محمدامین ایمانجانی، مدیر مسئول: بدونشک یکی از دغدغههای مشترک اصحاب رسانه، مساله مواجهه با قشر جوان کشور و پیچیدگی برقراری یک ارتباط موثر دوسویه با آنهاست؛ امری که شاید بتوان پیچیدگیاش را در یک تفاوت گفتمانی در چهارچوب اطلاعرسانی و اقناعسازی برای این قشر دانست. تفاوتی که نتیجه آن را میتوانیم امروز در قالب یک شکاف ادراکی از مسائل روز مشاهده کنیم. متاسفانه باید پذیرفت امروز در قشر متوسط و جوان جامعه که بخش عمدهای از بدنه کشور را تشکیل میدهند؛ این شکاف هر روز جدیتر شده و عملکرد دستگاههای اجرایی و تبلیغی کشور در شناسایی و پاسخدهی به نیازهای این بدنه اجتماعی، عقبتر مانده و کندتر شده است. اینجا است که نیروهای مغرض نظام جمهوری اسلامی فرصت را غنیمت شمرده و در خلأ شکلگرفته برای پاسخدهی به نیازهای این جمعیت جوان درحال اجرای عملیاتهای نرم خود هستند. اینکه جامعه هدف در جنگ تمامعیار دشمن علیه کشور، نیروی انسانی نخبه، ماهر و جوان کشور است نیز جملهای آشناست که بارها از کارشناسان و عوامل اتاقهای فکر غربی شنیده یا خواندهایم. چند روز پیش رهبر انقلاب در دیدار با جمعی از فرماندهان و افسران نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش باردیگر بر اهمیت فریضه فوری و قطعی «جهاد تبیین» تاکید کردند. این اولینباری نیست که ایشان در مباحث خود از اهمیت مساله تبیین، بصیرتافزایی و روشنگری سخن میگویند. با این حال موضوع «جهاد تبیین» ازجمله مباحثی است که طی چندین دیدار گذشته اقشار مختلف با مقاممعظمرهبری، همواره مورد تاکید قرار گرفته است. رهبر انقلاب در صحبتهای اخیر خود متولیان این جهاد را که یکی از نیازهای اصلی و اثرگذار بر آینده این کشور است؛ دانشجویان، اصحاب رسانههای ملی، مطبوعات و شبکههای اجتماعی، مداحان و بهعبارتی هرکسی که منبری برای حرفزدن با افکار عمومی دارد، دانستند. از اهمیت مساله تبیین و روشنگری همین بس که رهبری اهتمامورزیدن به آن را بهعنوان فعل جهاد دانستهاند. «جهاد تبیین» را میتوان در چهارچوب نظری «جهاد کبیر» دانست و بهعنوان یکی از شاخصهای اصلی آن در نظر گرفت که رهبر انقلاب در سال ۱۳۹۵ آن را به عنوان «تبعیت نکردن از دشمن» معرفی کردند. امروز دشمن با استفاده از تمام ظرفیت خود درحال اجرای یک تهاجم ترکیبی علیه کشور است و نظام را در عرصه یک جنگ تمامعیار در سطوح امنیتی، اطلاعاتی، اقتصادی و رسانهای موردحمله قرار داده است. دشمن اگرچه برای سرنگونی نظام اسلامی، در برآوردهای خود یک رویارویی نظامی را پرهزینه و پرتبعات میداند اما از زمان جنگ سرد و رویارویی دو جبهه غرب و شرق بهخوبی دریافته است که با استفاده از بهرهگیری از روشهای تبلیغات سیاسی امکانی استثنایی را برای کاشت بذر ناامیدی و خالیکردن کشور از ظرفیت نیروی انسانی دلسوز و کارآمد دارد؛ ظرفیتی که درواقع سرمایه رقابتی اصلی برای هر کشوری است. کشور ایران درحال حاضر و هر روز بیش از روز قبل درگیر جنگ روایتها شده است. در تئوریهای جنگ نظامی مدرن مطرح میشود که پیروز یک میدان نبرد آن جبههای نیست که در بعد نظامی غلبه کرده؛ بلکه پیروز اصلی جبههای است که در اذهان عمومی بهعنوان برنده میدان شناخته شود. هر جامعهای برای حمایت از دولتها و رشد و آبادانی نیاز به دلایلی دارد که این دلایل را روایتها ایجاد میکنند. روایتها خود ماهیتی استراتژیک داشته و اکنون دشمن با ارائه و تبلیغ تفسیر مطلوب و تحریفشده خود از حوادث، اقدامات و شخصیتها درحال ارائه معانی جدیدی برای تغییر هویت اجتماعی کشور است که در طولانیمدت، برهمریختگی ساختاری و هویتباختگی سیاسی-اجتماعی را در پی خواهد داشت. اقداماتی نظیر بازنمایی غیرواقعی از رخدادهای تاریخی، شایعه و دروغپراکنی، مانعتراشی در روندهای پیشرفت کشور، ناامیدسازی و... ازجمله مجموعه اقدامات دشمن در جنگ روایتهاست که بهواسطه رسانههای جمعی و اجتماعی درحال وقوع