ایران علاوه بر هدف قرار دادن مبدا هر حمله احتمالی به تاسیسات هسته‌ای، تمام مراکزی که جنگنده‌های دشمن از آسمان آن عبور کرده را هدف قرار می دهد
فرماندهان نظامی ایران بارها هشدار داده‌اند که هرگونه تجاوز نظامی را در بالاترین سطح ممکن پاسخ خواهند داد. اینکه تهران در پاسخ به یک تجاوز، از چه ابزارهایی بهره خواهد برد و چه استراتژی نظامی‌ای را در دستورکار خود قرار خواهد داد، موضوعی است که اندیشکده‌های حوزه نظامی با تکیه بر رزمایش‌های برگزارشده ایران به تحلیل آن پرداخته‌اند.
  • ۱۴۰۰-۱۰-۰۴ - ۰۰:۰۸
  • 00
ایران علاوه بر هدف قرار دادن مبدا هر حمله احتمالی به تاسیسات هسته‌ای، تمام مراکزی که جنگنده‌های دشمن از آسمان آن عبور کرده را هدف قرار می دهد
۶ هدف اصلی برای پاسخ ویران کننده
۶ هدف اصلی برای پاسخ ویران کننده

فرهیختگان ایران درحال توسعه سطح بازدارندگی خود است. هشدار صریح سردار سرلشکر غلامعلی رشید، فرمانده قرارگاه مرکزی خاتم‌الانبیاء(ص) در جریان رزمایش پیامبر اعظم 17، ابعاد این سطح از بازدارندگی را به وضوح نشان می‌دهد. او با اشاره به تهدیدات رژیم‌صهیونیستی علیه برنامه هسته‌ای ایران، «هرگونه اقدام علیه تاسیسات صلح‌آمیز هسته‌ای ایران» را «به معنای موافقت آمریکا» با این تجاوز دانسته و به ماجراجویان هشدار داد: «در پاسخ به این تهدید ایران تمام مراکز و پایگاه‌هایی که در همین فضایی که هواپیماهای دشمن عبور کرده‌اند و ایران را مورد تجاوز قرار داده‌اند را به اضافه مبدا تجاوز، درهم خواهد کوبید.» مشخص نیست که منظور فرمانده قرارگاه مرکزی خاتم الانبیاء از درهم کوبیدن مراکز و پایگاه‌هایی که هواپیماهای دشمن از فضای آن عبور کرده‌اند، محدود به پایگاه‌های آمریکا می‌شود یا پایگاه‌ها و مراکز کشور همراه با این عملیات را نیز دربرخواهد گرفت اما با این حال در حداقلی‌ترین حالت، مشخص است که ایران علاوه‌بر هدف قرار دادن کشور متجاوز، پایگاه‌های آمریکا که به‌طور حتم با حمایت آن عملیات طراحی و اجرا شده را نیز هدف قرار خواهد داد.  اگرچه ایران تاکنون بارها سیگنال‌هایی از این دست به کشورهایی که به دنبال ماجراجویی هستند، ارسال کرده است اما هشدار سرلشکر رشید باتوجه به اینکه او فرمانده عالی‌ترین قرارگاه عملیات نظامی در ایران است و مسئولیت طراحی، هماهنگی و نظارت عملیاتی نیروهای مسلح را برعهده دارد، بیانگر چنین طراحی‌ای در سطح نیروهای مسلح ایران است. براساس این تهدید باید دید که ماجراجویی صهیونیست‌ها چه مخاطراتی را برای آنها به دنبال خواهد داشت.

