سیامک خاجی، روزنامهنگار: سال بعد در چنین روزی بازی افتتاحیه جامجهانی 2022 برگزار خواهد شد و یکی از پرحاشیهترین جامهای جهانی در این کشور کوچک حاشیه خلیجفارس استارت خواهد خورد. از همان زمان انتخاب این کشور بهعنوان میزبان مسابقات، شایعات و شائبههای زیادی درباره آن منتشر شده است و بسیاری معتقدند قطریها تنها به لطف نفوذ سیاسی و مالی خود در نهادهای مختلف از جمله فیفا توانستهاند به این میزبانی دست پیدا کنند و حتی برخی دیگر که نگاهی بدبینانهتر دارند میگویند اگر مقامات این کشور به رایدهندگان رشوه نمیدادند، مسلما میزبانی این دوره به کشور دیگر میرسید. نهتنها اعطای میزبانی به کشوری که تا آن زمان نه توانسته بود در فوتبال آسیا بهعنوان قابلتوجهی دست پیدا کند و نه زیرساختهای لازم برای برپایی چنین تورنمنت مهمی را داشت با حواشی زیادی همراه بود، بلکه پس از آن نیز بارها رسانههای مختلف درباره وضعیت اسفبار کارگرانی که در این کشور بهمنظور آمادهسازی ورزشگاههایی برای جامجهانی مشغول بهکار هستند و حتی مرگ تعداد قابل توجهی از آنها افشاگری کردهاند. قطر البته هربار چنین گزارشهایی را تکذیب کرده است، اما هنوز هم این نگرانی وجود دارد که این کشور با بدرفتاری با کارگران خارجی که در آنجا مشغول بهکار هستند حقوق اولیه آنها را زیر پا میگذارد.
انتخاب پرحرف و حدیث
شمارش معکوس برای آغاز جامجهانی بعدی شروع شده است و درست یکسال دیگر با سروصدا و غوغای زیادی در کشوری کوچک و با جمعیتی اندک این رقابتها استارت خواهد خورد. روز دوم دسامبر سال 2010 بود که اندکی پس از صرف ناهار، سپ بلاتر در مراسمی که قرار بود میزبانهای دو جامجهانی 2018 و 2022 مشخص شوند، حاضر شد و وقتی کلمه قطر را خواند خودش هم کمی به فکر فرو رفت. او حدودا 10 دقیقه قبل از آن یک پاکت مهر و موم شده دیگر را باز کرده بود و نام روسیه بهعنوان میزبان جامجهانی 2018 از آن خارج شد. بلاتر اما اینبار میدانست انتخاب قطر حواشی بهمراتب بیشتری نسبت به روسیه خواهد داشت و باید خود را آماده رویارویی با رسانهها و افکار عمومی میکرد. اتفاقی که البته درنهایت باعث شد تا انگیزه رسانههای انگلیسی و آمریکایی برای انتقام از او بیشتر شود و درنهایت نیز نهتنها جایگاهش بهعنوان رئیس فیفا را از دست داد، بلکه با انواع اتهامات دریافت رشوه و فعالیتهای غیرقانونی روبهرو شد که هنوز با آن دست به گریبان است.
برای جامجهانی 2022 براساس سیستم چرخشیای که فیفا معمولا برای انتخاب میزبانهای بین قارهها درنظر دارد، اینبار دوباره نوبت به آسیا رسیده بود و البته آمریکا نیز بهعنوان نماینده شمال قاره خود شانس خوبی در این زمینه داشت. برای این میزبانی کشورهای قطر، آمریکا، کرهجنوبی، ژاپن و استرالیا کاندیدا شده بودند و البته کمتر کسی شانس زیادی برای قطر قائل بود. درنهایت این کشور موفق شد رقابت را از رقبای خود ببرد و در پایان 4 دور رایگیری بهعنوان میزبان جامجهانی 2022 معرفی شد. تا پیش از این سوئیس با میزبانی این تورنمنت در سال 1954 کوچکترین کشوری بود که توانسته این رقابتها را میزبانی کند، اما حالا این رکورد به قطر تعلق گرفت که تقریبا یکسوم سوئیس مساحت دارد.
