سیدمهدی موسویتبار، روزنامهنگار: مجریان متعددی در سالهای اخیر در حوزه ورزش و طنز آمدهاند و رفتهاند. برخی از آنها با سروصدای زیاد هم آمدند و مدتی هم اصطلاحا گل کردند و دیده شدند و بعد چنان ناپدید شدند که انگار از اول نبودهاند و برای به یاد آوردنشان باید دقایق زیادی به حافظهمان فشار بیاوریم. یکی از مجریانی که نزدیک به یک دهه فعالیت دارد و در سالهای اخیر هم با «ویدئوچک» بیشتر دیده شده عبدالله روا است. مجری 36سالهای که اولین اجرایش را در شبکه استانی «جهانبین» چهارمحالوبختیاری در سال 87 آغاز کرد و سه سال بعد برای همکاری به شبکه جامجم دعوت شد.
روا یکی از معدود مجریانی است که حوزههای اجرایش متعدد و متنوع است و او را در برنامههای مختلفی بهعنوان مجری دیدهایم. روا سال 91 با اجرای برنامه «ششتاییها» وارد شبکه دو تلویزیون شد و «شبهای فوتبالی»، «روز از نو»، «خیابان ایران»، «بیسیم» و «زمانی برای خندیدن» از برنامههای شاخص اجراشده توسط اوست.
در شرایطی که تعداد برنامههای موفق تلویزیون کم شده، رونق یک برنامه میتواند بار اصلی یک شبکه را به دوش بکشد و حالا این وظیفه به دوش «ویدئوچک» افتاده است. ویدئوچک یکی از برنامههای موفق طنز و انتقادی در حوزه ورزش است که بهواسطه حاشیهها و سوژههای متعدد در ورزش ما و کشورهای دیگر توانسته تکراری و کلیشهای نشود و جذابیت خود را حفظ کند.
در همین زمینه گفتوگویی انجام دادیم با این مجری صداوسیما که این روزها شاهد پخش برنامه «ویدئوچک» او در شبکه ورزش هستیم.
براساس استانداردهای اجرا و بازخوردها شما جزء مجریان موفق تلویزیون هستید که مهمترین ویژگی در اجرایش کپی نکردن از اجراهای دیگران است. این موفقیت از کجا نشات میگیرد و جایگاه امروز شما چقدر به اهدافی که برای خودتان در ابتدای کار تعریف کرده بودید، نزدیک است؟
حقیقت این است که من خیلی آدمی نیستم که به بعد از موضوعات فکر کنم و اولویتم این است کاری کنم که حالم خوب باشد؛ به همین سادگی و کوتاهی. در این مسیر هم خیلی اوقات موفق بودهام و البته گاهی هم موفق نشدهام. در این چند سال اخیر در تلویزیون که کار اصلی من است با برنامه ویدئوچک این حال خوب برایم پیش آمده است. بنابراین مهمترین رکن لازم برای یک کار موفق، داشتن حال خوب است، البته در کنار سایر عواملی که یک نفر لازم است داشته باشد تا در کارش موفق شود.
اگر نظرات و بازخوردها نسبت به من این است که من موفقیتی کسب کردهام به نظرم جمع شدن یکسری عوامل کنار هم باعث این نتیجه شده است. طی چند سالی که کنار هم مجموعه «ویدئوچک» را تولید میکنیم به یک هماهنگی در زمینه بحث محتوا، حمایت و درک متقابل عوامل سازنده و مجری رسیدهایم. همچنین از لحاظ توانمندی در تولید این فرم از برنامه و تناسب استعدادهای شخص خود من با چیزی که در برنامه قصد پیاده کردنش را داریم، همگی درکنار هم و البته درکنار موضوع که ورزش است، باعث دیده شدن این برنامه شده است.
