ندا اظهری، مترجم: چین درکنار دستاوردهای برجستهای که از نظر توسعه گسترده و عدم تعادل ساختاری که داشته، در مسیر پیشرفت به دوراهی رسیده است که لزوم تغییر عمده از نظر کیفی در آن احساس میشود. مدل اقتصادی صادراتمحور آن که منسوخ شده، مراحل سرمایهگذاریمحور توسعه را پوشش داده است و اکنون چین باید با قاطعیت بیشتری بهسمت مرحله رشد مبتنی بر نوآوری حرکت کند. بهرغم پیشرفت چشمگیر چین در زمینه علوم، فناوری و نوآوری از سال 2015، جاهطلبیهای این کشور برای تبدیل شدن به یک اقتصاد مبتنیبر نوآوری، با دشواریهایی همراه شده است و انتظار میرود این کشور با رفع موانع موجود بتواند مسیر همواری پیش روی خود بگشاید و در زمینه اقتصاد فناورانه موفقیتهای بزرگی کسب کند.
یونسکو در دورههای پنجساله وضعیت علوم را در دنیا مورد ارزیابی قرار میدهد و آخرینبار در سال 2015 این بررسیها را انجام داده بود. از آخرین دوره پنجسالهای که از گزارش یونسکو میگذرد، بخش تولید چین بهلحاظ فنی پیچیدگیهای زیادی پیدا کرده است اما هنوز با تمام این حرفها، نمیتوان وابستگی آن را به فناوریهای اساسی خارجی از قبیل نیمهرساناها و نیز خرید از شرکتهای فناورانه خارجی نادیده گرفت. چین در پژوهشهای انجامشده، در بسیاری از زمینهها مانند هوش مصنوعی گامهای بلندی برداشته است اما در این زمینه و دیگر حوزهها با کمبود استعدادهای برتر روبهرو است که ازجمله آنها میتوان به حوزه علوم مغز اشاره کرد که یک اولویت پژوهشی از نظر پیشرفت در فناوری نوین هوش مصنوعی و سلامت تغذیه بهشمار میرود. چین تاکنون از همکاریهای بین المللی در زمینههای پژوهشی سود برده است که درحالحاضر بهدلیل مشکلاتی که در روابط آن با آمریکا و اروپا ایجاد شده، این همکاریها دچار وقفه شده است. آغاز این تنشها، جدایی چین از آمریکا بود که تنشی تجاری را متوجه این کشور کرد و در برههای با مشکلات اقتصادی مواجه شد.
غیرقابل تصور است که چین بدون باز کردن درهای کشور بهروی فناوریها و ایدهها بتواند در سیاستهای علوم و فناوری پیشرفت کند. اولویتهای پژوهشی برجسته از منظر چین، هوش مصنوعی و تحقیقات پیرامون موضوعات مغزی، تشخیص تصویر، اکتشاف فضایی و محاسبات کوآنتومی هستند اما از طرفی، این حوزهها ممکن است کمک چندانی به توسعه و رفاه کلی چین هم نکنند. این به پدیده ای جهانی اشاره داره که بهرهوری پژوهش در همهجا بهشدت کاهش مییابد و منجر به کاهش بازده هزینههای تحقیق و توسعه میشود. چین هم از این قاعده مستثنی نیست و این امر نشان میدهد که ممکن است زمان لازم باشد تا سرمایهگذاری چین در تحقیق و توسعه بهسود ناشی از بهرهوری تبدیل شود. چین برای پیشرفت چشمگیر در تحقیق و نوآوری در آینده باید بر موانع داخلی که بر سر راه نوآوری قرار دارند، مانند عدم حمایت کافی از مالکیت معنوی و حمایت بیش از حد دولت از شرکتهای نوآور غلبه کند. این کشور باید شرکای اصلی تجاری و سیاست درهای باز را دنبال کند که تاکنون هم به نفع چین تمام شده است. از منظر بینالمللی، ابتکار کمربند و جاده به ابزاری پویا برای دیپلماسی علمی تبدیل شده است. ابتکار کمربند و جاده درواقع یک طرح سرمایهگذاری در زیربنای اقتصادی چین است که در مسیر توسعه دو مسیر تجاری «کمربند اقتصادی راه ابریشم» و «راه ابریشم دریایی» مطرح میشود.
