میراحمدرضا مشرف، روزنامهنگار: احتمالا هیچیک از اعضای سازمان همکاری شانگهای پیشبینی نمیکردند تنها به فاصله دوماه پس از برگزاری نشست وزرای امور خارجه این کشورها و پس از بیانیه بلندبالایشان درمورد افغانستان، اکنون باید اجلاس سران را در شرایطی برگزار کنند که دولت کابل سقوط کرده، دعوتنامهشان خطاب به رئیسجمهور غنی برای رهبران طالبان به ارث رسیده باشد و وزیر امور خارجه افغانستان نیز از جایگاه یک سیاستمدار میهمان آن اجلاس، به یکی از هزاران پناهجوی افغانستانی تغییر وضعیت داده باشد. این تحولات آنقدر سریع رخ داده که کشورهای عضو را وادار کرده در اجلاسی که مهمترین موضوع آن بحث برسر مسائل افغانستان است، پذیرای هیچ نمایندهای از این کشور نباشند.
جایگاه و موقعیت افغانستان در سازمان همکاری شانگهای
20سال قبل سازمان همکاری شانگهای با هویتی امنیتی و دفاعی و با مشارکت پنج کشور روسیه، چین، قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان شکل گرفت و بهتدریج هم بهلحاظ تعداد اعضا و هم بهلحاظ دایره موضوعات مورد توجه، توسعه پیدا کرد. در شرایط توسعه همهجانبه سازمان این نیاز احساس شد که افغانستان نیز بهعنوان یک کشور بسیار تاثیرگذار در تحولات حوزه منطقهای سازمان، مورد توجه قرار گیرد؛ بهخصوص با در نظر گرفتن این نکته که بسیاری از موضوعات امنیتی و بنیادی مرتبط با شکلگیری شانگهای مانند تجزیهطلبی، تروریسم، افراطگرایی و مواد مخدر به شکلی مستقیم با تحولات در این کشور مرتبط بود. در عین حال افغانستان بهسبب موقعیت خاصش، در برنامههای ثانویه سازمان، یعنی در محور توسعه و گسترش همکاریهای ترانزیتی و اقتصادی نیز از جایگاه ویژه و محوریای برخوردار است. دقیقا با در نظر گرفتن همین شرایط بود که در سال2004 افغانستان بهعنوان عضو میهمان به نشستهای سازمان دعوت شد و در سال2012 نیز توانست بهعنوان عضو ناظر پذیرفته شود. در یکی، دو سال اخیر نیز بحثهای جدی درمورد پذیرش این کشور بهعنوان عضو اصلی سازمان مطرح شده و امیدواریهایی نیز بهوجود آمده بود. اما اکنون و با تحولات اخیر نهتنها چشمانداز عضویت کامل افغانستان مبهم و تیره و تار شده بلکه در باقیماندن این کشور بهعنوان عضو ناظر نیز تردیدهای جدی پدیدار شده است.
چرا سازمان شانگهای نتوانست به بقای دولت افغانستان کمک کند؟
از هنگامی که بحث خروج آمریکا و متحدانش از افغانستان مطرح شد، بسیاری بر این موضوع تاکید داشتند که این خروج میتواند موقعیت مناسبی برای کشورهای منطقه و بهخصوص سازمانهایی همچون شانگهای که براساس همکاریهای منطقهای پایهریزی شدهاند بهوجود آورد تا در سایه مشارکت و همکاری با یکدیگر مشکلات و بحرانهای منطقهای را حلوفصل کرده و زمینه دخالتها و نفوذهای فرامنطقهای را کمرنگ کنند. تحرکات اخیر سازمان در رابطه با افغانستان ازجمله تشکیل گروه تماس با این کشور را میتوان در همین راستا ارزیابی کرد. در آخرین نشست وزرای امور خارجه کشورهای عضو در تاجیکستان و در حضور وزیر امور خارجه دولت کابل نیز بیانیهای بلندبالا و همهجانبه منتشر شد که با حمایت از تداوم مذاکرات و تشکیل دولت فراگیر، تلویحا از دولت افغانستان حمایت کرده بود. با این همه همچنان سوالاتی وجود دارد که چرا بهرغم این نشستها و بیانیهها، سازمان شانگهای اقدامات عملی یا همکاریهای موثرتر اطلاعاتی یا حتی نظامی برای حمایت از دولت کابل به عمل نیاورد یا اینکه اساسا سازمان چرا نسبت به درخواستهای مکرر کابل برای عضویت کامل در سازمان بیاعتنایی نشان داده و به این ترتیب زمینه همکاریهای اطلاعاتی و امنیتی بیشتر در چارچوبهای منطقهای و همچنین تلاش کابل برای شکلدهی یک توازن احتمالی در روابط با غرب و شرق را از میان برد؟ اگرچه پاسخ به این سوال نیاز به کنکاش و بررسی عمیقتری دارد ولی بهطور اجمالی میتوان به نکاتی اشاره کرد. بر این اساس حضور پاکستان در جمع اعضای اصلی شانگهای نقش موثری در این رابطه ایفا کرده است. رقابت و بعضا خصومت سنتی و سهجانبه میان هند، پاکستان و افغانستان بر عملکرد تصمیمگیریهای سازمان را نباید نادیده گرفت، چنانکه برخی عدم پذیرش درخواست عضویت کامل افغانستان را بیارتباط با این مساله نمیدانند. در عین حال روابط پیچیده و درهمتنیده دولت کابل با واشنگتن هم باعث میشد اعضای سازمان و بهخصوص مسکو و پکن نسبت به دولت و مقامات کابل بیاعتماد باشند.
