ایمان صمدینیا، پژوهشگر دیپلماسی اقتصادی دانشگاه امام صادق(ع): دیپلماسی اقتصادی مفهوم بسیار گستردهای است که ابعاد و وجوه مختلفی از مباحث اقتصاد سیاسی را میتوان در آن قرار داد. دیپلماسی اقتصادی در ایران یکی از ظرفیتهای مغفول و کمتر توجه شده است، چه در حوزه علمی و پژوهشی و چه در حوزههای اجرایی. ایران، سرشار از منابع طبیعی است و منابع انسانی آن نیز با توجه به شاخصهای توسعه منابع انسانی، ازجمله تحصیلات و مهارت، از کشورهای پیشرو در این زمینه است. اما به دلیل توسعه نیافتگی در حوزه سیستم اداری و دولتی کشور و عدم هماهنگی با تغییرات جهانی در دهههای اخیر، نتوانستهایم سهم خود را از اقتصاد و ثروت جهانی به دست آوریم.
رابطه اقتصاد و فناوری
احتمالا یکی از اولین پیشنهادات جهت رشد و توسعه اقتصادی کشورهای درحال توسعه، توصیه پروفسور ملور به کشاورزان بود که بخشی از زمان کار کشاورزی خود را جهت بهبود وسایل و ابزارآلات کشاورزی خود در زمینههای کاشت و داشت و برداشت اختصاص دهند تا از این طریق، بازدهی مزارع تولیدی خود را افزایش دهند. در دورههایی که چین کوشش و جدیت فراوانی برای ساخت تجهیزات کشاورزی بهعمل میآورد تا بازدهی کشاورزان خود را افزایش دهد و اینکه اتحاد جماهیر شوروی به صورت شبانهروزی تجهیزات کشاورزی خود را در مزارع به کار میبرد مثالهایی از اهمیت بهبود ابزار کار در جهت به حداکثر رساندن تولید در طول تاریخ است. در ادامه نظریههای رشد اقتصادی، الگوی رشد نئوکلاسیک و درونزا مورد توجه قرار گرفت. رومر در مطالعات خود در سال 1990 نشان داد که تولید سرانه کارگران در آمریکا در مقایسه با 100 سال گذشته 10 برابر شده است. رومر علت آن را اساسا در تغییرات فناوری و رشد سرمایه انسانی عنوان میکند. بنابراین، رومر همراه با نظریه رشد درونزا بر آموزش و مهارت نیروی کار از یک طرف و توسعه فناوری و تکنولوژیهای جدید از طرف دیگر تاکید دارد. الگوهای رشد درونزا اساسا سه رهیافت را مورد توجه قرار دادهاند:
- انباشت سرمایه فیزیکی
- انباشت سرمایه انسانی(یعنی نیروی کاری ماهر)
- رشد مستمر در طراحی و محصولات جدید که تداوم آن، طرحهای تولیدی جدیدتر رشد اقتصادی طویل المدت را تامین میکند. باید توجه داشت که در جهان صنعتی امروز، تولید به یک سلاح رقابتی تبدیل شده است و سازمانهای تولیدی در محیطی قرار گرفتهاند که از ویژگیهای آن میتوان افزایش فشارهای رقابتی، تنوع در محصولات، تغییر در انتظارات اجتماعی و افزایش سطح توقع مشتریان را نام برد. محصولات درحالی که باید بسیار کیفی باشند، تنها زمان کوتاهی در بازار میمانند و باید جای خود را به محصولاتی بدهند که با آخرین ذائقه، سلیقه یا نیاز مشتریان سازگار هستند. بیتوجهی به خواست مشتری ممکن است بسیار گران تمام شود. شرایط فوق سبب شده تا موضوع اطلاعات برای سازمانهای تولیدی اهمیتی حیاتی پیدا کند و سرمایه نهتنها منابع تولیدی ماشینآلات و تجهیزات بلکه سرمایه نیروهای انسانی ماهر و اطلاعات را دربر میگیرد. با ذکر مثالی ارزش اقتصادی فناوری را روشنتر کنیم.
قیمت سنگ آهن در جهان تنی 83 دلار است. این سنگ آهن طی واکنشی شیمیایی در کارخانههای فولادسازی به فولاد تبدیل میشود و قیمت آن به 3450 دلار در هر تن افزایش مییابد. حال با تبدیل این فولاد به ماشینآلات صنعتی، قیمت آن بهطور میانگین میتواند 15 تا 30 هزار دلار افزایش یابد. تا اینجا با استفاده از تکنولوژی و به کاربردن بهینه نیروی کار و سرمایه بیش از 15 هزار دلار ارزش افزوده تولید شده است. اما این پایان فرآیند فناوری نیست. با به کار بردن تکنولوژی در همین محصول فولاد و ساخت پره توربین از جنس فولاد که قیمت آن به ازای هر تن 100 هزار دلار است، سنگ آهن را ارزشمندتر کنیم و جالبتر اینجاست که همین فولاد در صورتی که به فنر ساعت تبدیل شود تا یک میلیون دلار در هر تن ارزش دارد. چرا جای دور میرویم؟ کافی است دراینباره مثالی از کشور خودمان بزنیم.