  پاسخ ایران چگونه است؟

فرماندهان نظامی ایران بارها هشدار داده‌اند که هرگونه تجاوز نظامی را در بالاترین سطح ممکن پاسخ خواهند داد. اینکه تهران در پاسخ به یک تجاوز، از چه ابزارهایی بهره خواهد برد و چه استراتژی نظامی‌ای را در دستورکار خود قرار خواهد داد، موضوعی است که اندیشکده‌های حوزه نظامی با تکیه بر رزمایش‌های برگزارشده ایران به تحلیل آن پرداخته‌اند. با این حال در جریان رزمایش پیامبر اعظم 17، مقامات نظامی ایران، تلویحا بخش‌هایی از استراتژی تهاجمی ایران را تشریح کرده‌اند.  برپایه اظهارات سردار حسین سلامی، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مبنی‌بر اینکه پیام این رزمایش «هشدار جدی، واقعی و میدانی به تهدید‌های مقام‌های رژیم‌صهیونیستی» است، باید دید که نیروهای نظامی ایران برپایه این تهدید، چه استراتژی را در دستور کار قرار داده‌اند. ایران تا به امروز به‌طور مستقیم با رژیم‌صهیونیستی وارد تقابل نظامی نشده اما مشخص است که در 2 دهه گذشته، در اتاق عملیات هر تقابلی با تل‌آویو در جنوب لبنان و جنوب سرزمین‌های اشغالی، ایران و استراتژی‌های نظامی‌اش حضور داشته است. صهیونیست‌ها در جنگ‌های خود با گروه‌های مقاومت موجود در سرزمین اشغالی، معتقد بودند که با استفاده از سامانه دفاعی موسوم به گنبدآهنین می‌توانند هر موشکی از مقاومت را رهگیری و در آسمان منهدم کنند اما گروه‌های مقاومت با شلیک پرحجم راکت و موشک بیش از ظرفیتی که سامانه امکان پاسخ به آن را داشت، ناکارآمدی گنبد آهنین را به نمایش گذاشتند. به نظر می‌رسد در بخشی از استراتژی تهاجمی ایران روی این مساله تمرکز شده اما به این سطح اکتفا نشده است و تهران بنا دارد جدا از شلیک انبوه به یک هدف خاص از نقاط متعدد، هدف مورد حمله را به‌طور کامل نابود کند. بر همین اساس نیز در جریان این رزمایش ایران انواع موشک را از مسیر‌های متفاوت روی یک هدف مشخص آن هم به‌طور همزمان شلیک کرد تا آن هدف به‌طور کامل منهدم شود. سرلشکر باقری، رئیس ستادکل نیروهای مسلح در‌این‌باره گفته است: «زمانی که ۱۶ موشک به یک هدف برخورد کرد بخش کوچکی از صد‌ها موشکی است که می‌تواند به‌طور همزمان به هر هدفی که آن کشور قصد مخاصمه و تهاجم به جمهوری اسلامی را داشته باشد اصابت و انهدام کامل ایجاد کند.»

ایران در جریان این رزمایش، دکترین دفاعی‌اش را متناسب با تهدیدات جدید به‌روزرسانی کرده است. در این دکترین، پهپادهای تهاجمی و رزمی جایگاه ویژه‌ای دارند. پهپادها در جریان پاسخ مقاومت یمن به تجاوزات عربستان سعودی، کارایی خود را به‌خوبی نشان داده‌اند. پهپادهای انتحاری این قابلیت را دارند که سامانه‌های پدافندی را به حالت اشباع در آورند یا درصورت لزوم آنها را مورد حمله قرار دهند تا پس از آن موشک‌های بالستیک، بدون مزاحمت هدف تعیین‌شده را منهدم کنند. ایران در این رزمایش، پهپادهای رزمی را به‌صورت چند فروندی پرتاب کرد تا در عملیات واقعی در یک لحظه واحد، تعداد زیادی هواپیمای بدون سرنشین هجومی به سمت هدف حرکت کنند. در چنین وضعیتی اگر سامانه‌های پدافندی بتوانند پهپادها را رهگیری کنند، این تعداد پهپاد آن سامانه را به حالت اشباع درمی‌آورد.  جدا از تمرین حملات همزمان موشکی و پهپادی به اهداف مشخص در رزمایش، در دکترین دفاعی ایران، تلاش شده است تا از ابزارهای متنوع و مستقل، برای نابودی زیرساخت‌های دشمن متجاوز استفاده شود، آن‌گونه که سردار امیرعلی حاجی‌زاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران، از «حمله همه‌جانبه و 360 درجه به هدف» و «مانورپذیری موشک‌های بالستیک» خبر داد. او از جهت دادن به موشک‌های بالستیکی سخن گفته که «از جهات مختلف حرکت کرده و قدرت مانور» دارند. حاجی‌زاده تصریح کرد: «با این اقدام صدها میلیارد دلار از هزینه‌های دشمنان ما دیگر ارزشی ندارد، به دلیل اینکه دیگر نمی‌توانند درست پیش‌بینی کنند که این موشک‌ها از چه جهتی و درچه نقطه‌ای می‌آیند.»

