چرا مقتدی‌صدر و برخی جریانات دیگر به‌دنبال کناره‌گیری از انتخابات عراق هستند؟
مقتدی‌صدر در جریان مبارزات انتخاباتی خود با حمایت از دولت مصطفی الکاظمی و همچنین گرایش به سمت کُردها، به‌دنبال دور زدن رقبای خود خصوصا از بیت شیعی بود. حالا پس از وقوع بحران‌‌های اجتماعی قابل‌توجه، اوج گرفتن مجدد اعتراض‌های مردم و همچنین افزایش انتقادات علیه عملکرد نخست‌وزیر، مقتدی‌صدر سعی در عقب‌نشینی برای حفظ پایگاه اجتماعی خود دارد.
  • ۱۴۰۰-۰۶-۰۱ - ۰۰:۰۷
  • 00
چرا مقتدی‌صدر و برخی جریانات دیگر به‌دنبال کناره‌گیری از انتخابات عراق هستند؟
کناره‌‌گیری برای بقا
کناره‌‌گیری برای بقا

فاطمه سیاحی، روزنامه‌نگار: عراق کمتر روزی است که بی‌تلاطم باشد بلکه از التهابی به سوی یک بی‌ثباتی دیگر گام برمی‌دارد. در هفته‌ها و ماه‌های اخیر همزمان با نزدیک شدن موعد انتخابات زودهنگام پارلمانی در این کشور که قرار است در مهرماه برگزار شود، برخی از احزاب که شاخص‌ترین آنها متعلق به مقتدی‌صدر، رهبر ائتلاف سائرون است از کارزار انتخاباتی عراق اعلام انصراف کرده‌اند. پس از جریان صدر، دو حزب کمونیست و جبهه گفت‌وگوی ملی عراق نیز هرکدام براساس اهداف‌شان از انتخابات اعلام کناره‌گیری کرده‌اند. به‌طور کلی چند دلیل و هدف عمده برای اعلام انصراف این احزاب وجود دارد. برخی جریان‌‌های سیاسی نظیر جریان صدر به‌دنبال آن هستند تا از کناره‌‌گیری به‌عنوان یک مانور سیاسی استفاده کنند. مقتدی‌صدر در جریان مبارزات انتخاباتی خود با حمایت از دولت مصطفی الکاظمی و همچنین گرایش به سمت کُردها، به‌دنبال دور زدن رقبای خود خصوصا از بیت شیعی بود. حالا پس از وقوع بحران‌‌های اجتماعی قابل‌توجه، اوج گرفتن مجدد اعتراض‌های مردم و همچنین افزایش انتقادات علیه عملکرد نخست‌وزیر، مقتدی‌صدر سعی در عقب‌نشینی برای حفظ پایگاه اجتماعی خود دارد.

  ترس از شکست

به نظر می‌رسد دلیل دیگر، ترس از شکست بسیاری از احزاب در کسب نتایج مطلوب باشد. برای مثال حزب کمونیست که اعلام کناره‌گیری کرده‌، در این مدت قادر به جلب همکاری و ائتلاف با دیگر احزاب نشده است؛ به همین دلیل برآورد سران حزب کمونیست این است که میزان رأی کمی خواهند داشت. دلیل سوم آن است که برخی احزاب، رهبران و ائتلاف‌ها تصور می‌کنند خروج‌شان از مسیر رقابت سیاسی، مشروعیت انتخابات را از بین برده و در مسیر انجام آن خللی ایجاد می‌کند. این دسته از افراد سلب مشروعیت از انتخابات را براساس میزان مشارکت پایین مردمی برنامه‌‌ریزی کرده‌اند. درحالی که چنین تصوری اساسا اشتباه است؛ چراکه هیچ متن حقوقی و قانونی‌ای که پایین‌ترین حد مشارکت را برای مشروعیت یافتن انتخابات تعیین کند، وجود ندارد.