دیدگاههای متفاوت اعضای شانگهای نسبت به طالبان
اکنون که طالبان قدرت را در افغانستان قبضه کرده است، اعضای سازمان در شرایطی گردهم میآیند که مواضعشان در قبال سلطه این گروه بر افغانستان بسیار با هم فاصله دارد. در این رابطه میتوان کشورهای سازمان را در سه دسته جای داد. نخست کشورهایی که از سلطه طالبان بر افغانستان نارضایتی خاصی نداشته و حتی منافع فعلی و کوتاهمدت خود را در استقرار و سلطه کامل این گروه میبینند. چین و پاکستان در صدر این کشورها قرار میگیرند که منتظر بهرهگیری از شرایط جدید، بهویژه در عرصه اقتصادی هستند. درکنار آنها برخی دولتهای آسیای میانه هم اعلام کردهاند تضاد منافع آشکاری با طالبان ندارند چنانکه اخیرا رئیسجمهور ازبکستان اعلام کرده تاشکند با طالبان مشکل بنیادین نداشته و به ضمانت آنها در عدم تعرض به کشورش از طریق افغانستان اطمینان و اعتماد کامل دارد. درمورد ترکمنستان هم تقریبا شرایط مشابهی وجود دارد و اخیرا خبرهایی از ملاقات مقامات عشقآباد و طالبان منتشر شده که در آن برسر چگونگی اجرای پروژه تاپی بحث شده است. اما در نقطه مقابل این گروه از اعضا، عضوی مانند تاجیکستان قرار میگیرد که رویکردی بهشدت مخالف با طالبان را در پیش گرفته است. سلطه مطلق طالبان بر افغانستان از چند جهت برای دوشنبه غیرقابل قبول و نگرانکننده است. نخست ضایعشدن حقوق اقلیت تاجیکزبان که «امامعلی رحمان» رئیسجمهور تاجیکستان خود را رهبر معنوی آنان میداند و دوم نگرانی از خیزش حرکتهای اسلامگرا که پیشینه آن در این کشور وجود دارد. درنهایت دسته سوم کشورهای عضو شانگهای آنهایی هستند که نسبت به دشمنی با طالبان یا پذیرفتن آنها به قطعیت نرسیدهاند. روسیه، هند و ایران را میتوان در این گروه جای داد؛ اگرچه مسکو در ضدیت با طالبان، اهداف پشتپردهای چون بسط نفوذ و قدرت خود را در آسیای مرکزی دنبال میکند.
ساز ناکوک سازمان شانگهای در افغانستان
درحالیکه بسیاری از تحلیلگران سیاسی از افول قدرت آمریکا و پایان هژمونی این کشور بر نظام بینالملل خبر میدهند، سازمانهای منطقهای همچون شانگهای فرصت غنیمتی به دست آوردهاند تا از این خلأ استفاده کرده و بهسوی پیشرفت و تثبیت موقعیت خود حرکت کنند. اما در رابطه با سازمان همکاری شانگهای به نظر میرسد این پیشرفت و بهبود موقعیت تا حد زیادی با تحولات افغانستان گره خورده است. از یکسو امنیت و ثبات منطقه کاملا به وضعیت افراطگرایی، تروریسم و مواد مخدر گره خورده که این کشور میتواند سرمنشا بسیاری از آنها باشد و ازسوی دیگر طرحهای کلان اقتصادی منطقه مانند «یک کمربند، یک جاده»، «کریدور شمال و جنوب»، «پروژههای کلان انتقال انرژی و برق» و حتی پروژه اوراسیای روسیه به امنیت در افغانستان گره خورده است. درک همین شرایط پیچیده باعث شده تاجیکستان بهعنوان میزبان سازمان شانگهای، علاوهبر نشست سران این سازمان، امکان برگزاری نشست مشترک این سازمان با سران پیمان امنیت جمعی را فراهم کند. اما تا زمانی که رویکرد اعضای سازمان به تحولات منطقه و در راس آن افغانستان در یک سمتوسو قرار نگرفته یا حداقل بهطور نسبی هماهنگ نشود، به نظر نمیرسد برگزاری چنین نشستهایی سود چندانی داشته باشد.