با توجه به تنوع حوزههایی که در آنها اجرا کردهای،آیا از ابتدا حوزه محتوایی برنامههایی که قرار بود اجرا کنی مشخص بودند یا نه؟
از نظر تعدد حوزهها و مختلف بودن شکل اجرا یکی از مجریانی هستم که متعددترین شکل اجرا را داشتهام و فکر میکنم بین اول تا سوم باشم. من برنامه کودک و نوجوان، برنامههای مناسبتی مثل ماه محرم یا ماه مبارک رمضان و برنامه سیاسی اجرا کردهام. تعداد زیادی از مجریها که با تجربه هستند و پلهپله بالا آمدهاند و امروز الگوی ما هستند، توانمندی اجرا در حوزههای مختلف را دارند. با این حال اولویت خود من اجرا در برنامههای اجتماعی بوده است. حتی رویکرد ما در این برنامه هم که ورزشی شناخته میشود اجتماعی است. چون ماهیت من اجتماعی است و خیلی در دستهبندی مجریهای ورزشی قرار نمیگیرم. اگر بخواهم انتخاب کنم برنامهای را انتخاب میکنم که انرژی بالایی داشته باشد و لازم نباشد که شخص دیگری باشم و همینکه خودم هستم باشم، بنابراین این نگاه و روش باعث لطف شما و بازخوردهای مثبت میشود. بهطور کلی بیرون از تلویزیون، خیلی با آنچه در زندگی اجتماعی هستم فرقی نمیکنم.
یکی از ویژگیهای عبدالله روا نقش بازی نکردن او در اجراست، درحالی که ما شاهد بودیم کسانی دوره کوتاهی وارد این عرصه شدند و بعد از مدتی هم بیآنکه در خاطر کسی بمانند خارج شدند، اما در ویدئوچک عبدالله روا خودش است و این را مخاطب حس میکند. به نظر شما اطلاعات ورزشی، فوتبالی و دغدغههای اجتماعی در کنار روحیه طنزی که شما دارید این خروجی را ایجاد کرده است؟
بله، من هم همینطور فکر میکنم. من با مجتبی آذری، تهیهکننده برنامه بیش از 10 سال است که دوست هستیم و همیشه به موضوعی مثل برنامه ویدئوچک به شکل مبهم فکر میکردیم و از چهار، پنج سال پیش که این برنامه شروع شد آن را براساس نقاط قوت و ضعف احتمالی خودم طراحی کردیم. همچنین موضوع را با ظرافت انتخاب کردیم. چون ورزش موضوعی است که نسبت به سایر موضوعات بیشتر میتوان به حواشی آن پرداخت و بهطور کل ورزش، دست بازتری در پرداختن به آدم میدهد، مردم ما خیلی برای ورزش وقت میگذارند و طرفدار یک تیم هستند که شاید اهمیت این تیم از اعضای خانوادهشان هم برایشان مهمتر باشد و اینکه این دغدغهها درکنار هم باعث میشود ما طراحی داشته باشیم که براساس شخصیت خود من باشد. من برنامههایی را اجرا کردهام که در ابتدا خیلی به این موضوع فکر نکردهاند که چه کسی قرار است آن را اجرا کند اما ویدئوچک را با علم به اینکه قرار است من اجرایش کنم و با توجه به شخصیت من طراحی کردیم و از ابتدا تنها گزینه برای اجرا فقط خود من بودم.
من اجرا در ویدئوچک را یک کار سهل ممتنع میبینم، از نظر من بامزه بودن یک چیز ذاتی است مثل صدا، البته شاید عدهای هم من را آدم بیمزهای بدانند و این طبیعی است اما بهطور کلی بازخوردهایی که در کوچه و خیابان از افراد میگیرم این است که من را مثل اعضای خانواده خودشان میدانند و من را روبهروی خودشان در تلویزیون نمیبینند بلکه درکنار خود میبینند و این برای من خیلی علامت خوبی است و خیلی از این موضوع لذت میبرم؛ این همان هدفی است که من و تیم سازنده «ویدئوچک» دنبال آن بودیم.
موضوع دیگر این است که بامزه بودن را نمیتوان ایجاد کرد و باید در ذات افراد باشد و آنچه بیان میکنیم این است که داشتههایی در وجود من بود که این نتیجه را حاصل کرد.