خروجِ غیرقانونی

تمام این‌ مانورها را باید در چارچوب تلاش‌های سیاسی به حساب آوریم؛ تلاش‌هایی که به لحاظ حقوقی تاثیری بر انتخابات، لیست‌ها و حتی تعداد نمایندگان نخواهند داشت. چراکه مسیر خروج از کارزار انتخاباتی یا حتی اعلام کناره‌‌گیری رسمی از ۲۰ ژوئن بسته شده و براساس قانون مصوب خود نمایندگان پارلمان، نهاد مجری انتخابات تنها تا دو روز بعد از ثبت‌نام و با درخواست مکتوب کاندیدا یا نماینده‌ او می‌تواند کناره‌‌گیری فرد را بپذیرد. این درحالی است که کمیساریای عالی مستقل انتخابات در عراق و فورا بعد از اعلام انصراف صدر، درخواست انصراف از سوی جریان‌های سیاسی را تکذیب و تاکید کرد که تمام نمایندگان ثبت‌نام کرده رسما و قانونا در انتخابات حاضر هستند. این به‌معنای آن است که حتی با وجود شعارهای انصرافی و مانورهای کناره‌گیری، اسامی و لیست‌ها کامل‌ هستند و مردم می‌توانند صرف‌نظر از حواشی و مواضع، به هر نماینده و از هر ائتلافی رای دهند.

سیاستگذاری صدری‌ها

مقتدی‌صدر طی سیاست‌ها و رویه‌هایی که در چند سال اخیر برای قدرت‌یابی و قدرت‌نمایی در سپهر سیاسی عراق اتخاذ کرده، به چهره‌ای مجهول و متغیر و البته گاه غیرمنطقی مشهور شده است. البته طرفداران، همراهان، منتقدان و حتی کارشناسان نگاه‌های متفاوتی درخصوص راهبردها و برنامه‌های مقتدی‌صدر دارند‌. منتقدان، اظهارنظرات هیجانی و چرخش‌‌های ناگهانی صدر را دلیل محکمی بر بی‌استراتژی بودن جریانش و همین‌طور درک ضعیف وی در جایگاه رهبری می‌دانند؛ درحالی که مریدان و مویدان صدر، این روش را سبک درست سیاست‌ورزی در فضای عراق می‌بینند‌. می‌توان اینگونه گفت که مقتدی صدر، متمایل به هر سمت نیست؛ بلکه او طرفدار قدرت است. زمانی که مردم در انتقاد از دولت عادل عبدالمهدی به خیابان‌ها آمده بودند و قدرت تغییر دولت را داشتند، مقتدی در راس اعتراض‌ها و رهبر پراگماتیست مردم بود. زمانی بعد که دست دوستی مصطفی الکاظمی را قبول کرد و اوضاع آرام شد، برادر دولت و همراه آن شد؛ البته در این اثنا بر مقدرات چند وزارتخانه‌ هم مسلط شد! همراهی با الکاظمی نیز تا زمان آرامش امکان داشت؛ به محض بالا گرفتن انتخابات، مقتدی‌صدر به چهره‌ اصلاح‌طلبانه‌ خود برگشت و حمایت از دولتی که صدری‌ها «برادر الکاظمی» می‌خواندند، متوقف شد. جریان صدر با نزدیکی به انتخابات برای دورزدن جریان‌های بیت شیعی، به احزاب کُرد متمایل شد تا ابتکار عمل همگرایی‌های داخلی در عراق را به نام خود ثبت کند‌. به هر صورت، سبک سیاست صدر «ایستادن درکنار قدرت برای ماندن در قدرت» است؛ صرف‌نظر از اینکه این قدرت کجا و در دست کیست.

  بدون برنامه در داخل

شکی نیست که مقتدی‌صدر، فضای سیاسی عراق را برای این نوع سیاست مناسب یافته است. اگر فرهنگ سیاسی مردم، فرهنگ معقول‌تری بود و اگر سیاست عراق، رهبران جسورتر و صادق‌تری داشت، القای این میزان از تظاهر و عوام‌فریبی به مردم امکان نداشت. ولی به‌هرحال مقتدی‌صدر توانسته با همین شیوه، پایگاه اجتماعی قابل‌توجهی را کسب کند و منبع قدرت باشد. گرچه در میزان امکانات و توان بسیج‌کننده‌ ائتلاف سائرون شکی نیست، اما درخصوص برنامه داشتن و تعیین چشم‌انداز مشخص در داخل کشور جای بحث زیاد است. منطقا تلاش مقتدی‌صدر برای ازدیاد قدرت، می‌تواند در چارچوب برنامه‌های منسجم ملی بهتر مدیریت شود و او کارنامه‌ قابل‌دفاع‌تری داشته باشد. عدم‌موفقیت مقتدی‌صدر در چنین حیطه‌ای، اغلب ناظران و کارشناسان را به این نتیجه رسانده است که او به‌جای تمرکز بر برنامه‌های عملیاتی، ترجیح می‌دهد از طریق رقابت‌های سیاسی و تغییر جهت‌های جنجالی کار را به پیش ببرد.

