ابوالقاسم رحمانی، دبیرگروه جامعه: ماجرای ما (بهمثابه رسانه) و خوزستان (بهمثابه سوژه) ماجرایی تمامناشدنی است. ماجرایی که هر روز پروارتر عمیقتر شده و هرروز غیرقابلحلتر به نظر میرسد. اگر صفحههای کاغذی روزنامه امکان جستوجو داشت یا سایت روزنامه مرتبتر و بهتر بود، کلیدواژه خوزستان را جستوجو میکردید، حتما پرتکرارترین و پرپرداختترین کلمه و سوژه خوزستان بود و شبکه مسائلی که این استان سالهاست از آنها رنج میبرد. ما مینویسیم ولی تغییری که باید، اتفاق نمیافتد. یک روز از بحران گرد و خاک و نفسهای به شماره افتاده مردم آنجا مینویسیم، یک روز از بیآبی و خشکی کارون و مارون و جراحی و کرخه و دز، یک روز از سیلاب مهارنشده و خانههای در آب رفته و روز دیگر از فاضلاب بالازده و زندگیهایی که.... بیکاری کارگران و به زمین گرم خوردن شرکتها و کارخانههای بزرگ و نخلهای بیسر و کشاورزی از بین رفته هم که جای خود، گفتنش تکرار مکررات است. با این اوصاف، مثل تمام دفعات قبل که شرح وضع موجود بود بهعلاوه راهکار، اینبار هم این مسیر را رفتیم و البته با کمک و گفتوگو با یک دغدغهمند محلی، این شبکه مسائل و مصائب را بازخوانی و راهکارهایی برای رفع آنها ارائه کردیم. خصوصا در حوزه محیطزیست و منابع آبی استان که بزرگترین تهدید حال حاضر برای خوزستان محسوب میشود. مشکلاتی که به اذعان مردم محلی و البته کارشناسان راه علاج داشت و مدتها پیش باید در ارتباط با آنها فکری میشد. واقعا هم ناراحتکننده است، استانی با این حد از منابع و امکانات، با این مردم نجیب و زحمتکش، بعد از کلی رشادت و مجاهدت مردمانش، امروز روز، درگیر مسائل مربوط به آب و فاضلاب باشد. هنوز در بسیاری از شهرها و روستاهای خوزستان شبکه انتقال آبهای سطحی وجود ندارد، هنوز فاضلاب در مخازن روباز نگهداری میشود و خیلیدیگر از این هنوزهایی که اگر هر سال یکی از آنها مرتفع شده بود، امروز وضعیت خوزستان این نبود. البته گفتیم که مشکلات یکی، دوتا نیست، همین حالا که درحال نوشتن این گزارش هستم و مسائل آب و فاضلاب خوزستان و مشکلاتی که پیشروی مردم این استان در چند روز و ماه آینده را تحلیل و بررسی میکنیم، محمد خنیفر، کارگر شرکت نیشکر هفتتپه مدام پیام میدهد و از وضعیت این شرکت گلهگذاری میکند؛ شرکتی که بارها در ارتباط با آن هم نوشتیم، اما خب بعد از سالها هنوز در بر همان پاشنه میچرخد و با اینکه مالکان قبلی خلعید شدند، هنوز تکلیف شرکت مشخص نیست. ما تا امروز نوشتیم، منبعد هم مینویسیم، اما خب تجربه نشان داده تا کارد به استخوان نرسد و ماجرا وارد مرحله بحرانی نشود، کسی گوشش بدهکار نیست.