  کدام پایگاه‌های اصلی هدف قرار می‌گیرند

رژیم‌صهیونیستی سه مسیر اصلی برای حمله هوایی مستقیم از مبدا فلسطین اشغالی به تاسیسات هسته‌ای ایران پیش‌روی خود دارد. این مسیرها شمالی، میانی و جنوبی هستند. در مسیر شمالی جنگنده‌های رژیم‌صهیونیستی به شمال پرواز کرده و مماس بر مرزهای ترکیه با سوریه و عراق خود را به مرز ایران می‌رسانند. استفاده از این مسیر با توجه به وجود سامانه‌های پدافندی و راداری در سوریه و همچنین تسلط ترکیه بر حریم هوایی‌اش نمی‌تواند به واقعیت نزدیک باشد. مسیر میانی نیز شامل عبور جنگنده‌های رژیم‌صهیونیستی از اردن، عراق و سپس ورود به ایران است. این مسیر با توجه به قدرت پایین اردن و عراق که تسلط چندانی بر حریم هوایی خود ندارند، امکان‌پذیرتر از دیگر مسیرهاست. مسیر جنوبی نیز مستلزم عبور از حریم هوایی عربستان‌سعودی و سپس ورود به کویت و وارد شدن به مرزهای جنوبی ایران است. از آنجا که سعودی‌ها تجهیزات لازم برای رهگیری جنگنده‌های رژیم‌صهیونیستی را در اختیار دارند، عبور از این مسیر بدون جلب همکاری ریاض امکان‌پذیر نیست. سعودی‌ها طی 6 سال گذشته ضرب‌شست نیروهای مقاومت را دیده‌اند و شاید قصد نداشته باشند با فشار بیشتری روبه‌رو شوند. مسیر عبوری از اردن و عراق یا همان مسیر میانی آسان‌ترین و کوتاه‌ترین مسیر دسترسی جنگنده‌های رژیم‌صهیونیستی از مبدا فلسطین اشغالی به ایران هستند، مگر آنکه نقشه دیگری در میان باشد.  بررسی‌های صورت‌گرفته نشان می‌دهد رژیم‌صهیونیستی حتی با وجود به‌کارگیری تمام 1250 جنگنده تهاجمی خود که قابلیت عملیات علیه ایران را دارند و شامل 25 فروند F-15I و نزدیک به 100 F-16I می‌شوند نیز قادر به دسترسی مناسب به تاسیسات هسته‌ای ایران از مبدا فلسطین اشغالی نیست. این رژیم همچنین از 8 تا 10 سوخت‌رسان بهره می‌گیرد که قادر به پوشش کامل یک عملیات بزرگ نیستند. شاید همین مساله باعث شود تا تل‌آویو در همکاری با واشنگتن از پایگاه‌های این کشور در منطقه برای پرواز و فرود در جریان حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران استفاده کند. فاصله پایگاه آمریکا در عین‌الاسد عراق تا مرزهای غربی ایران نزدیک به 300 کیلومتر است و می‌تواند فاصله 1000 کیلومتری میان فلسطین اشغالی تا ایران را برای جنگنده‌ها تا یک‌سوم کاهش دهد. در این صورت صهیونیست‌ها به‌جای 1500 کیلومتر فاصله تا تاسیسات هسته‌ای ایران در نطنز تنها 800 کیلومتر با آن فاصله خواهند داشت. تهران البته بدون درنظر گرفتن این احتمال و با این توجیه که هر حمله‌ای با چراغ سبز آمریکا صورت می‌گیرد، در کنار رژیم‌صهیونیستی، پایگاه‌های آمریکا را نیز هدف حمله قرار خواهد داد. اصلی‌ترین پایگاه‌های آمریکا که درصورت ماجراجویی صهیونیست‌ها موردحمله قرار می‌گیرد را در ادامه می‌بینید.