ایران در سال 1392 به ارزش حدود یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار سنگ آهن صادر کرد. در سال ۹۴ صادرات سنگآهن تقریبا متوقف شده است. علت توقف صادرات سنگ آهن ایران، فناوری موج چهارم است. در گذشته صادرات سنگآهن با کشتیهای ۶۰ تا ۷۰ هزار تنی انجام میشد. اکنون استرالیا ۴ کشتی ۶۰۰ هزار تنی خریداری کرده است و هزینه حمل از استرالیا به چین فقط ۴ دلار برای هر تن است؛ اما هزینه انتقال سنگآهن از بافق یزد تا بندرعباس با فناوری موج دوم ایران ۱۷ دلار است. ایران هرگز نمیتواند با فناوری موج دومی با فناوری موج چهارمی استرالیا رقابت کند. قیمت ورق سرد چین در سال ۲۰۰۱ حدود ۵۴۰ دلار بود. در همان سالها فناوری چین در تولید ورق سرد موج سومی بود و اینک موج چهارمی هست و قیمت آن حدود ۴۵۰ دلار شده است. به سخن دیگر قیمت ورق سرد چین در مقایسه با سال ۲۰۰۱ درواقع ۱۵۰ دلار است زیرا که 3 دلار امروز معادل یک دلار سال 2001 قدرت خرید در بازار جهانی دارد. بررسیهای به عمل آمده نشان میدهند که مصرف انرژی در صنایع سیمان ایران حدود 35 درصد بیشتر از سطح معمول جهانی و در صنایع فولاد بیش از 85 درصد کارخانه مشابه آن در ژاپن است.
ضرورت دیپلماسی فناوری
بررسی روند تحول جوامع بشری نشانگر نقش محوری و تمدنساز علم و فناوری در شکلدهی به روندهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جوامع بوده است. درواقع علموفناوری منتجی از آن در طول تاریخ و بهویژه در عصر حاضر نقشی محوری در تمامی شئون زندگی انسان داشته است. بر این اساس سرعت توسعه علموفناوری در سالهای اخیر، سرعت تحول در مفاهیم و رویکردهای گذشته را سبب شده است. دیپلماسی علموفناوری امروزه بیش از هر زمان دیگری اهمیت پیدا کرده است، زیرا:
1- همکاری در حل پرچالشترین مسائل جهانیسازی مانند تغییرات آب و هوایی، بحرانها و بلایای طبیعی، امنیت سایبری و گسترش هستهای.
2- تلاش برای دستیابی به راهحلی پایدار و بلندمدت جهت توسعه و پیشرفت مطابق برنامه جهانی توسعه 2030 برای مسائلی چون امنیت غذایی، تصفیه آب، افزایش توانمندی در حوزه سلامت، توسعه انرژیهای تجدید پذیر و مبارزه با فقر.
3- ارتقای همکاریها و توازن در روابط بینالملل. بهخصوص در زمانی که سرعت پیشرفت دانش و تکنولوژی بیش از هر زمان دیگری است این فرصت را به کشورهای گوناگون میدهد که توانمندیهای علمی خود را در پروژهها و تحقیقات جهانی شریک کرده و روابط دوستانه بین کشورها را تقویت کند.
4- بهعنوان ابزاری برای قدرت نرم و برند عمومی یک کشور.
نتیجهگیری
سند چشمانداز جمهوری اسلامی ایران در افق سال1404 هجری شمسی: در چشمانداز 20 ساله ایران کشوری توسعه یافته با جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه، با هویت اسلامی و انقلابی، الهامبخش در جهان اسلام و با تعامل سازنده و موثر در روابط بینالملل توصیف شده است. در بیان ویژگیهای جامعه ایرانی در این سند، «برخورداری از دانش پیشرفته»، «توانایی در تولید علم و فناوری»، «اتکا بر سهم برتر منابع انسانی و سرمایه اجتماعی در تولید ملی»، « مستقل و مقتدر بودن» و «دارای تعامل سازنده و موثر با جهان» به صراحت ذکر شده است که با توجه به اینکه ضرورت تحقق بسیاری از این اهداف در بحث علموفناوری، پرداختن به دیپلماسی فناوری است، اهمیت موضوع مشخص میشود.
سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری در حوزه اقتصاد مقاومتی: براساس این سیاستها، مولفههایی چون «پیشتازی اقتصاد دانشبنیان»، «پیادهسازی و اجرای نقشه جامع علمی کشور و ساماندهی نظام ملی نوآوری بهمنظور ارتقای جایگاه جهانی کشور»، «توسعه حوزه عمل مناطق آزاد و ویژه اقتصادی کشور بهمنظور انتقال فناوریهای پیشرفته» و «افزایش سهم تولید و صادرات محصولات و خدمات دانشبنیان و دستیابی به رتبه اول اقتصاد دانشبنیان در منطقه» مستقیما با دیپلماسی فناوری پیوند خورده است و سایر بندها نیز میتواند به صورت غیرمستقیم ذیل دیپلماسی فناوری تفسیر شود.
با توجه به اهمیت این موضوع در اسناد بالادستی کشور، شایسته و بایسته است که نهادهای مسئول نقش پررنگتری در سیاستگذاری و توسعه دیپلماسی علموفناوری ایران داشته باشند و این موضوع در وزارت خارجه، وزارت صمت، وزارت علوم و سایر سازمانهای متولی به جد دنبال شود. با توجه به اینکه رشد علمی و فناوری ایران را میتوان یکی از مزایای نسبی و نقاط قوت ایران در میان کشورهای جهان دانست، اهمیت این موضوع بیش از پیش روشن است و امید است با همراهی نخبگان و پژوهشگران، این مسیر با جدیت بیشتری دنبال شود.