وقتی بلاتر نام قطر را اعلام کرد همهمه زیادی در سالن برپا شد، خبرنگاران به سرعت بهسمت درهای خروجی رفتند تا نخستین گزارش خود را از این انتخاب جنجالی به رسانههای خود ارسال کنند. بلاتر بدونشک به خوبی میدانست که این انتخاب چه توفان عظیمی بهدنبال دارد و در همان سالن هم حس میکرد که قرار است روزهای سختی را در پیشرو داشته باشد. هیات قطری در سالن به شدت خوشحال بود و همه آنها با شنیدن نام کشور خود بهعنوان میزبان این مسابقات به شدت مشغول شادی و خوشحالی بودند. البته همه بهجز زینالدین زیدان که بیحرکت برجای خود نشسته بود و شاید کمی هم مبهوت شده بود. اسطوره فرانسوی بهعنوان یکی از سفیران قطر برای کسب میزبانی این رقابتها انتخاب شده بود و البته یکمیلیون دلار نیز در این راه دستمزد گرفته بود. البته خود او بعدها در مصاحبهای گفت که دلیل حضور در تیم قطری کمک به پیشرفت فوتبال در خاورمیانه و همچنین برنامه بسیار خوبی بود که این کشور برای برگزاری جامجهانی داشت. او میگوید: «من این کار را بهخاطر پول انجام ندادم. در آن زمان اعداد مختلفی درباره دستمزد من اعلام شد، اما هیچکدام واقعیت نداشت. هدف من تنها پیشرفت فوتبال در این منطقه از دنیا بود. در سال 2006 وقتی میخواستم از فوتبال خداحافظی کنم پیشنهادی از قطر دریافت کردم که در لیگ این کشور بازی کنم و حتی چک سفید به من پیشنهاد کردند تا خودم رقم درخواستیام را بنویسم، اما نمیخواستم این کار را انجام دهم.»
شاید زیدان با هدفی مثبت این درخواست را قبول کرده است، اما در ادامه مشخص شد که میزبانی قطر با حواشی و مشکلات زیادی روبهرو است. زیزو تنها چهره شاخصی نبود که از قطر حمایت کرد. در آن زمان نفرات سرشناسی چون سر الکس فرگوسن، رونالد دیبوئر و پپ گواردیولا هم این کشور را در کسب میزبانی همراهی کردند. حالا در فاصله یکسال مانده تا شروع این رقابتها سوالات زیادی بدون جواب باقیمانده است و هنوز بهصورت شفاف مشخص نیست چه روندی طی شد تا این کشور توانست بهعنوان میزبان بیستودومین جامجهانی تاریخ انتخاب شود. اتفاقی که شاید در شرایط عادی و بدون اعمال نفوذها هرگز رخ نمیداد و شاید سالها طول میکشید تا نخستین جامجهانی در خلیجفارس را شاهد باشیم. حالا شاید رقبای دو کشور روسیه و قطر در آن زمان بهخوبی متوجه شده باشند که طرحهای سادهلوحانه آنها برای جلب توجه رایدهندگان اصلا کافی نبوده و رسیدن به این میزبانی به لابیهای گسترده در پشتپرده نیاز دارد.
زیدان، فرگوسن و گواردیولا شاید در کسب این میزبانی نقش قابل توجهی ایفا کرده باشند و اما این همه ماجرا نبود و برخی افشاگریها نشان میدهد که سرنوشت این رایگیری دوهفته قبل از جلسه زوریخ، دور یک میز ناهارخوری در کاخ الیزه پاریس رقم خورده است. اگرچه میشل پلاتینی در آن زمان تغییر رای خود به درخواست نیکولا سارکوزی و با فشار امیر قطر را رد کرده بود، اما بلاتر میگوید که پلاتینی پس از آن جلسه با او تماس گرفت و گفت: «سپ بهنظرم اوضاع خوب نیست و ما مشکل خواهیم داشت.» از بین کسانی که در آن جلسه معروف حضور داشتند، سارکوزی مشغول گذراندن حکم یکسال زندان خود بهدلیل اتهاماتی است که در مبارزات انتخاباتی خود داشت و بلاتر و پلاتینی هم سالهاست از حضور در فوتبال محروم شدهاند و تحت تعقیب دادستانی قرار دارند. هرچه بیشتر به این داستان پرداخته میشود زوایای تاریک آن بیشتر نمایان میشود.