  پایگاه هوایی موفق‌السلطی اردن

ایالات‌متحده 143میلیون دلار برای ارتقا و توسعه این پایگاه در سال2018 اختصاص داد. توسعه این پایگاه در سال2019 آغاز شد. گفته می‌شود در این پایگاه فضای محدود رمپ، عملیات را محدود می‌کند و امکانات حمل بار و پرسنل نیز محدود است. این پایگاه میزبان چندین شرکای ائتلافی ازجمله آلمان، هلند و بلژیک است. آمریکا اخیرا اعلام کرده نیروهایش را از قطر به این پایگاه منتقل کرده است. کارشناسان می‌گویند انتقال نیرو به اردن تهدید حملات موشکی در منطقه خلیج‌فارس را از جانب ایران و نیروهای مقاومت کاهش می‌دهد.

  پایگاه هوایی عین‌الاسد عراق

این پایگاه در استان الانبار عراق قرار دارد. این پایگاه امکانات رفاهی برجسته‌ای را در خود جای داده است. بسیاری از این امکانات دیگر در دسترس نیستند. برخی از پرسنل نظامی دانمارکی بخشی از ماموریت آموزشی برای نیروهای امنیتی عراق هستند. الاسد یک باند فرود آسفالت به‌طول ۳۹۰۰متر دارد و از مهم‌ترین پایگاه‌های مورد استفاده ارتش ایالات‌متحده در عراق به‌شمار می‌رود. ایران ۱۸دی۱۳۹۸ با چندین موشک این پایگاه را هدف حملات خود قرار داد.

  پایگاه هوایی اربیل عراق

این پایگاه در فرودگاه بین‌المللی اربیل قرار دارد. گفته می‌شود این پایگاه نیز ازسوی نیروهای مقاومت مورد حمله قرار گرفته است. باند 8/4کیلومتری این پایگاه یکی از طولانی‌ترین باندهای جهان است.

  پایگاه هوایی ملک فهد

این پایگاه واقع در فرودگاه منطقه‌ای طائف عربستان است. درحال حاضر از ژانویه2021، این تاسیسات موضوع مذاکرات بین ایالات‌متحده و عربستان‌سعودی برای ارتقا با هدف مدیریت بهتر نیروهای آمریکایی است. درحال حاضر هیچ نیروی ایالات‌متحده در اینجا مستقر نیست.

  پایگاه هوایی شاهزاده سلطان

این پایگاه دارای دو باند 4کیلومتری است. نیروهای آمریکایی در سال2003 آنجا را ترک کردند، اما در سال2019 شروع به استقرار مجدد در آن کردند. هواپیمای 378 AEW در دسامبر2019 در این پایگاه فعال شد. تقریبا 1800پرسنل در آن مستقر هستند. جنگنده‌هایF-15  و بمب‌افکن B-1 در این پایگاه مستقر هستند. استقرارهای اخیر تعداد کل پرسنل نظامی ایالات‌متحده را به حدود 3000نفر می‌رساند.

  پایگاه هوایی علی‌السالم

این پایگاه در کویت دارای دو باند 3کیلومتری است. این پایگاه در ارتفاع ۱۴۴متری از سطح دریا واقع شده‌ است. این پایگاه به‌عنوان ایستگاه بین‌راهی برای نیروها عمل می‌کند. درحال حاضر این پایگاه 3500نیرو دارد.