خوزستان، چند قدم تا فاجعه
اول کار اگر قرار بر مرور مختصر فوریتها و اولویتهای استان باشد، باید اینطور شروع کنیم که طبق اطلاعات موجود، شوری بخشهای پاییندست رودخانه کارون تا 15هزار میکروموس بر سانتیمتر افزایش خواهد یافت و این یعنی چیزی شبیه به فاجعه برای چندین شهر و چند صد روستا. علت چیست؟ ذخیره آب سدهای زنجیره کارون، طبق اطلاعات و آمار بهدستآمده، به چیزی کمتر از 790میلیون مترمکعب رسیده که کمبارشی احتمالی در پاییز پیشرو، شرایط را تشدید هم میکند. درکنار این بحران، شرایط حوضه آبریز رودخانه دز هم عملا دچار خشکسالی شده و هیچ آبی از دز به کارون نمیریزد و اصلا به جای آب شیرین هم تنها حدود هفتمترمکعب در ثانیه زهآب کشاورزی با شوری ششهزارمیکروموس بر سانتیمتر تخلیه میشود. شرایط بحرانی سد گتوند هم که نیاز به بازگوشدن ندارد؛ ایجاد مشکل در تاسیسات و ایستگاههای پمپاژ صنایع و شرب و افزایش شوری آب در مقطع اهواز به سههزارو900 و در دارخوین و مارد به هفتهزارمیکروموس بر ثانیه. ایجاد ممنوعیت برای کشاورزی در استان، ممنوعیت استفاده از آب کارون توسط مصرفکنندگان عمده یعنی شرکتهای نیشکر و... ، تامین جایگزین برای آب شرب روستاهای پاییندست کارون، ممنوعیت کشت پاییزه در استان حداقل تا پایان آذرماه و جلوگیری از ورود منابع آلودهکننده به آب کارون راهکارهایی است که برای جلوگیری از بروز بحران در خوزستان باید عملی شود.
3میلیون آدم و 10میلیون نخل تشنه آب کارون هستند
محمد مالی از فعالان اجتماعی و رسانهای استان خوزستان، در گفتوگو با «فرهیختگان» به تشریح شبکه مسائل پیشرو و فوری این استان پرداخت و گفت: «ظرفیت مفید سدهای خوزستان در زنجیره کارون، 790میلیون مترمکعب است که این میزان قرار است کشت پاییزه دومین استان کشور را به لحاظ کشاورزی در پاییز 1400 تامین کند و متاسفانه برداشت آب شهرهای بزرگ همچون اهواز، آبادان و خرمشهر برای شرب از این 790میلیون مترمکعب است و من در گزارشهای مختلف ثابت کردم این مساله در آبان دبی کارون را بسیار پایین میآورد و باعث برگشت آب خلیجفارس به آبادان و خرمشهر میشود و شوری آب بسیار بالا میرود و پیشبینی من این بود اگر اقدام خاصی نشود ما در آبان و آذر نارضایتی و قحطی آب خواهیم داشت. بدنه کارشناسی وزارت نیرو در استان خوزستان و درواقع دیدهبان صنعت آب و برق در استان خوزستان سازمان برق خوزستان است. سازمان آب و برق خوزستان شاید به لحاظ قدمت و تاریخچه تاسیس از وزارت نیرو هم باسابقهتر و تاریخیتر است، چون صنایع آب در خوزستان در دوره جدید مدیریتی کشور در دهه 20 و 30 تاسیس شده و میتوان گفت به لحاظ کارایی و کارآمدی و وجود بدنه کارشناسی سازمان آب و برق خوزستان در بسیاری مواقع از وزارت نیرو دارای وجاهت علمی بیشتری است. چند دهه دانشگاه داشته و سدهای عظیم در خوزستان را مدیریت کرده است. بنابراین ما در دیتا و اشرافی که نسبت به منابع آب میخواهیم پیدا کنیم باید به