نسبت بحث سرگرمی و فاخر بودن برنامه در ویدئوچک رعایت شده است و شما کاملا تناسب آن را رعایت میکنید و برنامه را به سمت لودگی یا تخصصگرایی محض نمیبرید، این موضوع را چطور ایجاد میکنید و این تناسب را چگونه حفظ میکنید؟
البته که همه این موضوع دست من نیست و ما تیم نویسنده کاربلدی داریم و در تهیه این برنامه سیاستگذاری خوبی هم انجام دادهایم. دوستانی هم که با ما کار میکنند خیلی هماهنگ هستند و شناخت دقیقی از من دارند، البته این نکتهای که اشاره کردید براساس سالها دریافت من از عکسالعمل مردم نسبت به برنامههایم ایجاد شده و کمکم در وجودم تهنشین شده است. من تقریبا میدانم کجا باید موضوع را جمع کنم و کافی است و همچنین میدانم کجا آن را ادامه بدهم، بهطور کلی بارهایی که اشتباه کردیم در ویدئوچک کمتر از دفعاتی بوده که درست عمل کردیم.
اشتباه براساس واکنش مسئولان بوده است یا بازیکنان، مثل ماجرای سردار آزمون یا محتوای موردنظرتان در نیامده؟
منظور من از اشتباه این است که در واقع مورد توجه قرار نگرفته است؛ چراکه برای ما مهم نیست که کسی از ما شاکی بشود یا نشود.
شاکی زیاد دارید؛ شاکی قانونی یا پیغامی؟
بله، شاکی قانونی و پیغامی زیاد داریم و یکی از آدرسهایی که من در برنامه تاکسی اینترنتیام ستارهدار کردهام آدرس دادسرای رسانه است و البته یک بار هم در موضوع شوخی با سردار آزمون جریمه نقدی شدیم. من رشته دانشگاهیام حقوق بوده است پس خیلی دقت میکنم که چیزی نگویم که بار حقوقی داشته باشد. ما کاری نداریم که کسی خوشش بیاید یا نه. ما اگر کاری را درست بدانیم انجام میدهیم و کاری را که فکر کنیم اشتباه است، سراغش نمیرویم.
ویدئوچک مورد حمایت شبکه و سازمان هم بوده است؟
بله، ما زمانی که مشکل حقوقی پیدا میکنیم واحد حقوقی سازمان به درخواست شبکه درکنار ما حاضر میشود و به ما کمک میکند. در یک سیستم اگر مدیر، افراد و پروژهها را برای خود ببیند رفتار دوستانهتری خواهد داشت و این موضوع بر خروجی تاثیر مثبت میگذارد.
آیتمهای حذفی برنامه هم داشتید؟
دیگر دستمان آمده که چه چیزهایی بگوییم که حذف نشود و این طی تجربه به وجود آمده است و آدم متوجه خطقرمزها میشود اما این موضوع یک آفتی هم دارد و آن این است که آدم ترسوتر از آنکه باید میشود، ما سعی کردیم با همکاری و مقداری شجاعت و درک متقابل از قواعد پخش روی لبه تیغ حرکت کنیم و نکتهای را بگوییم.
ما حتی با ریاستجمهوری هم در دورههای مختلف شوخی کردهایم و همین هفته با آقای رئیسی شوخی کردیم که دیگران تعجب میکنند ما چطور این کار را انجام میدهیم اما میدانیم تا کجا باید پیش برویم.
تعامل مجری با دوربین پشتصحنه نسبت به سری اول ویدئوچک رفتهرفته بیشتر شده و به جریان برنامه کمک کرده است، اندازه این موضوع را چطور طراحی کردهاید که به تکرار نیفتید؟
در کار خود آزمون و خطا میکنیم. خیلی کارها را هم انجام دادیم ولی ادامه ندادیم و بهطور کلی در یک چارچوبی است که از سلیقه و تخصص ما تبعیت میکند. این صدای پشت صحنه و بازی من با آن بود و رفتهرفته بیشتر شد و این موضوع در برنامههای مختلف جدید هم وجود دارد که یک مجری با یک دوربین یا صدای پشت صحنه تعامل دارد اما فکر میکنم یکی از موفقترینها برنامه ماست. این خیلی خوب است و دیالوگ ایجاد میکند و مردم در نظرات خودشان میگویند که ما نام این صداها را «خنگهای پشت صحنه» گذاشتیم و دوست داریم آنها را ببینیم. این صدا هم برای خودش طراحی دارد و من فکر میکنم اگر آنها نباشند توان من کم میشود.
