به گزارش «فرهیختگان»، در بخشی از خاطرات جدید حسن روحانی درباره مذاکرات هستهای مورد جالب و قابل تاملی وجود دارد که در ادامه می آید:
روحانی قبل از سفر به نیویورک رایزنیهای گستردهای در عالیترین سطوح نظام انجام داده بود و مجوز مذاکره مشروط را دریافت کرده بود، شرط مذاکره اما این بود که آمریکا حق غنیسازی هستهای ایران را رسما اعلام کند، باراک اوباما اما در پاسخ ایران گفته بود. این شرط مذاکره نیست، نتیجه مذاکره است. ما در پایان مذاکرات میتوانیم حق غنیسازی ایران را بهرسمیت بشناسیم، نه در آغاز مذاکرات. با این موضع آمریکا، مذاکره منتفی شد اما آمریکاییها ناامید نشدند. درخواست ملاقات باراک اوباما با حسن روحانی را به ایران ارائه کردند. ایران این درخواست را رد کرد، این درخواست قبل از حرکت روحانی از تهران بهسوی نیویورک بود. روز حرکت دومین درخواست آمریکا از ایران مطرح شد. روحانی دستور داد فعلا به درخواست آمریکا جواب رد یا مثبت ندهند. در نیویورک روحانی اجازه داد وزیران خارجه دو کشور جان کری و محمدجواد ظریف با هم گفتوگو کنند. ظریف البته در زمره کسانی بود که شرایط را برای دیدار روسایجمهوری ایران و آمریکا مساعد نمیدید اما یک ابتکار دیپلماتیک جایگزین دیدار شد روحانی در راه بازگشت از نیویورک به تهران بود که زنگ تلفن همراه به صدا درآمد، پشت خط باراک اوباما بود، پس از نزدیک به چهاردهه روسایجمهور ایران و آمریکا با هم حرف زدند. این ابتکار نمادی و راهبردی بود. اوباما درباره سهمحور باروحانی حرف زد: اول مسائل هستهای، دوم مسائل انسانی و حقوق بشری، سوم مسائل منطقهای.
روحانی اما گفت من فقط درباره مسائل هستهای حرف میزنم. مسائل دیگر شاید وقتی دیگر. تماس تلفنی خط گفتوگو را میان ایران و آمریکا برقرار کرد. مکالمه بیش از ۲۰ دقیقه طول کشید. اوباما به زبان فارسی باروحانی وداع کرد و گفت: «خداحافظ.»
روحانی متن کامل و پیاده شده تلفن را به رهبری ارائه داد. رهبری از رئیسجمهور درباره مشاورانش در این کار توضیح خواستند.
روحانی از فشار آمریکاییها بر ایرانیها حرف زد و اینکه دیپلماتها و کارشناس ایرانی هم مخالف بودند. مقام رهبری اما دو جمله گفتند اول اینکه کار نابجایی بود و دوم اینکه من متوجه شدم تقریبا به رئیسجمهور این کار تحمیل شد.
روحانی میگوید آن شب سعودیها از ناراحتی خواب خوش نداشتند.
این جمله به نقل از سفیر کویت نقل شده بود.
اصولگرایان هم از این اقدام روحانی ناراحت بودند اما اصلاحطلبان خوشحال بودند و مهمترین شخصی که از روحانی حمایت کرد آقای هاشمی بود.
مهمترین رمز توافق ژنو در تفویض امور و مسئولیت دادن به حسن روحانی بود. او به یاد میآورد که او در سال ۱۳۸۲ مسئولیت پرونده هستهای ایران را نپذیرفت تا زمانی که رئیسجمهور و رهبری بر سر مسئولیت و اختیارات او تاکید کردند و به او تکلیف شد که این مسئولیت را بپذیرد و نهادی بالای سر وزارت خارجه و سازمان انرژی اتمی را رهبری کند، به همین علت توافق سعدآباد، توافق ژنو و توافق پاریس امضا شد. در برجام نیز روحانی چنین اختیاراتی از رهبر خواست و رهبری هم با آن در سال ۱۳۹۲ موافقت کردند. اینگونه بود که وقتی در پایان مذاکرات ژنو در نیمهشب وقتی مذاکرات ظریف با 1+5 در آستانه شکست بود و به بنبست رسیده بود روحانی پس از دو رکعت نماز ساعت پنج صبح به ظریف دستور امضای توافقنامه ایران و 1+5 را صادر کرد.
ظریف البته به درستی میگوید او نیز ریسک کرد. وقتی پیک امین رئیسجمهور در تماس تلفنی به او گفت: «بهارستان را بده، سیف و زنگنه را بگیر.» معنای رمزآلود این پیام این بود (که پروتکل الحاقی را که باید مجلس تصویب میکردیم امضا کنی در برابر پولهای ایران از بانکهای خارجی و فروش نفت را از 1+5 بگیر.)
صبح فردای توافق موقت ژنو رئیسجمهور نامهای به حضور رهبری نوشت و ایشان هم همان روز پاسخ نامه روحانی را دادند و با توافق موافقت کردند.
پس از تلفن امید تلفنهای دیگری از سوی آمریکا به ایران پیشنهاد شد که ایران با همه آنها مخالفت کرد. باراک اوباما که تلفنهایش بیپاسخ مانده بود به نامهنگاری روی آورد و در آن همان خطی را پیشنهاد کرد که در تلفن امید گفته بود. اوباما در این نامه به روحانی پیشنهاد کرد که در مکانی که ایران تعیین کند، روسایجمهور دو کشور بنشینند و همه مسائل فیمابین را حلوفصل کنند. این پیشنهاد اوباما با استقبال مواجه نشد و عصر اوباما هم پایان یافت. روحانی معتقد بود حتی اگر هیلاری کلینتون نامزد حزب دموکرات آمریکا هم جانشین باراک اوباما میشد روند موجود ادامه مییافت اما دونالد ترامپ بدترین اتفاقی بود که در روابط ایران و آمریکا رخ داد و آه از نهاد کسانی برآمد که اوباما را در تاریخ روابط ایران و آمریکا یک استثنا میدانستند.
خاطرات جدیدی از حسن روحانی را «اینجا» بخوانید.