فاطمه جباری: «بازی مرکب» سریالی در ژانر بقا محصول 2021 کرهجنوبی است که توسط نتفلیکس در تاریخ ۱۷ سپتامبر در سطح جهانی منتشر شد. این مجموعه را میتوان نمایشی جذاب از وضعیت نظام سرمایهداری مدرن دانست؛ سرمایهدارانی که با استفاده از شکاف اقتصادی در جامعه، اوج قساوت و ابتذال در لذت را به تصویر میکشند. طرفداران سرمایهداری که هنوز نسبت به پیروزی خود بر کمونیسم مغرور و سرمست هستند، همچنان برای اثبات جایگاهشان دست به اقدامات غیرمعمولی میزنند. آنها فراتر از دامنه دسترسی قانون رسمی، به ایجاد مالکیت ادامه میدهند و این مالکیت تا حدی پیشروی میکند که سطح خواستهها هم ارتقا پیدا میکند. نهایتا طبقه پایین جامعه تبدیل به بازیکنان یک بازی سرگرمکننده برای طبقه مرفه جامعه میشوند و طبق خواستههای آنها رفتار میکنند. فضایی بهشدت بیمارگونه که غلبه خوی حیوانی را در نظام سرمایهداری به تصویر میکشد. داستان این مجموعه برگرفته از بازیهای کودکانه کرهای است که در دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ محبوبیت زیادی داشتند. یکی از این بازیها ماهی مرکب نام دارد. حالا این بازیها در قالب دیگری و با محوریت بقا، دستاویزی قرار میگیرند تا نویسنده مجموعه حاکمیت سرمایهداری را در لایههای مخفی زندگی مردم کف خیابان معرفی کند. موضوع در واقع حول این محور و این باور عمومیتیافته میگردد که همگان از یکپارچهسازی سرمایهداری در داخل کشور به سود میرسند. افرادی که در این بازی شرکت میکنند تماما با اختیار مطلق خودشان وارد رقابت شدهاند. این قاعده نشان میدهد رضایتمندی فقرا در انجام افعالی که سرمایهداران از آنها طلب میکنند، میتواند زمینه استحکام این فضا را ایجاد کند. اصل رضایتمندی موجب میشود گمراهی موجود در مسیر اختیار، بر جبری که میتواند در خیر عمومی مستتر باشد، غلبه کند و باعث هموارتر شدن راه برای رسیدن سیستم سرمایهداری به اهدافش شود. تکتک افرادی که به این بازی دعوت شدهاند زندگی سخت و پرمشقتی دارند که موجب شده به سمت این مسیر فرار کنند و بین مرگ و برنده شدن، یک گزینه را انتخاب کنند. با ورود عنصر اختیار و اجازه تصمیمگیری برای ادامه دادن یا ندادن بازی، رهاییسازی از فقر بهعنوان یک عمل خیرخواهانه که بهایی سنگین دارد، شناسانده میشود. هنگامی که سرمایهداران فقرا و بخشی از طبقه ممتاز را در طرف خود داشته باشند، میتوانند خاستگاه سرمایهداری را به هر سمتی که بخواهند متمایل کنند و برای کوچکترین سرگرمیهای خود از آن استفاده کنند. بازی مرکب از نظر محتوای سرمایهداری و کلیدواژه بقا، مشابه با فیلم Escape room است. اتاق فرار فیلمی به کارگردانی آدام روبیتل در ژانر تریلر روانشناختی است که با محوریت بقا ساخته شده است. این مجموعه با دو قسمت در سالهای 2017 و 2019 روی پرده آمد و تلاشی برای نشان دادن نظام سرمایهداری مدرن در داخل فضایی مشابه با دارک وب بود؛ به همراه دوربینهایی که همواره و بهطور مستمر درحال فیلمبرداری از تمام مراحل مسابقه هستند و لحظه به لحظه بازی را برای افرادی در پشتپرده مخابره میکنند. میتوان گفت بهشت سرمایهداران با نعمتهای بیشماری که تعدادش از شمارش خارج شده، همین