اما همانطور که تاثیر چین ازجمله درحوزه نوآوری بر دنیا احساس میشود، همچنین باید نقش برجستهتری در حاکمیت علوم جهانی داشته باشد و بهعنوان مثال، باید از روند جهانی بهسمت دسترسی آزاد، دادههای آزاد و علوم آزاد استقبال کرده و بهمنظور حفاظت از حریم خصوصی دادههای فردی، از تماسها برای حاکمیت جهانی داده حمایت کند. گزارش یونسکو مبنی بر آن است که اولویت چین باید با تحقیقات حوزه اخلاق و آزادی درپی رسوایی ویرایش ژنتیکی نوزادی در سال 2018 و نیز مسائل مرتبط با حریم خصوصی دادهها و برنامههای کاربردی هوش مصنوعی مانند تشخیص چهره مقابله کند که چین در بسیاری از آنها در دنیا سرآمد و پیشگام است و نیز باید به سوءرفتارهای پژوهشی رسیدگی کند که سابقه تولید آن را کاهش میدهند.
توسعه و پیشرفت پنجساله
به گزارش University World News، در سال 2016، زمانی که سیزدهمین طرح پنجساله چین بهمنظور توسعه حوزه علم، فناوری و نوآوری بین سالهای 2016 تا 2020 بهعنوان محرک بخش علم و فناوری این کشور ارائه شد، ظرفیت نوآوری چین طرفداران زیادی داشت. چین درست است که در زمینههای فناوریهای اصلی، شرکتهای نوآور و کارآفرینیها نقصهایی دارد اما هنوز هم در این زمینه پیشگام و صاحب ایده است. توسعه بین مناطق مختلف یکسان نبوده و نقش تحقیقات علمی و فناوری در حمایت و هدایت توسعه اقتصادی- اجتماعی فضا را برای پیشرفت خالی کرده است. چهار طرح نخست مگاعلوم و مهندسی معرفی شده تحتبرنامه پنجساله سیزدهم آغاز شده است که مواردی چون ارتباط کوانتومی و محاسبات کوآنتومی؛ علوم مغز و هوش الهام گرفته از مغز، ایستگاه فضایی در عمق دریا و یک شبکه اطلاعاتی یکپارچه فضا- زمین را دربرمیگیرد. هزینههای ناخالص داخلی تحقیق و توسعه بین سالهای 2012 تا 2019 حدودا دوبرابر شده و به بیش از 341میلیارد دلار رسیده است که 2.23درصد از تولید ناخالص داخلی را تشکیل میداد.
این برنامه، درواقع طرح میانمدت و بلندمدت دولت برای توسعه علوم و فناوری است که تا سال 2020 حدود 2.5درصد را شامل میشود. همچنین این میزان از کثرت تحقیقات آمریکا با 3.1درصد تولید ناخالص داخلی آمریکا در سال 2019 نیز کم تر شده است اما طبق آمار سال 2018، متوسط اتحادیه اروپا 2درصد از تولید ناخالص داخلی است. طرح میانمدت و بلندمدت، سندی کلیدی است که براساس آن، بلندپروازیهای تحقیق و توسعهای و نوآورانه ارزیابی میشوند و بر این اساس پیشبینی شده بود که تا سال 2020، وابستگی به فناوری خارجی در چین به کمتر از 30درصد کاهش یابد. طبق گفته وزارت علوم و فناوری، با رشد سریع سرمایهگذاری داخلی در امر تحقیق و توسعه و کاهش هزینههای واردات فناوریهای خارجی، این نسبت به 31.2درصد کاهش یافته است. با وجود این، سهم هزینه ناخالص داخلی تحقیق و توسعه چین در پژوهشهای پایه حدود 5درصد است که در مقایسه با هزینه 13درصد اتحادیه اروپا تحت برنامه افق 2020، آمار پایینی است. نهتنها نسبت هزینههای اختصاصیافته به تحقیقات کاربردی تا حدود 11 درصد در سال 2018 کاهشیافته، بلکه عدم تعادل مزمن بهنفع توسعه تجربی در محافل سیاستگذاری تا حد زیادی دستکم گرفته شده است.