بررسی امکان حمله به تاسیسات ایران

صهیونیست‌ها برای توجیه قابلیت‌های تهاجمی خود علیه مراکز هسته‌ای ایران به دو تجربه بمباران تاسیسات هسته‌ای عراق و سوریه اشاره می‌کنند. این دو حمله و برخی اقدامات جانبی پیرامون آنها به برنامه هسته‌ای بغداد و دمشق پایان داد. نخستین حمله به سال 1981 بازمی‌گردد که در آن رژیم‌صهیونیستی با استفاده از 8 فروندجنگنده F-16A رآکتور اوسیراک عراق را که توسط فرانسوی‌ها درحال ساخت بود، منهدم کرد. صهیونیست‌ها پس از آن با ترور تعدادی از دانشمندان هسته‌ای خارجی که با عراق همکاری داشتند برنامه هسته‌ای این کشور را به‌طورکلی نابود کردند. رژیم‌صهیونیستی در سال 2007 نیز به یک ساختمان در استان دیرالزور سوریه حمله برد که گمان می‌رفت در آنجا یک رآکتور هسته‌ای درحال راه‌اندازی باشد. بنابر ادعای تل‌آویو این رآکتور پیش از راه‌اندازی بر اثر بمباران به‌طور کامل از بین رفت. صهیونیست‌ها تاکید دارند که با توجه به این دو تجربه موفق آنها می‌توانند برنامه هسته‌ای ایران را نیز نابود کرده یا یک ضربه اساسی به آن وارد سازند. با وجود ادعای صهیونیست‌ها اما واقعیت چیز دیگری است. همین واقعیت‌ها باعث شده است در 20 سال گذشته هیچ اقدام نظامی خاصی علیه تاسیسات هسته‌ای ایران صورت نگیرد. در کنار آن استفاده از بدافزار استاکس‌نت، بمبگذاری و دیگر اقدامات تخریبی، ازجمله ترورهای متعدد نیز در این مدت راهگشای صهیونیست‌ها نبوده است. در ادامه به‌طور جامع به دلایل تفاوت ساختار و ماهیت تاسیسات هسته‌ای ایران نسبت به عراق و سوریه پرداخته‌ایم.

1 تعداد بالا

تاسیسات هسته‌ای ایران بسیار متعدد هستند و از شاخه‌های گسترده‌ای بهره می‌برند. به‌عنوان نمونه ایران در کنار رآکتور آب سبک تحت فشار 1000مگاواتی بوشهر درحال ساخت یک رآکتور آب سنگین 40مگاواتی در اراک بود. همزمان نیز بنابر ادعای مقامات غربی، ایران علاوه‌بر غنی‌سازی به‌وسیله سانتریفیوژ به‌دنبال تحقیق درباره غنی‌سازی لیزری نیز بود.
همان‌گونه که برنامه هسته‌ای ایران از شاخه‌های مختلفی بهره می‌برد، تاسیسات هرکدام از این شاخه‌ها نیز جداگانه ساخته شده‌اند و در سراسر کشور پراکنده هستند.  در حمله به تاسیسات هسته‌ای عراق و سوریه به‌دلیل وجود هدفی واحد تعداد کمی جنگنده به پرواز درآمدند اما حتی اگر تاسیسات هسته‌ای ایران برای صهیونیست‌ها قابل دستیابی باشند، آنها برای این کار نیازمند نزدیک به 100 جنگنده و ده‌ها سوخت‌رسان هستند؛ این مساله هماهنگی بسیار بالایی را در سطوح فرماندهی رژیم‌صهیونیستی لازم دارد که به‌آسانی نمی‌توان به آن دست پیدا کرد.

2 زیرزمینی بودن

تعدادی از تاسیسات هسته‌ای ایران مانند دو تاسیسات مهم غنی‌سازی، در زیرزمین قرار دارند. تاسیسات هسته‌ای نطنز 8 متر زیر زمین است و در سقف آن نیز از بتن تقویت‌شده استفاده شده است. تاسیسات فردو اما زیرزمینی‌تر از نطنز است و 90 متر در دل کوه حفر شده تا این تاسیسات تکمیل شود.

کارشناسان نظامی می‌گویند بمب‌های قدرتمند سنگرشکن اگر قابل پرتاب روی نطنز باشند شاید بتوانند از طریق ایجاد تکانه و لرزش در سالن غنی‌سازی این تاسیسات سانتریفیوژ‌های درحال فعالیت آن را از بین ببرند.

3 پدافند هوایی

حریم هوایی ایران توسط حلقه‌های متعدد پدافندی حفاظت می‌شود که از مرز تا فضای داخلی کشور را پوشش می‌دهند. ایران با استفاده از سامانه‌های پدافند هوایی اس-300، باور-373، سوم خرداد و تور ام-1 چندین حلقه پدافندی به‌طور عمومی در کشور ایجاد کرده و در اطراف تاسیسات هسته‌ای نیز یک آرایش سنگین پدافندی دارد. به همین دلیل سخت بتوان قبول کرد جنگنده‌های رژیم‌صهیونیستی قادر به بمباران تاسیسات هسته‌ای حیاتی ایران باشند.