آمار سازمان آب و برق خوزستان اعتماد کنیم. متاسفانه به دلیل فشارهایی که به لحاظ مدیریتی وجود دارد ما بهعنوان روزنامهنگار محلی نمیتوانیم دسترسی به کارشناسان سازمان آب و برق بهخصوص در حوزه برنامهریزی پیدا کنیم. چندباری که این کارشناسان با توجه به تخصص و نگاه کارشناسی درخصوص منابع آب در خوزستان، نحوه مدیریت آن، حوضه آبریزی که در خوزستان وجود دارد، صحبت کردند به لحاظ کاری و اداری برای آنها مشکلاتی ایجاد شد و آنها را از گفتوگو با رسانه ما منع کردند. بنابراین اطلاعاتی که ما معمولا از وضعیت منابع آبی استان ارائه میدهیم براساس گفتوگوهای غیررسمی با همین کارشناسانی است که نمیتوانم اسم آنها را نقل کنم. بنابر آخرین آماری که درخصوص منابع آب خوزستان وجود دارد در زنجیره سدهای رودخانه کارون ما امروز کمتر از 790میلیون مترمکعب پشت سدها داریم. این امر سبب شده خروجی یا دبی سد گتوند به 150 متر و بلکه رهاسازی کاهش یابد. به این معنا که خروجی سد گتوند تا به اهواز برسد و اهواز را عبور کند و به آبادان و خرمشهر برود، چندده کیلومتر فاصله وجود دارد. منظور از برداشت آبی که از این 150 متر آب رهاشده انجام میشود این است که آبی در رودخانه وجود ندارد. عملا در پاییندست رودخانه کارون و سد گتوند حدود 6 تا 10میلیون نخل داریم. در همین فاصله سهمیلیون نفر زندگی میکنند. در همین فاصله 200 هزار کشاورز با کشت پاییز زندگی خود را اداره میکنند. در این فاصله هفت کشت و صنعت نیشکر قرار دارد که سههزار نفر هم در آن مشغول هستند. درمورد حوضه آبریز کارون با شما صحبت میکنم، در خوزستان حوضه آبریز کرخه و دز و مارون و جراحی هم وجود دارد. در سال 1400 عملا حوضه آبریزی به نام دز وجود خارجی ندارد، یعنی دز کاملا خشک شده و در معادلاتی که با معیشت و رفاه و شرب و صنعت و کشاورزی خوزستان میتوانیم درباره آن حرف بزنیم اصلا نباید بیان شود. دو، سه ماه پیش شاهد بودید که اعتراضهایی شد بهدلیل دبی کرخه و حوضه آبریز کرخه. در دو، سه ماه پیش اعتراض کشاورزان و تشنگی روستاییان و خشکی هورالعظیم و تالاب شادگان را داشتیم که به دلیل کمبود آب در حوضه کرخه بود. اینکه الان بیان میکنم کمبود آب در حوضه کارون است یعنی بحران دیگری است. آن سهمیلیون نفر، آن 100هزار نفر، آن 10میلیون نخل و... الان دچار بحران هستند. بین 100 تا 200 هزار نفر منتظر هستند تا آب در کارون جاری شود تا کشت پاییزه انجام دهند.»
اجرای طرح نکاشت، راهکاری موقتی برای نجات 200هزار کشاورز
مالی ادامه داد: «الان وضعیت به چه صورت است؟ الان دبی به پایینترین سطح خود رسیده است و توربینی که تولید برق میکند در سد گتوند دچار مشکل شده است چون سطح آب پشت سد بسیار پایین آمده است. دلیلش این است که در یک اقدام احساسی وزارت نیرو بیتوجه به کارشناسی سازمان آب و برق بعد از اعتراضهای تابستان 1400 اقدام به رهاسازی غیرعلمی، غیرکارشناسی و سیاسی آب سد گتوند کرد و فقط خواست اعتراضها را بخواباند و پیشبینی مشکلات پاییز 1400 را نکرد یعنی وزارت نیرو و بخش مدیریت آب نتوانست دوماه بعد از تیرماه را پیشبینی کند. این نشان میدهد منابع آب خوزستان نه به دست کارشناسان آب و برق که به دست کارشناسان در تهران و بیخبر از موقعیت، جغرافیا، اقلیم و وضعیت اجتماعی و مشکلات امنیتی استان خوزستان تصمیمگیری میشود که براساس فهم سیاسی تصمیم میگیرند. از الان به بعد چه وضعی در خوزستان داریم؟ 20 روز یا یک ماه آینده را باید چطور پیشبینی کنیم؟ برداشت آب کاهش مییابد و کشت پاییزه رخ نمیدهد. این باعث میشود معیشت 100 تا 200 هزار نفر در خوزستان دچار تهدید جدی شود. وقتی میگویم معیشت دچار تهدید جدی میشود یعنی این 200 هزار نفر سهماه چیزی برای خوردن ندارند. این را در نظر داشته باشید آبی وجود ندارد که اینها برداشت کنند. بنابراین طبق قانون پیشنهاد ما برای حل مشکل 100 تا 200هزار کشاورز پاییندست رودخانه کارون این است که ما به اینها نکاشت بدهیم. نکاشت ظرفیتی در قانون است که وقتی مشکلات اقلیمی ایجاد میشود، به لحاظ بحران تصمیم میگیرند آب را برداشت نکنند و آب را برای شرب مصرف میکنند و این مبلغ کمکهزینه به کشاورز داده میشود تا برداشت آب نکند و کشتی نداشته باشد. دولت باید سریعا نکاشت پاییز را به 200-100 هزار کشاورز خوزستانی پرداخت کند تا اینها آب از رودخانه کارون برندارند. اصلا این موضوع شوخی نیست، باید همین امروز برداشت آب برای کشاورزی و کشت در پاییز ممنوع شود. برای اینکه آن دومیلیون و سهمیلیون نفری که برداشت آب شرب آنها بهدلیل ناقص اجرا شدن طرح غدیر به مشکل خورد زیرا هر رئیسجمهوری در این مملکت آمد به در خوزستان آمد و یکبار این طرح را افتتاح کرد، درحالی که این طرح ناقص بود و درست اجرا نشده است. لولهگذاری ناتمام است. بهدلیل ناقص اجرا شدن طرح غدیر و اینکه منابع آب ما تحت یک نظام پدافند غیرعامل در خوزستان نیستند، برداشت آب سهمیلیون نفر از رودخانه کارون انجام میشود. دبی کاهش یافته و دچار بحران آب در حوضه کارون هستیم و رودخانه آب کمی دارد. در اولین بحران شهر اهواز که یکمیلیون و 200 هزار نفر است و بهعلاوه شهرستان کارون که 600-500 هزار نفر است، دچار مشکل خواهند شد. نهتنها در تامین آب وقتی دبی رودخانه کاهش مییابد خودپالایی رودخانه کاهش مییابد بلکه لجنهای رودخانه بالا میآیند و کدورت و طعم آب از مرحله استاندارد خارج میشود و شوری آب افزایش مییابد. من پیشبینی کردم در برخی نقاط شوری 15هزار میکروموس خواهیم داشت. شوری 15 هزار میکروموس یعنی ماهی در این آب میمیرد. میخواهید این آب را تصفیه کنید و به مردم برسانید، عملا این آب قابل خوردن نیست. امروز هر شهروند خوزستانی در خانه خود یک دستگاه تصفیه آب دارد که آب را تصفیه میکند. برای خانوار هزینههای زیادی دارد که هر ماه باید فیلترهای دستگاه تصفیه را عوض کنند، دستگاهها نیز آب زیادی مصرف میکنند و روی مصرف آب تاثیر دارد.»