غیرقابل‌اعتماد در خارج

چنین چهره‌ای از مقتدی به قواعد روابط خارجی جریان صدر نیز تعمیم یافته است. او که در کلام و ظاهر، هرگونه وابستگی عراق به کشورهای منطقه یا قدرت‌های بزرگ را رد می‌کند، هرجا لازم دیده با آن کشورها ارتباط برقرار کرده است. او هرگاه که نیاز دیده است به کشورهایی نظیر ایران و عربستان که در سیاست عراق، مستقیم و غیرمستقیم محل انتقادش هستند، سفر کرده است. سفر به ریاض، دیدار با بن‌سلمان ولیعهد سعودی و سپس سفرهای متعدد به ایران و حضور در مراسم مختلف ملی-مذهبی باعث شده است تا وی خواهان رضایت و توجه این کشورها باشد و در سوی دیگر در داخل عراق تظاهر به منتقد بودن داشته باشد. بدیهی است چنین شیوه‌ای [مانند بی‌برنامگی در داخل] مدت زیادی جواب نخواهد داد؛ در این بین، اعتماد سیاسی طرف‌‌های منطقه‌ای نظیر تهران و ریاض نسبت به ثبات جریان‌صدر در مواضع و سیاست‌ها از بین رفته است. حتی قدرت‌های خارجی نیز در بهترین حالت، می‌توانند روی استراتژی اتحاد کوتاه‌مدت به جریان صدر برنامه‌ریزی کنند؛ یا به‌عبارت دیگر، برای مقاطع زمانی کوتاه امکانات سیاسی آنان را به‌کار بگیرند.

  تاثیرات منفی کناره‌‌گیری‌ها

محور مهم دیگر بعد از اشاره به دلایل سیاسی و همچنین وضعیت حقوقی کناره‌‌گیری‌ها را باید تاثیرات اجتماعی این روند بر فضای کنونی عراق دانست؛ کناره‌گیری‌ها از دو جهت بر تصور عمومی ملت تاثیر منفی خواهند داشت؛ اولین جنبه‌ آن فرار از شکست و احاله‌ مسئولیت است که معنایی جز ضعف رهبران بزرگ و پرنفوذ ندارد‌. بعد دوم بی‌برنامگی، عدم ثبات سیاسی و تزریق ناامیدی نسبت به هر تحول و تغییر در جامعه رنج‌‌کشیده‌ عراق است. احزاب پرنفوذ عراق [نظیر جریان صدر] صدها مشاور، برنامه‌ریز، سخنگو و مسئول رسانه‌ای دارند؛ بدیهی است درصورت واقعیت داشتن، چنین تصمیماتی یک‌شبه گرفته نمی‌شوند. حالا اعلام انصراف چنین حزبی در آستانه‌ انتخابات و بعد از تمام شدن پروسه‌ ثبت‌نام چه معنایی دارد؟ این امکانات، جدای از میزان نفوذ صدر در وزارتخانه‌‌های مهم و حتی تسلط وی بر منابع مالی حکومت است.

مسئولیت پرنفوذها

شاید مردم بتوانند کنار کشیدن احزابی مانند جنبش اکتبر را که برآمده از سیاست خیابانی هستند [به دلیل دوری از فضای رسمی] درک کنند؛ یا برای اغتشاشات و تظاهرات بی‌امان این روزهایشان دلیل داشته باشند، اما قطعا از کناره‌‌گیری احزاب بزرگ و پرنفوذی که رهبران‌شان دهه‌هاست به معادلات شکل می‌دهند، تفسیر خوبی نخواهند داشت. اکنون همگان می‌دانند که فضای انتخابات عراق و تا حدودی نتایج آن، متاثر از عوامل منطقه‌ای و بین‌المللی است؛ بنابراین اشتباهات محاسباتی این احزاب، تنها بر پیچیدگی‌ها، خلأها و روحیه‌ ملی رای‌‌دهندگان تاثیرگذار خواهد بود و فارغ از هر نتیجه، عراق در این آزمون دموکراسی متحمل شکست خواهد شد. رهبران و احزابی که امروز کناره‌گیری را تاکتیکی برای ابقا یافته‌اند، قبل از اینکه برنده یا بازنده‌ صندوق رأی باشند، به تاریخ نوپای دموکراسی و ارزش‌های مردم‌سالارانه‌ کشور خود پشت کرده‌اند. حالا سلب اعتماد بین حکومت و شهروندان، دخالت منفی مجامع و نهادهای بین‌المللی در مسائل داخلی عراق و دور جدید اقدامات ضدامنیتی سفارتخانه‌های غربی در بغداد ماحصل ادامه‌ چنین روندی خواهند بود.