خروجی علمی و استعدادها
تعداد دانشجویان و محققان دانشگاهی درحال افزایش است و اقتصاد درحال شکوفایی چین جذب تعداد زیادی از افراد شاغل در بخش آموزش دانشگاهی، موسسات تحقیقاتی و شرکت را انجام نمیدهد. این عوامل تغییر درحال تقویت ساختار سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فناوری چین است. خروجی علمی چین، شامل مقالات منتشرشده در ژورنالها از سال 2015 تا بیش از 49درصد رشد داشته و این کشور همچنین بهعنوان یک سردمدار جهانی برای میزان بالای حق ثبت اختراعات شناخته میشود. در این میان، محققان چینی نیز بهرهوری بالاتری پیدا کرده اند درحالیکه کارشناسان اظهار میکنند که به طور تقریبی یکچهارم مقالات در پنجسال گذشته به فناوریهای استراتژیک مقطعی مانند هوش مصنوعی، رباتیک، بیوتکنولوژی یا فناوری نانو متمرکز شده است که نشاندهنده تمرکز اسناد سیاستهای دولت است. دانشمندان چینی بین سالهای 2011 تا 2018 بیش از میانگین جهانی در موضوعات مختلف به انتشار مقاله پرداختهاند که نشاندهنده تاکید سیاست فعلی بر توسعه پایدارتر است. موضوعاتی که از سوی دانشمندان چینی منتشرشده مواردی را چون انتشار گازهای گلخانهای ملی و شهری، برق آبی و برداشت پایدار آب شیرین دربرمیگیرد.
تنگناهای درحال ظهور هوش مصنوعی
هوش مصنوعی ازبرترین پیشرفتهای علمی چین در سالهای اخیر بهشمار میرود. این فناوری این امکان را برای آن فراهم میکند تا در ردههای بالا هم برای توسعه فناوری و هم برای برنامههای کاربردی جایگاهی تضمین کند. مقالات منتشرشده توسط دانشمندان چینی در زمینه هوش مصنوعی از 4.3درصد در سال 1997 به 27.7درصد از کل جهان در سال 2017 افزایش یافته است که از سایر کشورها پیشیگرفته است. شواهد حکایت دارد که بهطور قطع هیچکدام از این پیشرفتها بدون کمک و حمایت دولت چین امکانپذیر نمیشد. شورای ایالتی چین در جولای 2017 طرح استراتژیک خود را برای فناوری هوش مصنوعی ارائه کرد تا این کشور نیز همگام با آمریکا بتواند در زمینه فناوری هوش مصنوعی پیشرفت داشته باشد. این طرحریزی بهگونهای انجام شده که حجم مقالات منتشرشده در این حوزه تا سال 2020 رشد داشته و قرار است با تداوم این روند سرمایهگذاری در بخش هوش مصنوعی، چین تا سال 2030 به مرکز اصلی دنیا در نوآوری هوش مصنوعی تبدیل شود. این برنامه همچنین با استفاده از طرح هزار استعداد، با اشاره به ابتکار چین برای جذب دانشمندان و استعدادهای خارجی و چینی از خارج از کشور با بستههای قابلتوجه حقوق و مزایا، شکلگیری مجموعهای از نوآوریهای هوش مصنوعی متمرکز در آزمایشگاههای ملی واقع در دانشگاهها و موسسات پژوهشی فعال؛ ابتکار کمربند و جاده، تجارت و پروژه زیرساخت آن با کشورهای جنوب شرقی آسیا و آفریقا را دربرمیگیرد. مشارکتهای بینالمللی تاثیر بسزایی در افزایش میزان مقالات منتشرشده مرتبط با هوش مصنوعی در چین دارد، بهطوریکه برترین مقالات محققان این کشور درحوزه هوش مصنوعی تا 42.6درصد افزایشیافته است. طبق گزارش یونسکو، چین همچنین بزرگترین قدرت هوش مصنوعی در دنیا محسوب میشود که بعد از آن، با فاصله اندکی آمریکا و ژاپن جا خوش کردهاند. این سه کشور بهتنهایی 74درصد کل حق اختراع اعطاشده را در هوش مصنوعی سراسر جهان به خود اختصاص میدهند.
