روزبه دلاور، روزنامهنگار: تیمهای لیگ برتری با خط دروازه رقیبان قهر هستند؟ چند سالی است که آمار خط حمله تیمهای باشگاهی ایران بسیار کمتر از سطح استاندارد است و باشگاهها گل خورده کمتر را به گل زده بیشتر ترجیح میدهند. بهترین خط حمله فصل جاری لیگ به سپاهان، صدرنشین فعلی تعلق دارد. زردپوشان اصفهانی با ده گل زده بهترین آمار را در اختیار دارند و آمار گل زده مابقی تیمها هنوز تکرقمی است! برای بررسی علت گلهای کم ردوبدلشده در لیگ برتر سراغ یکی از بهترین مهاجمان تاریخ فوتبال ایران رفتیم. ناصر محمدخانی، پیشکسوت فوتبال ایران در گفتوگو با «فرهیختگان» یکی از علتهای مهم ضعف خط حمله تیمها را استرس بیش از حد مهاجمان میداند. حرفهای شماره ۸ فراموشنشدنی فوتبال ایران را در ادامه میخوانید.
آمار بهترین خط حمله لیگ متعلق به سپاهان است؛ با ده گل زده. این آمار عجیب نیست؟
طبیعی است تیمها هنوز جا نیفتادهاند. بدن بازیکنان هنوز سنگین است و نیاز به زمان دارند. فکر میکنم از هفته نهم یا دهم اوضاع بهتر میشود.
اما این اتفاق معمولا درخصوص لیگهای مهم دنیا صدق نمیکند و از هفتههای اول گلهای زیادی ردوبدل میشود.
یکی از معیارهای مهم تیمها گل نخوردن است. هفتههای ابتدایی لیگ اگر تیمی زیاد گل بخورد دیگر آن تیم را حساب نمیکنند و از اواسط فصل کاندیدای سقوط میشود. برای همین هم اکثر تیمها در بازیهای ابتدایی با دفاع اتوبوسی یا فشرده بهدنبال کسب حداقل امتیاز هستند و از دور برگشت هجومیتر کار را دنبال میکنند.
به لحاظ آمار گلزنی وضعیت تیمهای بالای جدول را مناسب میدانید؟
باید یکسری مسائل را درنظر گرفت. مثلا پرسپولیس مهرههایی را از دست داد که هرکدام 50درصد یک تیم هستند. بازیکنان تازه جذبشده هم تا آماده شوند نیاز به زمان دارند، همین یک علت است که بازیهای یک تیم پرگل نشود.
دوران شما بازیها پرگلتر بود؟
زمان ما تماشاگری نتیجه پرسپولیس را نمیپرسید، میپرسیدند پرسپولیس چند گل زده! اگر ما 20 دقیقه اول بازی دو گل نمیزدیم حریف روحیه میگرفت. علی پروین به ما میگفت بروید یک ربع اول گل بزنید تا در ادامه با خیال راحتتری گلهای بعدی را بزنید.
تفکر مربیان وقت هجومی بود یا الان مربیان بیشتر به فکر دفاع هستند؟
آن زمان پرسپولیس ۷ بازیکن ملیپوش داشت و استقلال ۴ تا، تیمی مثل پاس هم بد نبود اما الان تیمهای دیگر هزینه کرده و بازیکن و مربی بزرگ جذب میکنند. بازیکنان تکنیکی و مربیهایی که بازیکنان تکنیکی دوست داشتند، زیاد بودند اما الان چه؟! بازیکن توپ را میگیرد هنوز استپ نکرده، پاس به عقب یا کنارهها میدهد؛ بازیکن خلاق نداریم. بازیکن خلاقی که بخواهد مهاجمان را تغذیه کند، نداریم، اما زمان ما زیاد بودند.
دیدهاید بعضی مهاجمان فعلی نمیتوانند دروازه خالی را باز کنند؟
به علت استرس زیاد از حد است. فضای مجازی و رسانهها زیاد شدهاند. یادم میآید میگفتند علیپور بعد از چند هفته گلزنی در رختکن تیم گریه میکرد، از بس که در فشار و استرس بود. زمان ما تا این حد رسانه نبود فقط تماشاگر میآمد، وقتی سر بازی محلی ۳ هزار تماشاگر میرفت دیگر استرسی نداشتیم.
راهکار شما برای رفع این استرسها چیست؟
بازیکنان نباید زیاد درگیر فضای مجازی باشند و میشود از مربیان تخصصی هم کمک گرفت. ما اینهمه پیشکسوت داریم که مهاجمان بزرگی بودند. کادرفنی تیمها میتوانند از آنها روی نیمکت تیمشان استفاده کنند یا در تمرینات به بازیکنان یاد بدهند چطور جاگیری کنند، چطور خودشان را در موقعیت گلزنی قرار بدهند یا چطور به توپ ضربه بزنند. این راهحلی است که میتواند به خط حمله تیمها کمک کند.
از نظر شما بهترین مهاجم چندساله اخیر لیگ ایران کدام بازیکن است؟
مهدی طارمی زمانی که بود خیلی خوب خود را در موقعیت گل قرار میداد و دوبار هم آقای گل شد اما بعد از او بازیکنی ندیدم که در گلزنی استمرار داشته باشد.
یعنی عملکرد هیچکدام از مهاجمهای فعلی لیگ را قبول ندارید؟
تا حدی مهدی عبدی. عبدی بازیکن جوان و باانگیزه و چارچوبشناس است. او میتواند با ادامه همین روند یک مهدی طارمی دیگر باشد.
مهاجمهای دیگر لیگ چه؟
بازیکنی در لیگ ندیدم که تشنه گلزنی باشد یعنی وقتی یک گل میزند به فکر زدن گلهای دوم و سوم خود و تیمش باشد. مهاجمهای ما خیلی زود سیراب میشوند. شما مسی یا رونالدو یا دیگر مهاجمان بزرگ دنیا را ببینید، وقتی یک گل میزنند بهدنبال گلهای بعدیشان هستند اما مهاجمان ما نه. یک گل میزنند فکر میکنند کارشان تمام شده و دیگر اشتیاق یا آن انگیزه برای به ثمر رساندن گلهای بیشتر را ندارند.
شما از آن مهاجمانی بودید که از گل زدن سیر نمیشدید؟
علیآقا به من اجازه نمیداد برگردم به عقب و در دفاع شرکت کنم. یعنی انرژی دیگر نداشتم تا به عقب برگردم و به بچههای دفاع کمک کنم. آن جلو از بس شوت میزدم یا بازیکنان حریف را دریبل میکردم، خسته میشدم!
دوران شما تشکیلاتی مثل آکادمی تخصصی نبود اما موفق بودید.
آن زمان زمینهای خاکی خیلی بود. از همین زمینهای خاکی بازیکن مستعد زیادی به فوتبال معرفی شدند. در آن زمینها و بازیهای محلی ۲ تا ۳ هزار تماشاگر میآمد و همین انگیزهای هم میشد تا خودمان را بیشتر نشان بدهیم. الان آکادمیهای زیادی وجود دارد اما آنموقع بازیکن را از زمین خاکی انتخاب میکردند.