زیبنده خوزستان نیست درگیر مشکل آب و فاضلاب باشد
این فعال اجتماعی و رسانهای خوزستانی گفت: «هرچه از اهواز پایین میرویم مشکلات ما جدیتر میشود، چون در آبادان و خرمشهر درست است که برداشت آب از کارون است اما وقتی سطح آب رودخانه کارون که به خلیجفارس میریزد پایین بیاید در جزر و مد آب خلیجفارس به رودخانه کارون برمیگیرد و به سد مارد میرسد. وقتی به مارد رسید یعنی مردم آبادان و خرمشهر به جای اینکه برداشت آبشان از کارون باشد از خلیجفارس است. شوری فوقالعادهای وجود دارد که تا الان در آبادان و خرمشهر چندینبار موجب ناآرامیهایی شده که بهدلیل کیفیت پایین آب است. در دهه 70 این را داشتیم که حوادث بدی رخ داد. در دهه 80 هم این اتفاق را داشتیم. الان هم پیشبینی همین است. اگر کشاورزان در این مسیر برداشت آب کنند و شرکتهای توسعه نیشکر برداشت آب کنند، تصمیم جدی برای مدیریت منابع گرفته نشود بحران اصلی ما در شادگان، هویزه و آبادان و خرمشهر است که شوری آب بهشدت بالا میرود و باید برای آن چارهای اندیشیده شود. در این مسیر صدها روستا وجود دارد. از همین الان باید به فکر این باشیم تا یک ماه دیگر که آب اینها قطع میشود تانکر چطور برسد و در پی تامین و روشهای جایگزین باشیم. مردم را باید در روستاها قانع کرد تا کشت نکنند و آبی که میماند فقط برای مصرف شرب باشد و همچنین باید به لحاظ فرهنگی این را جا انداخت. باید با مردم صحبت کرد، باید با مردم دیالوگ کرد، باید مردم را قانع کرد. وضعیت موجود را باید برای مردم شرح دهیم و به مردم بگوییم آبی برای کشاورزی وجود ندارد، به صنعت بگوییم آبی برای صنعت وجود ندارد. درآن صورت مردم پیشبینی میکنند و درکنار ما تصمیمهای مدیریتی میگیرند. به شکلی که الان وجود دارد یعنی هیچ اطلاعرسانی و آگاهیای به مردم درباره پاییز 1400 بهویژه کشاورزها داده نمیشود و افقی برای تامین معاش آنها تعبیه نشده و در این صورت معلوم است ناآرامی اجتماعی ایجاد میشود. باید در این فرصتی که داریم که 20-10 روز فرصت طلایی است تا میتوانیم مدیریت منابع آب کنیم. من ناامید هستم. من میگویم مدیریتی که در استان خوزستان نتوانست پنجهزار نفر را در اربعین در شلمچه مدیریت کند - در سالهای گذشته میلیونها نفر از این عبور میکردند و هیچ اتفاقی نمیافتاد- خیلی خوشبین نیستم بتواند این پاییز را مدیریت کند. باید بحران آب در پاییز جدی گرفته شود. دولت روپا و فعال است و نباید نسبت به پیشبینیهای کارشناسانه و دلسوزانه ما بیتوجه باشد و باید ورود کند و تصمیمات ملی برای خوزستان اتخاذ شود و بحران را جدی بگیرد. خوزستان 18 تا 20هزار شهید داده است. در دلبستگی این آب و خاک و این مردم به نظام و کشور هیچ شکی نیست. مردم در برخی مواقع اگر تجمعی میکنند، اعتراضی میکنند، گلهای دارند نسبت به اصل انقلاب نیست بلکه نسبت به مسئولان نظام و ناکارآمدیها و اشتباهات مدیریتی اعتراض دارند. واقعا مشکل در خوزستان به سطح تامین آب شرب و فاضلاب رسیده است. امروز در پاییز به دلیل روباز بودن شبکه فاضلاب و بالازدگی صدها نقطه شبکه فاضلاب دچار مشکل است. فاضلاب در 80-70 نقطه روستایی خوزستان روباز است و در بسیاری از شهرها همچون امیدیه و در بسیاری از مناطق حاشیهای اهواز، در حاشیه شهر اهواز، در کوت عبدالله 500-400هزار نفری، شبکه فاضلاب وجود ندارد. فاضلاب در کانالهای روبازی درکنار خانهها میافتد. در پاییز بهشدت ما احساس خطر میکنیم که طغیان التور است و بیماریهای پوستی و بهویژه وبا. این احساس خطر نیز در پاییز امسال است. پیشبینی ما طغیان التور در خوزستان است. درباره این کارشناسان مرکز بهداشت باید صحبت کنند و راهحل این است که کانالهای روباز فاضلاب باید آهکپاشی شود که این بیماریها منتقل نشود. امسال در خوزستان این را هم نمیبینیم. شاید به دلیل تمرکز همگی روی کرونا و مشکلات معیشتی واقعا بهداشت عمومی استان در خطر است.»