حدود 52 درصد از برترین صاحبان موسسهای حقاختراعها در زمینه هوش مصنوعی را دانشگاهها و موسسات تحقیقاتی و پژوهشی تشکیل میدهند که ماهیت علممحور این فناوریها را نشان میدهد. ذخیره استعدادهای این کشور درحال افزایش است و تا سال 2017 به حدود 18هزار و 232هزار متخصص هوش مصنوعی رسیده بود که حدود 8.9درصد از کل آمار جهانی را تشکیل میداد. آمار متخصصان هوش مصنوعی در آمریکا به 13.9درصد میرسد و بعد از چین در رده دوم قرار گرفته است. دانشگاه «تسینگوآ» و آکادمی علوم چین جزء بزرگترین کارخانههای جهان برای استفاده از استعدادها در این حوزه فناورانه است. کمپانیهای چینی هوش مصنوعی از سال 2012 درحال رشد بوده اند. چین تا ژوئن 2018، 1011شرکت فعال در زمینه هوش مصنوعی را ثبت کرده و بعد از آن، آمریکا با ثبت 2028 شرکت در زمینه هوش مصنوعی در رده دوم جهان قرار گرفته است. اما آنچه از شواهد برمیآید این است که اغلب شرکتهای چینی در دنیا بلندپروازانه پیشرفت میکنند. با وجود این چین هنوز هم درمورد فناوریهای اصلی هوش مصنوعی مانند سختافزارهای کامپیوتر و الگوریتمها برای پیشرفت زمان دارد. توسعه این فناوری در چین با وجود چالشهایی که بین این کشور و آمریکا بهوجود آمده از استعداد درجه یک برخوردار نیست.
رشد اقتصادی آهستهتر، تجارت و خطر جداسازی
مسیر فعلی علم و فناوری در چین ممکن است اینگونه قدرتمند باقی نماند. بحران همهگیری کرونا باعث شد رشد اقتصاد این کشور در سهماهه نخست سال 2020 تا حدود 6.8درصد کاهش یابد که برای نخستینبار بعد از سهدهه اتفاق افتاد. سرعت رشد اقتصاد چین نسبت به سالهای قبل کندتر اتفاق افتاده که علت اصلی آن، مسائل ساختاری و اختلافات تجاری طولانیمدت با آمریکا بوده است. این اختلافات به مسائلی سرایت کرده که چین را از مسیر تبدیل شدن به کشوری مبتنی بر نوآوری بازداشته است. منابع تنشزا شامل فناوریهای برتر، انتقال فناوری، حفاظت از مالکیت معنوی و حتی برنامه هزار استعداد چین هستند، با وجود این با اشاره به دو تولیدکننده بزرگ تجهیزات مخابراتی جهان شامل هوآوی و ZTE، برای ارتقای نوآوری تلاش کرده است. اما بخشی از اقدامات برای کاهش اعتماد به شرکتهای پیشرفته آمریکایی یا جدا شدن از آنها صورت گرفته و این در حالی است که دولت چین سیاست صنعتی خود را در سال 2015 با الهام از برنامه صنعتی 4 آلمان آغاز کرده است.