4 بومی بودن

عراق برنامه هسته‌ای محدود خود را به‌وسیله فرانسوی‌ها و تعدادی از دانشمندان عرب غیرعراقی پیش می‌برد که با انهدام رآکتور اوسیراک و ترور دانشمندان آن، این برنامه به‌طور کامل از بین رفت. سوریه نیز تاسیسات خود را به‌وسیله کره‌شمالی ایجاد کرده بود و با تخریب آن و وجود تهدید برای حملات آتی دمشق از پیگیری مجدد برنامه هسته‌ای خود منصرف شد. برنامه هسته‌ای ایران اما متکی به دانش بومی و حضور صدها دانشمند و تکنسین ماهر است.

5 تاسیسات قانونی و تحت نظارت

تاسیسات هسته‌ای عراق در زمان ساخت شامل نظارت چندانی نمی‌شد و سوریه نیز مرکز هسته‌ای خود را به‌طور پنهانی ایجاد کرده بود. درمقابل اما تاسیسات هسته‌ای ایران به‌طور آشکار درحال فعالیت هستند و در چهارچوب قوانین بین‌المللی و تحت نظارت سازمان بین‌المللی انرژی اتمی به‌کار مشغولند. این تاسیسات همچنین در قالب توافقی بین‌المللی سال 2015 نیز گنجانده شده‌اند.

6 واکنش ایران

عراق در سال 1981 به‌دلیل تهاجم به ایران درگیر یک جنگ بزرگ با تهران بود و توانی برای پاسخ به رژیم‌صهیونیستی نداشت. سوریه نیز در سال 2007 هنگامی که آمریکا پس از اشغال عراق در سال 2003 صدها هزار سرباز خود را در این کشور مستقر ساخته بود، توانی در خود برای پاسخدهی به صهیونیست‌ها نمی‌دید. بااین‌حال ایران در شرایط کنونی یک موقعیت متفاوت برای پاسخدهی علیه تل‌آویو دارد.

7 مسافت بالا برای دستیابی

مسافت لازم برای رسیدن به تاسیسات هسته‌ای ایران بسیار طولانی‌تر از اهداف موجود در عراق یا سوریه هستند. حداقلی‌ترین فاصله از ایران تا سرزمین‌های اشغالی 1000 کیلومتر است. از این‌رو بمباران مراکز هسته‌ای ایران را نمی‌توان با عراق و سوریه یکی پنداشت، زیرا حتی اگر تاسیسات هسته‌ای ایران مماس‌بر مرزهای غربی ساخته می‌شدند، باز فاصله‌ای بیشتر از عراق و سوریه تا فلسطین اشغالی داشتند؛ با این‌حال تاسیسات هسته‌ای مهم ایران 500 کیلومتر در داخل کشور قرار دارند و این دسترسی به آنها را بسیار سخت می‌کند. جدا از رسیدن به تاسیسات ایران، در محاسبات صهیونیست‌ها، بازگشت نیز اهمیت دارد. اگر تمام دلایل پیشین را درنظر نیاوریم، بعد مسافت موضوعی است که باعث شده رژیم‌صهیونیستی با کمبود هواپیماهای سوخت‌رسان مواجه شود. به گزارش نیویورک‌تایمز «توانایی سوختگیری برای بمب‌افکنی که ممکن است مجبور شود بیش از 2000 مایل رفت و برگشت را طی کند و از روی کشورهای عربی که نمی‌خواهند ایستگاه سوختگیری برای حمله اسرائیل باشند، عبور کند، بسیار مهم است.» رژیم‌صهیونیستی هشت تانکر جدید KC-46 را با هزینه 2.4 میلیارد دلار به بوئینگ سفارش داده است، اما این بعید است حتی یک فروند آن تا قبل از اواخر سال 2024 به تل‌آویو برسد. گذشته از توانایی هدف قراردادن اهداف، رژیم صهیونیستی باید به‌طور همزمان جت‌های جنگنده و سامانه‌های پدافند هوایی ایران را دفع کند. «تل اینبار» کارشناس هوانوردی و رئیس سابق موسسه مطالعات راهبردی هوایی و فضایی فیشر می‌گوید: «این امکان وجود دارد که وقتی هواپیماهای اسرائیلی می‌خواهند در اسرائیل فرود بیایند، متوجه شوند که موشک‌های ایرانی باند فرودگاه‌های آنها را منهدم کرده‌اند.»

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