محیط است. شبکهای که به هیچ عنوان در دسترس قشرهای پایینتر قرار نمیگیرد و از آنها فقط بهعنوان مهرههای تازهنفس در بازی استفاده میشود. در زمانی که تودههای ضعیف مردم ناامیدانه در جستوجوی راهی برای بهبود چشماندازهای ناگوار اقتصادی خود هستند، ناگهان قدرتی پنهان ظاهر میشود و زمین بازی را در دست میگیرد. بازی مرکب شروع پروژهای در صنعت سرگرمی کرهجنوبی است که زمینه آن پیشتر با سریالهایی ازقبیل «فانتزی باستانی»، «سرگذشت آرتدال» و «گابلین» فراهم شده است؛ سریالهایی با تم غالبی از سرمایهداری که سعی دارند این نظام را در ذهن مخاطب به یک جو حاکم و قابلپذیرش تبدیل کنند. برنامههای کلان اقتصادی در حوزه سرگرمی بهطور چشمگیری سعی دارد ذهنیت مخاطبان، به سمت پذیرش جهانی شدن حکومت سرمایهداری در ریزترین جزئیات زندگی قشر مستضعف وارد شود. مخاطب عام، جنبه منفی کاراکترهای سرمایهدار را میبیند اما به صورت پیشفرض، به پذیرش حاکمیت حقوقی و حقیقی آنها نیز میرسد. جدیدترین سریال نتفلیکس در کره بااینکه تلاش میکند فضای دلخراشی را به تصویر بکشد، اما در قسمت 6 باز هم گزارههایی از فرهنگ کره را در دل خود دارد. سختی انتخاب گذشتن از جان یا گذشتن از تعلقات احساسی برای قشر پایین، دو گزینهای است که بیننده را بهشدت تحتتاثیر قرار میدهد. ماهیت نظام سیاسی و اقتصادی و بیتفاوتی آن نسبت به این فعل و انفعالات بهعنوان یک شاخص در این قسمت به مخاطب شناسانده میشود؛ کثرتخواهی بدون مرزی که محرک نظام سرمایهداری است و به قانونگذاری زیرکانه و هدفمندی مجهز میشود. شاید بتوان پیام مستتر در این قبیل سریالها را در سود حاصل از یکپارچهسازی سرمایهداری در داخل یک کشور نشان داد. این فکت قصد دارد بزرگترین و آشکارترین طبقه ذینفع این طرز تفکر را فقرا و قشر پایین جامعه معرفی کند تا بتواند اجازه رشد بیشتر را از سمت همین قشر اتخاذ کند.
اگر بخواهیم از بعد روانشناسانه برای بازی مرکب همتایی پیدا کنیم، میتوانیم به فیلم بازی (The Game) اشاره کنیم. فیلم بازی (The Game) به کارگردانی دیوید فینچر و محصول ۱۹۹۷ از کمپانی پولیگرام فیلمد انترتینمنت است. این اثر در ژانر تریلر روانشناسانه و با تاکید بر موضوع طراحی یک بازی با محوریت نقاط قوت و ضعف شخصیت افراد بنا شده است. احساس عدمامنیت، فقدان اعتمادبهنفس، تنهایی، شکست، ترس، خشم کنترل نشده و ناامیدی مجموعه احساساتی است که میتوان در شخصیت اغلب کاراکترهای این ژانر مشاهده کرد. بازی مرکب هم تا حدی سعی دارد میزان قدرت روحی در برخورد با کنشهای مادی را به نمایش بگذارد. یکی از خصلتهای تمایزبخشی که موجب تمایز طبقات اجتماعی میشود، تفاوت انسانها در برخورداری از نوعی روحیه قدرتمند در مقابله با حوادث است. درحقیقت طبقه اجتماعی مشتمل بر دستهای از افراد است که عاملی مشترک آنها را از فرصتهایی مشابه در زندگی برخوردار کرده است؛ برخورداریهای مادی و معنوی در قالب وضعیت اقتصادی و شرایط روحی و شخصیتی دو روی سکهای است که میتوان میزان شباهت آن را در هر طبقه از اجتماع مشابه یافت. بازی مرکب هم از این موضوع غافل نشده و با تلفیق این دو مساله محتوای تاثیرگذاری را تولید کرده است.