است؛ یا مانند آنچه رهبری در سخنان خود از آن مثال زدند، اقداماتی که با بزککردن چهره زشت و فاسد طاغوت یا مخدوشکردن چهره انقلاب درحال رخ دادن است. درحقیقت استراتژی اصلی دشمن که در طول سالهای گذشته تا حد زیادی نیز ضریب گرفته آن است که قشر متوسط جامعه را تبدیل به بدنه سخت مخالف کند و برای دستیابی به این امر از زمینهای نبرد جدید نظیر فضای سایبری و اقتصادی بهرهگیری میکند که هردو بدنه اجتماعی نظام را هدف گرفته است. از همینرو است که مقاممعظمرهبری در سخنان اخیر خود بارها بر تغییر زمین جنگ و جهاد دفاعی در عرصه سایبری و رسانهای تاکید کردهاند که حقیقتا مسالهای جدی بوده که لازم است هرچه سریعتر اقداماتی موثر، مشترک و کارشناسیشده موردتوجه دستگاهها و بهخصوص فعالان رسانهای کشور قرار گیرد. یکی از برخوردهای خطرناک در مواجهه با منویات رهبری که متاسفانه در گذشته بارها شاهد آن بودهایم، مساله کلیشهسازی آن و توجه به کمیت و تعداد بجای کیفیت اقدامات اجرایی موثر بوده است؛ بهگونهای که عموما شاهد طرح بحث این مسائل در عرصه کلان و مغفولماندن مصادیق و اجرای آن هستیم. هرچند باید اذعان داشت در سالهای گذشته شاهد اقدامات نوبهای و تغییرات مثبتی در عرصه اقدامات هدفمند رسانهای در داخل کشور بودهایم اما با این حال چنین اقداماتی کافی نبوده و لزوم یک همکاری قرارگاهی با ادبیات و رویکردی نو به جامعه مخاطب جوان، قویا در کشور احساس میشود. با این حال درخصوص انجام کارهای موثر در زمینه اقدامات رسانهای تبیینی، یکی از موانع اصلی همواره مخاطبشناسی و ذائقهشناسی مخاطب بوده است. همانطور که پیشتر اشاره شد؛ یکی از بدنههای اصلی که مورد هجوم رسانهای دشمن قرار گرفته، قشر متوسط است که هنوز یک اقدام جدی اثرگذار درخصوص نحوه ایجاد یک گفتوگوی قابلدرک دوطرفه جهت تبیین مسائل در کشور صورت نگرفته است.درواقع در وهله اول باید دانست این قشر با چه شبههها و سوالهایی مواجه است که هنوز پاسخ مناسبی را برای آن پیدا نکرده و بعد باید درباره نوع محصولی که موردتوجه این قشر قرار میگیرد، بحث کرد؛ و این امر مادامی که دغدغهها با اولویت مشترک بین تبیینگر و مخاطب شناسایی نشود، اتفاق نخواهد افتاد.اینکه امروز شاهد آن هستیم که دشمن تمام اهتمام خود را معطوف به ایجاد یک فضای مسموم و ناامیدسازی نیروی انسانی کشور از آینده کرده نیز نکته قابلتوجهی است که باید دانشگاهها را مبدا یک جریان موثر برای جهاد تبیین در نظر گرفت؛ جایی که طیف گستردهای از جوانان در آنجا درحال تربیت و مهارتآموزی برای تصدیگری و بهکارانداختن چرخهای اقتصاد، توسعه و مدیریت کشور هستند. رهبر انقلاب در دیدار مهرماه با جمعی از دانشجویان نیز به اهمیت تبیین و ابهامزدایی توسط این جوانان اشاره کردند؛ پیشتر نیز ایشان درخصوص خطر مهاجرفرستی و عناصر ناامیدکننده جوانان نخبه در دانشگاهها اخطار داده بودند. از اینرو یکی از اقدامات موردنیاز در راستای تحققبخشیدن به فریضه جهاد تبیین را باید مبادرت به همقدمسازی دانشگاههای کشور با مجریان رسانهها دانست یا بهعبارت دیگر قراردادن بخشی از توان رسانهها در خدمت دانشگاهها و دغدغههای دانشجویان؛ تا بدینطریق بتوان درخصوص موانع فرهنگیای که درحال حاضر جوانان و نخبگان کشور درگیر آن هستند و توسط دشمن همواره موردتهدید واقع شدهاند؛ روشنگری، اطلاعرسانی و مطالبهگری صحیح را داشت. درحالی که دشمن سعی دارد تا در غفلت رسانهای ما از پیشرفتهای روزافزون کشور و ظرفیتهای نوظهور؛ فضای ناامیدی از اقتصاد و آینده کشور را به قشر جوان و دانشجو تحمیل کند؛ نیاز به یک اقدام مشترک علمی، دانشگاهی و رسانهای است تا بتوان با این نوع تبلیغات سوء مقابله کرد و همچنین با ارائه اطلاعات صحیح، منظم از مسیر رشد، توسعه و پیشرفت کشور در علوم مختلف و فرصتها و ظرفیتهای بازارهای کار و تجارت در کشور با دروغ بزرگ «ما نمیتوانیم» مبارزه کرد.