 آشوب در آستانه‌ انتخابات

انفجارها و درگیری‌‌های محدود، آتش‌سوزی بیمارستان‌ها و ایجاد خلل در راه خدمات عمومی، خبر از دور جدید ناامنی‌ها در عراق دارد. البته حالا که جنبش اکتبری‌ها دوباره فعال شده و به‌دنبال اعتراض‌های فراگیر هستند، به نظر می‌رسد حلقه‌ ناامنی تکمیل شده باشد. سناریوی هرج‌و‌مرج و کشته‌سازی، اولین سناریوی محتمل در آستانه‌ انتخابات پیش‌روی عراق است. فضای سیاسی لازم برای آن نیز با درگیری‌های همه‌جانبه‌ احزاب و گروه‌های سیاسی فراهم شده است. تمایل صدر به طرف کردها و به تبع آن تنش درون‌کردی بارزانی- طالبانی، دوری مواضع بین جریان‌های بیت شیعی و حتی رقابت بی‌امان ائتلاف‌های سنی بین محمد الحلبوسی و خمیس الخنجر، زمینه‌‌های بروز تنش‌ و گسترش آن به سطح جامعه را فراهم آورده‌اند. در چنین شرایطی اگر دولت الکاظمی بخواهد اولویت خود را مساله‌ای غیر از تامین امنیت و حفظ ثبات کشور قرار دهد، کار به مراتب سخت‌تر خواهد شد. خصوصا زمانی که بغداد برای نشست منطقه‌ای آماده می‌شود و دولت درگیر برنامه‌های سیاست خارجی است.

  بازیگران خارجی و تاکتیک‌ها

به‌طور حتم در هیچ یک از تحولات و رویدادهای بزرگ سیاسی در بغداد نمی‌توان تاثیر و نفوذ بازیگران خارجی را نادیده گرفت. عراق امروزه از بسیاری جهات، نسبت به این بازیگران و طرف‌ها آسیب‌پذیر شده است. ترکیه درحالی که نبض بازار‌های اقتصاد مصرفی عراق را در دست گرفته، حملات هوایی خود را در شمال این کشور متوقف نمی‌کند تا همچنان بر ادعاهای مرزی خود تاکید داشته باشد. البته سفرای ترکیه در فضای دیپلماتیک خود، مشغول برگزاری نشست با فعالان فضای مجازی عراق هستند و تحت هیچ شرایطی اهداف سیاسی خود را کنار نمی‌گذارند. از سوی دیگر، عربستان سعودی نیز دریافته است که به جز سرمایه‌گذاری در استان‌های سنی‌مذهب، باید به فکر اقشار حامی بیشتری برای تاثیر‌گذاری باشد. در همین راستا و بعد از افتتاح پروژه‌‌های ورزشی برای جوانان، این‌بار سعی کرد با مرجعیت‌سازی دروغین، فضای بین‌شیعی را ملتهب کرده و بتواند گردهمایی‌های محرمی امسال عراق را به حاشیه براند. سفیر انگلیس نیز به‌عنوان همراه همیشگی اغتشاشات، تذکر داده احزاب برگزاری انتخابات را به فراموشی بسپارند وگرنه بغداد، باری دیگر محل اغتشاش و کشمکش خواهد شد. شواهد میدانی حاکی از آن است که سفارتخانه‌های همراه وی، ازجمله آمریکا نیز مدافع چنین وضعیتی هستند. بدین‌ترتیب تمام سناریوها برای تضعیف سیاست عراق و لغو انتخابات، محتمل است.

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