خواستههای خود را ندارند و میلشان سرکوب میشود و این سرکوب میل در اقشار پایین و کسانی که استفاده غیرتجاری از مالها دارند باعث استثمار میلی آنها میشود. میل عمیقترین رانه درونی هر انسانی است. اینجاست که فاجعه رخ میدهد، میل افراد مهندسی میشود برای مصرف اما توانایی خرید آن را ندارند، درنتیجه با یک فرآیند دهشتناکی چون استثمار میلی روبهرو میشویم.»
شهری که تصمیمش را گرفته است
اقتصاد شهرهای بزرگ چند محور اصلی دارد؛ یکی از آنها تراکم و دیگری تغییرکاربری است که منابع قابلتوجهی را برای شهرداری فراهم میکند. بهطور کلی میتوان استدلال طرفداران ساخت مالها را علاوهبر درآمدی که به شهرداری اضافه میکنند، اینطور بیان کرد: «خیلی از شهروندان شهرهای بزرگ ازجمله تهران خرید خود را از کشورهای همسایه نظیر ترکیه، دبی و... انجام میدهند که طی همین خرید ارز از کشور خارج میشود، اما با فراهم کردن همان بستر و ساختن مجتمعهای کامل که هم تفریحی هستند و هم شرایط خرید را فراهم میکنند میتوان نیاز آنها را برآورد که درنتیجه هم از خروج ارز جلوگیری میشود و هم به فضای فراغتی در شهر اضافه میشود. درباره این موضوع با یکی از جامعهشناسان شهری گفتوگو کردیم. او در اینباره معتقد است: «در نگاه کلان برای سیاستگذاری در شهر و هدایت سرمایههای در آن برنامههایی با توجه به اولویتها ریخته میشود. درحال حاضر این اولویتبندی است که ما را دچار مشکل کرده، وجود این حجم از مالها نشاندهنده همین اولویت اشتباه در سیاستگذاری تهران است، بهطور مثال ما به روایتی در تهران هفتهزار و به روایتی 14هزار بیخانمان داریم که برای سازماندهی آنها در یکسال مجموعا عددی نزدیک 1500میلیارد تومان نیاز داریم. این درحالی است که قیمت ایرانمال 85هزار میلیارد تومان است. همین مقایسه ساده نشاندهنده این نکته است که ما در اولویتبندیهایمان در سیاستگذاری شهری، ایجاد شهر لوکس برایمان اولویت بالاتری از نداشتن بیخانمانها دارد. مساله بعدی که در بحث سیاستگذاری مطرح میشود، این است که مدیریت شهری تصمیم گرفته تامین فضای خرید برای متمولین برایش از داشتن شهری عادلانه از اولویت بیشتری برخوردار باشد، این شهر تصمیم خودش را گرفته است که به جای آنکه شهر همه اقشار باشد شهر مرفهین باشد، جای آنکه شهری برای پیادهها باشد، شهری برای ماشینها و اتوبانها باشد. از این تصمیمات مدیرانشهری، شهر عادلانهای به وجود نخواهد آمد.»
همانطور که گفته شد، مالها تنها یک مرکز ساده و فضایی برای خرید و فروش نیستند، مالها کارکردی اجتماعی و حتی روانی برای شهروندان دارند، بهعبارتی مالکانی از جنس دولتی یا خصوصی که آگاهانه یا ناآگاهانه با رویکرد اقتصاد سرمایهداری درحال تغییر سبک زندگی شهروندان و مدل زیست و هستیشناسیشان هستند.