داستانهای ناگفته
این اما پایان ماجرا نبود. وضعیت نابسامان کارگرانی که در قطر برای آمادهسازی زیرساختهای جامجهانی تلاش میکردند به یکی از بحرانهای بزرگ برای این کشور بدل شد و رسانههای مختلف از جمله گاردین، بارها با گزارشهای خود در این زمینه افشاگری کردند. قطریها میگویند تعداد کمی از قربانیان در این سالها مربوط به روند آمادهسازی جامجهانی بودهاند، اما گزارش گاردین نشان میدهد که حداقل 6500 کارگر مهاجر از کشورهای هند، پاکستان، نپال، بنگلادش و سریلانکا از زمانی که قطر بهعنوان میزبان جامجهانی معرفی شده است، در این کشور جان خود را بهدلیل حوادث مختلف در حین کار از دست دادهاند و اگر این عدد واقعیت داشته باشد، نشان میدهد که این جامجهانی غرق در خون بیگناهانی است که برای برپا کردن سازههای پرزرق و برق این کشور جان خود را از دست دادهاند. شاید این ورزشگاهها را بتوان بنای یادبودی برای این افراد دانست که در این سالها تلاش کردهاند تا از کنار این مسابقات درآمدی برای خود و خانوادهشان بهدست آورند. البته برنامههایی توسط نهادهای مختلف فوتبال در جریان است تا یک مرکز دائمی برای کارگران در قطر ایجاد شود و در ادامه بتوانند از حقوق آنها دفاع کنند. اتحادیه بینالمللی بازیکنان فوتبال در ارتباط با نهادهای کارگری در تلاش است تا این مرکز را برپا کند و در کنار آن به این افراد مشاورههای حقوقی و حمایتی ارائه شود. حالا کمپانی آدیداس هم به این کمپین پیوسته و حمایت خود را از آن اعلام کرده است. یوناس هافمن، دبیرکل اتحادیه بازیکنان میگوید: «پس از جامجهانی نیز باید شرایطی در قطر وجود داشته باشد که این کارگران بتوانند از حقوق اولیه و شرایط استخدام منصفانه برخوردار باشند. به همین دلیل با همکاری آدیداس بهدنبال ایجاد مرکزی در این کشور هستیم. ما میخواهیم اطمینان حاصل کنیم که این کارگران مهاجر میتوانند از ما کمک بگیرند تا از سوی کارفرمایان خود به حاشیه رانده نشده یا اخراج نشوند.» یکی از سخنگویان آدیداس هم از همکاری این کمپانی برای ایجاد شرایط بهتر برای کارگران سخن گفته و امیدوار است این مرکز بتواند تا حد امکان به بهبود شرایط این کارگران کمک کند؛ اگرچه در سالهای اخیر تلاش زیادی از سوی بازیکنان صورت گرفته تا حقوق بشر درمورد این افراد رعایت شود، اما گزارش اخیری که سازمان عفو بینالملل منتشر کرده است نشان میدهد که تغییراتی که قرار بوده در زمینه آزادی این کارگران برای تغییر شغل یا بازگشت به کشورهای خود اعمال شود، چندان مورد توجه قرار نگرفته است و این نهاد در جمعبندی گزارش خود آورده است پیشرفتی که قرار بود رخ دهد عملا راکد مانده است. «به قطر 2022 خوش آمدید» عبارتی است که این روزها در نقاط مختلف این کشور دیده میشود، اما داستانهای ناگفته زیادی در پس عبارت پنهان است که شاید روزی بخشی از آنها افشا شود.
