توحید ورستان، روزنامهنگار: در جهان چندقطبی و جهانیشده، هر کشوری بهدنبال فرصتهای موجود است و بدون تردید، جمهوری خلق چین نیز سیاست خارجی خود را براساس این اصل هدایت کرده است. روابط بینالملل نیز چشمانداز همکاری برد-برد را درجهت صلح و توسعه جهانی تعریف میکند.
روابط چین و کشورهای عربی از چند دهه پیش آغاز شد و قبل از قرن بیستویکم، با اکثر کشورهای خاورمیانه و خلیجفارس برنامهای استراتژیک برای تقویت روابط دیپلماتیک امضا کرده بودند. اگرچه روابط عمیق دیپلماتیک از اولین مجمع همکاری چین و کشورهای عربی در سال2004 آغاز شد، اما این کشور بهصورت رسمی چشمانداز منطقهای خود را در سند سیاست عربی (2016) بیان کرد که اهداف چندبخشی برای ارتقای نوع جدیدی از روابط بینالمللی و پاسخ به مسائل اقتصادی و سیاسی را تعیین کرد، درحالی که این امر مستلزم ایجاد ظرفیت قوی دولتی بود. از همین روی در مقایسه با چشمانداز سایر کشورها، سیاست خارجی چین بر عدم دخالت در امور داخلی استوار است و نتایج مثبت همبستگی و مشارکت را از طریق حمایت متقابل انتخاب میکند.
برخلاف دیدگاه رایج، دولت چین با وجود درگیریهای منطقهای که درحال حاضر بر ثبات خاورمیانه تاثیر میگذارد، در این منطقه زمینههای زیاد همکاری را میبیند. چین بهعنوان بزرگترین سرمایهگذار خارجی در خاورمیانه و شمال آفریقا(MENA)، این منطقه را بهعنوان یک بازار بالقوه و نه یک محیط امنیتی مهم در نظر میگیرد. با این حال، تقویت روابط دیپلماتیک بین آنها برای دستیابی به صلح از طریق اصلاحات، توسعه، صنعتیشدن، افزایش اشتغال و بهبود معیشت مردم است. بر این اساس، سیاست چین درقبال کشورهای عربی بر همکاری همهجانبه و توسعه مشترک بنا شده است.
در درجه نخست، از دیدگاه چین تجارت بینالمللی باارزشترین مکانیسم برای اتصال بازارها و منابع داخلی و بینالمللی و تقویت الگوی توسعه جدید سریع است. تجارت باعث تقویت روابط بین چین و کشورهای حوزه خلیجفارس شده است. با توجه به اینکه کشورهای عربی به بزرگترین تامینکننده نفتخام خود تبدیل شدهاند، چین اکنون شریک اقتصادی شورای همکاری خلیجفارس و بزرگترین شریک تجاری کویت، عربستانسعودی و امارات است.
اگرچه چین توافقنامه تجارت آزاد با شورای همکاری خلیجفارس ندارد، اما از زمان آغاز مذاکرات در سال2004 این هدف را موردنظر دارد. بنابراین تاکنون، دو طرف 9دور مذاکره را در ریاض و پکن برگزار کردهاند.
در جنبه اقتصادی، خلیجفارس از نظر ژئوپلیتیک برای تحقق بسیاری از پروژههای توسعهای و تجاری چین حیاتی است. بنابراین، طرحهای پیشنهادی چین در راستای ایجاد «کمربند اقتصادی جاده ابریشم» و «جاده ابریشم دریایی قرن21» و ایجاد الگوی همکاری «1+2+3» است و این چشمانداز در نهمین کنفرانس وزرای مجمع همکاری چین و کشورهای عربی (CASCF)، در 6جولای 2020 تقویت شد. از همین روی کشورهای عربی موافقت کردند برنامه اجرایی 2022-2020 را اجرا کنند که شامل تسریع در طرح «ابتکار کمربند و جاده» براساس اصل منافع مشترک است.
در همین راستا، مشارکت چین با کشورهای منطقه با ادغام هفت کشور عربی در بانک سرمایهگذاری زیرساختهای آسیایی افزایش یافت. این هماهنگی تحت دستورالعملهای همکاری اقتصادی چین انجام میشود که کانالهای سرمایهگذاری و تامین مالی کشورهای درحال توسعه را گسترش میدهد و همکاری در سرمایهگذاری و تامین مالی دوطرفه از طریق سهام و بدهیها و همچنین استفاده از وام، سرمایهگذاری مستقیم خارجی و وجوه را تقویت میکند. درحالی که ایران، عربستانسعودی، قطر، امارات، اردن، عمان و ترکیه بهعنوان کشورهای عضو این نهاد در نظر گرفته میشوند، کویت و لبنان هنوز در مرحله بررسی درخواست خود هستند. جنبهای که باید مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد؛ چالشهای امنیتی و سیاسی و آشفتگیهای منطقهای است که یکی پس از دیگری افزایش مییابد و چین مایل است همراه با کشورهای عربی سازنده صلح، تسهیلکننده ثبات و مشارکتکننده توسعه در خاورمیانه شود. درمورد درگیریهای داخلی، چین از اصل همزیستی مسالمتآمیز، احترام متقابل به حاکمیت و تمامیت ارضی، عدم تجاوز متقابل، عدم مداخله متقابل در امور داخلی یکدیگر، برابری و منافع متقابل و همکاری مسالمتآمیز حمایت میکند. وقتی این اصول رعایت نمیشود مشخصا درگیری در سوریه و یمن با روشهای مداخلهجویانه حل نمیشود.
ازسوی دیگر، چین متعهد است از ایجاد منطقه بدون سلاح هستهای و عاری از سلاحهای کشتارجمعی در خاورمیانه حمایت کند. درحقیقت با عدم موفقیت ایالاتمتحده در اجرای برنامه جامع مشترک اقدام (برجام)، پیشنهاد چین درمورد ساخت یک مرکز آموزشی اعراب برای استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای و بهبود سطح همکاری در زمینه هستهای برجستهتر میشود. به غیر از روسیه، چین تنها کشور در شورای امنیت سازمانملل است که از زمان ایجاد مشارکت راهبردی جامع چین و ایران در سال2016 با ایران رابطه مثمرثمر داشته است.
درواقع، چشمانداز روابط بینالملل چین نشاندهنده یک فرصت توسعه برای کشورهای خاورمیانه است. این چشمانداز از اصول معمولی تحت قدرت سخت اجتناب و پیشنهاد میدهد که براساس اصول درک متقابل، عدم مداخله، دیپلماسی مشارکتی و همکاری اقتصادی و تجاری جایگزین آن شود. بیش از این روشن است که برای رسیدگی به مشکلات خاورمیانه، چین باید با احتیاط عمل کند. چشمانداز چینی، کشورهای عربی را به پل همگرایی و بهبود نزدیک کرده است و شکی نیست که در سالهای آتی، آنها برنامههای جدیدی برای ساختن رویای چینی در راستای نوسازی ملی و گسترش آن از طریق روابط بینالمللی ارائه خواهند داد.