عمدی وجود دارد که از روی کاغذ بخوانید و حتی این عمد را که با نگه داشتن انگشت خودتان روی کاغذ نشان میدهید به چه منظور است، اصلا این کار عمدی است یا برای فراموش نکردن کاغذ همراه خود دارید؟
این هم یک نوع بازی است و من خودم در گروه نویسندگان برنامه هم هستم و اینقدر یک موضوع را بالا و پایین میکنیم که جایی برای فراموشی نمیماند اما قضیه این است که ما گاهی اوقات میخواهیم این را به بازی تبدیل کنیم. اینکه من یک موضوعی را عینا از رو بخوانم خودش حاوی پیام است که من عین صحبتها را نقلقول میکنم. برنامه ما ضبطی است و میتوانم یک آیتم دو، سه دقیقهای را حفظ کنم ولی از این موضوع استفاده مطلوب میکنیم. در ویدئوچک تنها یک مجری نیستم و گاهی نمایش هم به آن اضافه میکنم. تلفنهای روی میز، بوقی که من دستم میگیرم و کاغذ همه در راستای رساندن منظور ما استفاده میشود.
تقریبا مجری بیحاشیهای هستید و این بیحاشیه بودن از طرف شما انتخابی است، این کمی سخت است که در عرصهای مثل اجرا و ورزش باشی و بیحاشیه پیش بروی. این به هدف شما برمیگردد یا به شخصیت خودتان؟
من کلا آدم پرجنب وجوشی نیستم و حتی در صفحه مجازیام هم کمتر فعالیت میکنم و گهگاه در آن چیزی قرار میدهم و بهطور کلی مسائل زندگیام را دوست ندارم علنی کنم. حالا شاید یکسری افراد این موضوع را دوست داشته باشند اما من نه بلدم و نه دوست دارم این اتفاق بیفتد.
از دورانی که ماسک میزنیم احساس راحتی بیشتری دارم البته به این معنا نیست که توجه افراد را دوست ندارم بلکه نمیخواهم حضورم برای دیگران ایجاد مزاحمت کند. بهطور کلی تربیت خودم هم آرام بوده و فقط در برنامه گاهی شلوغ میکنم.
سوال آخر، انتهای آرزوهای عبدالله روا کجاست؟
تا وقتی مردم به برنامه ویدئوچک علاقه نشان بدهند حال ما هم خوب است و در نتیجه تا توان و امکان باشد ادامه میدهیم و موضوع برنامه هم طوری نیست که تمام شود و ما همواره در ورزش با حاشیه روبهرو هستیم، خاصه در کشور ما. هدف اصلیام این است که مادرم از من راضی باشد و درکل زندگی آرامی داشته باشم و هر روز احساس کنم روز خوبی را سپری کردهام و شب خوبی دارم و با آرامش سرم را بر بالش بگذارم.
خدا همواره چیزهای بزرگ و خوبی را برایم مقدر کرده است و البته بعید هم نمیدانم که چالشهای بزرگی سرراهم باشد ولی بهعنوان چیزی که دائما بخواهم به آن فکر کنم و زندگیام را مختل کنم به آن نگاه نمیکنم.
بزرگ اوست که بر خاک همچو سایه ابر چنان رود که دل مور را نیازارد
به گزارشگری هم فکر میکنید؟
فکر میکنم در کاری که امروز انجام میدهم بهتر هستم. تست نکردم با اینکه فرصتش هم پیش آمده بود ولی کار آسانی نیست و هر کسی از پسش بر نمیآید و یک کار بسیار تخصصی است و نیاز به آموزش دارد و من با اینکه آن را دوست دارم مطمئن نیستم که مستعد باشم در آن حیطه، اما اگر فرم متفاوتتری را بتوان در گزارشگری ارائه کرد که تلفیقی از شوخی و گزارشگری باشد شاید تجربهاش کردم چون بهنظرم جالب میآید.