اهداف سیاسی
سوال اصلی این است که چرا این کشور اینچنین اصرار به برپایی این مسابقات داشت و تمام تلاش خود را بهکار گرفت تا این میزبانی را بهدست آورد. شاید بسیاری تصور کنند این یک رویداد تبلیغاتی برای آنهاست، اما داستان چیزی فراتر از این است. عبارتی که اخیرا ابداع شده به نام «شستوشوی ورزشی» که البته پیش از این نیز در زمان حکومت موسولینی در ایتالیا و سایر افراد مستبد در سالهای اخیر کاربرد داشته است. این فرضیه وجود دارد که این دقیقا چیزی است که قطریها بهدنبال آن هستند و میخواهند خود را کشوری لیبرالتر با فضایی باز و آماده تغییرات گسترده نشان دهند. آنها میخواهند ذهنیتی که از این کشور طی سالهای گذشته شکل گرفته که آنها را یکی از کشورهای مستبد و غیر لیبرال حاشیه خلیجفارس میدانند تغییر دهند و تصویری متفاوت از خود به معرض نمایش بگذارند.
اما این اتفاق آنها را وارد هزارتویی از تضاد میکند که در این سالها در آن گرفتار شدهاند. آنها اصولی برای خود دارند که برای برپایی این مسابقات شاید مجبور شوند از بعضی از آنها صرفنظر کنند. این کشور هنوز هم فاصله زیادی با جوامع دموکراتیک دارد و اگرچه تلاش میکند تا خود را به آنها نزدیک کند، اما مهمترین داستان این است که با توجه به نظام پادشاهی در آنجا، رسیدن به چنین هدفی بسیار دور از ذهن بهنظر میرسد.
از طرف دیگر باید درنظر داشت که قطر یکی از ثروتمندترین کشورهای دنیاست که انرژی موردنیاز بسیاری از کشورها همچون بریتانیا و سایر قدرتهای اروپایی را تامین میکند. پس چه نیازی به چنین ظاهرسازیای دارد و چرا بهدنبال این است که خود را مدافع آزادیبیان نشان دهد؟ آیا واقعا برای حاکمان این کشور اهمیتی دارد که افکار عمومی درباره آنها چه نظری دارند؟ شاید نکته کلیدی در این میان این باشد که قطریها بیش از اینکه بهدنبال جلب رضایت مردم دنیا باشند بیشتر در پی حل چالشهای خود با کشورهای همسایه هستند. کشوری کوچک که توسط کشورهای متخاصم محاصره شده و ترس زیادی را از بابت امنیت خود حس میکند. جامجهانی میتواند دقیقا همان چیزی باشد که آنها به آن نیاز دارند. یک گردهمایی جهانی و پرزرق و برق که باعث میشود تا فعلا شرایط بهتری در مواجهه با همسایگان خود داشته باشند. حضور ستارههایی چون دیوید بکام در این کشور و برپایی نمایشهای جذاب و پرسروصدا سبب شده تا این کشور فعلا هراس از کودتا و حتی حمله این کشورها را پشتسر بگذارد. اتفاقی که تا چند سال پیش احتمال آن بسیار زیاد بود و چالشهای زیادی را در این منطقه ایجاد کرد.
بازگشت به آن روز عجیب در زوریخ که با اتفاقات عجیبی همراه بود شاید درصورت مساله تغییر ایجاد نکند. فشارهای سیاسی و غیرورزشی برای انتخاب میزبان مهمترین رقابت فوتبال شاید در گذشته نیز وجود داشته است، اما اینبار بهوضوح به چهره این ورزش لطمه وارد کرد. قطر مسلما این توانایی را دارد که یک جامجهانی جذاب و چشمنواز را میزبانی کند که همه از آن ابراز رضایت کنند، اما این همه ماجرا نیست. فسادی که در پسپرده شکل گرفته و شاید با رفتن بلاتر و پلاتینی از فوتبال هنوز از بین نرفته باشد، میتواند در سالهای آینده به شکل دیگری گریبان ورزش را بگیرد.