اختلاف شدید درصد تغییرات و نرخ تورم نشانه‌ حساس‌ بودن سفر و گردشگری در سبد خانوارها است که هرچند با افزایش تورم و فشارهای اقتصادی از سبد خانوارها حذف نشده، اما هزینه‌کرد کمتری صورت گرفته و اقتصاد گردشگری رشد چندانی نداشته است.
  • ۱۴۰۰-۰۸-۲۵ - ۰۱:۰۰
  • 00
آب رفتن گردشگری داخلی ایران در دهه ۹۰
آب رفتن گردشگری داخلی ایران در دهه ۹۰

مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی در گزارش تحلیلی به بررسی چالش‌های صنعت گردشگری داخلی ایران پرداخته است. در این گزارش که تحت عنوان «بررسی وضعیت گردشگری داخلی به منظور دستیابی به چالش‌های سیاستی این حوزه» منتشرشده، آمده است:

سفر و گردشگری یک فعالیت چندبعدی است که نه‌تنها برای زندگی مردم ایران، بلکه تمام ملل جهان امری ضروری به‌نظر می‌رسد و از جنبه‌های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و آموزشی به رشد جامعه کمک می‌کند. هرچند گردشگری به‌عنوان یک پدیده اقتصادی - فرهنگی، در چند دهه گذشته موردتوجه قرار گرفته، اما متأسفانه همچنان از جنبه‌‌های مرتبط با سیاستگذاری نیازمند توجه و تعمق است. در این میان گردشگری داخلی به‌عنوان یکی از پرمزیت‌ترین انواع گردشگری، نقش بسزایی در وحدت و یکپارچگی اقوام مختلف و دستیابی به توسعه اقتصادی خواهد داشت، لذا کشورها به گردشگری داخلی به‌عنوان ابزاری برای کاهش فقر، بهبود زیرساخت‌ها، ایجاد اشتغال و از همه مهم‌تر رشد اقتصادی نگاه می‌کنند و پول صرف‌شده برای گردشگری داخلی به چرخه اقتصاد کشور بازمی‌گردد و مانع از خروج ارز می‌شود.

بررسی‌های آماری مرکز آمار نشان داد کمیت گردشگری داخلی در ایران روبه افزایش است. هرچند داده‌‌های مرتبط با خانوارها ناقص است، اما برمبنای داده‌‌های موجود، سرانه سفرهای خانوارها تقریبا سه‌برابر شده است. این سه‌برابر شدن را نمی‌توان نشانه موفقیت یا بهبود شرایط دانست، زیرا با مقایسه بین هزینه متوسط سفر با تورم نقطه‌به‌نقطه مشخص است بین سال 1390 تا 1398 که کمیت گردشگری داخلی افزایش پیدا کرده، به کیفیت آن افزوده نشده است. در این بازه زمانی سهم هزینه‌های حمل‌ونقل ۲۰ درصد، خرید سوغاتی و اقامت حدود ۲۴ درصد، تور و گشت ۴۵ درصد و سهم سایر هزینه‌ها ۳۴ درصد کاهش یافته و صرفا سهم هزینه‌های اساسی و حیاتی مثل خوراکی، درمانی و خرید کالا افزایش پیدا کرده است، بنابراین گردشگری داخلی ایران با تصمیمات خانوارها برای صرفه‌جویی در هزینه‌های اولیه سفر روبه‌رو شده است.

بررسی‌ها نشان می‌دهد هزینه‌های خوراکی و دخانی، درمانی، حمل‌ونقل و خرید کالا و لوازم بیشترین سهم را در سفرهای داخلی دارند. همچنین باتوجه به سهم بالای اقامت در خانه دوستان و آشنایان به تفکیک نوع اقامتگاه (حدود ۷۳ درصد در سال ۱۳۹۸) و سهم بالای سفرهای بدون اقامت شبانه (حدود ۵۳ درصد در سال ۱۳۹۸)، سهم هزینه‌های اقامت بسیار ناچیز است، درحالی‌که در اتحادیه اروپا هزینه‌ اقامت درحدود 30 درصد از هزینه‌های یک سفر را شامل می‌شود.

منظور از هزینه متوسط سفر، میانگین هزینه سفر در فصل بهار است، برای مثال هزینه هر سفر در سال 1398 به‌طور متوسط حدود 1338761 ریال بوده است. درطول هشت سال گذشته هزینه‌ متوسط سفر، سالیانه 8 درصد افزایش داشته، به‌طوری‌که از 52 هزار تومان در سال 1390 به 130 هزار تومان در سال 1398 رسیده است. از آنجاکه این افزایش هزینه‌ها می‌تواند ناشی‌از تورم کشور باشد و نه در مصرف بیشتر، مقایسه آمارهای اقلام اصلی سفر، درصد تغییرات هزینه‌ متوسط سفر با نرخ تورم نقطه‌ای خانوارهای کشور در فروردین‌ماه هر سال نشان می‌دهد مصارف سفر کاهشی بوده است، درصورتی‌که درصد تغییرات با نرخ تورم برابر باشد، یعنی مصرف اقلام اصلی سفر ثابت بوده و درصورت کمتر بودن نرخ تغییرات به‌معنای کاهش مصرف اقلام اصلی سفر است. در اکثر سال‌ها تورم، نرخ بیشتری از درصد تغییرات ثبت کرده است. به‌عبارت دیگر درطول هشت‌سال اخیر کمیت سفرهای داخلی افزایش پیدا کرده، اما کیفیت سفرها کاهش یافته است. این گزاره در دیگر موارد نیز مشاهده می‌شود، ازجمله آن:

1- کاهش سهم‌‌های هزینه اقامت، حمل‌ونقل، خرید سوغاتی و هزینه تور و گشت
2- تمایل گردشگران به اقامت در خانه دوستان و آشنایان (برای حذف هزینه‌های اقامت)
3- تمایل گردشگران به سفرهای بدون اقامت شبانه (برای حذف هزینه‌های اقامت)
4- تمایل گردشگران به سفر با وسایل نقلیه شخصی (برای کاهش هزینه حمل‌ونقل)
5- تمایل گردشگران به سفرهای بدون تور.

اختلاف شدید درصد تغییرات و نرخ تورم نشانه‌ حساس‌ بودن سفر و گردشگری در سبد خانوارها است که هرچند با افزایش تورم و فشارهای اقتصادی از سبد خانوارها حذف نشده، اما هزینه‌کرد کمتری صورت گرفته و اقتصاد گردشگری رشد چندانی نداشته است.

افزایش فشارهای اقتصادی و نبود زیرساخت‌های حمل‌و‌نقلی دردسترس و باکیفیت، گرایش گردشگران داخلی به سفرهای غیرقابل برنامه‌ریزی و مبتنی‌بر ماشین شخصی را نیز افزایش داده است. همچنین افزایش سفر برای درمان در بازه مورد بررسی مؤید این نکته است که گونه‌های پرهزینه و تخصصی گردشگری که قابل استفاده برای همگان نیست، روبه افزایش است. این نکته در تکمیل موارد بالا کافی است که افزایش سرانه گردشگری داخلی بیشتر به خانوارهایی تعلق گرفته که قبلا هم به سفر رفته‌اند، لذا سازوکارهای توزیع سفر برای خانوارها به‌گونه‌ای صورت نگرفته است که در دسترس همگان قرار گیرد. این موضوع موجب شده گردشگری داخلی به‌عنوان کالای اساسی در سبد خانوارهای ایرانی قرار نگیرد.

بخش مهمی از سفرهای داخلی ایران مبتنی‌بر گردشگری برای دیدن دوستان و آشنایان است که ازنظر اصول و مبانی دینی اسلام، ظرفیت صله رحم و رونق سرمایه اجتماعی را دارد. البته تمایل خانوارها به کاهش هزینه‌های سفر و به‌طور خاص هزینه‌های اقامت از یک‌سو و ازسوی دیگر برنامه‌ریزی آزادانه سفر بدون مقید شدن به یک تور گردشگری در شرایط موجود نیز بدون نقش نبوده است. از آن جهت که نزدیک به ۷۳ درصد اقامت سفرهای داخلی در خانه آشنایان و بستگان بوده است، لذا انباشت جمعیتی در پهنه‌های جغرافیایی کشور و نقاط شهری دارای جمعیت بیشتر، شانس به‌دست آوردن تقاضای سفرهای داخلی بیشتری را دارند. هرچند این موضوع از پراکندگی و توسعه زیرساخت‌های حمل‌ونقلی نیز متأثر شده، لذا استفاده از خانه اقوام و دوستان برای کاهش هزینه اقامت، استفاده از ماشین شخصی برای کاهش هزینه حمل‌ونقل و عدم استفاده از تور‌ها برای کاهش هزینه‌‌های سفر، پیامد کاهش کیفیت گردشگری داخلی است که از وضعیت اقتصادی خانوارها حاصل شده است.

آنچه مشخص است، وضعیت گردشگری داخلی ایران نیازمند سیاستگذاری و برنامه‌ریزی مجدانه است که در آن‌ هم موضوعات مرتبط با تقاضا و هم عوامل مؤثر در عرضه با تأکید بر دهک‌های مختلف جامعه موردتوجه قرار گیرد. تلاش‌ها باید به‌سمتی هدایت شود که افزایش کمیت گردشگری داخلی با پیشرفت در مؤلفه‌های کیفی محقق شود و جایگاه گردشگری داخلی در سبد خانوارهای ایرانی تثبیت شود. ان‌شاءالله سعی بر آن خواهد شد در فاز دوم، گزارشی تحلیلی درمورد راهکارهای عملیاتی و اجرایی برای تحقق این اهداف دردسترس قرار گیرد. موضوعات چالشی که نیازمند بررسی و سیاستگذاری در حوزه گردشگری داخلی است، به‌شرح زیر است:

1- گردشگری داخلی کشور که مبتنی‌بر الگوی اقامت در خانه دوستان و اقوام است، از جهت درآمدزایی و توزیع منابع مالی در مقصد نیازمند اقدامات برنامه‌ای و سیاستی است.
2- کاهش کیفیت زندگی گردشگری داخلی کشور نیازمند تدبیر سیاستی از دو جنبه تقویت سمت تقاضا و دسترس‌پذیری سمت عرضه است.
3- توزیع عادلانه سفر و دسترس‌پذیری گردشگری داخلی به‌عنوان کالای اساسی برای گروه‌ها و اقشار مختلف جامعه، موضوعی است حیاتی در راستای الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت که نیازمند اقدامات سیاستی تکمیلی است.

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